#ارسالی
سلام
درباره خاطره نهی از منکری که درمورد عروسی گذاشتین، به نظرم با اینکه خیلی کار قشنگی کردن و از شیوه نامه نوشتن استفاده کردن اما به نظرم این نامه، نوشدارو پس از مرگ سهرابه!
چون وقتی عروسی تموم شد، دیگه همه چی تموم شده و نهی از منکری صورت نگرفته!
درضمن، این گناه از حالت خصوصی دراومده و یه گناه عمومی شده(چون عروسی میشه یه مراسم عمومی) و نهی از منکر اون هم باید عمومی باشه...
به نظرم بهتر بوده که همون موقعی که متوجه گناه میشدن، دو حالت ممکن رو انتخاب کنن
اول اینکه اگه امکان تذکر هست، اون موضوع رو با کمال احترام به خونواده عروس یا داماد یا هر دو و همچنین اگه شرایطش هست به خود عروس یا داماد تذکر میدادن(یا از کسی که این افراد ازشون حرفشنوی دارن میخواستن که به این افراد تذکر بده- تا گناه بیشتر رواج پیدا نکنه و
حالت دوم اینکه اگه شرایط تذکر نیست لااقل خود اون فرد تو مجلس گناه نمونه و مجلس گناه رو ترک کنه-چون قادر به تغییرش نیست و موندن تو مجلس گناه، گناهه- و برا اینکه تاثیرگذارتر باشه، نامه رو میدادن به یکی که تو مجلس عروسی هست تا به عروس یا داماد بده
.......:
بعضیها نهی از منکرهاشون خیلی عجیبه! به بچش میگه:
«گوشی رو بردار بگو بابا نیست!» بعدِ چند دقیقه که یه دروغ از بچه میشنوه میگه: 👂👂
«بابا جون! دروغ نگو! دروغ بده.»😅😅
#امر_به_معروف_به_روش_صحیح
#آسیب_شناسی
#امر_به_معروف_خانواده
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
من دختری هستم 15 ساله تو یه روستای بزرگ و پیشرفته زندگی میکنم
از دی ماه یه پسری تو روستامون اومده خاستگاری من و منم از همون اول قاطعانه و محکم گفتم نه و دلیلم اینه که من سنم برای ازدواج خیلی کمه اما اونا الان 6 ماه دارن خاستگاری میکنن و منم جوابم منفی اما اون پسره میگه من تا دوسال دیگه بخاطر تو صبر میکنم و پدر و مادرمم با ازدواج من تو این سن مخالفن .
من خیلی میترسم من دوست ندارم ازدواج کنم چکار کنم حالم خیلی بده لطفا راهنمایی کنید.
میگه من تا چند سال دیگه هم بخاطر شما صبر میکنم و من بخاطر این میترسم چون اصلا دوست ندارم ازدواج کنم
و من چون خیلی مهربونم اونا هرچی میگن تا چند سال دیگه صبر میکنیم من نمیتونم بگم من دوست ندارم با شما ازدواج کنم
#پاسخ
#مشاوره_خانواده
سرکار خانم اشراقی
سلام
ببینید شما باید رودربایستی رو کنار گذاشته و به طور واضح بدون ابهام برای خواستگار خودتون توضیح دهید که الان زمان ازدواج من نیست و اگر اهادافی در نظر دارید بگوید می تونه ادامه تحصیل ...باشد و هر وقت که زمانش برسد تصمیم می گیرید اون موقع هم باز خودتون باید انتخاب کنید ،اینکه من صبر می کنم اصلا درست نیست چون هر چی شما بزرگتر بشوید طبیعتا عقاید و طرز فکر تغییر می کند و دیدگاه متفاوت پس این بحث تمام است .
سعی کنید وقتی تصمیم کاری رو دارید روش بایستید و سست نباشید وقتی تصمیم شما نه است همان رو با قاطیعت اعلام کنید ،برای شما فرصت زیاد است و هم برای ایشون
سلام.
من ۲۵سالمه و شوهرم ۲۷سالشونه
۷ساله ازدواج کردیم
شوهرم یکی دوسال پیش بهم خیانت کرده
و با ی خانم مطلقه رابطه جنسی داشته
من خودم نفهمیدم
خودش عذاب وجدان گرفته بهم گفته
ازم معذرت خواهی کرده و توبه کرده و خواست ببخشمش
من خیلی ضربه خوردم ولی بخشیدمش اما هنوز باخودم درگیرم
مثلاوقتی دلم ازش میگیره یا ناراحتم کنه راستش اینکه فقط بفکر خیانتش میفتم وروزایی که به اون خیلی اهمیت میداد اما وقتی حالمو خوب میکنم که به زور چون به خودم این دنیا دوروز ست ومن باید باعمری که خداوند بمن داد فقط خوشحال باشم بخاطر نعمت های که بمن داده وجود پدرومادرم مهمتر از همه چیزه به نعمتهای بزرگش حالم خوب راستش اینکه حالم خوب میکنم تا زندگی که خداوند بمن داده را بکنم ولی اعتماد نمیتونم بهش بکنم هر چقدر به ظاهر نمیارم و بهش میگم که من به شما اعتماد دارم اما راستش از ته دلم دیگه هیچ اعتمادی به کسی غیراز خدا و پدر ومادرم ندارم متاسفانه
حتی اگه وقتی بمن بگه من دوستت دارم وغیر ممکن که اون غلط رو بکنم اصلن با خانمی همچین علاقه ای داشته باشم
منم خیلی دوستش دارم برای همین به پاش موندم نمیخام زندگیم بخاطر یه خانم بی شرف ضعیف شده و خودش رو داده خراب کنم درسته بعضی وقتا از شوهرم بیزار میشم وحس میکنم اصلن ارزش خانمی مثل من رو نداره چون خودش هم خیانت کرده نه فقط اون ولی چون توبه کرده تازه بهتر اون من قضاوت نمیکنم و دوست ندارم کسی رو ظلم کنم با حرفام اما بنظر شما حرفام درست نیست
اگه درست نیست پس لطفا حرف درستش رو بمن بگید ممنون میشم.