فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبشار شگفتانگیز باترا جرج در لبنان 😍
@zandahlm1357
تصویری زیباازجاده های سرسبز # سنندج _ مریوان
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
حکایت ۷۷- نیز آقای حاج سید محمد دعائی نقل کردند که مدتی بین اصفهان و یزد مخاصمه و ستیز بود و کسی بی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت ۷۹-
آقای حاج سید محمد دعائی زارچی نقل کردند که در سال ۱۳۱۸، به مناسبت عدول از ممنوعیت وعظ و تبلیغ، مرا در یزد زندانی کردند. هنگام اذان ظهر، مشغول گفتن اذان شدم که پاسبان زندان مزاحمت ایجاد کرد و مانع شد. به او گفتم: وقت ظهر است و باید اذان را همه جا گفت. او اعتراض شدیدی کرد و من او را مضروب کردم. دستور دادند مرا حبس انفرادی کنند. پس از بیست و چهار ساعت، به مناسبت پیش آمدهای سوئی که برای رئیس شهربانی - شاهزاده دولتشاهی - رخ داد، متنبه شد و آمد از من عذرخواهی کرد. سپس به بهانه مریض بودن مرا به بیمارستان شهربانی فرستاد و در آنجا اطاق مناسب و خوبی در اختیار من قرار داد و اجازه داد که دوستانم به عیادتم بیایند. بیش از یکسال گذشت و من همچنان در زندان بودم. یکی از دوستانم به ملاقاتم آمد و گفت: من عازم مشهد هستم، آیا در آنجا کاری ندارید که برایتان انجام دهم. از او التماس دعا کردم و گفتم: به مشهد که رفتید به خدمت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی برسید و به ایشان عرض کنید: سید سلام رساند و عرض کرد: شما که قدرت دارید وضع را عوض کنید چرا نمی کنید، تا من نیز از زندان نجات یابم. پس از یکماه دوستم به یزد بازگشت و به ملاقات من آمد و گفت: طبق دستور شما، وقتی به مشهد وارد شدم سراغ حاج شیخ حسنعلی اصفهانی را گرفتم، گفتند ایشان روز یکشنبه قبل از ظهر از خارج شهر میآیند و به مدرسه خیرات خان میروند.
صبح یکشنبه به مدرسه خیرات خان رفتم و همراه جمعی از مردم گرفتار و بیمار منتظر ایشان شدیم. نزدیک ظهر بود که حضرت شیخ از در مدرسه وارد شدند. من ایشان را نمی شناختم، اما از هجوم جمعیت به سوی ایشان فهمیدم که حاج شیخ حسنعلی اصفهانی ایشان هستند. با خود اندیشیدم که با این
جمعیت زیاد، تا نوبت به من برسد ساعتها طول خواهد کشید. حضرت شیخ روی سکوی اطاقی نشستند و جمعیت در اطراف ایشان حلقه زد. ناگهان ایشان سر مبارکشان را بلند کردند و فرمودند: آن کسی که از یزد آمده است و پیغامی دارد بیاید جلو. من فورا جلو رفتم و سلام کردم. قبل از آنکه سخن بگویم، حضرت شیخ فرمودند: سلام مرا به آقای سید محمد برسان و بگو این فضولیها به ما مربوط نیست، بابا بزرگ هر وقت بخواهد وضع را عوض میکند. و به ایشان بگوئید شما دو ماه دیگر آزاد میشوید. دوستم گفت:
مرا دیگر برای سخن گفتن نماند و مراجعت کردم. اما اندکی بعد با خود اندیشیدم که اگر آقا سید محمد از من بپرسد که «بابا بزرگ» کیست من چه پاسخ دهم؟ لذا بلافاصله بازگشته و خدمت حضرت شیخ عرض کردم: اگر آقا سید محمد از من بپرسند که «بابا
بزرگ کیست، چه پاسخ دهم؟ ایشان فرمودند: برو بگو امام زمان (علیه السلام) خود ناظر بر همه امور هستند، هرگاه بخواهند وضع را عوض خواهند کرد، اینگونه امور به ما و شما مربوط نیست. حاج آقا سید محمد دعائی گفتند: همانطور که حضرت شیخ فرموده
بودند دو ماه بعد از زندان آزاد شدم.
#نشان از بی نشانها......
شیخ حسنعلی اصفهانی
https://eitaa.com/zandahlm1357
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستانی از #اربعین و رئیس هئیتی در #کربلا و عنایت #امام_حسین (علیهالسلام) ...
🎙حاج حیدر خمسه
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#لالایی_خدا ۳۰۶ #سوره_نساء آيات ۱۰۰ #محسن_عباسی_ولدی #نمایشنامه 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0307Nesa 101-103.mp3
11.92M
#لالایی_خدا ۳۰۷
#سوره_نساء آيات ۱۰۳ تا ۱۰۱
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
#قصه
👇👇👇👇👇👇
قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
اعتراف علماء عامه باینکه گوینده کلمه هذیان معرفت بمقام رسالت نداشته چنانچه علماء منصف و متفکر خودتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چنانچه در لیالی ماضیه با دلائل و اسناد عرض کردم علماء بزرگ خودتان از قبیل سیوطی و دیگران آورده اند که مراد از اهل ذکر یعنی عترت پاک رسول اللّه اند که عدیل القرآن میباشند.
شما با نظر بدبینی بگفتههای ما ننگرید و تصور ننمائید فقط مائیم که باین گفتهها خورده میگیریم بلکه اکابر علماء خودتان هم در عالم انصاف باین قول خلیفه عمر لبخند میزنند.
----------
[۱]: ۱) هیچ مرد و زن مؤمن را در کاری که خدا و رسول حکم کنند (یعنی قولا و عملا جلوی امر آن حضرت را بگیرند) اراده و اختیاری نیست (که رای خلافی اظهار نمایند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول کند دانسته بگمراهی سختی افتاده است.
[۱]: ۱) اگر برسول و صاحبان حکم (پیشوایان اسلام بعد از رسول) رجوع میکردند همانا تدبیر کار را آنان که اهل بصیرت اند میدانستند و در آن واقعه صلاح اندیشی میکردند.
[۲]: ۲) (مراجعه شود به ص ۲۱۹ و ۲۲۴ همین کتاب).
[۳]: ۳) من که (رسول خدا هستم) دو چیز بزرگ را در میان شما میگذارم که هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض (کوثر) بر من وارد شوند و اگر باین دو تمسک جستید نجات مییابید (در عبارت دیگر است که فرمود) هرگز گمراه نخواهید شد آن دو چیز بزرگ قرآن و عترت من میباشند.
[۱]: ۱) اگر شما نادانید سؤال کنید از اهل ذکر (یعنی اهل قرآن که خاندان رسالت و عتر طاهره نبوت هستند).
عذر بدتر از گناه
داعی- عذر بدتر از گناه همین است که شما فرمودید یادم میآید در موقع تحصیل استادی داشتم جامع منقول و معقول از فضلاء دهر فاضل قزوینی حاج شیخ محمد علی (اگر زنده است خدا حفظش کند و اگر فوت شده خدایش رحمت کند) میفرمود غلطی را اگر بخواهند اصلاح کنند ممکن است یک غلط صد غلط گردد.
عینا میبینم دفاعی که شما ناچار از خلیفه مینمائید خطا و غلط فاحشی را غلطها جلوه میدهید.
از این کلام شما همچو معلوم میآید که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با مقام عصمت (که مصون از خطا بوده) و اتصال بغیب عالم در مقام ارشاد و هدایت امت توجّهی بصلاح و فساد نداشته که خلیفه عمر خیرخواهی و راهنمائی برای آن حضرت نموده اگر جنابعالی آیه ۳۶ سوره ۳۳ (احزاب) را مورد دقت قرار دهید که میفرماید وَ مٰا کٰانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لاٰ مُؤْمِنَةٍ إِذٰا قَضَی اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً مُبِیناً [۱] .
قطعا حرف خود را پس خواهید گرفت و بعمل خلیفه عمر پی خواهید برد که تمرّد امر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و منع از وصیت نمودن و جسارت بکلمه هذیان عملی بسیار شنیع بوده که آن حضرت را چنان متأثر ساخت که امر باخراج آنها از نزد خود نمود.
شیخ- صلاح بینی خلیفه از کلام آخرش معلوم است که گفت حسبنا کتاب الله یعنی کتاب خدا قرآن کریم ما را کفایت میکند احتیاجی بنوشته رسول خدا صلّی اللّه علیه و سلّم نمی باشد.
داعی- اتفاقا همین کلام خود دلیل بزرگ است بر عدم معرفت و توجه بقرآن
مجید-یا تعمّد به آزردن رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و مانع شدن از عملی که مخالف با خیالات آنها بوده است.
زیرا اگر معرفت کامل بقرآن مجید داشتند میدانستند که قرآن بتنهائی کفایت امور نمی نماید.
چه آنکه قرآن یگانه کتاب محکمی است موجز و مجمل که بیان کلیات احکام را نموده ولی جزئیات آنها را موکول به بیان مبین فرموده و همان کلیات مجمل و موجز مندرجه در قرآن مجید مشتمل است بر ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مؤول.
چگونه ممکن است یک فرد عادی بدون فیض الهی و بیان مبین ربانی از این قرآن قلیل اللفظ و کثیر المعانی استفاده نماید.
علاوه بر اینها اگر قرآن کفایت امر امت را تنها مینمود چرا در قرآن فرموده وَ مٰا آتٰاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا مگر نه اینست که در آیه ۸۵ سورۀ ۴ نساء فرموده وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلیٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ [۱] . پس مسلّم است که قرآن مجید فقط تنها مفید فایده نیست مگر با بیان مبیّنین قرآن که خاندان جلیل محمّد و آل محمّد صلوات اللّه علیهم اجمعین میباشند.
چنانچه در حدیث متواتر بین الفریقین (که در لیالی ماضیه بجمله ای از اسناد آن اشاره نمودیم [۲] وارد است که خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مکرّر فرمود: حتّی دم مرگ انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض ان تمسکتم بهما فقد نجوتم-لن تضلّوا ابدا [۳] .
عجب است از فهم صاحبان فطنت که چرا تفطّن و تفکّر نمی نمایند که رسول خدا (آنچه میگوید از جانب خدا میباشد بحکم آیۀ وَ مٰا یَنْطِقُ عَنِ الْهَویٰ إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْیٌ یُوحیٰ) قرآن را به تنها برای هدایت و نجات امت کافی نمی داند در مقام؟ بیان آن را توأم میکند با عترت طاهره خود و صریحا میفرماید اگر بهر دو (قرآن و عترت) تمسّک جستید نجات یافته و هرگز گمراه نخواهید شد ولی خلیفه عمر گفت قرآن تنها کفایت میکند.
اینک آقایان محترم انصاف دهید و قضاوت بحق کنید بین این دو قول که رسول اکرم خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرستادۀ بحق از جانب پروردگار فرموده تمسّک جوئید بقرآن و عترت که این دو توأم با هم هستند و عدیل یکدیگر میباشند و سبب هدایت میباشند تا روز قیامت ولی عمر گفت قرآن بتنها ما را کافی است نه فقط عترت را قبول ندارد بلکه دستور و نوشته پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را هم قبول ندارد؟!.
اطاعت کدام یک از این دو قول واجب است قطعا هیچ انسان عاقلی نگوید قول رسول خدا را که اتصال بحق دارد بگذاریم و قول عمر را قبول نمائیم.
شما چرا قول عمر را گرفته و فرمودۀ رسول خدا را کنار گذارده اید؟!.
اگر کتاب خدا فقط کافی بود پس چرا در آیه ۴۵ سوره ۱۶ (نحل) فرموده فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ [۱] ما را امر فرموده که سؤال از اهل ذکر نمائیم که مراد از ذکر قرآن یا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و اهل ذکر عترت آن حضرت میباشند.
#شبهای پیشاور....
https://eitaa.com/zandahlm1357