eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هشتاد و سوم پدر به سمت تلفن رفت، سیم تلفن را قطع کرد و با دهانی که انگار آتش می‌پاشید، بر سرم فریاد زد: «آهای! سلیطه! اگه پشت گوشِت رو دیدی، این پسره بی‌شرف هم می‌بینی! طلاق می‌گیری، انقدر میشینی گوشه این خونه تا بپوسی!!!» و من همانطور که روی زمین افتاده بودم، از درد شانه و غم بی‌کسی گریه می‌کردم و زیر لب خدا را صدا می‌زدم تا از کودک بی‌دفاعم حمایت کند تا بلاخره پدر رهایم کرد و رفت. به هر زحمتی بود، خودم را از زمین کَندم و با قدم‌های بی‌رمقم به سمت اتاق خواب رفتم. چادرم را از روی چوب لباسی برداشتم و برای دیدار مجید، پاهای ناتوانم را روی زمین می‌کشیدم تا به بالکن رسیدم. از ضرب در زدن های مجید، در بزرگ و فلزی حیاط به لرزه افتاده و شاید حضورم را در بالکن احساس کرد که قدمی عقب رفت و نگاهی به طبقه بالا انداخت. دستم را به نرده بالکن گرفته بودم تا تعادلم را حفظ کنم و در برابر نگاه منتظر و مشتاقش، لبخند کمرنگی نشانش دادم تا قدری قلبش قرار بگیرد. با اشاره دستم التماسش می‌کردم که از اینجا برود و او مدام چیزی می‌گفت که نمی‌فهمیدم و دیگر توان سرِ پا ایستادن نداشتم که از چشمان عاشقش دل کَندم و به اتاق بازگشتم. با نگاه بی‌رنگم کف اتاق را می‌پاییدم تا روی خُرده شیشه‌ها پا نگذارم و بلاخره خودم را به کاناپه رساندم و همانجا دراز کشیدم که دیگر جانی برایم نمانده بود. ظاهراً کابوس امشب با همه درد و رنج‌های بی‌پایانش تمام شده و حالا باید منتظر تعبیر فردای این خواب وحشتناک می‌ماندم که پدر برای من و زندگی‌ام چه حکمی می‌دهد و به کدام شرط از شرایط ظالمانه پدر نوریه راضی می‌شود. به پهلو روی کاناپه دراز کشیده و از درد استخوان‌های شانه‌ام ناله می‌زدم که دیگر کمردرد و سردرد فراموشم شده و تنها به یاد مظلومیت مجیدم، اشک می‌ریختم و باز بیش از همه دلم برای حوریه می‌سوخت. می‌توانستم احساس کنم که پا به پای من، چقدر رنج کشیده و باز خدا را شکر می‌کردم که صدمه‌ای ندیده و همچنان با نرمش پروانه‌وارش در بدنم، همدم این لحظات تنهایی‌ام شده است. با چشمانی لبریز حسرت به تماشای جهیزیه‌ام نشسته بودم که روزی مادر مهربانم با چه شوق و شوری برایم تهیه کرد و به سلیقه خودش این خانه را برای تنها دخترش آماده کرد و هنوز ده ماه از این زندگی نگذشته، همه اسباب نوعروسانه‌ام بخاطر فتنه نامادری‌ام در هم شکست، همسر عزیزم از خانه خودش اخراج شد و پدرم حکم به طلاق یا طرد همیشگی‌ام از این خانه داد و چقدر خوشحال بودم که مادرم نبود و ندید پدرم بخاطر زن جوان و طنازش، دختر باردارش را چطور زیرِ لگدهای سنگینش می‌کوبید. درِ بالکن باز مانده و من نه از خنکای شب بندر که از هجوم غم و غصه، لرز کرده و توانی برای بلند شدن و بستن در نداشتم که همانطور روی کاناپه در خودم مچاله شده و بی‌صدا گریه می‌کردم که بار دیگر صدای در حیاط به گوشم رسید. گوش کشیدم تا ببینم چه خبر شده که صدای عبدالله را شنیدم. با پدر کلنجار می‌رفت و می‌خواست مرا ببیند و پدر در جواب دلواپسی‌های عبدالله، فقط فریاد می‌کشید و باز به من و مجید ناسزا می‌گفت. نمی‌دانم چقدر طول کشید تا بلاخره صدای قدم‌های عبدالله در راه پله پیچید. چند بار به در زد و همانطور که با نگرانی صدایم می‌کرد، دستگیره را به سمت پایین کشید که در باز نشد و تازه متوجه شدم پدر در را به رویم قفل کرده است و صدای عبدالله به اعتراض بلند شد: «بابا! چرا در رو قفل کردی؟ کلید این در کجاس؟» و پدر زیر بار نمی‌رفت که در را باز کند و عبدالله آنقدر اصرار کرد تا سرانجام کلید را گرفت و در را باز کرد. https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹
شب پنجم.mp3
14.74M
سخنرانی 🎤 شب پنجم ۱۴۴۳ ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
@shervamusiqiirani - تصنیف : شرحِ فراق.mp3
2.17M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 تحمل بر فراغ تو محال است علاج درد دل تنها وصال است به شوق دیدن چشمان مستت تمام هستی ام مست خیال است دمی گر در هوای تو نباشم بمیرد زندگی خونم حلال است بگردد دور گردون بر لبانت که سر خال آن ختم کمال است طواف قامتت راهی ندارد برای آن دلم محتاج بال است "چرا را سر بریدند" زحیرت بر لبم صدها سوال است زخون دیده ام بر دل نوشتم تحمل بر فراق تو محال است 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
🌄 مشتی از خون علی را ریخت سمت آسمان خواست تا جرم زمین را در هوا پنهان کند شبتان خوش 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین علیه السلام را جور دیگه بشناسیم قسمت اول ✨ سخنران: قمشه ای🎤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 🔳 مقتل حربن یزید ریاحی 1️⃣(مقتل اول) ◾️امام حسين (عليه السّلام) در مسیر حرکت خویش از مکه به سرزمین کربلا، با کاروان آل الله، به منطقه «ذو حسم» می رسند و در آنجا خيمه هاى خود را برپا می کنند. ▪️حرّ بن یزید رياحى به همراهى هزار سواره نمايان مى شود كه ابن زياد او را فرستاده بود تا امام حسين (عليه السّلام) را از بازگشت به مدينه منع كند و او را به كوفه درآورد، پس در گرماى سوزان ظهر حرّ و اصحابش مقابل امام حسين(عليه السّلام) ايستادند. ▪️هنگامى كه حضرت سيّد الشهداء (علیه السلام) تشنگى اين گروه را مشاهده كردند به اصحاب خود امر كردند كه خودشان و اسبهايشان را سيراب كنند پس ظرفهايى را پر از آب كردند و نزديك اسبها مى بردند تا آنكه چندين دفعه مى نوشيدند و سيراب مى شدند و نوبت به اسب ديگرى مى رسيد. ▪️عليّ بن طعان محاربى همراه با حرّ بود و بعد از همه سر رسيد در حالى كه عطش او را از پاى در آورده بود، حسين عليه السّلام فرمود: شتر خود را بخوابان، هنگامى كه خواست آب بنوشد آب به زمين ريخت، امام حسين (عليه السّلام) فرمود: ظرف را نگهدار، امّا او از شدّت عطش نمى دانست چه كند؟ امام عليه السّلام خودشان برخاستند و ظرف آب را گرفتند تا اينكه او و اسبش سيراب شدند... ▪️حجّاج بن مسروق جعفى أذان ظهر را گفت، امام حسين(عليه السّلام) به حرّ فرمود: آيا با اصحاب خود نماز مى خوانى؟ حرّ گفت: خير، بلكه همگى با شما نماز مى خوانيم. پس از فراغت از نماز امام (عليه السّلام) به مردم رو مى كنند حمد و ثناى خدا را بجا مى آورند، بر پيامبر درود مى فرستند و مى فرمايند: ✨اى مردم! اگر شما تقواى الهی داشته باشيد و حق را از اهل آن بشناسيد بيشتر مورد رضاى خداوند خواهد بود.ما اهل بيت محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) در ولايت امر بر اين مدّعيان اولى هستيم كه ادّعاى چيزى مى كنند در حالى كه مال آنها نيست و به جور و عدوان سير مى كنند.اگر ما براى شما ناخوشايند هستيم و حقّ ما را نمى دانيد و الآن رأى شما غير از آن است كه در نامه هايتان آمده است، من از نزد شما بازمى گردم.✨ ▪️حرّ گفت: من نمى دانم اين نامه هايى كه مى گويى چه هستند، پس امام حسين(عليه السّلام) به عقبه بن سمعان امر كرد تا خورجينى را بيرون آورد كه پر از نامه بود. ▪️حرّ گفت: من در زمره نويسندگان آن‌ها نيستم، من مأمورم كه پس از ملاقات شما، از شما جدا نشوم تا آنكه شما را در كوفه بر ابن زياد وارد سازم. ▪️پس امام (عليه السّلام) فرمودند: مرگ براى تو بهتر از اين كار است و آنگاه به اصحاب خود امر كردند كه سوار شوند و زنان را نيز سوار كردند؛ حرّ مانع شد. ❇️ امام حسين (عليه السّلام) فرمود: ✨ثكلتك امك! ما الذي تريد ان تصنع؟ مادرت به عزايت بنشيند از ما چه مى خواهى؟ حرّ گفت: اگر غير از تو احدى از عرب نام مادر مرا مى برد و در چنين موقعيّتى بود من هم همان را پاسخ مى دادم(نام مادرش میبردم)، هر كس كه بوده باشد! ⚡️ولى به خدا قسم نمى توانم نام مادرت را ببرم مگر به بهترين صورتى كه توان آن را دارم.⚡️ ⚜️همین عشق و محبت به دختر رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) حر را خرید و نزد حسین شفاعت کرد تا جاییکه حر، جزو اصحاب الحسین(علیه السلام) گردید. عشق حضرت فاطمه(سلام الله علیها) ام الائمه و الابرار، انسان را از اوج ذلّت به بالاترین نقطه عزّت می برد. چرا که در زیارت حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) می خوانیم: ✨لنبشّر انفسنا بأنا قد طّهرنا بولایتک✨ ولایت حضرت صدیقه(سلام الله علیها) وجود همه ی خلق را تطهیر و پاک می گرداند. 📚اسرار الشهاده ۷۴۱ و ۷۴۳ لهوف ص۹۹ ترجمه مقتل مقرم ص١٠٢ مقتل خوارزمى ج ۱، ص ۲۳۰ فصل ۱۱. مقتل الحسين لابن اعثم كوفي ص ٩۴ 🏴 🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عالم وهابی دگر اندیش و امام جماعت مسجد قبا مدینه: خداوند بر قاتلین علیه‌السلام 💥ببینید و انتشار دهید
لالا لالا گل بابا - @Nohenab20.mp3
3.22M
🖤لالا لالا گلِ بابا 🖤دیگہ سقا نمی تونه آب بیاره 🖤لالا لالا گل زیبا 🖤بخواب "اصغر" مادرت که شیر نداره 🎙حاج صادق‌ تهرانی‌زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ دکتر ، نماینده جنبش حماس در ایران: 📺 امام حسین علیه‌السلام، الگوی تمام است. 📺 ما در فلسطین، راهی جز مبارزه با [ که حدود یک قرن از ظلم او می‌گذرد] نداریم. 📺 همانگونه که علیه‌السلام برای انجام تکلیف خود سنگین‌ترین هزینه‌ها را پرداخت کرد، ما نیز با تأسی به او و با وجود تمام سختی‌ها، تا آخرین نفس مقابل ظالم خواهیم ایستاد.
▪️علامه امينى شب تاسوعا و عاشورا براى امام زمان(عج) صدقه کنار ميگذاشتند و ميگفتند : ▪️امشب قلب نازنین حضرت در فشار است😭 هرچه قدر در توان دارید صدقه دهید برای آرامش قلب او که مظلومتر از امام حسین (ع) هست💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ای عباس! در کنار برادرت حسین بمان که مظلوم‌تر از او نیست... 📽️تیزر دیدنی «به شیرینی آب» درباره روضهٔ ادب حضرت عباس(ع) نزد برادر
CQACAgQAAx0CSmRjDAACNqxhG9RORsb4gzaiDKCWXxHB8_6_egACFggAAvuLSFLOA6WezUwoTCAE.mp3
3.59M
🏴 ♨️مقام سربازی حضرت عباس(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
CQACAgQAAx0CSmRjDAACNpthG3hIBQGSJKJ6Gm0hjNoPJ4VAHgAC2AcAAmdsgFLiMzp0Mzv9gyAE.mp3
5M
🔳 🌴میلرزه پیکر لشکر اومد جناب پیغمبر 🌴کفار صف به صف پس زد با نعره ی ان الحیدر 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥سخنان زیبای دکتر حسین الهی قمشه ای در مورد علیه السلام 🌺 حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: «پدر و مادرم به فدای حسين ‌باد که در پشت كوفه كُشته خواهد شد؛ به خدا قسم گويا مى‌بينم كه انواع وحوش بیابان، گردنهاى خود را بر قبرش كشيده، بر او مى‌گريند و از شب تا به صبح بر او مرثيه مى‌خوانند؛ پس چون حال وحوش چنين باشد، شما مردم (در اقامه‌ی عزا و گریه‌ی بر او) جفا نكنيد!» 📗 کامل الزّیارات ص82 📘 بحار الانوار، ج98، ص6 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 🔳 مقتل حربن یزید ریاحی 2️⃣(مقتل دوم) 🔲 اذن ورود ‌به محرم؛ از حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) 🔳 مقتل جناب حربن یزید ریاحی ▪️اولین کسی که لشکر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را در کربلا نگاه داشت حربن یزید ریاحی است. ▪️حر با هزار تن در مقابل حسین (علیه السلام) فرود آمد و به ابن زیاد(لعنه الله علیه) نامه نوشت که حسین (علیه السلام) در کربلا رحل انداخت و حر منتظر پاسخ نامه در کربلا ماند. ▪️پیک ابن زیاد(لعنه الله علیه) از راه رسید. ابن زیاد(لعنه الله علیه) نامه به سوی حسین (علیه السلام) فرستاد به این مضمون: «به من خبر رسید که در کربلا فرود آمدی و یزید(لعنه الله علیه) به من نوشته است که سر بر بالش ننهم و نان سیر نخورم تا تو را به خداوند لطیف و خبیر رسانم یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه(لعنه الله علیه ) باز آیی و السلام». امام حسین (علیه السلام) جوابی برای آورنده نامه نفرستادند. ▪️حر شاهد این وقایع بود و در نزد آن حضرت ایستاده، تا هنگام نماز ظهر شد، امام مؤذن را فرمود: ➖اقامه گوی؛ ➖او اقامه ی نماز گفت. ➖پس با حر فرمود: می‌خواهی با اصحاب خود نماز گزاری؟ ➖گفت: نه، بلکه تو نماز گزار و ما همه با تو نماز می‌گزاریم، پس حسین (علیه السلام) نماز گزارد و آنان اقتدا کردند. ▪️بعد از نماز ،آنگاه روی بدانها نمود و خدا را سپاس گفت و ستایش کرد پس از آن فرمود: ✨ اما بعد أيها الناس فانكم ان تتقوا وتعرفوا الحق لاهله يكن ارضي لله، ونحن اهل البيت اولي بولاية هذا الامر عليكم من هؤلاء المدعين ما ليس لهم والسائرين فيكم بالجور والعدوان. 🔅اما بعد؛ ای مردم! اگر از خدای بترسید و حق را برای اهلش بشناسید خدای تعالی بیشتر از شما راضی گردد، و ما اهل بیت محمد (صلی الله علیه و آله) اولی تریم به تصدی امر خلافت از این مدعیان مقامی که از آن آنها نیست و میان شما به ستم و زور رفتار می‌کنند. ✨وان انتم كرهتمونا وجعلتم حقنا وكان رأيكم غيرما اتتني كتبكم وقدمت به علي رسلكم انصرفت عنكم. 🔅 و اگر از حق ابا دارید و ما را نمی پسندید و حق ما را نمی شناسید و رأی شما اکنون غیر از آن است که در نامه‌ها فرستاده بودید و فرستادگان شما گفتند، از نزد شما برمی گردم. ➖حر گفت: سوگند به خدای که من از نامه‌ها و فرستادگان که می‌گویی چیزی نمی دانم. ➖حر گفت: ما از اینها که نامه نوشته اند نیستیم. ما را فرموده اند چون تو را دیدیم از تک جدا نشویم تا تو را نزد عبیدالله زیاد(لعنه الله علیه) به کوفه بریم. ➖حسین (علیه السلام) فرمود: ✨مرگ به تو نزدیک تر است از این. ➖آنگاه اصحاب خود را فرمود: سوار شوید! سوار شدند و بایستاد تا زنان هم سوار گشتند. و اصحاب را گفت: بازگردید؛ چون خواستند بازگردند آن مردم بر او راه بگرفتند. ➖ حسین (علیه السلام) فرمود: ✔️ثكلتك امك! ما الذي تريد ان تصنع؟ ای حر مادرت به عزای تو نشیند چه می‌خواهی؟ ➖حر گفت: 👈اگر دیگری از عرب این کلمه را با من گفته بود در مثل این حالت نام مادر او را می‌بردم هر که باشد و لکن نام مادر تو نتوان برد مگر به بهترین وجه.(چرا که مادر تو فاطمه(سلام الله علیها) سیده نساء عالمین است.) ▪️مدتی که گذشت لشکر عمر بن سعد(لعنه الله علیه) رسید وچون حر بن یزید آنان را دید که مصمم بر قتل امام (علیه السلام) شدند و فریاد آن حضرت بشنید که می‌فرمود: ✨«اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم رسول الله صلی الله علیه و آله» 🔅آیا فریاد رسی هست که در راه خدا به فریاد ما رسد؟ آیا مدافعی هست که شر این مردم را از حرم پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بگرداند؟