eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی سر کلاس فیزیک حوصلت سر میره😂 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
.......: مورد داشتیم دختره رفته امتحان رانندگی بده افسر پرسیده: آینه کجاست ؟ دختره گفته: تو کیفمه ... بدمش ؟😳 میگن افسره استعفاشو نوشته ✍ رفته کویر ساربان شده 😂 ای ساربان آهسته ران آرام جانم میرووود😆😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
یه زمانی عروسا شب ازدواجشون تا این حد حجب و حیا داشتن 😅 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هی میگم یه خرچنگ دارم وزنه میزنه ، باور نمیکنن بفرما ...اینم فیلمش حالا میای خونمون ؟ https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنگ انشا؛ علم بهتر است یا ثروت ؟! + هممون توو مدرسه چندین بار در این رابطه انشا نوشتیم! این یکی رو حتما گوش کنید 😂 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
محل صحیح باز کردن شیر پاکتی😂 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
داستان شب https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
》 💛قسمت هشتم الحمدلله که الله سبحان دعاهای من و بابا رو قبول کرد و نه تنها زندان نرفت بلکه نامادریمم با خودش برگردوند خونه با اینکه می‌ترسیدم انتقام کتک ها رو ازم بگیره اما وقتی دیدم همراه باباس از خوشحالی داشتم پر در میاوردم؛ اون سختی و مشکلات و دعا کردنا برای من عادی نبود اما باعث شد همون موقع منو متوجه حضور ویژه الله، در زندگیم کند 🔹پنج ماهی گذشت و نامادریم همونی بود که بود و بابا بارها سر من دعواش می‌کرد، خیلی سختم بود اون موقع گاهی وقتا از سر ناراحتی حس خفگی بهم دست می‌داد نامادریم حامله شده بود و همه می‌گفتن خیلی خوبه چون خودش بچه دار میشه و کمی هم دلش واسه فردوس به رحم میاد. فردوس بیچاره اون روزا هَم و غم و دل مشغولیش این بود که تو اون خونه نشه باعث آزار و اذیت کسی 🔹یه چیز خیلی عجیب بود سبحان الله! مامان رو که چقد بهش وابسته بودم به کلی فراموش کرده بودم مثل کسی که داره غرق میشه تو دریا و به سختی تلاش میکنه تا نجات پیدا کنه و تو اون صحنه اونقد ترس و هراس جونش رو داره که به هیچ چیزی غیر از نجات فکر نمی‌کنه منم به کلی اطرافیان و حوادث دورو بر حتی مامان رو فراموش کرده بودم و فرصت نمی‌شد بشینم برای دوریش گریه کنم 😔بعدها متوجه شدم که مامان بارها تلاش کرده منو ببینه و باهام تماس تلفنی برقرار کنه اما هر بار مانعش شدن و نگذاشتن بابام مانع شده بود از ترس اینکه هوا برم داره و برگردم پیش مامان کمی قبل زایمان نامادریم من رو بردن خونه پدربزرگم و اون رفت خونه باباش تلفنی خبر دار شدیم که بیمارستانه و فردا عملش می‌کنن و بچش به دنیا میاد خیلی عجیب بود! اون شب که اینو شنیدم یه حس خوبی بهم دست داد نمی‌دونم چی بود اما باعث شد برای اولین روسری سرم کنم شاید چون داشتم آبجی بزرگه می‌شدم این حس سراغم اومده بود اما خودمم هنوز بچه بودم، 5 سال و خورده ای سن داشتم روسری مال عمه کوچکم بود که جا مونده بود خونه پدر بزرگم و خودش خوابگاه درس می‌خوند در شهر ؛ با اینکه خیلی روسری بزرگ و بدفرمی بود برای من و مادر بزرگم همش می‌گفت اون چیه سرت کردی بچه؟ بزار یکی خوشکلش رو برات می‌خرم اونو بزار کنار ، اما اصلا گوشم بدهکار نبود و اون شب تا صبح با همون روسری گرفتم خوابیدم سبحان الله اون موقع زیاد چیزی نفهمیدم اما بعدها که یاد اون رفتارم افتادم انگار یه وهب و هدیه ی الهی بود که از اون شب به بعد روم نشد بی روسری تو جمع بشینم شاید فکر می‌کردن مثل بچه‌ها ادای بزرگترا رو در میارم فقط گاهنم متوجه می‌شدن می‌گفت بردار روسریت رو که اذیت نشی اما از حس درونم بی خبر بودن که چه ذوقی کردم؛ برای این روسری که شبیه گلیم بود بیشتر بالاخره نامادریم زایمان کرد و یه دختر ناز به دنیا آورد اسمش رو فرشته گذاشتن یادمه شب اول که آوردنش خونه، بابام کلی برام اسباب بازی گرفتن که یه موقع دلتنگی نکنم یا بهش حسودیم بشه من پوستم گندمی بود و موهام خرمایی و کمی لاغر بودم و بیشتر شبیه پسرا بود تیپم اما بی نهایت پیش همه بانمک و دوست داشتنی بود چهره ام . فرشته بر عکس من خیلی سفید و تپل بود ؛ خیلی بهش علاقه پیدا کردم اما غصه ها و دردها انگار تمومی نداشت.. الله متعال تصمیم داشت هرچه زودتر درونم را از اسارت جسم نحیف کودکیم بیرون بکشد و آن را زودتر از موعد وارد دنیای حزن و اندوه کند بلکم بتوانم به تنهایی با مشکلات دسته و پنجه نرم کنم و اینکه مسیر سعادت حقیقی ام را زودتر پیدا کنم 💛 ادامه دارد.... https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
.......: ‏مقام معظم رهبری( مدظله العالی): «بسیج کلید حل مشکلات کشور است» ✨هفته بسیج بر بسیجیان مخلص و ایثارگر مبارڪباد✨ https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
21.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺نماهنگ زیبا بمناسب هفته بسیج «ای بسیج» ♦️آهنگسازی: محمد_گلریز/تنظیم: حسن برزگری/گروه سرود عاشقان ولایت یزد/تهیه کننده: خانه موسیقی بسیج https://eitaa.com/zandahlm1357
۱ آذر ۱۳۹۸
✨✨✨✨ ✨فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ﴿۲۰۰ 💠پس گروهی از مردم می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا [کالای زندگی] عطا کن. ✨و آنان را در آخرت هیچ بهره ای نیست. ✨وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۲۰۱﴾ 💠و گروهی از آنان می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار. ✨أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۲۰۲﴾ 💠اینانند که از آنچه به دست آورده اند، نصیب و بهره فراوانی دارند، و خدا حسابرسی سریع است. ✨✨✨✨✨✨ 💠سوره بقره✨بخشی از آیه 200 و آیات 201 و 202💠 https://eitaa.com/zandahlm1357
۲ آذر ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ویدئو_قرآنی 💎قرآن سوره نمل آیه 80💎 ✨إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ✨البته تو نمى‌توانى مردگان را شنوا كنى ✨و نمى‌توانى نداى دعوت را به گوش كران برسانى هنگامى كه پشت مى‌كنند و روى بر مى‌تابند https://eitaa.com/zandahlm1357
۲ آذر ۱۳۹۸