eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان واقعی از شهید ایمانی https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: 💐🍃💐🍃💐 🍃💐🍃 💐🍃💐 🍃 💐 ⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌷 🌷✅ 💠 : دنیا از آن توست . هادی پسر یکی از بزرگ ترین سیاستمدارهای جهان بود ... به راحتی به 10 زبان زنده دنیا حرف می زد ... و به کشورهای زیادی سفر کرده بود ... . . بعد از مسلمان شدن و چندین سال تقیه ... همه چیز لو میره ... پدرش خیلی سعی می کنه تا اون رو منصرف کنه... حتی به شدت پسرش رو تحت فشار می گذاره ... اما هادی، محکم می ایسته و حاضر به تغییر مسیر نمیشه ... پدرش، هم با یه پاسپورت، هویت جدید و رایزنی محرمانه با دولت وقت ایران ... مخفیانه، پسرش رو به اینجا می فرسته ... هادی از سخت ترین لحظاتش هم با خنده حرف می زد ... . . بهش گفتم ... چرا همین جا ... توی ایران نمی مونی؟ ... . . نگاه عمیقی بهم کرد ... شاید پدرم برای مخفی کردن مسلمان شدن من و حفظ موقعیت سیاسیش ... من رو به ایران فرستاد ... اما من شرمنده خدام ... پدر من جزء افرادیه که علیه اسلام فعالیت و برنامه ریزی می کنه ... برای حفظ جان پسرش به ایران اعتماد می کنه ... اما به خاطر منافع سیاسی، این حقیقت رو نادیده می گیره ... . وظیفه من اینه که برگردم ... حتی اگر به معنی این باشه که حکم مرگم رو... پدر خودم صادر کنه ... . . اون می خندید ... اما خنده هاش پر از درد بود ... گذشتن از تمام اون جلال و عظمت ... و دنبال حق حرکت کردن ... نمی دونستم چی باید بهش بگم؟ ... . . ناخودآگاه خنده ام گرفت ... یه چیزی رو می دونی؟ ... اسم من، مناسب منه ... اما اسم تو نیست ... باید اسمت رو میزاشتی سلمان ... یا ... هادی سلمان ... . - هادی سلمان؟ ... بلند خندید ... این اسم دیگه کامل عربیه ... ولی من برای عرب بودن، زیادی بورم ... . . . تازه می فهمیدم ... چرا روز اول ... من رو کنار هادی قرار دادن... حقیقت این بود ... هر دوی ما مسیر سخت و غیر قابل تصوری رو پیش رو داشتیم ... مسیر و هدفی که ... قیمتش، جان ما بود ... من با هدف دیگه ای به ایران اومدم ... اما هدف بزرگ تر و با ارزش تری در من شکل گرفت ... امروز، هدف من ... نه قیام برای نجات بومی ها ... که نجات استرالیاست ... . من این بار، می خوام حسینی بشم ... ✅☝️برای خمینی شدن باید حسینی شد ... . وسایلم رو جمع کردم و اومدم بیرون ... گریه ام گرفته بود ... قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... 🔵والعاقبة للمتقین.. https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💐 🍃 💐🍃💐 🍃💐🍃 💐🍃💐🍃💐
https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
داستان واقعی زندگی شهید دفاع مقدس 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: ـ🌸º°¨¨°º🌸🏡🏡🌸º°¨¨°º🌸 🌸 🌸 👇👇حتما بخونید قشنگه👇👇 قسمت1⃣ 🍃🍃امشب قصه من از يه پسر شروع ميشه. يه پسر حدودا پانزده شانزده ساله که اسمش احسانه و تک فرزند يک خانواده پولدار. پدر و مادر احسان هر دو پزشک هستند، و هر دو پزشک جراح يکي جراح مغز و يکي جراح قلب. اين شرايط باعث شده بود احسان از بچگي توي ناز و نعمت بزرگ بشه خونه خيلي بزرگ توي بهترين جاي شهر بااستخر و همه امکانات که يه پسر نوجوون آرزوشو داره. شايد کسي نبود توي دبيرستان احسان که حسرتشو نخوره ⁉️اما.... اما يه چيزي توي زندگي احسان بود که خيلي رنجش ميداد. چيزي که تاحالا باکسي در ميونش نگذاشته بود. حتي خجالت ميکشيد گاهي دليلشو براي کسي بيان کنه. احسان قصه ما، خيلي خيلي تنها بود. پدر و مادر از صبح زود تا شب مشغول کار توي بيمارستان هاي مختلف بودند. و شبها تا نيمه شب خونه نميومدند. آخه تازه بعد از اينکه کارشون تموم ميشد، نوبت به مهموني ها و پارتي هاي شبانشون با همکارا مي رسيد. پنجشنبه ها و جمعه ها هم که اين مهمونيها ادامه داشت و احسان حتي اين زمان هم نميتونست مادر و پدرشو ببينه. شايد طول هفته که سپري ميشد، احسان بيشتر از يکي دوبار نميتونست مادر و پدرشو ببينه و اغلب اوقات مادرشو در حال آرايش کردن و آماده شدن براي شرکت توي مهمونيهاي مختلط مي ديد و پدرشم هم مشغول اصلاح و تماسهاي تلفني. تنها سوالاتي که پدر و مادر احسان ازش ميپرسيدند در مورد درسش بود و اينکه انتظار داشتند احسان با درس خوندنش آبروي اونارو حفظ کنه. ديگه مهم نبود احسان چي ميپوشه، چي ميخوره يا موهاشو چه مدلي ميزنه. هر موقع کوچکترين احتياجي داشت و می خواست با پدر و مادرش درميون بزاره، قبل از اينکه جملش تموم بشه يه دسته اسکناس بود که جلوش ميزاشتن و هيچ موقع وقت نميکردند حرفاي پسرشون رو کامل گوش بدن. چون يا عجله براي رفتن داشتند يا خسته از کار و مهموني به خونه برميگشتند. احسان قصه ما ديگه به اين شرايط عادت کرده بود. به خودش قبولونده بود که تنهايي جزئي از زندگيشه و بايد تمام تنهايي هاشو با کتاب و مدرسه پر کنه تا آبروي پدر ومادرش هم حفظ بشه. تحمل اين شرايط ديگه براي احسان عادت شده بود. اما ماجرا از اون زماني شروع شد که دخترخاله احسان توي کنکور دانشگاه قبول شد و از شهرستان به اونجا اومد... ماجرايي که تمام تنهايي هاي زندگي احسان باهاش رنگ ديگه اي گرفت... ادامه دارد... https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: ❌😔در چت ها تمام حدود محرم و نامحرم را رعایت کن اینجا هم خدا هم میبیند. 📌بار ها در پشت چت های خصوصی دیده ام 😞هست شیطان در کمین مذهبی ها بیشتر https://eitaa.com/zandahl
.......: تلنگــــــــــ❗️ــــــــــر دختر محـــــجـــــبـــــہ ... تصویرت را گذاشته اے توے فضاے مجازے به قول خودت خشکــــِ مذهبــــ نیستے ... اتفاقا ‼️ با حجاب هم گذاشته اے ؛ بیشتر از خیابان هم رو گرفته اے ... زیر عکست مینویسند : " ماشالله !!! " مینویسند : " چقدر بهت میاد " میگویند : "چقدر خوشگل و ناز شدے " حتے مردان عرب هم میگویند " جـــــمیل "ٌ امـــــا ⁉️ یـــــادت نرود ‼️ بخدا پسر رهگذر و مزاحم توے خیابان هم همین را میگوید ... آنجــــــا ، احتمال ۹۰ درصد حیا میکنے روے بر میگردانے ؛ بے محلے میکنے و اینجــــــا میگویے ❌ مـــــتشکرم ... مـــــرسے ... چشماتون قشنگ میبینه و .... نـــــمیدانم ... حیاے خود را باخته اے ؛ یا اینجا همه به تو مـــــحرمند ...😔 تصویرت را گذاشته اے توے فضاے مجازے با حـــــجاب ❓ یا به " بهانه " ے حـــــجاب❓ https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......: 🌺 و 📛 غیرت که شد... «فحشا» باک بنزینش را پر میکند و میفتد ... https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥● 🌺هم نشینی آیات 🌺 🔷❣أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ ۖ ❣ ---------------------------------------- 🔶 آیا خدای (مهربان) برای بنده‌اش کافی نیست؟ 💛 ---------------------------------------- 🔶Is not Allah sufficient for His Servant [Prophet Muhammad]?💛 📘سورهٔ زمر آیهٔ ۳۶ 📌نکته ها ✳️ بت پرستان به پيامبر اسلام مى‌گفتند: اگر بت‌هاى ما را تحقير كنى، به تو بلا و آزار مى‌رسد. اين آيه نازل شد و به حضرت دلدارى داد كه: «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» 📬 پیام ها 💌 📤1- اگر انسان بنده‌ى خدا شد، بيمه مى‌شود و خداوند امور او را كفايت و كفالت مى‌كند. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» 📤2- در برابر تهديدهاى دشمنان، با ياد امداد و تكفّل الهى، خود را آرام كنيم. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ» https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
⚀ «علی را گر نداری بی نمازی» ⚀ 🔆امیر المومنین علی علیه السلام : 🖌 والله اگر کسی آنقدر سجده کند تا گردنش قطع شود💫 خداوند عبادت اورا قبول نمیکند مگر با 💫اقرار به ولایت ما اهل بیت. (بحار الانوار - ج ۱۷ - ص ۱۶۸) ................🌹یا ؏ــلے🌹 ...............  دنيا انسان رابه خود و از غير خود بيگانه مي سازد . دنيا پرستان به چيزي از دنيا نمي رسند مگر اينکه دري از حرص به رويشان گشوده مي شود . و آنان تندتر مي گردد . کسيکه به دنيا برسد هرگز به آنچه دارد نيست .  💠نامه۴۹ .................https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
داستان واقعی زندگی شهید دفاع مقدس 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃