eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اینگونه و با این اخلاص و تواضع سردار دل‌ها شد ... 🌹بین همایش نماهنگی در مدح شهید حاج قاسم سلیمانی پخش میشه ❤️واکنش و تواضع حاج قاسم رو ببینید •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/zandahlm1357
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢توصیف حجت‌الاسلام قرائتی از نحوه فعالیت شهید "قاسم سلیمانی" https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📕برنامه هفتگی کانال مجله تازنده ایم رزمنده ایم📰👓 📖آیه گرافی📚نهج البلاغه🌳گل وگیاه🌍 صفحه سبک زندگی 👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان 📖آیه گرافی📝احکام 📡امر به معروف 👨👩👧👦اتاق مشاور📂داستان 📖آیه گرافی👼فرزند سالم 🔬پزشکی📜اولیاء الله📂داستان شنبه📖آیه گرافی 💑همسرداری🏘نکته و تجربه🎓موضوع بصیرتی🖋کلاس مربی📂داستان 📖آیه گرافی⏱نماز 💅حجاب🔍پرسش و پاسخ🌍حکایت 📂داستان شنبه📖 آیه گرافی🌍تدبر در قرآن⚰معاد شناسی تست هوش💠آیه درمانی📂داستان 📖آیه گرافی☀️مهدویت 💻آیا می دانید😂لبخند📂داستان با ما همراه باشید👇👆 @zandahlm1357
.......: من نهج البلاغه میخوانم https://eitaa.com/zandahlm1357 💠💠💠💠💠💠💠
🌹 🌴 ومن خبر ضرار بن ضَمُرَةَ الضُّبابِيِّ عند دخوله على معاوية ومسألته له عن أميرالمؤمنين عليه السلام . قال: فأشهَدُ لقَدْ رَأَيْتُهُ في بعض مواقِفِهِ وقَد أرخى الليلُ سُدُولَهُ وهو قائمٌ في محرابِهِ قابِضٌ على لِحْيتِهِ يَتَمَلْمَلُتَمَلْمُلَ السَّليمِويبكي بُكاءَ الحَزينِ، ويقولُ: يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْكِ عَنِّي، أَبِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟ لاَ حَانَ حِينُكِّ)! هيْهَات! غُرِّي غَيْرِي، لاَ حاجَةَ لِي فيِكِ، قَدْ طَلَّقْت فِيهَا! فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ، وَخَطَرُكِ يَسِيرٌ، وَأَمَلُكِ حَقِيرٌ. آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ، وَطُولِ الطَّرِيقِ، وَبُعْدِ السَّفَرِ، وَعَظِيمِ الْمَوْرِدِ. نقل شده كه «ضرار بن حمزه ضبائى» (كه از ياران امام(ع)بود) برمعاويه وارد شد, معاويه از او خواست كه حالات امير مؤمنان على (ع) را براى او شرح دهد «ضرار» در پاسخ گفت: گواهى مى دهم كه او را در بعضى از مواقف عبادتش ديدم، به هنگامى كه شب پرده تاريكى خود را فرو افكنده بود. او درمحراب ايستاده و محاسنش را گرفته همچون انسان مار گزيده بخود مى پيچيد و در تب و تاب بود و همچون انسان محزون و غمگين گريه مى كرد و مى گفت: اى دنيا! اى دنيا! از من دور شو! خود را به من عرضه مى كنى؟ يامى خواهى مرا به شوق آورى؟! هرگز آن زمان كه تو در من نفوذ كنى فرا نرسد هيهات! دور شو! ديگرى را فريب ده! من نيازى به تو ندارم. من تو را سه طلاقه كرده ام كه رجوعى در آن نيست.زندگى تو كوتاه، موقعيت تو كم، وآرزوى تو پست است آه از كمى زاد و توشه، و طولانى بودن راه و دورى سفرو عظمت مقصد.
شرح و تفسير برو اين دام بر مرغ دگر نه! اصل ماجراى «ضِرار بن ضَمُره» به گونه اى که مسعودى در مروج الذهب نقل مى کند چنين است که او وارد بر معاويه شد. معاويه به او گفت: اوصاف على را براى من بازگو کن ضرار گفت: مرا از اين کار معاف کن (زيرا تصور مى کرد بر خلاف ميل معاويه است و ناراحت مى شود و ممکن است خطرى از ناحيه او وى را تهديد کند) ولى معاويه اصرار کرد و گفت: چاره اى نيست جز اين که براى من شرح دهى. ضِرار گفت: اکنون که چنين است بدان به خدا سوگند او مقامى بسيار والا داشت، (از نظر روحى و جسمى) بسيار قدرتمند و قوى بود. سخن حق مى گفت و حکم به عدالت مى کرد و چشمه اى علم و دانش از اطراف او مى جوشيد و سخنان حکمت آميز از جوانب او صادر مى شد. غذاى او ساده و ناگوار و لباس او کوتاه (در آن زمان، کوتاهى لباس نشانى تواضع، و بلندى دامان لباس نشانه تکبر بود) بود. به خدا سوگند هر وقت او را مى خوانديم به ما پاسخ مى گفت و اگر تقاضايى از او داشتيم به ما مرحمت مى کرد و ما به خدا سوگند با اين که خود را به ما نزديک مى کرد و ما هم به او نزديک بوديم بر اثر هيبت و جلالِ او قدرت تکلم در مجلسش نداشتيم و به دليل عظمتِ او در فکرِ ما هرگز در مجلس او آغاز سخن نمى کرديم. تبسم او دندان هايى را همچون دانه هاى مرواريد منظم نشان مى داد. دينداران را بزرگ مى داشت و مستمندان را مورد ترحم قرار مى داد و هنگام قحطى يتيمان نزديک و مستمندان خاک نشين را اطعام مى کرد و برهنگان را لباس مى پوشيد و مظلومان را يارى مى کرد و از دنيا و زرق و برق آن وحشت داشت. به تاريکى شب انس داشت. گواهى مى دهم شبى او را ديدم در حالى که پرده هاى تاريک شب فرو افتاده بود و او در محراب عبادتش ايستاده بود. محاسن مبارکش را با دست گرفته و همچون مار گزيده به خود مى پيچيد و به صورت سوزناک گريه مى کرد و مى گفت:...».(1) سپس عبارت بالا را با مختصر عبارتى آورده است. مرحوم سيّد رضى آنچه را در بالا آمد به اين صورت تلخيص کرده است: «در خبرى از ضِرار بن حَمزه ضِبائى به هنگام ورودش بر معاويه و سؤال معاويه از او درباره حالات اميرمؤمنان(عليه السلام) چنين آمده است که ضِرار (در پاسخ معاويه) گفت: گواهى مى دهم که من او را در بعضى از مواقف ديدم در حالى که شب پرده تاريک خود را فرو افکنده بود و او در محرابش به عبادت ايستاده بود، محاسن مبارک را به دست گرفته و همچون مار گزيده به خود مى پيچيد و از سوز دل گريه مى کرد و مى گفت:»; (وَمِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ حَمْزَةَ الضَّبَائِيِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِيَةَ وَمَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام)، وَقَالَ: فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَقَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَهُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ، وَيَبْکِى بُکَاءَ الْحَزِينِ، وَيَقُولُ:) از آنجا که محبت دنيا بر طبق حديث معروف نبوى که گفته مى شود: انبيا و اوليا بر آن متفق بوده اند: «حُبُّ الدُّنْيا رَأسُ کُلُّ خِطيئَة»(2) سرچشمه همه گناهان است، بى اعتنايى به زرق و برق و مقامات و ثروت هاى دنيوى دليل بر زهد در دنيا و بيمه کننده در برابر معاصى است، لذا امام در اين سخنان پربار خود دنيا را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى دنيا! اى دنيا! از من دور شو»; (يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا، إِلَيْکِ عَنِّي). سپس مى افزايد: «تو خود را به من عرضه مى کنى يا اشتياقت را به من نشان مى دهى؟ (تا من را به شوق آورى؟) هرگز چنين زمانى براى تو فرا نرسد (که در دل من جاى گيرى)»; (أَبِي تَعَرَّضْتِ؟ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ؟ لاَ حَانَ حِينُکِ). در ادامه براى تأکيد بيشتر مى فرمايد: «هيهات (اشتباه کردى و مرا نشناختى) ديگرى را فريب ده، من نيازى به تو ندارم. تو را سه طلاقه کردم; طلاقى که رجوعى در آن نيست»; (هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي، لاَ حَاجَةَ لِي فِيکِ، قَدْ طَلَّقْتُکِ ثَلاَثاً لاَ رَجْعَةَ فِيهَا!). جمله «لاَ حَانَ حِينُکِ» در واقع جمله انشائيه و نفرين است نه جمله خبريه. امام در واقع از خدا مى خواهد که زمانى فرا نرسد که زرق و برق دنيا در دلش نفوذ کند. جمله «غُرِّي غَيْرِي» مفهومش اين نيست که مرا رها کن و به سراغ ديگران برو و آنها را بفريب، بلکه منظور اين است که هرگز به سراغ من نيا و شبيه چيزى است که در شعر معروف فارسى آمده است: برو اين دام بر مرغ دگر نه *** که عنقا را بلند است آشيانه تعبير به سه طلاقه کردن دنيا ناظر بر اين است که انسان به حسب طبع و آفرينش پيوندى با دنيا دارد که در حکم ازدواج است و امام مى فرمايد: من اين پيوند را قطع کرده و عطايت را به لقايت بخشيده ام. در ادامه اين سخن، حضرت دليل اين نفرت بر زر و زيور دنيا و مقامات
و ثروت ها را بيان کرده مى فرمايد: «زندگى تو کوتاه و مقام تو کم و آرزوى تو داشتن ناچيز است»; (فَعَيْشُکِ قَصِيرٌ، وَخَطَرُکِ يَسِيرٌ، وَأَمَلُکِ حَقِيرٌ). به راستى عمر دنيا کوتاه است و مقامات آن کم ارزش و گاه بى ارزش. جمله «أَمَلُکِ حَقِيرٌ» اشاره به اين است که کسانى که تو را آرزو دارند، آرزوى حقير و پستى براى خود پيدا کرده اند. در پايانِ اين سخن، امام(عليه السلام) از کمبود زاد و توشه سفر طولانى آخرت شکايت کرده مى فرمايد: «آه از کمى زاد و توشه (آخرت) و طولانى بودن راه و دورى سفر و عظمت (مشکلات مقصد)»; (آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ، وَطُولِ الطَّرِيقِ، وَبُعْدِ السَّفَرِ، وَعَظِيمِ الْمَوْرِدِ). با اين که مى دانيم امام(عليه السلام) بيشترين ذخيره را براى عالم آخرت فراهم ساخته تا آنجا که به مقتضاى حديث نبوى معروف: «لِضَرْبَة عَلىٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ أفْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثَّقَلَيْنِ»(3) ضربه کارى آن حضرت (بر پيکر عمرو بن عبد ودّ در آن لحظه بسيار حساس تاريخ اسلام) برتر از عبادت جن و انس است و نيز مى دانيم آن حضرت در تمام غزوات اسلامى فداکارى فراوان کرد و عبادت هاى شبانه او گاه به هزار رکعت نماز در يک شب مى رسيد و يک هزار برده را از دست رنج خود خريد و آزاد کرد و عبادات و اطاعات فراوان ديگر، جايى که امام با اين همه زاد و توشه از کمى زاد و توشه سفر آخرت اظهار ناراحتى و نگرانى کند ما چه بگوييم و چه کارى انجام دهيم؟ بديهى است هرگاه انسان زاد و توشه خود را براى اين سفر طولانى کم ببيند، براى افزايش آن کوشش مى کند; ولى اگر گرفتار غرور گردد و اعمال ناچيز خود را بزرگ ببيند هرگز به فکر افزايش نمى افتد. تعبير به «مورد» اشاره به روز قيامت است که انسان در آن وارد مى شود و تعبير به «عظيم» اشاره به مشکلات حساب و کتاب و عبور از صراط و هول و وحشت آن است. (1). مروج الذهب، ج 2، ص 421; شبيه به همين ابن ابى الحديد از کتب ديگر نقل کرده است. ابن ابى الحديد اين داستان را با تفاوتى از کتاب استيعاب نقل کرده است. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 18، ص 225). (2). مستدرک الوسائل، ج 12، ص 40، ح 17. (3). اين حديث با تعبيرات مختلف و با يک مضمون در بحارالانوار، ج 39، ص 1، و در کتب ديگر از قبيل اقبال، ص 467 و ينابيع الموده قندوزى، ج 1، ص 282، مستدرک حاکم، ج 3، ص 32 نيز نقل شده است. نکته ها ج-۱۲ نکته ها 1. دنياى مذموم و ممدوح آنچه درباره مذمت دنيا در اين روايت و روايات ديگر و بعضى از آيات قرآن وارد شده دنيايى است مملو از زرق و برق و مرکب از حلال و حرام و اسراف و تبذير و دلبستگى ها و وابستگى ها، و گرنه اگر طلب دنيا از حلال و در حد اعتدال و دور از وابستگى ها باشد نه تنها مذموم نيست، بلکه وسيله اى است براى رسيدن به خير و سعادت. دنيايى که آميخته با حرص و فزون طلبى باشد چنان انسان را به خود مشغول مى دارد که او را از ياد خدا غافل مى سازد و حتى آرامش و استراحت را از او مى گيرد و به اين مى ماند که انسان براى مسافرت يک روزه که مثلا با پاى پياده مى خواهد به نقطه خوش آب و هوايى برود به جاى غذاى يک روز معادل پنجاه روز با خود حمل کند که تنها رنج و درد او افزون مى يابد و جز غذاى يک روز براى او قابل جذب نيست. البته اولياء الله براى اين که خود را همگون به قشرهاى ضعيف جامعه کنند زندگى خود را در حد کمتر از متوسطِ افراد قرار مى دهند و زهد و پارسايى را در پيش مى گيرند که نمونه کامل آن شخص امام اميرالمؤمنين على(عليه السلام)است. 2. نکته شگفت انگيز! در بعضى از روايات در ذيل اين حديث نکته عجيبى آمده است و آن اين که چون معاويه اين اوصاف و اين سخنان را از امام(عليه السلام)شنيد گريه کرد به گونه اى که قطرات اشک بر صورت او جارى گشت و گفت: «رَحِمَ اللَّهُ أَبَا الْحَسَنِ کَانَ وَاللَّهِ کَذَلِکَ; خدا رحمت کند ابوالحسن على را، به خدا سوگند اين گونه بود». معاويه از ضِرار پرسيد: اندوه تو بر مرگ على چگونه بود؟ ضرار در پاسخ گفت: مانند اندوه کسى که فرزندش را در دامنش سر ببرند.(1) در نقل ديگرى در بحار آمده است که حاضران نيز گريه کردند!(2) نيز آمده است که معاويه به حاضران در مجلس رو کرد و گفت: اگر من از دنيا بروم هيچ يک از شما حاضر نيست چنين مدح و ثنايى درباره من داشته باشد. يکى از حاضران، با شجاعت به او پاسخ داد و گفت: «الصّاحِبُ عَلى قَدْرِ صاحِبِهِ; دوست هر کس هم طراز خود اوست».(3) (1). الاستيعاب، ج 3، ص 1107. (2). بحارالانوار، ج 33، ص 250، ح 524. (3). همان، ج 41، ص 121، ح 28. https://eitaa.com/zandahlm1357
صفحه گلدان من🌳🌳🌳🌳 با ما همراه باشید👇👇👇 https://eitaa.com/zandahlm1357
♻️ساخت هورمون ریشه زایی از بید مجنون !!? بله بید مجنون ! درختی زیبا و باشکوه که در داخل ساقه هاش آبی بسیار با ارزش داره(اسید سالیسیلیک). ✅میتونین مقداری از ساقه ها رو ریز ریز ببرید و داخل ظرف آب بذارید و آب رو بجوشونین تا کم کم آب تیره بشه و مدتی بعد که آب سرد شد از اون آب به عنوان هورمون ریشه زایی استفاده کنین. ❇️به این ترتیب که آب تیره رو در ظرف جداگانه بریزید، برای یک شب تا صبح(overnight) قلمه رو درش قرار بدید و بعد بکارید. ❇️فقط دقت کنین که نمیتونین از این آب تیره برای مدت طولانی استفاده کنین چون خواصش رو از دست میده. ✅یا اینکه مقداری از ساقه های بید رو بشکونین و داخل ظرف آب کنار قلمه بگذارید، آروم آروم شهد ساقه ها خارج شده و قلمه ی شما رو وادار به ریشه دهی خواهد کرد ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ .......: @zandahlm1357
 گياه سینگونیوم ✅کنه های قرمز مهمترین آفت این گیاه هستند ✅کنه ها در قسمت پشت برگها، تارهایی بسته، و موجب زرد شدن برگها می شوند 👈 برگهای آفت زده را با آب💦 بشویید .......: @zandahlm1357
نکته👇👇 ✅آبیاری بیش از اندازه باعث ریزش غنچه‌ها و زرد شدن برگ‌هاست🍁 ✅خشکی کشیدن باعث کاهش گلدهی، ریزش غنچه‌ها و سوختگی حاشیه برگهاست🍂 .......: @zandahlm1357