#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد میشه لطف کنید در مورد سرداب که تو سامراست، مفصلا توضیح بفرمایید. ➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
46.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چه شناختی از امام زمان(عج) را از ما خواسته اند؟
#استاد_کلباسی
#گامی_به_سوی_ظهور
🔶🔹🔶
20.mp3
3.99M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 20
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_21.mp3
2.12M
🔰 شرح و تفسیر #ادعیه_روزانه ماه رمضان
💠 دعای روز 21
🎤 با بیان شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
👌 به همراه بیان یک نکته شرعی مورد توجه در #ماه_رمضان
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پیشگفتار چاپ سوم بسم الله الرحمن الرحیم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بزرگ ترین واقعه ای که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
خداحافظی، بازگشت به جبهه
خداحافظی از مادر و پدر و خواهر و پدر سخت است، ولی باید رفت؟ آن گونه که امام حسین (ع) برای احیای دین جدش دل از همه چیز کند و باران تیرها را خرید. پس تو هم باید بروی. قبل از اینکه دل به مال دنیا بدهی برو. پیش از آنکه وسوسه خانه و ماشین و تحصیل و زن و فرزند و رفاه و پست و مقام و... تو را بفریبد برو. خیلیها تصمیم گرفته اند که به جبهه بروند ولی هیچ گاه موفق نشدند این تصمیم را عملی سازند و همیشه در همین مرحله باقی ماندند و شیطان آنها را گول زد. اگر بگوئی کار مهم است، اگر بگویی اوضاع مالیام بد است. اگر بگویی بعد از من خانوادهام چه کنند. اگر بگویی
فصل برداشت محصول است. اینها همه جواب دارد. وضعیت بحرانی است. بارها امام فرموده اند بروید به جبهه. تکلیف او گفتن است و تکلیف تو هم رفتن.
پدر و برادر خداحافظی میکنند. مردانه و با دست دادن و یک بوسه. ولی مادر و خواهر رهایت نمی کنند. مادر مهر خود را به رضای خدا میفروشد. محبت خواهر به برادر را نمی توان تفسیر کرد. مگر میشود محبت زینب را به حسین بن علی توضیح داد. مگر غیر از این بود شرط ازدواج او با عبدالله؛ همراهی او با حسین در سفرها!
[صفحه ۶]
خواهر دیوانه برادر است. ولی نمی تواند بگوید. حیا میکند. خود را در چادر میپیچد و با گوشه ی چشم قد و بالای برادر را مینگرد. خلوتی برای گریه میگردد. او برادر را دوست دارد. ولی باید رفت. تو باید بروی. تو باید دل بکنی و خواهر هم باید.
چند روزی از لباس بسیجی دور بوده ای و خود را در لباسهای عادی شهر محدود کرده ای. هر چند شلوار خاکی و بسیجی را از پای در نیاوردی ولی مجبور بودی پیراهن رسمی و اتو کرده بپوشی. البته آن هم لازم بود و تو نمی توانستی فرقی بین شهر و جبهه قایل نشوی. حالا باز هم لباس رزم پوشیده ای و در جمع با صفای بچههای گردان در پادگان منتظر حرکت به سوی منطقه هستی. هماهنگی لازم صورت میگیرد و زود مشخص میشود که به طرف غرب میروید، پس، از قطار خبری نیست و باید تمام راه با اتوبوس رفت. میگویند گردان هم قبلا به منطقه غرب رفته. کجای غرب؟ معلوم نیست. این جزو اسرار نظامی است. ولی میدانیم که جنوب
نیست. به ما هم
ربطی ندارد. رزمنده باید آماده باشد در هر نقطه انجام وظیفه کند. چه جنوب و چه غرب. مسئولان گردان هم میرسند و با هماهنگی اتوبوسها آماده حرکت میشوند.
صدای نوحه برادر آهنگران باز هم دلنواست.. روحیه میبخشد، حماسی است و قوت میدهد.
«... این قافله عزم کربلا دارد... »
اتوبوسها در دود اسپند و از زیر قرآن از پادگان خارج میشوند و پس از گذر از خیابانهای شهر به سوی غرب به پیش میروند و تو نیز در میان یکی از اتوبوسها نشسته ای. در بین راه باز هم ره توشهها خورده میشود. تنقلاتی که مادرها با عشق و امید برای فرزندانشان گذاشته اند تا بین راه به آنها بد نگذرد. مادر میداند که این شیرینیها و میوهها و آجیلها خوراک چند ساعت بیشتر بچهها نیست، ولی برای اظهار محبت، این اندک را فراهم میکند تو هم مشغول خوردنی. همراه با دوستت، اول میوه، بعد چند شیرینی. آجیل میخوردید و تعریف میکنید. از
[صفحه ۷]
یک هفته زندگی در شهر. از بیگانه بودن. از عجایب تهران.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
Part06_یادداشت های شهید آوینی.mp3
6.14M
📗کتاب صوتی
#یادداشت_های_شهید_آوینی
قسمت 6⃣ پایان
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
عنقا شکار کس نشود دام بازچین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا