زن و جایگاه زن در غرب
وقتی رفتیم فرانسه، خب لازم بود حساب بانکی باز کنیم، کارت بیمه و مترو و ... بگیریم. از جمله موردی که باهاش مواجه شدم و برام عجیب بود این بود که نام کوچک من را می نوشتند و نام خانوادگی همسرم را.
وقتی میگفتم این نام خانوادگی همسرم هست و نام خانوادگی من چیز دیگه. تعجب می کردند. چرا؟ چون در غرب خانمی که ازدواج میکنه دیگه نام خانوادگی پدری ازش گرفته میشه و نام خانوادگی همسری به او داده میشه.
من واقعا نمیدونم یک عمر جنبش فمینیستی، به چشمش نیومد که گرفتن هویت خانوادگی یه زن، چه معنی داره آخه؟
شاید هم باید بگیم بندگان خدا حق داشتند جنبش راه بیندازند، چون در سادهترین موارد هم حق مستقلی نداشتند.
اونم غربی که زن و مرد ماندگار نیستند کنار هم و کار بجایی رسیده که حتی ازدواج رسمی هم نمیکنند و فقط باید به شهرداری اعلام کنند ما کنار هم زندگی می کنیم. هر زمان هم جدا شدند اعلام کنند ما جدا شدیم. بخاطر امور اداری...
در فرانسه استاد، رسماً سر کلاس مقالهای در معرفی وضعیت خانواده فرانسوی بهمون داد که میگفت به طور میانگین، زن و مرد فرانسوی در بهترین حالت، چهارده سال بیشتر کنار هم نمیمانند. (قبلا متن را در کانال گذاشتهام)
خلاصه داستانی داشتیم. یه جا نام خانوادگی همسرم ثبت شده بود. یه جا نام خانوادگی خودم. یه جا هم اول نام خانوادگی خودم و بعد نام خانوادگی همسرم... (چون وقتی توضیح میدادم میگفتند قانونی تصویب شده که خانم اگر بخواهد میتواند نام خانوادگی خود را هم حفظ کند).
در برخی فرمها هم دو گزینه وجود داشت. اول نام خانوادگی پیش از ازدواج، دوم نام خانوادگی پس از ازدواج.
حالا چی شد داغ دلم تازه شد؟ وقتی امروز استاد هلندی داشت میگفت: نام خانوادگی قبل ازدواجم این بوده، الان این شده...
توضیح جایگاه زن در غرب خیلی آسون نیست.
چون واقعا برای احقاق حقوق زن تلاش میشه.
و ویترین قشنگی هم به نمایش گذاشته میشه. اما در دنیای واقعی واقعا زنان در غرب مورد ستم قرار دارند. از جنبههای مختلف.
واقعا دوست ندارم اخبار منفی دنبال کنم، ولی چند روز پیش با خبری مواجه شدم که از میزان کشته شدن زنان توسط شریک زندگیشان در هلند میگفت. نکات خیلی قابل تأملی داشت که در پست بعدی به آن میپردازم.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ ارسالی از #سیدنی
واقعا شاهکاره😔
سر ساختمان به کارگرها روش جلوگیری از #خودکشی را یادمی دهند!!
مربی: از هر ۲۰ نفر یک نفر در استرالیا احتمال خودکشی دارد😷
#شادترین_کشور
🔺رهبرانقلاباسلامی: امروز جوانهای ما سوال دارند، سوالهای گوناگونی دارند، دربارهی سبک زندگی سوال دارند، دربارهی مسائل اصولی سوال دارند، سوال هم بجا است، راه مواجهی با سوال اندیشیدن و پاسخ دادن است، این کار باید در هیأت انجام بگیرد، مرکز مهم این کار همین هیأت است.
🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۳
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔰پرچم فاطمه زهرا سلام الله علیها
🔺رهبرانقلاباسلامی: اینکه در سورهی «هل أتیٰ» خدای متعال میپردازد به کار فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) و خانوادهاش، خیلی چیز مهمّی است؛ این یک پرچمی است که قرآن برمیافرازد، برافراشته میکند بر سر درِ خانهی فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها): اِنَّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُم جَزاءً وَ لا شُكورا؛ کار برای خدا، اخلاص، خدمت بیمنّت؛ به چه کسی؟ به یتیم و فقیر و اسیر؛ این اسیر، یعنی اسیر مسلمان بوده؟ بعید است آن وقت اسیر مسلمان [بوده باشد]. خدمت بیمنّت؛ این درس است، پرچم فاطمهی زهرا این است؛ یعنی قرآن این را بزرگ میکند.
🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۳
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
🔸جبرئیل در تاریخ یک بار بر غیر پیغمبری نازل شده اما
🔰جبرئیل مرتب شرفیاب میشد خدمت حضرت زهرا(س)
🔺رهبرانقلاباسلامی: بنا به نقل قرآن، جبرئیل یک بار در طول تاریخ بر غیر پیغمبری نازل شده... امّا برای حضرت زهرا: وَ کانَ یَأتیها جَبرَئیل؛ بحث یک بار و دو بار نیست، [بلکه] جبرئیل مرتّب میآمد و شرفیاب میشد خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها).
🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰حرکت در جهت انگشت اشارهی سیّدة نساء العالمین
🔺رهبرانقلاباسلامی: من میخواهم این را عرض بکنم که به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمهی زهرا نسبت به قبل از انقلاب ــ که ما یادمان هست ــ نمیشود گفت ده برابر، شاید دهها برابر، صد برابر تکرار میشود و برده میشود؛ یعنی جامعه، جامعهی فاطمی است؛ اثر آن را هم در جامعه داریم مشاهده میکنیم؛ همین خدمت بیمنّت را، همین حرکت بسیجی را، همین کار بدون مزد و منّت را شما در دوران دفاع مقدّس یک جور مشاهده میکنید، در دوران حرکت علمی یک جور مشاهده میکنید: کسی نام شهید فخریزادهها، شهدای هستهای، دانشمند بزرگ مرحوم کاظمیآشتیانی را نشنفته بود؛ خیلیها هنوز هم نمیشناسند کاظمی کیست؛ این بزرگانی که در وادی علم وارد شدند کسانی هستند که بدون مزد و منّت، میدانهای بزرگ علمی را در این کشور برای این مردم و برای اسلام و جمهوری اسلامی فتح کردند. بعد شما ملاحظه کنید در پیشامدهای طبیعی مثل سیل، مثل زلزله مردم چطور مشتاقانه میشتابند؛ کجا چنین چیزهایی وجود دارد؟ این همان روش فاطمی است؛ این همان حرکت در جهت انگشت اشارهی سیّدة نساء العالمین است.
🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و بیست و سوم از گونههای درخشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و بیست و چهارم
آسید احمد به چادرهای برزنتی سفید رنگی که آن طرف جاده ردیف شده بودند، اشاره کرد و رو به من و مجید توضیح داد: «اینا چادرهایی هستن که برای آوارههای عراقی نصب کردن!» و در برابر نگاه پرسشگر من و مجید، با ناراحتی ادامه داد: «از خرداد ماه که داعش، موصل و چند تا شهر دیگه رو اشغال کرد، این بندههای خدا از خونه زندگی خودشون آواره شدن و حالا اینجا زندگی میکنن. خیلیهاشون هم همه سال رو تو همین موکبها زندگی میکنن. فقط اینجا هم نیستن، تو خود کربلا و نجف هم خیلیهاشون پناه گرفتن. همهشون هم مسلمون نیستن، خیلیهاشون مسیحی و ایزدی هستن.» نگاهم به چادرها و ساختمانهای سیمانی موکبها بود و از تصور اینکه خانوادههایی تمام سال را باید در این بیابان زندگی کنند، دلم به درد آمد که شاید این روزها، این منطقه شلوغ شده بود، اما باقی ایام سال باید با تنهایی و غربت این صحرا سر میکردند تا تروریستهای تکفیری برای خوش آمد آمریکا و اسرائیل در کشورهای اسلامی خوش رقصی کرده و خون مسلمانان را اینطور در شیشه کنند و زمانی به اوج رنج نامه این مردم مظلوم پِی بردم که شب را در کنار یکی از همین خانوادهها سپری کردم. موکبی که در آخرین شبِ مسیر پیاده روی به میهمانیاش رفته بودیم، در اختیار خانوادهای از اهالی موصل بود که حالا بیش از شش ماه بود که از شهر و خانه خود آواره شده و در این ساختمان کوچک زندگی میکردند و باز هم به قدری دلبسته امام حسین (علیهالسلام) بودند که در همین وضعیت سخت و دشوار هم از ما پذیرایی میکردند. دختران جوان خانواده کنار ما نشسته و میخواستند سهم اینهمه تنهایی و بیکسی را با من و زینبسادات تقسیم کنند که به هر زبانی سعی میکردند با ما ارتباط برقرار کنند. دخترک عکس خانهای زیبا و ویلایی را در منطقهای سرسبز نشانمان میداد و سعی میکرد به ما بفهماند که این تصویر خانهشان پیش از اشغال موصل توسط تروریستهای داعش است و طوری چشمانش از اشک پُر شد که جگرم آتش گرفت. غربت و تنهایی طوری به این مردم مظلوم فشار آورده بود که دلشان نمیآمد از کنار ما برخیزند و تا پاسی از شب با ما دردِ دل میکردند و هر چند میدانستند چیز زیادی از حرفهایشان متوجه نمیشویم، ولی با همان زبان علم و اشاره هم که شده، میخواستند بار دلشان را سبک کنند و در نهایت ما را مثل عزیزترین خواهرانشان در آغوش فشرده و با وداعی شیرین ما را به خدا سپردند. حالا به وضوح میدیدم که تفکر تکفیر، تکلیفی جز آواره کردن مسلمانان ندارد که به اشاره استکبار، آتش به کاشانه مردم میزند تا کشورهای اسلامی را از دورن متلاشی کند و این دقیقاً همان جنایتی بود که نوریه و برادرانش، در حق خانواده من کردند که به شیعه و سُنی رحم نکرده و هر یک را به چوبی از خانه اخراج کردند، ولی باز هم از روی این مردم بینَوا خجالت میکشیدم که نزدیکترین افراد خانوادهام نه از روی عقیده که پدرم به هوای هوس دختری فتانه و برادرم به طمع ثروتی باد آورده، راهی سوریه شده بودند تا در نوشیدن خون مسلمانان با تروریستهای تکفیری هم کاسه شوند. اندیشه تلخ و پریشانی که تا صبح خواب را از چشمانم ربود و اشکی هم برای ریختن نداشتم که تا سحر، تنها به تاریکی فضا خیره بودم. مدام از این پهلو به آن پهلو میشدم و از غصه سرنوشت شوم پدر و ابراهیم خون میخوردم که آتش شیطان به جانشان افتاد و آبی شدند بر آسیاب دشمن! حالا در این بد خواب و خیالی این شب طولانی، دیگر بستر گرم و نرم و فضای آکنده از مِهر و محبت موکب هم برایم دلپذیر نبود که بار دیگر لشگر مصیبتهایم پیش چشمانم رژه میرفتند تا لحظهای که صدای اذان صبح بلند شد و مرا هم از جا کَند.
با ما همراه باشید🌹https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انسان_شناسی ۶ #استاد_شجاعی #دکتر_انوشه ✋ تمام وجدانهای بیدار شهادت میدهند که؛ قرنها فعالیت ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا