پيشقدم بودن زنان در نهضت
عبرت گرفتن مردان از بانوان
شما بانوان اثبات كرديدكه در صف جلو هستيد. شما اثبات كرديد كه مقدم بر مردها هستيد. مردها از شما الهام گرفتند. مردهاي ايران از مخدرات ايران، از بانوان ايران عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. و مردان قم هم از شما بانوان عزيز عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستيد. (۲۷۲)
۱۷/۱۲/۵۷
در صف اول بودن
آنها در صف اول واقع هستند براي اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. (۲۷۳)
۱۷/۱/۵۸
پيشاپيشي در نهضت
شما بانوان در ايران ثابت كرديد كه در پيشاپيش اين نهضت قدم برداشتيد. شما سهم بزرگي در اين نهضت اسلامي ما داريد. شما در آتيه براي مملكت ما پشتوانه هستيد. (۲۷۴)
۲۱/۱/۵۸
--------------------------
۱. اشاره به غرب زدگان مدعيان آزادى زن. پيروزي مديون بانوان
خداوند نگهدار همه شما باشد. اين پيروزي را ما از بانوان داريم قبل از اينكه از مردها داشته باشيم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. (۲۷۵)
۲۴/۱/۵۸
مر هون زحمات خانمها
بانوان عزيز ما اسباب اين شدند كه مردها هم جرأت و شجاعت پيدا كنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستيم و هميشه دعا به همه و همه ملت و شماها ميكنيم. (۲۷۶)
۲۴/۱/۵۸
#جایگاه_زن_از_دیدگاه_امام_خمینی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#سبک_زندگی_شاد ۲۳ ❤️ اونایی که معشوقه های باارزش دارن، برا از دست دادن های کوچکتر غصه دار نمیشن چو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک زندگی شاد 24.mp3
8.48M
#سبک_زندگی_شاد ۲۴
👈من + خُـــدا = همه چیـــز
👈من _ خدا + همه چیز = هیچ چیـــز
آدمای زیرک، راهِ آسونتر و نتیجه بخش تر رو انتخاب می کنند.
🕌در محضر امام روح الله (۲۴۹)
💠 منافع كشور ما از دامن مادرها تأمين مى شود
📌 امام خمینی (ره ):
از اول بنابراين بود كه نگذارند انسان درست بشود، كه مبادا اينها[ابرقدرتها] منافعشان از دستشان برود. آنكه مى تواند منافع را از دست اينها ببرد انسان است. انسانى كه مى تواند منافع اينها را به باد فنا بدهد آن در دامن فضيلت مادرها تربيت مى شود. از اينجا شروع مى شود. مادر و مادر بودن و اولاد تربيت كردن بزرگترين خدمتى است كه انسان به انسان مى كند. اين را كوچكش كردند. اين را منحطش كردند. اين خيانت را به جامعه ما كردند. مادر بودن را در نظر مادرها منحط كردند. در صورتى كه اشرف كارها در عالم مادر بودن است و تربيت اولاد. همه منافع كشور ما از دامن شما مادرها تأمين مىشود. و اينها نمى خواستند بشود.
صحیفه امام؛ جلد ۷؛ صفحه ۴۴۶
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شفاى پا كربلائى رضا پسر حاج ملك تبريزى الاصل و كربلائى المسكن فرمود: من از كربلا به عزم زيارت حضرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاى درد
شب جمعه چهاردهم ماه شوال سنه ۱۳۴۳ هجرى قمرى خانمى بنام فاطمه دختر فرج الله خان زوجه حاج غلامعلى جوينى ساكن سبزوار شفاء يافت چنانچه شوهرش نقل كرده:
زوجه
ام بعد از وضع حمل بيمار شد تا گرفتار تب دائم گرديد و تب او به ۳۷ الى چهل درجه مى رسد و هرچه دكتران سبزوار در معالجه او سعى كردند فائده نبخشيد بلكه بمرضهاى ديگر دچار گرديد.
يكى از اطباء گفت خوب است او را به جهت تغيير آب و هوا بخارج شهر ببرى. مريضه چون اين سخن را شنيد به من گفت حال كه دكتر چنين گفته است بيا و منّتى بر من گذار باينكه مرا بزيارت حضرت رضا (ع) ببر تا شفاى خود را از آنحضرت درخواست كنم يا در آنجا بميرم.
من راءى او را پسنديدم و حركت نموده تا به مشهد مشرف شديم و چهار روز نزد طبيبى كه او را مؤ يدالاطباء مى گفتند براى معالجه رجوع كرديم لكن اثر بهبودى ظاهر نشد.
آنگاه به دكتر آلمانى رجوع نموديم و او پس از معاينه گفت بايستى يكسال لااقل معالجه شود. پس بيست روز مشغول معالجه گرديد. لكن عوض بهبودى مرض شدت كرد بنحويكه زمين گير شد و نتوانست حركت كند.
لذا من خودم نزد دكتر مى رفتم و دستور مى گرفتم تا روز سه شنبه يازدهم شوال وقتى كه رفتم ديدم حاج غلامحسين جابوزى با جماعتى نزد دكتر آمدند و حاجى مذكور به دكتر گفت ديروز حضرت رضا (ع) دختر مرا شفاء مرحمت فرموده و اينك او را آوردهام تا معاينه كنى همان قسمى كه ديروز معاينه نمودى پس دكتر دست دختر را سوزن زد و فرياد او از سوزش بلند شد.
دكتر دانست كه دستش
صحت يافته خوش وقت شد و گفت: من تو را باين كار دلالت كردم. آنگاه بديلماج خود گفت بنويس كه من ديروز كوكب مشلوله را معاينه كردم و علاجى براى او نيافتم مگر به نظر پيغمبر يا وصى او. و امروز او را سلامت ديدم و شكى در شفاى او ندارم.
حاج غلامحسين مى گويد: بديلماج گفتم به دكتر بگو چرا مرا به توسل بامام راهنمائى نكردى؟ جواب داد كه او مردى بود بيابانى و محتاج بدلالت بود لكن تو مردى باشى تاجر و با معرفت احتياج بدلالت نداشتى.
پس من اجازه حمام براى او خواستم اذن نداد. گفتم براى بودن بحرم و توسل بامام چاره اى نيست از اينكه حمام رود و پاكيزه شود گفت پس بحمام معتدل الحراره رود. بالجمله نزد مريضه خود آمدم و حكايت شفاى كوكب را بوى گفتم و او بگريه در آمد من باو گفتم تو نيز شب جمعه شفاى خود را از امام هشتم (ع) بگير پس روز پنجشنبه بهمراهى زنى بحمام رفته و عصرى بحرم مطهر تشرف حاصل كرده و شفاى خودش را از حضرت گرفت. و اما خود آن زن گفته است چون خبر شفا يافتن كوكب را شنيدم دلم شكست با خود گفتم من باميد شفا به مشهد آمدهام لكن چه كنم كه بمقصود نرسيدم تا اينكه پيش از ظهر روز چهارشنبه خوابيده بودم.
در عالم رؤ يا سيد بزرگوارى را ديدم كه عمامه سياه بر سر و قرص نانى بزير بغل داشت آن نان را بيك طرفى گذارد و بآن
علويه كه پرستار من بود فرمود اين نان را بردار اين سخن را فرمود از نظر غائب شد چون بيدار شدم قدرت برخواستن و نشستن در خود يافتم و حال آنكه پيش از خواب حالت حركت در من نبود.
پس فهميدم كه تب قطع شده و ساعت بساعت حالم بهتر مى شد تا شب جمعه كه بحرم مطهر رفته توسل جستم و بامام اظهار درد دل مى نمودم كه از سبزوار باميدى بدربارت آمدهام نه باميد طبيب حال يا مرگ يا شفاء مى خواهم.
اتفاقا در حرم پهلوى زوجه حاج احمد بودم كه شفاء يافت. من همين قدر ديدم نورى ظاهر شد كه دلم روشن گرديد. مانند شخص كورى كه يكمرتبه چشمانش بينا گردد و در آنحال هيچ دردى و كسالتى در خود نيافتم به نظر مرحمت امام هشتم (ع) و شوهرش حاج غلامحسين گفت: بعد از سه روز او را نزد دكترش بردم دكتر پرسيد: در اين چند روز گذشته كجا بودى.
گفتم به جهت اينكه امام ما، مريضه مرا شفا داده و او را آوردهام كه مشاهده نمايى. سپس دكتر آلمانى او را معاينه كرد و گفت او را هيچ مرضى نيست. آنگاه گفتم خواهش دارم كه در اين خصوص چيزى بنويسى كه براى ما حجتى باشد.
دكتر مضايقه نكرد و بديلماج گفت بنويس فاطمه زوجه حاج غلامعلى سبزوارى مدت يكماه در تحت معالجه من بود و علاج نشد و امروز او را معاينه كردم و سلامت ديدم. (۲)
با تو پيوستم و از غير
تو دل ببريدم
آشنايى تو ندارد سر بيگانه و خويش
بعنايت نظرى كن كه من دل شده را
نرود پى مدد لطف تو كارى از پيش
آخر اى پادشه حسن و ملاحت چه شود
گر لب لعل تو ريزد نمكى بر دل ريش
#دانستنیهای_امام_رضا_علیه_السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حال خردمندان امام هشتم عليه السلام فرموده است: «خردمندان ميدانند كه آن چه در ماوراي اين نشأه عالم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حيات ويژه شهدا
قرآن كريم ميفرمايد: «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله
[صفحه ۵۰]
امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون» (۱۶۹ آل عمران) با توجه به مسئله بقاي ارواح پس از مرگ كه در مورد همه ي افراد بشر صادق است، بنابراين، حيات خاصي كه در آيه ي مذكور براي شهداي راه خدا، مطرح ميشود به چه معناست؟ آيا چيزي غير از بقاي روح آنهاست؟ اگر چنين حيات مراد است، بنابراين، اختصاص به شهدا ندارد؟
استاد: البته جنبه ي بقاي نفوس، امر عامي است، اختصاص به نفوس شهيد و غير شهيد ندارد، ما برهان داريم كه «عام» بر قرارند و ارواح پس از بدن، باقي هستند، بنابراين، حيات شهدا يك جنبه ي روحي و معنوي خاصي دارد. اين، يك حيات تشريفي فوق آنهاست. در همين دنيا، ميگوييم فلاني زنده است، زندگي دارد، اما در واقع مرگ تدريجي است.
همه «احياء» هستند، اما آن قيد «عند ربهم» احياء را ميخواهند، درست است كه همه ي اشياء عندالله محشورند، اما اين يك تشريف مقامي است، اعلام رتبه ي وجودي شي ء است.
در باب علم كتاب كافي، حديثي از امام
صادق عليه السلام است كه: «من علم لله و عمل لله و علم لله دعي في الملكوت عظيما» درست است كه يك پشه هم عظيم است، موريانه و مورچه هم عظيمند، اما اين «عظيم»، عنوان ديگري است، به هر حال، «عند ربهم» حساب ديگري است: عند ربهم يرزقون. در دنيا عندالله بودند، در آن جا هم هستند، تا در اينجا عند اللهي
[صفحه ۵۱]
نشوند، آنجا عندالله نيستند، اينجا «في مقعد صدق» اند، آنجا هم «في مقعد صدق» اند.
تا اينجا كس وقف حق نباشد، آنجا عندالله نيست، ريشه ي مقامات آنجا اينجاست. كسي ممكن است شب و روز را به سر برد و ما ندانيم چه كار ميكند، اما عندالله است.
آنچه كه اينجا ميفهمد به همين فهم و بينش اش، آنجا هم محشور است. «الدنيا مزرعه الآخرة» خوب حرفي است. هر كس اينجا هر چه كاشت، فردا همان را درو ميكند.
امام رضا عليه السلام به شخصي در روايتي كه ما آن را روي منبرها ميخوانيم فرمودند: «هر چه را دوست داري، با آن محشور ي، ولو محبوب تو، سنگي باشد» ببينيد چه كسي را دوست داريد، با هر كس محشور ي، با هم او خواهي بود. خوشا به حال كساني كه با خدا همنشين اند، آنجا هم با خدا همنشين اند. [۵۲].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357