💠💠💠
👈 #سوال_کاربران
✳️ سوالی یکی از کاربران عزیز 👇
سلام
با توجه به شرایط فعلی چرا باید برای اربعین به عراق سفر کرد ؟ با وجود اینکه دولت عراق هیچ کمکی برای کاهش قیمت ها نکرده؟
✳️ جواب 👇👇
با سلام خدمت شما
چند نکته را خدمت شما عرض کنم
1️⃣ اینکه می گوئید دولت عراق هیچ کمکی نکرده حرف صحیحی نیست ، درست است که ما انتظار کمک بیشتر داشتیم ، اما اینطور هم نیست که اصلا کمک نکرده اند ، مثلا قیمت ویزا را همان 40 دلار نگه داشته اند و بیشتر نکرده اند ، یا قیمت حق ورود که 10 دلار بود را به 1 دلار کاهش دادند ، پس برخی کارها انجام شده.
2️⃣ شما نباید با عملکرد دو تا مسئول ، عملکرد کل مردم را نادیده بگیرید. همین الان مردم عراق مشغول جمع کردن کمک های مالی برای زوار ایرانی هستند تا در عراق راحت تر باشند و کمتر خرج کنند ، آیا این کم چیزی هست؟
شما حتما یک بار به اربعین بروید ، آن گاه می بینید که چطور مردان و زنان و حتی کودکان عراقی برای ایرانی ها پیش خدمتی می کنند. همه جا خوب و بد هست ، یادمان باشد حساب چند بدی را به پای کل ملت ننویسیم.
3️⃣ اما نکته مهمتر اینکه این حرکت ، یک حرکت کاملا سیاسی دینی است ، چرا سیاسی؟
برای اینکه شما هیچ جای دنیا نمی توانید پیدا کنید که یک گروه به نام شیعه که در جهان هم اکثریت نیستند و جمعیت آنها به زور به 400 میلیون می رسد ، در یک روز حدود 20 میلیون نفر تجمع می کنند ، بدون ترس از هیچ چیزی ، حتی کشته شدن. و جالب تر اینکه حتی حاضرند در این راه کشته شوند.
دشمن وقتی استعداد چنین نیرو و قوه ای را ببیند ، دیگر حتی فکر جنگ را هم از سر خود بیرون می کند.
به همین خاطر است که ما همیشه می گوییم در انتخابات و راهپیمایی ها باید شرکت کرد تا توان و جمعیت خود را به رخ آنان بکشیم
4️⃣ خود همین تجمع و عزاداری در این روز به غیر مسلمین این تلنگر را می زند که به راستی ، این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست... تاثیر دارد ، قطعا تاثیر دارد و در نوع نگاه آنان به شیعه اثر مثبت دارد.
5️⃣ همه این عوامل را باید دید ، در ضمن مگر خرج سفر ما را دولت می دهد که برخی ها نگران پول هستند؟ مردم خودشان مدیر صحنه هستند و خودشان کارها را جلو می برند.
استاد عبادی
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
--------------------------------
🔶 ای نفس (قدسی) مطمئن و دل آرام.
------------------------------
🔸[To the righteous it will be said], "O reassured soul,
-----------------------------
📘آیه 27 سوره فجر
🌺🌺
❣خوب باش❣
🌈بهشت 🌈
از همان جایی
شروع میشود که
✨ به خدا اعتماد میکنی✨
----------------------------------------
🔶🏷Be good garden starts from the same place that you trust God
📙سوره هود آیه ۲۳
🌺🌺
🔷وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ
----------------------------------------
🔶و زندگى #دنیا جز #متاع_غرور و #فریب چیزى نیست!
------------------------------------------
🔻And the life of the world except the enjoyment of vanity and deceit nothing
-----------------------------------------
📙بخشی از آیه 20 سوره حدید
🌺🌺
🔷اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ ...
لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ🔷
-------------------------------------------
🔶براى جلوگيرى از 🔴غيبت بايد زمينههاى غيبت را #مسدود كرد.
(راه ورود به غيبت، اوّل سوء ظن و سپس پيگيرى و #تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتيب نهى كرده است.)
--------------------------------------------
📙 الحجرات آیه ۱۲
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
.......:
🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇
#کف_خیابون_9
شهید شاهرودی نوشته بود:
پرونده افشین را بررسی کردم. باید میرفتم سراغ خانوادش. یه خانواده معمولی که طرفای میدون امام حسین و بیمارستان امام حسین خونشون بود. خیلی معمولی. پدرش که فوت شده بود. مادرش هم در یه خونه سبزی پاک کنی و خوردکنی کار میکرد و یه نون بخور نمیر درمیاورد. افشین به خاطر شدت فقر و فشاری که در خونه بود، مجبور میشه ترک تحصیل کنه و به بهانه اینکه حوصله درس ندارم و حالا این همه دکتر و مهندس بیکار داریم و مگه حتما همه باید درس بخونند، در مغازه مکانیکی اوس جلال مشغول به کار میشه.
همه ماجرا از جایی شروع میشه که علت کار کردن افشین را در آوردم. افشین یه خواهر داره که چهار سال از خودش بزرگتره. ینی حدودا 21 سالشه. به نام «افسانه» ... خیلی امروزی... ورزشکار... مانتویی ... باهوش... زیبا ...
وقتی افسانه، دانشگاه آزاد رشته مهندسی عمران با اون شهریه های سنگینش قبول میشه، به مشکل مالی شدیدتری مواجه میشن. پولی که مادر در سبزی خوردکنی درمیاورده، حتی کفاف یومیه شون هم نمیکرده چه برسه به شهریه دانشگاه آزاد از اسلام افسانه!
به هر بدختی بود، پول ترم اول و ثبت نامش را جور کردند. جور کردن همین پول هم کار افشین بود. افشین طبق قراردادی که با اوس جلال میبنده، متعهد میشه که سه ماه به صورت کاملا رایگان برای اوس جلال کار کنه تا بتونه دست مزدش را جلوجلو دریافت کنه و واسه شهریه افسانه هزینه کنه.
ترم اول را گذروندند. افشین میگفت: «روز به روز، وضعیت ظاهری خواهرم داشت تغییر میکرد. هر روز آرایشش غلیظ تر میشد. من و مامانم تعجب میکردیم اما از بس دخترای بد حجاب تر و بد ترکیب تر از افسانه در دانشگاهشون و اطرافیان خودمون دیده بودیم، خیلی به افسانه گیر نمیدادیم.
تا اینکه افسانه یه روز اومد خونه و گفت: اینجوری نمیشه! میخوام کار کنم. معنی نداره که فقط درس بخونم و شماها واسه شهریه دانشگاهم کار کنید.
بهش گفتم: خوبه که! اتفاقا منم از تنهایی درمیام!
افسانه که داشت شاخ درمیاورد گفت: تو از تنهایی در میایی؟! ینی چی؟!
با خنده گفتم: چون اوس جلال یه شاگرد دیگه هم واسه تعویض روغنی میخواد باهاش حرف میزنم که تو را استخدام کنه و بیایی ور دست خودم وایسی یه لقمه نون در بیاریم!
افسانه که دوزاریش افتاد که سر کاری بوده، ویشگونم گرفت و در و وری بهم گفت و خندیدیم.»
چند روز میگذره... شاید کمتر از یه هفته... یه روز افسانه با خنده و شیرینی در را باز میکنه و میاد خونه. افشین و مامانش که تعجب کرده بودن، علت شیرینی و خوشحالی افسانه را میپرسند!
افسانه میگه: «بالاخره یه کار آبرومند و با کلاس پیدا کردم. ایشالله میخوام دستم تو جیب خودم باشه و سربار داش کوچیکه گلم و مامان نانازم نباشم!»
ازش میپرسن که کجاست؟ پیش کیا کار میکنی؟ چطوریه؟ ماهی چقدر بهت حقوق میدن؟
افسانه که با دمش داشته گردو میشکسته، با شور و ذوق بالایی میگه: «یکی از کارمندای دانشگاهمون میدونست که من دنبال کار میگردم. یکی دو روز پیش بهم گفت که افسانه خانم من واسه شما یه کار خوب سراغ دارم! چون کلاس و پریستیژ شما جوریه که به هر کاری نمیخورین و باید یه کار در حدّ توانمندی های شما باشه ... خلاصه... جونم واستون بگه که ازش پرسیدم چه کاریه؟ اگه گفتین؟!»
افشین و مامانش که زبونشون بند اومده بود، گفتن: «زود باش دیگه! لوس نشو!»
افسانه جواب میده: «اون آقاهه بهم پیشنهاد کار در یه مزون لباس داده! خیلی کار باخالیه!»
مامانش میگه: «ینی بری پشت دخل؟ فروشنده بشی؟»
افسانه با دلخوری میگه: «مامان! از تو انتظار نداشتم. ینی دختر خوشکلت بره پشت دخل بشینه؟! واقعا که!»
افشین میگه: «جون بکن دیگه! چه کاریه؟!»
افسانه گفت: «من کارم اینه که لباس ها را میپوشم و شو میدم!»
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷 وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ
----------------------
🔶 یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد
---------------------------
🔺And the disbelievers planned, but Allah planned. And Allah is the best of planners
------------------------------
📘 آیه 54 سوره آل عمران
📬 پیام ها
1📤- خداوند، پشتيبان اولياى خويش است. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
2📤- تدبير وحركت انسان، مقدّمهى قهر يا لطف خداوند است. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
3📤- كيفرهاى الهى، با جرم بشر تناسب و سنخيّت دارد. «وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ»
4📤- اراده وتدبير خدا، بالاتر از هر تلاش، حركت وتدبير است. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ»
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......:
✍تولید عسل بدون حضور و یا دخالت زنبور عسل آن هم در #خانه!
🖍ببینید چگونه و به چه راحتی عسل تقلبی می سازند و به خورد ملت می دهند!
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.......:
✍عجیب و غریب ترین زیور آلاتی که #تاکنون دیده اید!😳
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃