فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد امام موسی بن جعفر بر شما مبارک
https://eitaa.com/zandahlm1357
4_5886496422857015905.mp3
1.36M
❤️ تواشیح عربی بسیار زیبا و شاد
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
💠#قسمت_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : راهبه شدی؟
من به لهستان برگشتم … به کشوری که 96 درصد مردمش کاتولیک و متعصب هستند … و تنها اقلیت یهودی … در اون به آرامش زندگی می کنن … اون هم به خاطر ریشه دار بودن حضور یهودیان در لهستانه … کشوری که یک زمان، دومین پایگاه بزرگ یهودی های جهان محسوب می شد …
هیجان و استرس شدیدی داشتم … و بدترین لحظه، لحظه ورود به خونه بود …
در رو باز کردم و وارد شدم … نزدیک زمان شام بود … مادرم داشت میز رو می چید … وارد حال که شدم با دیدن من، سینی از دستش افتاد … پدرم با عجله دوید تا ببینه صدا از کجا بود … چشمش که به من افتاد، خشک شد … باورشون نمی شد … من با حجاب و مانتو وسط حال ایستاده بودم …
با لبخند و درحالی که از شدت دلهره قلبم وسط دهنم می زد … بهشون سلام کردم …
هنوز توی شوک بودن … یه قدم رفتم سمت پدرم، بغلش کنم که داد زد … به من نزدیک نشو …
به سختی نفسش در می اومد … شدید دل دل می زد …
– تو … دینت رو عوض کردی؟ … یا راهبه شدی؟ …
لبخندی صورتم رو پر کرد … سعی کردم مثل مسلمان ها برخورد کنم شاید واکنش و پذیرش براشون راحت تر بشه …
– کدوم راهبه ای رنگی لباس می پوشه؟ … با حجاب اینطوری … شبیه مسلمان ها …
و دوباره لبخند زدم …
رنگ صورتش عوض شد … دل دل زدن ها به خشم تبدیل شد …
– یعنی تو، بدون اجازه دینت رو عوض کردی؟ … تو باید برای عوض کردن دینت از کلیسا اجازه می گرفتی …
و با تمام زورش سیلی محکمی به صورت من زد … یقه ام رو گرفت و من رو از خونه پرت کرد بیرون …
⬅️ادامه دارد...
🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️
🌹https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
هرگز منتظر "فرداى خيالى" نباش ، سهمت را از "شادى زندگى" همين امروز بگير !
فراموش نکن "مقصد" هميشه جايى در "انتهاى مسير" نيست !
"مقصد" لذت بردن از قدمهايی است که بین مبدا تا مقصد بر میداریم !
نگران فردا مباش ، از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها...
https://eitaa.com/zandahlm1357
✨🌹✨🌹✨
أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿۶۳﴾
✨آيا هيچ درباره آنچه كشت ميكنيد انديشيده ايد؟ (۶۳)
أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿۶۴﴾
✨آيا شما آن را ميرويانيد، يا ما ميرويانيم ؟ (۶۴)
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿۶۵﴾
✨هرگاه بخواهيم آن را تبديل به كاه درهم كوبيده ميكنيم به گونه اي كه تعجب كنيد! (۶۵)
💠سوره واقعه💠
https://eitaa.com/zandahlm1357
368_Page.MP3
1.03M
⚜تلاوت بسیار_زیبا
صفحه 368 قرآن کریم
#استاد_پرهیزگار
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠🌱💠🌱💠
✨سلوک مهدوی
2⃣قسمت دوم
☝️یکی از کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شد علی بن مهزیار اهوازی بود.او همواره در انتظار مراسم حج بود که به حج برود تا امام زمانش را ببیند بیست سفر حج به مکه رفت و آقایش راندید.کم کم نا امید شد و گفت اگر قرار باشد مولایم امام زمان (عج)
را نبینم سفر حج نمی روم.
🔹در عالم رویا به او گفتند امسال برای بیست و یکمین باربه سفرحج بیا که امسال مولا وامام
زمان (عج) خودت رامی بینی.
🔸دوباره سال بعد شد حساب وکتاب هایش را کرد وپول های شرعی راحساب کرد و همراه کاروان به سمت خانه خدا رفتند اعمال را انجام دادند صحرای عرفات بودند، اعمال سه روز حج تمتع را انجام دادند و حج تمام شد ولی علی بن مهزیار محضر امام زمان (عج) نرسید.
💭با خودش گفت در رویا این ها را به من گفتند و از آن طرف مراسم حج تمام شده ،پیش خودش گفت اشکال ندارد یک هفته دیگه هم درمکه می مانم و اعمال عمره انجام می دهم شاید امام زمان (عج) را ببینم یک هفته گذشت و اعمال را انجام داد، در کنار خانه خدا طواف انجام می داد و توسل و راز و نیاز می کرد که یک جوان خوش سیمایی از داخل خانه بیرون آمد. به علی بن مهزیار گفت از کجاهستی،گفت از عراق هستم.کدام بخش عراق ،گفت از اهوازش هستم. گفت که چه چیزی می خواهی ،گفت دیدار مولایم حضرت حجت بن الحسن امام زمان(عج) را می خواهم بعد آن فرد به علی بن مهزیار ،گفت امام زمان (ع) از شما پوشیده وپنهان نیست بلکه این گناهان و کردار شماست که باعث شده که امام زمان (ع) از شما پوشیده و پنهان باشد.
👌 اکثر کسانی که محضر امام زمان (عج) مشرف شدند همین را شنیدند،چیزی که باعث شد نتوانیم محضر امام زمان برسیم و امام زمان (عج)را ببینیم ,گناهان ما است که باعث میشود محضر امام زمان نرسیم و دور باشیم. و اکثر آن افرادی که امام زمان (عج) را دیدند تقوا حفظ کردند و گناه نکردند تا به محضر ایشان
رسیدند.
⚜آن فرد به علی بن مهزیار گفت که به سمت کاروانت برو،وقتی خورشید غروب کرد و ستاره ها آشکار شدند بین رکن صفا و مروه منتظرتو هستیم.علی بن مهزیار رفت و بعد وقتی که غروب شد به سمت صفا و مروه رفت ، آنجا آن فرد را دید و سوار بر شتر شدند و به سمت خیمه امام زمان (عج) رفتند.
🌌 نیمه های شب شد گفت برخیز تا با هم نافله شب را بخوانیم از شتر پیاده شدند ونافله شب راخواندند(این جا ارزش نافله شب را می رساند که ،حتی وقتی انسان محضر امام زمان (ع)هم می خواهد برسد نباید از نافله شب باز بماند) می گفت دشت ها راپشت سرهم طی کردیم و به جایی رسیدیم که از دور یک خیمه ای مشخص بود ، آن فرد به من گفت; علی بن مهزیار آن خیمه ای که الان می بینی خیمه ی امام زمانت است باید از این جا ازشتر پیاده بشوی و برویی. علی بن مهزیار می پرسد اگر من از شتر پیاده بشوم افسار شترم راکجا ببندم؟ بعد آن شخص می گوید این حریم امام زمان (عج)حریمی است که جزء مومنین نمی توانند وارد آن بشوند.( می خواست به علی بن مهزیار بگوید وقتی می خواهی به محضر امام زمان برسی نباید به ظواهر و مادیات فکر کنی،. شتر تو ارزشی ندارد مهم نیست.ا باید تعلقات مادی را رها کنی و به محضر امام زمانت برسی.)
🔹گفت افسارشتر رارها کردم رفتم بالای آن تپه ای که خیمه امام زمان(عج) وجود داشت.در خیمه را باز کردم
و.........😊
🔹🔹ادامه دارد🔹🔹
💽برگرفته ازفایل شماره 1سلوک مهدوی
🎤استادعبادی
#سلوک_مهدوی ۲
💠⬇️💠⬇️💠⬇️💠⬇️💠
==================
https://eitaa.com/zandahlm1357