#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ملاحظه حقوق همه اقشار در قانون در قانون هم همه اقشار حقوقشان ملاحظه شده است و اقليتهاي مذهبي، نسوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قوانين اسلام براي صلاح جامعه
خداوند همان طوري كه قوانيني براى محدوديت مردها در حدود اينكه فساد بر آنها راه نيابد دارد، در زنها هم دارد. همه براي صلاح شماست. همه قوانين اسلامي براي صلاح جامعه است. (۶۲)
عدم تفاوت حقوق انساني بين زن و مرد
سؤال: (مشخصاً حقوق زنان در جمهوري اسلامي چه خواهد بود؟ تكليف مدارس مختلط چه مى شود؟ مسأله تنظيم توالد و تناسل و سقط جنين چگونه خواهد شد؟ )
جواب: از نظر حقوق انساني، تفاوتي بين زن و مرد نيست. زيرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش راِ همچون مرد دارد. بله در بعضي از موارد تفاوتهايى بين زن و مرد وجود دارد كه به حيثيت انساني آنها ارتباط ندارد. مسائلي كه منافات با حيثيت و شرافت زن ندارد آزاد است. سقط جنين از نظر اسلام حرام است. (۶۳)
۲۱/۸/۵۷
سؤال: (مسأله اختيار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتي و تشويش خاطر گروهي از زنان مبارز ايران شده است؛ و گمان مى كنند كه ديگر
به هيچ وجه حق طلاق ندارند. و از اين موضوع افرادي سوءاستفاده كرده و ميكنند. نظر حضرتعالي راجع به اين مسأله چيست؟ )
بسم الله الرحمن الرحيم
راه سهل طلاق در اسلام
جواب: براي زنان، شارع مقدس راه سهلي معين فرموده كه خودشان زمام طلاق را به دست بگيرند، به اين معناكه در ضمن عقد نكاح اگر شرط كنند كه وكيل باشند در طلاق، يا بطور مطلق يا به طور مشروط، يعني اگر مرد بدرفتاري كرد يا مثلاً زن گرفت، زن وكيل باشد كه خود را طلاق دهد، در اين صورت هيچ اشكالي براي خانمها پيش نمي آيد، و ميتوانند خود را طلاق دهند.
از خداوند تعالي توفيق بانوان را خواستارم. اميد است تحت تأثير مخالفين اسلام و انقلاب اسلامي واقع نشوند، كه اسلام براي همه است و براي همه نافع است. (۶۴)
#جایگاه_زن_از_دیدگاه_امام_خمینی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#سکوت_و_جدل 7 🔻سکـــــوت یه هنره! اونایی که درکلام، موفقند، و زبان نرم تری دارند: به نجـات نزدیک ت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکوت و جدل 08.mp3
7.55M
#سکوت_و_جدل 8
✍ میخوای آروم زندگی کنی؟
میخوای روزهای دنیا و سالهای ابدی آخرتت، بی دغدغه و با آرامش بگذره؟
میخوای تاخدا، اوج بگیری؟
🔻اول یاد بگیر چجوری حرف بزنی.
🕌در محضر امام روح الله (۱۹۳)
💠 قرن پیروزی اسلام بر کفر جهانی
📌 امام خمینی (ره ):
ملت عظيم ايران لازم است شكر نعمتهاى غير متناهى الهى را در سالروز 15 خرداد به جان و دل به جا آورد و تمام آنچه گذشته و مى گذرد را از عنايات خاصه خداوند متعال بداند كه هرچه هست از اوست و به سوى اوست. و رمز پيروزى اسلام بر كفر جهانى را در اين قرن كه پانزدهم خرداد 42 سرآغاز آن بود، در دوازدهم محرّم حسينى جستجو كند، كه انقلاب اسلامى ايران، پرتوى از عاشورا و انقلاب عظيم الهى آن است.
📚 صحیفه امام؛ جلد ۱۷؛ صفحه ۴۸۱
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
پيرمردي با عصا اين خاطره اي که اکنون برايتان ميگويم، خاطره خودم نيست و تمامي خادمين حرم بر آن واقف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله _تازنده ایم_ رزمنده ایم:
تا آنكه آن مرد صالح اراده زيارت مشهد مقدس حضرت رضا (عليه السلام) را نمود و تدارك راه و توشه شد و با كارواني براه افتاد. جماعتي جهت مشايعت و بدرقه زوار حضرت رضا (عليه السلام) آمدند. مرد فاسق هم يابوئي سوار شد و با مشايعت كنندهها آمد تا آنكه اهل مشايعت برگرديدند لكن آن برادر امتناع از مراجعت نمود. و گفت من فرد بسيار معصيت كاري هستم و من هم ميخواهم بزيارت حضرت رضا (عليه السلام) بروم بلكه بشفاعت آنحضرت خداوند از من عفو فرمايد.
مرد صالح بجهت خوف اذيت و آزار خود دربر گردانيدن او ابرام و اصرار زيادي كرد لكن موفق نشد و مرد فاسق گفت من با تو كاري ندارم يابوي خود را سوار و با زوار ميروم مرد صالح علاجي نديد و سكوت كرد و تن بقضا نمود. يك چندوقتي نگذشت باز باقتضاي طبيعت خود، در بين مسافرين بناي شرارت و بدرفتاري را با برادر خود و ساير زوار آغاز نمود و هر روز با يكي مجادله ميكرد و ديگران را اذيّت و آزار مينمود و مردم پشت سر يكديگر نزد آن برادر صالح ميآمدند و شكايت ميكردند و آن بيچاره را آسوده نمي گذاشتند.
تا اينكه آن مرد فاسق در يكي از منازل مريض شد و رفته رفته مرضش شديدتر شد تا در نيشابور يا منازل نزديك مشهد وفات كرد.
مرد صالح بدن برادر را غسل داد كفن كرد و نماز بر جسدش گذارد
آنگاه آنرا به نمد پيچيده و بر يابوي خودش بار كرد و با خود بمشهد حمل نمود و پس از طواف دادن او را دور قبر مطهر رضوي (عليه السلام) دفن كرد. لكن در امر او متفكر بود كه بر او چه خواهد گذشت وبا آن اعمال چگونه با او رفتار خواهد شد؟! و بسيار خواهان بود كه او را در خواب ببيند و از او در اين باب تحقيق و بررسي نمايد. تا آنكه دو سه روزي از دفن او گذشت برادر خود را در خواب ديد كه حالش بسيار جالب و خوب است. گفت: برادر تو كه در دنيا فلان بودي چطور شد به اين مقام رسيدي؟
گفت اي برادر بدانكه امر مرگ و عقابت آن بسيار سخت است واگر شفاعت اين امام رضا (عليه السلام) نبود كه من تا حال هلاك بودم. بدان اي برادر كه چون مرا قبض روح نمودند من خود را يك پارچه آتش ديدم، بسترم آتش، فراشم آتش، فضاي منزل هم پر از آتش شد و من هرچه فرياد ميزدم سوختم سوختم شما حاضرين مرا ميديديد ولي اعتنائي نمي كرديد. تا آنكه تابوت آورده و مرا داخل آن گذاشتيد ديدم آن تابوت منقلب بآتش شد و من فرياد ميزدم سوختم سوختم كسي ملتفت من نگرديد تا آنكه مرا بردند و برهنه كردند و بالاي تخته اي از براي غسل دادن گذاشتند ناگهان ديدم كه تخته هم منقلب به آتش شد هرقدر فرياد كردم كسي بمن توجه نمي كرد پس
من با خود گفتم چون آب بر من ريزند شايد از آتش آسوده شوم لكن چون لباس از بدنم برآوردند ظرف آب را پر كردند بر بدنم ريختند ديدم كه آب هم آتش شد من وقتي اين چنين مشاهده كردم صدا زدم كه بر من رحم كنيد و اين آتش سوزان را بر من نريزيد كسي نشنيد تا آنكه مرا شسته و برداشتند و روي كفن گذاشتند كرباس كفن هم آتش شد. سپس مرا در نمد پيچيدند آنهم آتش، تابوت هم آتش، تا آنكه مرا بر يابوي خودم بار كردند. همينطور در آتش بودم و ميسوختم و در اثناي راه هر يك از زائرين بمن برمي خورد من بآن استغاثه مينمودم و اعتنائي از هيچيك نمي ديدم. تا آنكه داخل مشهد رضوي (عليه السلام) شديم و تابوت مرا برداشتند و از براي طواف بجانب حرم حضرت بردند چون بدر حرم مطهر رسيدند ناگهان آتش ناپديد
شد و من خودم را آسوده وبه حال اول ديدم و تابوت و كفن و ساير منضمات را برحال اول ديدم.
مرا داخل حرم مطهر كردند ديدم كه صاحب حرم حضرت رضا (عليه السلام) بر بالاي قبر مطهر خود ايستاده و سر مبارك خود را بزير انداخته و ابداً اعتنائي بمن ندارد.
مرا يكدور طواف داد. چون ببالاي سر ضريح مقدس رسيدم پيرمردي را ايستاده ديدم كه متوجه بسوي من گرديد و فرمود بامام (عليه السلام) استغاثه كن تا شفاعت نمايد و تو را از اين عقوبت برهاند چون اين سخن را شنيدم متوجه
بآنحضرت گرديدم و عرضكردم فدايت شوم مرا درياب. آنحضرت بمن اعتنائي نفرمود.
بار ديگر مرا بطرف بالاي سر مطهر عبور دادند آنمرد اول فرمود استغاثه كن بامام (عليه السلام). باز عرضكردم فدايت شوم مرا درياب باز آنحضرت جوابي نفرمود.
تا دفعه سوم چنانكه متعارف است مرا ببالاي سرآوردند باز آن پيرمرد فرمود استغاثه كن گفتم چه كنم كه جواب نمي فرمايد، فرمود اگر از حرم خارج شوي باز همان عذاب و آتش است و ديگر علاجي نداري گفتم چه بايد كرد. كه آنحضرت توجه نمايد وشفاعت كند.
فرمود بجده اش فاطمه زهرا ۳ آنحضرت را قسم بده و آن معصومه را شفيعه خود كن.
چون اين سخن را شنيدم شروع به گريه كردم و عرضكردم فدايت شوم بمن رحم كن و منت بگذار تو را بحق جده ات فاطمه زهرا صديقه مظلومه ۳ قسم ميدهم كه مرا مأيوس نفرما و بر من احسان كن و از در خانه خود مرا مران.
تا اين سخن را حضرت شنيد بسوي من نگاهي كرد و مانند كسيكه گريه راه گلويش را بسته باشد فرمود چه كنم جاي شفاعت كه از براي ما نگذاشته ايد سپس دستهاي مبارك خود را بسوي آسمان برداشت و لبهاي خود را حركت داد. گويا زبان بشفاعت گشود. چون مرا بيرون آوردند ديگر آن آتش را نديدم و از عذاب آسوده شدم.
در تحفةالرضويه نقل ميكند:
برادر مؤمن همانشب در خواب ديد باغي است در جوار حضرت رضا (عليه السلام) در نهايت صفا و
در عمارت آن باغ ديد شخصي نشسته با نهايت عزمت چون خوب نگاه كرد ديد آن فرد برادرش است كه روز گذشته او را دفن كرده پس از حال او استفسار كرد شرح حال را گفت تا رسيد بآنجا كه پيرمرد در مرتبه سوم گفت:
آنحضرت را بحق جدش پيغمبر قسم بده من چون بآن دستور عمل كردم مرا باين باغ آوردند و اينها همه از لطفي است كه تو در عالم برادري با من كردي و اگر مرا باين مكان مقدس نمي آوردي من هميشه در عذاب بودم.
(- دارالسلام عراقي. )
اي كه بر خاك حريم تو ملايك زده بوس
رشك فردوس برين گشته زتو خطه طوس
هركه آيد بگدائي بدر خانه تو
حاش لِلّه كه زدرگاه تو گردد مأيوس
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
- ویژگی ها: فرقة واقفیه دارای خصوصیات و ویژگیهایی بود که بررسی و توجه به آن ها، بیانگر علل رشد سری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- علل انحراف واقفیه:
در مورد پیدایش واقفیه و انحراف این فرقه، عامل برجسته ای که در منابع رجالی و روایی شیعی به آن برمی خوریم، انگیزههای مادی و مالی است. این گرایش افراطی به دنیا، و دنیادوستی باعث شد که حتی عده ای از بزرگان اصحاب امام کاظم (علیه السلام) به انحراف رفته و باعث انشقاقی بزرگ در جامعة شیعه گردند.
چنان که در مباحث پیشین اشاره شد، یکی از وظایف مهم سازمان وکالت و وکلا، اخذ وجوهات شرعی و هدایای مردم و فرستادن آن، نزد امام وقت (علیه السلام) بود. [۱] طبق روایات و گزارش ها، هنگامی که امام هفتم (علیه السلام) به شهادت رسید، نزد وکلای آن حضرت (علیه السلام) مبالغ زیادی از این وجوهات جمع شده بود که بنا به گفتة منابع، همین فراوانی اموال، سبب وقف وکلا و انکار وفات امام کاظم (علیه السلام) از سوی آنان شد. [۲]
تفسیر و برداشت نادرست و اشتباه و یا به عبارت دیگر کج فهمی از روایات، یکی دیگر از علل مهم توقف و شاید یکی از ابزار مهم در دستِ بنیانگذارانِ وقف بر امام کاظم (علیه السلام) بود که باعث شده بود افراد زیادی را به تردید و یا گمراهی بیافکند که
شیخ مفید و شیخ طوسی، نمونههایی از این موارد را ذکر کرده و سپس نقد و رد نموده اند. [۱]
یکی دیگر از علل انحراف برخی از شیعیان پس از شهادت امام کاظم (علیه السلام)، فعالیتهای گستردة سیاسی امام کاظم (علیه السلام) در راستای تشکیلاتی کردن شیعه و در نتیجه سوء برداشت برخی شیعیان از این فعالیتها بوده است؛ تا جایی که برخی از شیعیان گمان کرده اند که وی، مهدی موعود بوده و از این رو شهادت و رحلت او را قبل از تشکیل حکومت آرمانی و براندازی ظلم و جور، منتفی دانسته و معتقد به غیبت و سپس رجعت و قیام وی شده اند. آنچه این اعتقاد را محکم تر میکرد، غیبتهای طولانی امام (علیه السلام) به خاطر زندانهای مکرّر ایشان در اواخر عمر و بالاخره شهادت امام (علیه السلام) در زندان بود که این همه، یاری گر واقفیان در تعابیرشان شده بود. [۲]
علاوه بر موارد یادشده، آنچه که در گسترش دامنة انحراف مؤثر و تأثیرگذار بود، دوری و عدم دسترسی آسان مردم به امام هفتم (علیه السلام) - چه به خاطر بعد مسافت و چه به خاطر اختناق و خفقان موجود – بود که باعث شده بود، امام (علیه السلام) وکلایی را از طرف خود به نزد مردم در شهرهای دور از سکونت خود بفرستد، چنان که به طور مثال عثمان بن عیسی رواسی وکیل ایشان در
مصر [۱] و حیان سراج، وکیل امام (علیه السلام) در کوفه بود. [۲]
طبیعتاً این وکلا مورد اعتماد و وثوق مردم نیز واقع میشدند، چرا که از طرف امامشان تعیین شده بودند، در نتیجه پس از شهادت امام هفتم (علیه السلام)
----------
[۱]: برای آگاهی تفصیلی از وظایف سازمان وکالت ر. ک: جباری، پیشین، صص ۲۷۹-۳۴۱.
[۲]: محمد بن حسن طوسی، الغیبة، تحقیق عبادالله طهرانی و شیخ علی احمد ناصح، الطبعۀ المحققۀ الاولی، مؤسسۀ المعارف الاسلامیۀ، قم، ۱۴۱۱، ص ۶۴؛ صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، پیشین، ج ۲، ص ۱۰۳؛ صدوق;، علل الشرایع، المکتبة الحیدریة، نجف، ۱۳۸۶ه/ ۱۹۶۶ م، ج ۱، ص ۲۳۵؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، تحقیق میرداماد، محمدباقر حسینی، سید مهدی رجائی، پیشین، ج ۲، ص ۷۸۶، رقم ۹۴۶؛ علی بن حسین بن بابویه، الامامة و التبصرة من الحیرة، تحقیق و نشر مدرسة الامام المهدی (علیه السلام)، قم، بی تا، ص ۷۵.
[۱]: برای نمونه ر. ک: محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، تحقیق سید میرعلی شریفی، الطبعة الثانیة، دارالمفید، بیروت، ۱۴۱۴، ص ۳۱۳ – ۳۱۴؛ طوسی، الغیبة، پیشین، صص ۵۳-۵۴.
[۲]: با اقتباس از صفری فروشانی، فرقههای درون شیعی دوران امامت امام رضا (علیه السلام)، پیشین، صص ۱۲-۱۳.
[۱]: طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ج ۲، ص ۸۶۰، رقم ۱۱۲۰.
[۲]: طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ج ۲، ص ۷۶۰، رقم ۸۷۱. برای آگاهی تفصیلی در مورد قلمرو فعالیت سازمان وکالت ر. ک: جباری، پیشین، ج ۱، صص ۷۱-۱۴۹.
علاوه بر عوامل پیش گفته، دوری مسافت مردم این شهرها از امام بعدی (امام رضا (علیه السلام) ) و همچنین اعتماد آنان بر وکلای امام قبلی، باعث تشدیدو گسترش جریان انحراف شده بود.
#فرقه_های_درون_شیعی
✍نعمت الله صفری
https://eitaa.com/zandahlm1357