4_5919998327406987453.pdf
202.7K
#متن_منبر_مجازی 7
💠 سلسله سخنرانی های #تربیت_مهدوی_با_مکتب_حسینی 7
🎬 جلسه 7️⃣
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📻📻📻 #کتاب_صوتی #دفاع_مقدس #شهدا #صوت 📚 #دختری_از_دورترین_نقطه_مرزی 1⃣ فصل اول (۱) 📝 روایتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻📻📻
#کتاب_صوتی
#دفاع_مقدس
#شهدا #صوت
📚 #دختری_از_دورترین_نقطه_مرزی
2⃣ فصل دوم (۲)
📝 روایتی از خاطرات بانوی امدادگر اقدس محمدزاده از دوران دفاع مقدس
✍ سارا رحیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
🔥 سرنوشت غارتگر لباسِ
امـام حـسین علیـهالسـلام
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خدا سزا را به سزاوار میدهد. (جهان را صاحبی باشد خدا نام. ) کنایه از اینکه خداوند کارهای زشت و ناپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا صدای شکستن گردوها راشنیده است.
مردی بارِ گرودیی به خانه آورد و مشغول جدا کردن ریز و درشت آن بود تا برای زمستان ذخیره کنند. در همین هنگام بینوایی در خانه را زد و از آنها چیزی خواست. مرد به یاد گفته ی پدر ش افتادکه گفته بود با دادن صدقه برکت اموال خود را زیاد کنید. از این رو مقداری گردو به گدا داد و گفت برای پدرم فاتحه بخوان. مرد بینوا گردوها را شکست و خورد و فاتحه نخواند. پسر آن مرد به پدرش گفت: گدا گردوها را خورد و فاتحه نخواند. مردگفت: اشکالی ندارد. مهم این است که خدا صدای شکستن گردوها راشنیده است.
کنایه از اینکه کاری که به نیت خیر و برای خدا انجام شود دیگر مهم نیست که مردم از آن اطلاع داشته باشند. [۱]
----------
[۱]: . مثلها و متل ها، ص ۱۴۱.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه تربیت فرزند👇👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک نکته اشاره می کنم که با شنیدن این حرف ها فوری به فکر تغییر سبک زندگی و عمل کردن نیفتید چون عمل بسیار سخت است و هنجارهایی که ما به آن ها عادت کرده ایم ریشه ی هزاران ساله دارند پس این حرف ها رو فعلاً فقط بشنوید و آرام آرام شروع به تغییر و عمل کنید.
معنی امانت یعنی برقراری تعادل بین مادیت و معنویت. ما روی سکوی مادیت ایستاده ایم برای رفتن به سمت معنویت. ما روی این سکو ایستادیم و یک طنابی از زیر بغل ما را می خواهد بکشد به سمت بالا، خوب حالا اگر پایمان را به سنگ بچسبانیم چه اتفاقی می افتد؟ کشیدن طناب و سائق رشد همیشه ادامه دارد ولی ما پایمان را چسبانده ایم و ول نمی کنیم در نتیجه چه اتفاقی می افتد؟ کش می آییم و دائم ناله می کنیم منتهی نمی دانیم که برای رهایی از کش آمدن و ناله نکردن باید پایمان را آزاد کنیم. این سکو برای پرش است مثل هواپیما که برای پرواز نیاز به باند دارد ولی اگر خیلی سنگین باشد چه می شود؟ نمی تواند بلند شود و تصادف می کند.
هواپیما هم برای پرواز نیاز به موتور و بال و بدنه و بنزین و غیره و در کل نیاز به مادیت دارد ولی این مادیت بر این اساس طراحی شده تا بتواند پرواز کند نه این که در اتوبان حرکت کند. حالا خلبان هواپیما بیاید و به جای دوهزار لیتر بنزین، دویست هزار لیتر ذخیره کند و به جای دو یا چهار موتور هشت تا موتور بگذارد خوب این هواپیما نمی تواند پرواز کند و هواپیمایی هم که نتواند پرواز کند تصادف می کند و آتش می گیرد و از بین می رود؛ منتهی هواپیما یک جا می سوزد و از بین می رود اما ما ذره ذره داریم میسوزیم.
پایمان را چسبانده ایم به سکوی پرواز و از یک طرف هم داریم به طرف بالا کشیده می شویم. این کشش به سمت بالا را نمی توانیم قطع کنیم چون نظام آفرینش و رمز و راز خلقت است، ما به دنیا آمده ایم که رشد کنیم؛ پس بهترین کار این است که پایمان را آزاد کنیم.
یاد دارید که در مورد شناخت صحبت کردیم و گفتیم که بدون شناخت، رشدی در کار نیست. شناخت برای این است که ببینیم و موقعیت خودمان را تشخیص بدهیم. تا وقتی پایمان به این سکو چسبیده، عذاب می کشیم. چون وزنه به پایمان چسبیده و این وزنه مادیات است که به پایمان آویزان است. مادیات و این وزنه باید هماهنگ با پرواز ما باشد؛ اگر کمتر باشد پرواز انجام نمی شود، بیشتر هم باشد باز پرواز انجام نمی شود ما نیاز به تعادل داریم. (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت10}
[مباحث کودک متعادل ]