دنبال مطلب میگردی
علمی،اجتماعی،سرگرمی،جک و....
تنوع مطلب میخوای
ما کارتو آسون کردیم
با
مجله تازنده ایم رزمنده ایم👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
@zandahlm1357
⚠️در جهت #غفلت_زدایی و برگشت به سوی خدا:
📜#قرآن_مجید درباره اثر #هشدار_دهندگی برخی #بلاها چنین می فرماید: ☀️«وَلَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَی دُونَ الْعَذَابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»؛[سجده/ ۲۱٫]
«به آنان از #عذاب_نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) می چشانیم، #شاید_باز_گردند!»
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️فراز ماندگار و فاخر
🔹قاری: استاد مصطفی اسماعیل
🔹سوره: قصص آیات10تا11
🔹مدت فراز: 2دقیقه
📣فرازی ناب و شنیدنی این تلاوت در مسجد امام حسین قاهره اجرا شده است.
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
رهبرى امام از سوى خدا تعيين شده بود نه از سوى مأمون امام در ايستگاه نيشابور از اين فرصت براى بيان ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نكته اى بس مهم
امامان ما در هر مسأله اى ممكن بود « تقيه » را روا بدانند ولى آنان در اين مسأله كه خود شايسته رهبرى امّت و جانشينى پيامبرند، هرگز تقيه نمى كردند، هرچند اين مورد از همه بيشتر خطر و زيان برايشان دربر مى داشت.
اين خود حاكى از اعتماد و اعتقاد عميقشان نسبت به حقانيّت ادعايشان مى بود. از باب مثال، امام موسى (ع) را مى بينيم كه با جبّار ستمگرى هم چون هارون الرشيد برخورد پيدا مى كند. ولى حقّ خويش را براى رهبرى به رخش كشيده بود. (۲۰) رشيد نيز خود در برخى جاها به اين حقانيّت چنان كه كتب تاريخى نوشته اند، اذعان كرده است.
روزى رشيد از او پرسيد:
آيا تو همانى كه مردم در خفا دست بيعت با تو مى فشارند؟
امام پاسخ داد كه:
من امام دلها هستم ولى تو امام بدن ها
اما فاشگويى امام حسن و امام حسين درباره حقانيّت خويش نسبت به امر رهبرى كه اصلاً نيازى به بيان ندارد.
با اين همه اين مطلب درست است كه امامان (ع) پس از فاجعه امام حسين، از دست بردن به شمشير براى گرفتن حق خود منصرف شده، هم خود را به تربيت مردم و پاسدارى دين از انحراف يافتن، مصروف داشتند. آنان مى دانستند كه بدون داشتن يك پايگاه نيرومند و آگاهى مردمى هرگز به نتيجه مطلوبى نخواهند رسيد. يعني نمى توانستند آن گونه كه خود و خدايشان مى خواست پيروزمندانه زمام رهبري در دست بگيرند.
ولى با اين وصف همان گونه كه گفتيم حقانيّت خود را پيوسته برملا مى گفتند، حتى در برابر زمامداران عباسي هم عصر با خويش.
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
فرمود: من علي بن موسي الرضا هستم
آقاي روح الله امامي اهل بزرگ كاشان كه شفاء يافتن وي از بيماري قلبي غيرقابل علاجش سخت موجب شگفتي پزشكان معالج او و همه مردم كه در جريان بيماري نامبرده قرار داشتند گرديد، بسيار جالب و آموزنده است و بهتر كه تفصيل جريان را از قلم خودشان بخوانيد.
«بنده شيعه اي از شيعيان امام جعفرصادق عليه السلام و دلباخته ائمه معصومين عليهماالسلام ميباشم كه مورد عنايت آن حضرت قرار گرفته و زندگي دوباره اي از آن بزرگواران اخذ نمودم.
جريان شفا يافتن اين حقير بدين ترتيب بود كه: در سال
[صفحه ۸۴]
۱۳۵۲ مبتلا به ناراحتي قلبي شدم و اطباء مرا مأيوس نمودند، تا اينكه به بيمارستان ۱۳ آبان كنوني مراجعه كردم و از آنجا مرا به بيمارستان ۷ تير منتقل كردند و پس از گذشت
چند روزي كه در اين بيمارستان بستري بودم دكتر شيخ كه از اطباء بيمارستان امام خميني «هزار تخت خواب سابق» بود بر بالينم آمد و گفت: بيش از ۴۸ ساعت زندگيم ادامه نخواهد داشت.
در اين لحظات زبان و چشم و كليه جوارحم از كار و حركت افتاده بود و تنها گوشهايم قدرت شنوايي داشت، اما با تزريق آمپولي توان تيمم و به پا داشتن نماز پيدا كرده و وصيت نامه اي نوشتم و از پرستار تقاضا كردم آن شب مرا تنها بگذارد و چراغها را خاموش كند.
در نيمه شب به ائمه معصومين متوسل شدم و نذر كردم كه در صورت شفاء يافتن از شغل خود استعفا داده و مشغول امور خيريه شوم.
در راز و نياز و طلب شفا بودم كه در سه نيمه شب صدايي بگوشم رسيد كه ميگفت:
[صفحه ۸۵]
امامي به منزل برگرد و نذر خود را اداء كن كه حاجت تو برآورده شد.
چشمهايم را باز كردم آقاي نوراني را كه دست راستش روي سينهام بود ديدم نفس عميقي كشيدم اما هيچي دردي احساس نكردم، و در عين حال كه سفارش كرده بودم كه چراغهاي اطاق را خاموش كنند اطاق از نور ايشان روشن بود سئوال كردم شما چه كسي هستيد؟
فرمود: من علي بن موسي الرضا هستم.
در گفتگو بوديم كه اطاق تاريك شد، در همان لحظه از تخت پائين آمده لباسهايم را برداشته استحمام كردم و پس از آمادگي لازم لب تخت نشسته و زنگ اطاق را به صدا در آوردم فورا پرستار م آمد وقتي مرا با لباسهايم به حالت معمولي ديد بهتش زد كه من شفا يافتن خود را به او خبر دادم.
صبح كه
دكتر معالج آمد و معايناتي انجام داد گفت: قلبت از بچه تازه متولد شده سالمتر است و علي رغم اينكه هيچ اميدي به بازگشت سلامتي قلبت نبود اكنون اثري از بيماري در
[صفحه ۸۶]
تو نيست.
بدين ترتيب در اثر توجه حضرت ثامن الحجج عليه السلام زندگي دوباره اي كسب كردم و از آن زمان تاكنون در امور مسجد سازي «محلات» روستاي برزك مشغول فعاليت ميباشم و اين اشتغال از بركات زندگي دوبارهام ميباشد اميد است خداوند آنها را ذخيره آخرتم قرار داده و توانسته باشد حق امام هشتم عليه السلام را در حد توان در ادامه عمر دوبارهام اداء كرده باشم.
اي شمس ولايت
اي جانم فدايت
اي مهرت حياتم
اي راهت نجاتم
[صفحه ۸۷]
https://eitaa.com/zandahlm1357