📓📕📗📘📙📔📒📕
#داستان روزگار من (۸۰)
مامان به معصومه خانم تو اماده کردن وسایل پذیرایی کمک میکرد منم تو اتاق زینب و اماده میکردم ...
زینب لباسشو تنش کرد...
کلی روسری ریخته بود زمین ..
واای فرزانه کدومشونو سر کنم الان مهمونا میان...
به نظر من یا این سفیده رو سر کن یا این نقره ای رو ... به غیر از اینا بقیه اصلا به رنگ لباست نمیخوره ...
باشه بزار اول نقره ای رو سر کنم ...
میگم فرزانه این یه خورده سره میترسم چادر سر کردنی از سرم عقب بره ...
خب اون سفیده رو سرکن ...
اهااان انگار این بهتره نگاه کن فرزانه خوب شد بهم میاد...
اووو حرف نداره عالی شدی دختر ...
خوشگل بودی خوشگل تر شدی
👌👌👌👌
زینب داشت جلو اینه خودشو برنداز میکرد منم نگاهش میکردم یا خودم افتادم که با چه ذوق و شوقی اماده میشدم
تو این فکرا بودم که با صدای زنگ از جام پریدم ...
معصومه خانم ـ دخترا مهمونا اومدن ... زینب اماده شدی؟؟
اره مامان الان میام ...
زینب سریع چادرشو سر کرد یه چادر سفید با گلهای صورتیه کم رنگ ...
زینب رفت تو اشپزخونه منم رفتم برای خوش امد گویی ...
کنار در ایستاده بودم ...
یه لحظه با دیدن محسن انگار عباس جلو چشمم اومد با تعجب نگاهش میکردم ماتم برده بود عمو اینا اومدن جلو منو که دیدن سلام فرزانه جان خوبی عمو جون اما من تو یه عالمه دیگه ای بودم مامان اومد جلو صدام زد فرزاانه فرزانه چته حواست کجاست؟؟
فرزانهـ جانم ... بله ... هیچی ببخشید سلام عمو جون خوبی شما دلم براتون تنگ شده بود
عمو ـ قربون دختر خودم بشم رسیدن بخیر عمو جون ...
ممنون عمو .
شرمنده یه چند روزه فکرم خرابه گیج شدم ...
با زن عمو هم حال احوال پرسی کردم نوبت رسید به محسن ،
یه کت و شلوار سرمه ای رنگ با یه پیراهن سفیده یقه دیپلمات پوشیده بود با یه دسته گل رز که تو دستاش بود اومدم سمتم
سلام دخترعمو ....
سرمو انداختم پایین و اروم جواب سلامشو دادم...
محسن گل و داد دست منو رفت...
مهمونا رفتن تو پذیرایی منم گلارو بردم اشپزخونه ...
بفرمایید زینب خانم اینا از طرف اقا داماد تقدیم به عروس خانم ...
واای خدا جونم چه گلایه قشنگیه ... زینب گلا رو بو کرد و گذاشتشون تو گلدون ...
فرزانه من عاشق گل رزم ...
فرزانه ـ باریکلا به اقا محسن که از همین اول با سلیقه عروس خانم ما پیش میره ...
معصومه خانم صدا زد دخترا چایی بیارین...
زینب ـ خاک بر سرم من خجالت میکشم فرزانه تورو خدا تو چایی هارو ببر ...😰😰😰😰
عه دیوونه ای مگه عروس تویی رسمه که خودت چایی ببری برا مهمونا...
اصلا خجالت نکش اول چای رو از بزرگترا بگیر تا کوچکترای مجلس بعد سینی رو بزار رو میزو بشین ...
زینب با سلیقه چایی ها رو ریخت هردو وارد پذیرایی شدیم زن عمو با دیدن زینب از جاش بلند شد ...
به به عروس گلمم اومد ...
زینب سلام داد ... زن عمو اومد جلو و پیشونیه زینب و بوسید
زینب بدجوری خجالت میکشید به توتیب چایی هارو به مهمونا تعارف میکرد نوبت به محسن رسید ....
اما محسن بدون اینکه نگاهی به زینب بندازه چایی رو برداشت ....
همه نشستیم و مراسم شروع شد بزرگترا حرف میزدن و ما کوچکترا فقط گوش میکردیم
زن عمو ـ پدر و مادر عروس اگه موافقید بچه ها برن با هم صحبت کنن... تا بیشتر با علایق و رفتار هم اشنا بشن ...
احمد اقا ـ نه مشکلی نیست میتونن برن ...
زینب و محسن هردو رفتن تو حیاط
از پنجره پذیرایی دیده میشدن منم هی زیر چشمی نگاهشون میکردم ...
محسن و زینب روی تخت کنار باغچه نشسته بودن ...
هردوشون ساکت بودن و زمین و نگاه میکردن ...
محسن ـ زینب خانم شما شروع میکنید یا اینکه من رشته کلام و
بدست بگیرم ...
ادامه دارد...
نویسنده 📝 انارگل🌹 📝
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
📗📘📙📔📕📓📒📘
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#تلنگری 💌 ـ چرا من در این بازهی زمانی به دنیا آمدم؟ ـ چرا من نیز جزو مردم آخرالزمان، محسوب میشوم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردی که یک ملت بود.mp3
9.22M
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
طرح ختم خطابه فدک #شرح_خطابه_فدک قسمت 7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5949548733195618475.mp3
10.52M
طرح ختم خطابه فدک
#شرح_خطابه_فدک قسمت 8
مداحی آنلاین - حاج قاسم کجایی؟ - میثم مطیعی.mp3
7.79M
🔳 #ایام_فاطمیه
🏴 #سالگرد_شهید_سلیمانی
رفتی از میان ما
حاج قاسم کجایی؟
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#ایران_حاج_قاسم_سلیمانی_است
●➼┅═❧═┅┅───┄
#شهدا_زنده_اند
حاج قاسم! تو فرمانده قلب ملتی بودی! ما بیش از دیدن هر وزیر و وکیل و رئیسی از دیدن تو خوشحال میشدیم. مخصوصاً وقتی با آن لبخند و تواضع و صلابت به رهبر عزیزمان عرض ادب میکردی.
ممنون که اینقدر بزرگ بودی که دلمان به شما قرص بود، با شما بود که از داعش نترسیدیم! از فدا شدن حججیها بالیدیم چون تو وعده انتقام دادی... درود بر تو ای سردار صادق ما ...
ممنون که این قدر خوب و محبوب زیستی که به ما هم جرأت میدهی بخواهیم مثل تو باشیم.
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ «قهرمان واقعی»
🔻روایت شنیدنی نوجوان کرمانی از دیدار با شهید حاج قاسم سلیمانی
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••