#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
《تعلیم و تربیت - محمود سلطانی》 - مقدمه #تعلیم_و_تربیت ۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5766900554533976060.mp3
15.16M
《تعلیم و تربیت - محمود سلطانی》
- پرورش جسم
- تغذیه
- حرکت
- خواب و استراحت
#تعلیم_و_تربیت ۲
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ما دو نوع تربيت داريم: ا- تربيت بيروني 2- تربيت دروني بچه هاي ما بايد از درون، خودشان را كن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان ها بايد به خاطر عزت نفس درونيشان، خلاف نكنند. من اگر خلاف نمي كنم به اين دليل است كه براي خودم احترام قائل هستم. اگر از چراغ قرمز عبور كنم ولو اين كه پليس هم حضور نداشته باشد، به خود من توهين شده است و من تحقير مي شوم چون قانون شكسته مي شود. اين عزت نفس است و به عامل بيروني ربطي ندارد بلكه وابسته به يك عامل دروني است.
روش هاي تربيتي كه بعدا خواهيم گفت همگي تربيت دروني هستند. هنجارهاي تربيتي امروزي در تربيت بيروني وجود دارند و روش هاي صحيح و فرهنگ سازي در تربيت دروني هستند. هنجارها را به جاي فرهنگ نگذاريم و به دنبال فرهنگ تعليم و تربيت در جامعه مان باشيم. در تربيت دروني كودك قدرتمند مي شود. قدرت معنوي است اما در تربيت بيروني كودك زورمند مي شود. و ما بچه را طوري تربيت مي كنيم كه زورمند بار بيايند. قدرت از درون مي آيد و زور عامل بيروني است مثل: پول، زيبايي، قدرت جسمي، مقام و .........
اين ها همه عوامل بيروني و زورمداري است. در حالي كه قدرت دروني است مثل: صبر، بخشش و ....... بچه هاي ما از درون بايد شرطي شوند. تشويق و تنبيه بايد از درون باشد و قدرت را از درون خودشان بايد پيدا كنند و درون متصل به بالا است. هماهنگي جسم و روح و هماهنگي ماديت و معنويت، الگوي كودكي است كه ما به آن فكر مي كنيم و تلاش مي كنيم كه بچه هاي ما در اين مسير رشد كنند.
#تربیت {قسمت16}
[مباحث کودک متعادل ]
از اين مبحث به بعد موضوع دوره ي ما بر پايه ي شخصيت خواهد بود. نمي دانم كه تا چند جلسه به طول انجامد اما تمام تلاش هاي ما بر اين است كه شخصيت فرزندان ما متعادل شكل بگيرد. در جلسه اول اين دوره وقتي مشخصات كودك آرزوها را روي تابلو نوشتم و آن ها را دسته بندي كردم طولاني ترين دسته يا ستون متعلق به شخصيت بود. خيلي از آرزوهايي كه ما در مورد فرزندمان داريم، حول شخصيت كودك است مثل: كودك صالح، با عزت نفس بالا، اعتماد به نفس بالا، توانايي نه گفتن و دفاع از خود و غيره همگي مربوط به شخصيت هستند.
در مباحث پيش راجع به جسم چندین جلسه صحبت كرديم و گفتيم كه جسم بستر رشد است. جسم مثل گلداني است كه بستر رشد است طبق مخروط رشد. گفتيم امنيت فضاي رشد است و رشد در فضاي امنيت اتفاق مي افتد. شخصيت نمودار رشد است. شخصيت نشان مي دهد كه كودك يا انسان در چه مرحله اي از رشد است و يا در مسير رشد قرار دارد يا از مسير منحرف شده است.
ما يك علامت دروني داريم كه بدانيم در مسير رشد قرار داريم يا نه؟ اين علامت « آرامش دروني » و احساس خوشايند داشتن است. شخصيت علامت بيروني است كه به ما نشان مي دهد در مسير هستيم يا نه. شخصيت كودك يكي از دغدغه هاي مهم والدين است. پس طبق روال هميشه اول با فضاي آگاهي و ديدن صورت مسئله شروع مي كنيم و در آخر مبحث به فضاي دانايي و روش ها و چگونگي ها مي پردازيم. (ادامه دارد... )
#شخصیت {قسمت1}
[مباحث کودک متعادل ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انیمیشن زیبا از ماجرای #مباهله پيامبر اسلام با مسيحيان نجران
✅برای فرزندان خود پخش کنید.
#روز_مباهله
#داغی کف پا
برای رفع داغی کف پاها باید معده و کبد را اصلاح کرد.
مصرف ماءالجبن صبح ناشتا برای رفع داغی کف پا مؤثر است.
پاشویه با سبوس گندم, نمک, گل بنفشه و ختمی به رفع داغی کف پا کمک می کند.
برای کاهش مواد زائد پا و دفع آن بهتر است پاها را در آب سرد بگذارند.
یکی از علل گُر گرفتگی صورت، عملکرد ناصحیح کبد است.
از دیگر دلایل گُر گرفتگی می توان به بروز بیماری های التهابی در بدن اشاره کرد.
مراقبت خانگی برای کف پای داغ
• استراحت کنید و پاهای خود را در سطحی بالاتر قرار دهید.
• کفش های مناسب و راحت بپوشید. کف کفش دارای کفی نرم باشد.
• پاهای خود را با آب سرد بشویید.
• متعادل کردن میزان قند خون
• مصرف مکمل ویتامین B12
• مصرف داروهای ضد درد و مسکن
• عدم نوشیدن الکل
• ترک سیگار یا قرار گرفتن در محیط دود
• خشک کردن پاها بعد از شستن آنها
• ماساژ پاها با پمادهایی که گردش خون را بهبود می دهند.
• مرتب ورزش کنید تا خون را بهتر به گردش درآورید.
• کفش های چرمی و جوراب های نخی و یا پشمی مناسب تر می باشند.
• استفاده از کرم خنک کننده پا
• ویتامین B3 مصرف کنید، زیرا درمان کننده داغی پاها می باشد. نخود، لوبیا، شیر، ماست و زرده تخم مرغ دارای این ویتامین هستند.
• آویشن درمان کننده مشکلات گردش خون است. هر روز به مدت ۲۰ دقیقه، پای داغ خود را در آویشن مخلوط با آب قرار دهید تا به گردش خون بهتر کمک کند و سوزش و درد را تسکین دهد.
• پابرهنه را رفتن باعث می شود هوا در پای شما به گردش درآید و پا را خشک کند. برای درمان پای داغ، چند دقیقه پابرهنه و بدون جوراب روی علف، سنگ و ماسه و غیره راه بروید.
• ماساژ زنجبیل برای تسکین پادرد مفید است.
• زنجبیل را با روغن نارگیل، روغن زیتون و یا دیگر روغن های گیاهی مخلوط کنید و هر روز به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه، پاهای خود را با این مخلوط ماساژ دهید.
قبل از بیرون شدن از حمام پاها را با
آب سرد آب بکشید مخصوصا کف پا
👈 سودا چیست؟
خلط سودا، سنگینترین خلط از بین چهار خلط در بدن است که رنگ آن سیاه است. خلط سودا، از خوردن غذاهای سودازا در کبد و همچنین از رسوب و سوختن خلط صفرا در بدن تولید میشود.
مرکز نگهداری خلط سودا طحال است و هنگام نیاز به دریچه معده ریزش و باعث احساس گرسنگی در فرد میشود. سودا در حالت متعادل هیچگونه عوارضی ندارد و حتی برای حیات انسان ضروری است؛
اما اگر از حالت تعادل خارج شود مضر است. اگر سودا خارج از حد در بدن رسوب کند و درمان نشود، میتواند منجر به انواع سرطانها و مشکلات دیگر در بدن شود.
👈 علت غلبه سودا
متاسفانه سبک زندگی غلط امروزی کاملا به غلبه سودا منجر میشود. سودای بدن به دلایلی که در ادامه نام میبریم بالا رفته و با غلبه بر سه خلط دیگر باعث بیماریهایی مانند سرطان، ککومک، واریس و غیره میشود که در چنین مواقعی درمان سودا کار چندان راحتی نیست.
👈 دلایل بروز غلبه سودا در بدن:
بیتحرکی، استراحت بیش از حد و گوشهگیری ، در معرض بوهای مستمر بودن ،
مصرف فلفل زیاد ، گوشت گاو فریزر شده ،
بد اخلاقی و بد خلقی ، غم مستمر ، شادی بیش از حد ، سردیهای خیلی زیاد ،
گرمیهای خیلی زیاد ، شوک ، نفرت زیاد ،
حضور مستمر در هوای گرم و سرد شدید
حضور ضد و نقیض در هوای سرد و گرم مثل رفتن به سونا ، استماع صداهای مستمر و ناهنجار مثل موسیقیهای نکره ،
فکر منفی مستمر ، دیدن تصاویر زشت
استمرار حضور در یک حالت و قالب ،
مصرف مستمر مواد مخدر خیلی گرم مثل تریاک ، مشروبات الکی ، بدبینی ، پرخوری،
استمرار مصرف داروی سودا بر گیاهی بسیار گرم ، حسادت، حرص و کینه ،
استفاده مستمر از کامپیوتر، تلفن همراه و امواج ماهواره
👈 علائم غلبه خلط سودا
🔸علائم سودا در پوست
تیرگی رنگ پوست و تمایل آن به سیاهی به خصوص تیرهگی زیر چشم، خارش و سوزش پوست، اگزما، خشکی پوست، ایجاد لکههای تیره کوچک یا بزرگ در سطح پوست.
🔸در سر و گردن
پیر چشمی، بدخوابی، آب سیاه، وسواس، فکر و خیال زیاد، بدبینی، وزوز گوش و حساس شدن به صداها و بوها
🔸در استخوان و مفاصل
لرزش دست و پا و لرزش بدن، خشکی مفاصل، محدودیت حرکتی
🔸در قلب و عروق تپش قلب، گرفتگی عروق قلبی، گرفتگی عروق مغزی، بواسیر، واریس پا، هموروئید و…
و تمامی بیماریهای صعب العلاج مانند MS و انواع سرطانها.
🔹 بارزترین علائم فرد مبتلا به سودا
کمر درد: دردهای شدید در ناحیه کمر میتواند از علائم ابتلا به سودا باشد
سردرد: یکی از رایجترین علائم در بین تمامی افراد مبتلا به سودا احساس درد در ناحیه سر است.سردردهای سوداوی معمولا کل سر را در بر میگیرند.
احساس سرگیجه و کاهش اشتها و به دنبال آن کاهش وزن، از علائم رایج در افراد سودایی است. بیشتر افراد سودایی معمولا در خوابیدن با مسائل زیادی مواجه میشوند و احساس خستگی شدیدی دارند.
همانطور که بیان شد بسیاری از علائمی که یک فرد مبتلا به سودا دارد، یک سری علائم عمومی و جامع هستند که در بسیاری دیگر از بیماریها نیز وجود دارد و به همین دلیل است که تشخیص و همچنین درمان غلبه سودا کار سادهای نیست.
👈 درمان سودا دکتر روازاده
باید از مصرف غذاهایی سودازا مانند شکلات، یخمک، سیب زمینی، ماست، پنیر، خیارشور، نمک زیاد، ماهی دودی، ماهی شور، بادمجان، غذای فریزری، رب، سس، چای خودداری کرد.
مصرف زیاد مواد غذایی با طبع گرم و تر
روغن مالی کردن بدن با روغن بادام شیرین
حمام گرم
انجام حجامت به موقع و به تشخیص پزشک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی نظیرترین میوه روی زمین 🌎
میوه نیپا
این میوه محصول درخت نخل نیپا (Nypa fruticans) است که انتهای رود هایی که در سواحل هند و اقیانوس آرام هستند رشد میکند.
عصارهی میوهی نارس درخت نخل نیپا غنی از آنتیاکسیدانها است.
این میوه رنگ شاهبلوطی دارد و روی ساقه رشد میکند. مغزهای چوبی این درخت در ظاهر کروی هستند. هر میوهی چوبی، مغزی شیرین و ژله مانند دارد و در دسرها به کار میرود.
این ژله از میوههای نارس درخت نخل جمعآوری میشود. ژلهی نیپا در میوههای نارس نرم، سفید و آبدار است؛ اما در میوههای رسیده، این گوشت سفت و به رنگ سفید شیری است.
هنگامیکه این میوه برسد، مغز از ساقهی درخت جدا شده و به زمین میافتد. کل این میوه اندازهی یک توپ فوتبال است و هر مغز حدود ۶ تا ۸ اینچ طول دارد.
بند_میزان شاهکار معماری ایران باستان.
بند میزان سدی است در شهر شوشتر و ساخته شده در دوره ساسانیان که تا امروز پابرجاست و کاربرد دارد...
این سد آب رودخانه کارون را به نسبتهای ۲ و ۴ بین رودهای گرگر و شطیط شهر شوشتر تقسیم میکند. رود گرگر را ( دو دانگه) و رود شطیط را (چهاردانگه) نیز میگویند...
این بند از چند دهانه تشکیل شدهاست که مهمترین آنها دهانهای جدا کننده آب ورودی کارون است که تنظیم آب دو شاخهٔ رودخانه را انجام میدهد به گونهای که اگر دبی گرگر بیشتر از یک سوم باشد آن را به شاخهٔ شطیط انتقال میدهد و همینطور برعکس. در توصیف اهمیت این سد آنکه شکسته شدن این سد بمنزله ازدیاد فقر و بدبختی در شوشتر و پابرجا بودن آن به همراه دیگر سازههای آبی شوشتر باعث آبیاری ۴۰هزار هکتار دشت میان آب شوشتر.
بند میزان از شاهکارهای مهندسی معماری ایرانیان باستان است که به همراه نظام آبی شوشتر به ثبت جهان نیز رسیده است....
زمان ساخت بند میزان را به عهد شاهپور یکم ساسانی نسبت میدهند..
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1_6613899.mp3
3.33M
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: صبح روز بعد که در کاروانسرا را باز میکنند میبینند برف فراوانی باریده است. ولی در جلو سجاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
یکی دیگر از مریدان ایشان مرحوم مستوفی الممالک بزرگ بوده که خیلی نسبت به مرحوم حاجی ارادت میورزیده و همیشه به خاطر زیارت ایشان به اصفهان مسافرت میکرده است.
مرحوم پدرم میفرمودند ناصرالدین شاه با امام جمعه وقت اصفهان مرحوم آقا میر سید محمد که شخصی بزرگ و با سیاست و کفایت بود میانه شان به هم خورده بود. به همین سبب به مستوفی الممالک مأموریت میدهد به اصفهان رفته و مرحوم سید را با خود به تهران بیاورد مستوفی الممالک به اصفهان میرود و با امام جمعه مذاکره میکند. امام جمعه میگوید من حاضر به آمدن نیستم اگر شما مجبورید میتوانید مرا به زور ببرید. مستوفی الممالک فکر میکند بردن امام جمعه با اکراه ممکن است مشکلاتی ایجاد کند و باعث درگیری شود لذا وقتی خدمت مرحوم حاجی میرسد با ایشان در مورد مأموریت خود و مذاکراتی که با امام جمعه نموده مشاوره مینماید. مرحوم حاجی میفرمایند: مزاحم ایشان نشوید به تهران برگردید و به ناصرالدین شاه بگوئید چون امام جمعه حاضر نبود بیاید من صلاح ندیدم او را با اکراه، بیاورم لذا تنها برگشتم، مستوفی الممالک نیز به دستور مرحوم حاجی عمل مینماید.
آن ایام مصادف بود با جدا شدن افغانستان از ایران و ناصرالدین شاه از این موضوع ناراحت بود. لذا تمکین نکردن امام جمعه باعث شدت ناراحتی او میشود اتفاقا شب مادر شاه علت شدت ناراحتی شاه را جویا میشود. شاه میگوید امام جمعه اصفهان مالیات وصولی را مصرف نموده و مانع از ارسال آن به تهران شده از آمدن به اینجا نیز خودداری نموده است. مادرش میگوید افغانستان را که خارجیها از تو گرفته اند، بگذار اصفهان را نیز این سید بخورد. ناراحت مباش. این سخن در شاه اثر کرده باعث فروکش کردن غضب او شده از مزاحمت برای امام جمعه صرف نظر میکند.
همچنین مرحوم پدرم میفرمودند، شخص سودجوئی از ارادت مستوفی الممالک به مرحوم حاجی مطلع میشود از این مسئله سوء استفاده میکند. نامهای جعلی از قول حاجی به مستوفی الممالک مینویسد به این مضمون که ماهی سه تومان و سالی سه خروار گندم مقرری به آن شخص پرداخت شود. مهر مرحوم حاجی را نیز جعل میکند و نامه را نزد مستوفی الممالک میبرد. مستوفی الممالک دستور میدهد طبق مفاد نامه برای او مقرری برقرار گردد بعد از مدتی عده ای خدمت مرحوم حاجی آمده عرض میکنند فلان شخص نامه ای جعلی از قول شما پیش مستوفی الممالک برده و برای خود
حقوقی سالیانه مقرر ساخته شما بنویسید این نامه جعلی بوده و درست نیست. مرحوم حاجی میفرمایند بگذارید مردم از مهر و اسم انسانی به نوائی برسند چرا چنین کاری انجام دهیم و باعث قطع خیر بشویم. همچنین میفرمودند یک روز ظل السلطان حاکم وقت اصفهان میآید خدمت مرحوم حاجی در تکیه مادر شازده، بعد از سلام و عرض ارادت و احوالپرسی از مرحوم حاجی سؤال میکند مشغول چه کارید. میفرمایند دعا در حق خلق خدا. میگوید در حق شاه بابا هم دعا میکنید؟ (منظور از شاه بابا ناصرالدین شاه بوده است) میفرمایند کار ما دعا کردن برای تمام خلق است. باز ظل السلطان میگوید: در حق شاه بابا هم؟ و حاجی میفرمایند در حق همه خلق خدا. این سؤال و جواب سه مرتبه تکرار میشود. بعد ظل السلطان خداحافظی میکند و سوار اسب شده میرود ولی هنوز چند قدم نرفته است
که اسب او را محکم به زمین میزند. ظل السلطان از زمین بلند میشود. و مجددا خدمت مرحوم حاجی رسیده دست ایشان را میبوسد و میگوید غرض من از تکرار این سخن توهین به مقام شما نبود بلکه میخواستم مزاحی کرده باشم حاجی میفرمایند: منظور اسب هم از زمین زدن شما یک شوخی بیش نبود والآ بایست هلاک میشدید. بعد مبلغی پول به حاجی تقدیم میکند، ایشان قبول نمی کنند. عرض میکند پس اجازه دهید به این فقرائی که در اطراف تکیه هستند بدهم. میفرمایند خودت میدانی سپس وجه مزبور را بین آنان تقسیم میکند و مجددا از مرحوم حاجی عذرخواهی کرده بر میگردد. باز مرحوم پدرم میفرمودند:
در یک زمستان سخت که برف زیادی باریده بود؛ یکشب به حاجی عرض میکنند روباهی پای دیوار تکیه ایستاده و از سرما میلرزد. میفرمایند گوش او را بگیرید و بیاورید اینجا، میروند روباه را میآورند مرحوم حاجی خطاب به روباه میفرمایند در اینجا اطاقی هست که چند مرغ و خروس از ما در آنجا است تو هم میتوانی شبها بیائی و در آن اطاق با آن حیوانات بمانی و صبح که شد دنبال کارت بروی. سپس به خدمتکارشان میفرمایند: روباه را ببرید در اطاق مرغها جای دهید. از آن پس، روباه هر شب میآمد و مستقیم به اطاق مرغها میرفت و تا صبح پهلوی آنها بود. صبح که میشد از تکیه بیرون میرفت. بعد از مدتی یک شب یکی از مرغها را میخورد و صبح زود هم
طبق معمول از تکیه خارج میگردد اما شب که بر میگردد دیگر داخل تکیه نمی شود و بیرون تکیه پای دیوار میخوابد. جریان را به حاجی عرض میکنند. میفرمایند بروید روباه را بیاورید. روباه را میآورند. حاجی رو
به او کرده میفرمایند: تو تقصیری نداری
طبع روباهی تو غلبه کرد و بر خلاف تعهدت عمل نمودی، حالا برو جای هر شب بخواب ولی شرط کن دیگر خطا نکنی. میفرمودند دو ماه دیگر روباه هر شب میآمد و صبح میرفت بدون اینکه دیگر متعرض این حیوانات بشود، تا اینکه زمستان تمام شد. در هر حال سخن کوتاه کنیم که سخن اولیای حق تمامی ندارد.
#نشان از بی نشانها......
شیخ حسنعلی اصفهانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥امام زمان (عج) و بازار مسگرها....
🌷 لطفاً صلواتی جهت تعجیل در فرج و سلامتی مولایمان #امام_زمان عج عنایت بفرمایید.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#لالایی_خدا ۲۶۲ #سوره_نساء آيه ۳۲ #محسن_عباسی_ولدی #قصه قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0263Nesa 33.mp3
14.19M
#لالایی_خدا ۲۶۳
#سوره_نساء آيه ۳۳
#محسن_عباسی_ولدی
#قصه
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 121: صدای پوزخندم بلند شد ( من؟؟ من انقدر سیاهم که
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت 122:
دستم را محکم گرفته بود و به دنبال خود میکشاند. البته حق داشت، هجوم جمعیت انقدر زیاد بود که لحظه ایی غفلت، گم ات میکرد.
من در مکانی قرار داشتم که ۲۴ میلیون عاشق را یکجا میمهانی میداد.
حسام به طرف گروهی از جوانان رفت و دستم را به نرمی رها کرد.
چند مرد جوانان حسام را به آغوش کشیدند و با لهجه ایی خاص سلام و احوالپرسی کردند.
حسام، من را که با یک قدم فاصله پشتش ایستاده بودم به آنها معرفی کرد و رو به من گفت ( این برادرا از موکب علی بن موسی الرضان.. از مشهد اومدن.. بچه هایِ گلِ روزگارن..)
پس مشهدی بودند. آرام سلام کردم و شال و چادرم را کمی جلو کشیدم.
پیراهن حسام خاکی رنگ بود و شلوارش نظامی. از کم وکیف کارها پرسید و یکی از پسرها با ادب و صمیمیتی خاص برایش توضیح میداد ( سید جان.. همه چی ردیفه.. ساعت یازده و نیم حرکت میکنیم.. خانوما رو اونور جمع کردیم تا برادرا دورشون حلقه بزنن.. انشالله شما و خانمتون هم تشریف میارین دیگه..؟؟)
چقدر لذت داشت، خانم امیرمهدیِ سید بودن..
حسام سری به نشانه ی تایید تکان داد و ما حرکت کردیم.
امیرمهدی جمعیتی از خانومها را نشانم داد. کمی تردید در چشمانش بود (ساراجان.. خانوومم.. مطمئنی که میتونی بری داخل؟؟ یه وقت حالت بد نشه.. فشار جمعیت خیلی زیاده هاا..)
و من با روی هم گذاشتن پلکهایم، اطمینان را به قلبش تزریق کردم.
خانومها در چند صف چسبیده به هم ایستادند.. طنابی به دورشان کشیده شد و زنجیره ایی ازآقایان اطرافشان را گرفتند. یکی از آن مردها حسام بود که پشت سرم ایستاد. و مجددا زنجیره ایی جدید از مردهای جوان پشت سر حلقه ی امیر مهدی و دوستانش تشکیل شد.
شور عجیبی بود. هیچ چشمی، جز حرم یار را نمیدید و دلبری نمیکرد..
تمام نفسها عطر خدا میدادند و بس..
میلیمتر به میلیمتر حرکت میکردیم و به جلو میرفتیم. حسی ملسی داشتم..
حسام نفس به نفس حالم را جویا میشد و من اشک به اشک عشق میدیدم و حضورِ پروردگار را..
سیل مشتاقان و دلدادگان به حدی زیاد بود که مسیر چند دقیقه ایی را چند ساعته طی کردیم..
ساعت یازده و نیم به سمت داخل حرم حرکت کردیم و ساعت سه نیمه شب پا در حریم گذاشتیم.
چشمم که به ضریح افتاد، نفسم بند آمد..
بیچاره پدر که تمام هستی اش را کور کرد.. مگر میشد انسان بودو از فرزند علی متنفر؟؟
اشک امانم را بریده بود و صدایِ ناله و زاری زوار؛ موسیقی میشد در گوشم ..
اینجا دیگر انتهایِ دنیا بود..
من ملوانی را در عرشه ی کشتی دیدم که طوفان را رام میکرد و دریا را بستر آسایش..
اینجا همه حکم ماهیانِ طالبِ توری را داشتند که سینه میکوبند محضِ صید شدن..
و حسین، رئوف ترین شکارچیِ دنیا بود..
ماندنمان به دقیقه هم نکشید که در مسیر گام برداشتنهایِ آرام ومورچه ایی مان به طرف خروجی دیگر حرم متمایل شد..
چند مرتبه فشار جمعیت، قصد از هم پاشیدنِ دیوارِمردانِ نگهبانِ اطرافمان را داشت و موفق نشد..
ادامه دارد...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
@shervamusiqiirani - نفس بهاران - عبدالحسین مختاباد.mp3
2.23M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
نسیم روایت شب بوها ست
ز تربت لاله زار تو
ضمانت مشک آهوها است
شمیم خوش مزار تو
تویی نفس بهاران
امید دل گرفتاران
نگاه خوشت بهشت من
سپیده سرنوشت من
تو ماهی و مهر روی تو
عجین شده با سرشت من
تویی نفس بهاران
امید دل گرفتاران
زیارت ماه روی تو
کشانده مرا به کوی تو
من آمده ام به سوی تو
که تازه شود زبوی تو
تویی نفس بهاران
امید دل گرفتاران
تو میشنوی صدایم را
غریبی ناله هایم را
اگر تو مرا ز خود رانی
کجا ببرم دعایم را
به خلوت خود صدایم کن
شکسته دلم دعایم کن
به دام بلا گرفتارم
تو معجزه کن دعایم کن
تویی نفس بهاران
امید دل گرفتاران
#اسحاق_انور
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357