فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حالا که اصلاحطلبان با کمک پزشکیان میخوان دولت سوم روحانی رو سرکار بیارن خوبه دوباره این دیالوگ انتخابات ۹۶ رو ببینیم.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴حمایت اصلاحطلبان پیروِ خط امام و رهبری از پورمحمدی
🔹در بیانیۀ این گروه آمده: ما جمعی از اصلاحطلبان پیرو خط امام و رهبری با استماع نظرات و کارشناسی دقیق برنامههای کاندیداها که میبایست یکی را با انتخاب هوشمندانه، چهار سال سکان بدنۀ اجرایی را بر عهده گرفته و نقش اساسی در انتقال تجربۀ نسل اول به نسل امروزی را داشته باشد، حمایت همهجانبه را از حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی اعلام مینماییم.
🔹امیدواریم شاهد حضور گستردۀ آحاد مردم ایران با تمام گرایشهای فکری در پای صندوقهای رای باشیم.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
40.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥همه چیز در مورد طرح طلایی زاکانی
🔹 زاکانی چگونه میخواهد به جای یارانه انرژی(برق،گاز و بنزین) به مردم طلا بدهد؟
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تحریف قرآن خجالتآور است
🔹انتقادات تند حجتالاسلام قمی به برداشت غلط ظریف از قرآن: برداشت ارائهشده عجیب، سخیف و غلط است. فکر نمیکردیم انقدر زود کار به تحریف قرآن برسد.
🔹 برای توجیه خطاهایتان به تحریف و برداشت سخیف و غلط از قرآن رسیدهاید.
🔹 از آقای پزشکیان توقع داریم همانطور که امور را به کارشناسان ارجاع میدهند، درباره این برداشت نادرست از قرآن هم به کارشناسان قرآنی توجه کنند.
🔹 تفسیر نیاز نیست، لااقل متن ترجمه آیات قرآن را بخوانید!
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یک نمونه دیگر از تکنیکهای عملیات روانی با مثال👆😳
حمله به تلویزیون، همیشه جواب میده
#از_روحانی_بگو
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🔴 شهیندخت مولاوردی، معاون امور زنان دولت روحانی با حمایت از بیاخلاقی آشکار محمد فاضلی در میزگرد فرهنگی، در توییتی نوشت «بگذارید حرفش را بزند»؛ اما در عین حال قسمت کامنت پست خود را بست تا کسی نتواند نظر مخالف خود را ابراز کند!
البته وی نیز پیشتر سابقه رفتار شبیه به محمد فاضلی را در برنامه زنده تلویزیونی دارد. بررسی سابقه اصلاحطلبان نشان میدهد در عین اینکه شعار «زنده باد مخالف من» سر میدهند، اما به بدترین نحو ممکن در برابر انتقادات پاسخ میدهند؛ عربدهکشی، تهدید به برخورد، فحاشی و برچسب زدن، حمله به خبرنگار و پرت کردن میکروفون کمترین واکنش آنها در برابر مخالفان بوده است.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبت های جدید جواد خیابانی درباره فساد در فوتبال
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔴 حاج صادق آهنگران 🔸باراهیان کربلا سنگر به سنگر می رویم ازنوحه های یادگاری دوران دفاع مقدس ┄┅┅┅┅❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کرببلا آماده جیش محمد می آید 1.mp3
6.43M
#دفاع_مقدس
ای کرببلا آماده
جیش محمد می آید
رو به سویت ای حسین جان
کاروان در کاروان است
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🍂
🔻#زندان_الرشید ۱۶۳
خاطرات سردار گرجیزاده
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
صبح روز بعد، ساعت ده که برای هواخوری به حیاط رفتیم، سر راه، کنار سلول آنها (افسران عراقی)، ایستادم و از کسی که میوه داده بود تشکر کردم. از او سؤال کردم: «چه روزهایی با خانواده هایتان ملاقات می کنید؟ »
- چرا این سؤال را میکنی؟
- بیکارم و دوست دارم وقت بگذرانم. قصد خاصی ندارم.
- هر هفته روزهای جمعه، ساعت نه صبح، خانواده هایمان برای ملاقات ما می آیند و در محلی با هم دیگر می نشینیم و حرف میزنیم.
- کجا؟
- در میدانی بزرگ، که همه زندانیان عراقی را می برند آنجا.
- چند ساعت با هم هستید؟
- از ساعت ده صبح تا چهار بعد از ظهر.
با او خداحافظی کردم و رفتم. شب، بعد از شام، در حالی که دراز کشیده بودم، به اکبر گفتم: «یک آشی برایشان پختم که یک رجب روغن دارد!»
- باز چه فکری کردی؟
- حالا بماند تا بعد.
فردا صبح، استوار احمد سروکله اش پیدا شد. همیشه اولین جایی که سر میزد سلول من بود. در سلول را باز کرد و در حالی که صورتش را سه تیغه کرده بود و مثل آسفالت فرودگاه صاف بود، گفت: «علی، سلام چطوری؟
- خوبم. تو چطوری؟
- من که عالی عالی ام، خوبم.
- یعنی چه؟
- یعنی خیلی خوبم. علی، خبر جدید چه داری؟
- خبر جدید من، اکبر و عباس هستند. خبر جدیدم کجا بود؟ تو از بیرون چه خبر داری؟
- بیرون هم مثل سلول شما خبری نیست. بغداد در امن و امان است و مردم راحت زندگی می کنند.
- خوب، الحمدلله.
ما با محمد قرار گذاشته بودیم که وقتی می بایست خودش را به غش کردن بزند، به او علامت بدهیم. در حین صحبت های استوار احمد گفتم: «رستم، اکبر سلام می رساند.» او هم گفت: «علیک السلام» در حالی که با استوار صحبت می کردم، یک مرتبه رستم داد زد: «علی آقا، به دادم برس. محمد از دست رفت!» سریع با استوار احمد به سمت سلول محمد رفتیم و او در سلول را باز کرد. محمد داشت دست و پا می زد و از دهانش کف بیرون می آمد. استوار احمد، که جا خورده بود، گفت: «چه شده؟»
- این حال و روز همیشگی محمد است.
- خوب، چرا این طوری می شود؟
- از بس اینجا مشکل غذا داریم و میوه ای وجود ندارد، از لحاظ جسمی ضعیف شده ایم و زود از پا می افتیم.
- یعنی چه؟
- یعنی بدنمان قوت ندارد. غذاهای زندان هم مثل آب است و خاصیتی ندارد. معلوم است که محمد غش می کند. او خیلی ضعیف شده است.
- حالا از من چه کمکی برمی آید؟
- اگر میتوانی، فکری برای تقویت ما کن. مدتی است رنگ و رویمان زرد شده، موهای سرمان ریخته، پوکی استخوان گرفته ایم. پاهایمان نای راه رفتن ندارند. داریم ذره ذره آب می شویم. اینجا هیچ کس به فکر ما نیست.
- به شما کمک میکنم. می دانی که تو را دوست دارم. فقط بگو چه کنم؟
- اگر می توانی ماست یا شیر برایمان تهیه کن.
- مگر ماست نمی خورید؟
- ماست از کجا؟ ما یادمان رفته ماست چه رنگی است.
- در حالی که مظلوم نمایی می کردم، آرام آرام اشک از چشمان استوار احمد سرازیر شد و گفت: «علی، ناراحت نباش. مگر احمد مرده که شما در اثر ضعف، لاغر و مریض شوید؟ هر کاری اراده کنم، آن را عملی خواهم کرد؛ حالا هر چه میخواهد باشد.»
همراه باشید
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا