قسمت سیزدهم:
وا مانده ومتحیر از آن خانه خارج شدم،راستی چقدر فضایش سنگین بود.
پشت در ایستادم و حریصانه نفس گرفتم. چشمم به عثمان افتاد،تکیه به دیوار روی زمین کنار در نشسته بود. بلند شد و با لحنی نرم صدایم زد: (سارا.. حالت خوبه؟؟) آره...عثمان همان مسلمان ترسو مهربان بود!
آرام در خیابان ها قدم میزدیم، درست زیر باران.بی هیچ حرفی...انگار قدمهایم را حس نمیکردم،چیزی شبیه بی حسی مطلق.. بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
عثمان تا جلوی خانه همراهیم کرد:(واسه امروز بسه...اما لازم بود..روز بخیر..)
رفت و من ماندم در حبابی از سوال و ابهام و وحشت...و باز حصر خودساخته ی خانگی.خانه ای بدون خنده های دانیال...با نعره های بدمستی پدر.. و گریه های بی امان مادر، محضه دلتنگی...
چند روز گذشت و من فکر کردم و فکر کردم. قیقا بین هزار راهی از بی فکری گم شده بودم.دیگر نمیداستم چه کنم.باید آرام میشدم.پس از خانه بیرون زدم.بی اختیار و بی هدف گام برمیداشتم.
کجا باید میرفتم.؟دانیال کجا بود؟ یعنی او طبع درنده خوی مسلمانها را از پدر به ارث برده بود؟؟کاش مانند مادر ترسو میشد..حداقل،بود...
ناگهان دستی متوقفم کرد.عثمان بود و نفسهای تند که خبر از دویدن میداد. (معلوم هست کجایی؟؟ گوشیت که خاموش...از ترس پدرتم که نمیشه جلوی خونتون ظاهر شد...الانم که هی صدات میکنم، جواب نمیدی..) و با مکثی کوتاه:( سارا.. خوبی؟؟) و اینبار راست گقتم که نه...که بدتر از این هم مگر می شود بود؟؟عثمان خوب بود...نه مثل دانیال...اما از هیچی،بهتر بود..
پشت نرده ها،کنار رودخانه ایستادیم. عثمان با احتیاط و آرام حرف میزد...از گروهی به نام "داعش" که سالهاست به کمکِ دروغ و پولهای هنگفت در کشورهای مختلف یار گیری میکنند.که زیادند دخترکانی از جنس آن زن آلمانی و هانیه و دانیال که یا گول خورده اند یا رایحه ی متعفن پول، مشامشان را هواییِ خون کرده.که اینها رسمشان سر بریدن است.
که اگر مثل خودشان شدی دیگر خودت نمیشوی.که دیگر دانیال یکی از همان هاست و من باید مهربانی هایش را روی طاقچه ی دلم بنشانم و برایش ترحیم بگیرم.چون دیگر برای من نیست و نخواهد بود این برادر زنجیر پاره کرده...
من خیره ماندم به نیم رخ مردی به نام عثمان...راستی او هم هانیه را دفن میکرد؟؟با تمام دلبری هایش؟؟
و او با بغضی خفه،زل زده به جریان آب از هانیه گفت...از خواهری که مطمئن بود دیگر نخواهد داشت...از خواهری که یا به رسم فرمانروایانش حیف میشد یا مانند آن دختر آلمانی از شرم کودکِ مفقودالپدرش، در هم آغوشیِ ایدز،جان تسلیم میکرد.
قلبم سوخت و او انگار صدایش را شنید و با نگاه به چشمان با آهی بینهایت گفت:(سارا.. میخوام یه دروغ بزرگ بهت بگم..)
و من ماندم خیره و شنیدم :(همه چی درست میشه..)
و ای کاش راست میگفت......
ادامه دارد .....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#انسان_شناسی ۳۹ #استاد_شجاعی #استاد_عالی 🔥 جهنّم، توی همین دنیا هم، قابل تشخیصه! هم بو داره! هم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5873035037573647704.mp3
11.48M
#انسان_شناسی ۴۰
#استاد_شجاعی
#آیتالله_فاطمینیا
🔥هیزمهای جهنّم، اصلاً خاموش نمیشوند!
اصلاً سادهتر بگوییم؛
💥این هیزمها، خارج از ما نیستند، تا بتوانیم آنها را از خودمان دور کنیم، یا از دستشان فرار کنیم، یا آنها را خاموش کنیم!
- پس جریان این هیزمهای آتشزای جهنّم که قرآن از آنها مکرراً یاد کرده است، چه میتواند باشد؟
- یعنی اگر من به جهنّم بیفتم، هرگز نمیتوانم از آن رها شوم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎵 تصنیف : #بر_آستان_بهار
🎤خواننده و آهنگساز : #جمال_الدین_منبری
📝شعر : #قصر_امین_پور
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
خورشید خم شد تا نگاهت را ببوسد
گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد
هفت آسمان افتاد در آیینه ی آب
تا لحظه ای ردّ نگاهت را ببوسد
افتاده حتی سایه ی خورشید بر خاک
تا ذره ای از گرد راهت را ببوسد
شب خیمه زد بر سایه روشن های نیزار
تا تار مژگان سیاهت را ببوسد
در برکه خم شد روی عکس ماه در آب
نیلوفری، تا روی ماهت را ببوسد
با سوز سینه بر لب تفتیده ی عشق
آتش زدی تا دود آهت را ببوسد
دل آستین افشاند و بر وهم دو عالم
تا آستان بارگاهت را ببوسد
#قیصر_امین_پور
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۴۸. ما (اهل بیت علیهم السلام) همان پیمان و عهد خداییم؛ هر کس به عهد ما وفا کند، به عهد الهی وفا کرده و هر کس این پیمان را بشکند، پیمان با خداوند را شکسته است. اصول کافی
۱۴۹. ای فضیل! امام خود را بشناس که هرگاه امام خود را شناختی، مقدّم و مؤخّر شدن این امر ظهور حضرت مهدی به (عجّل اللَّه فرجه الشریف) تو زیانی نمی رساند. اصول کافی
https://eitaa.com/zandahlm1357
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
#حافظ
🌸 فرا رسیدن #ماه_رمضان مبارک 🌸
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: با احساس اين حقيقت است كه مسلمين در هريك از كشورهاي اسلامي، شجاعت برخورد با اردوگاه ضديت ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
يك نگاه به وضعيت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي و نظامي كشورهاي مسلمان امروز و مشاهده ي ضعف روحي و مادّي آن و مداقه در نظامهاي سياسي و وضع دولتهاي اغلب اين كشورها كه در آن همه چيز حاكي از احساس حقارت و ناتواني است، روشن ميسازد كه از مهمترين علتهاي اين وضع، بيگانگي و بريدگي اين كشورها و ملتها از گذشتههاي تاريخي خود و مجد و عظمتي است كه از وراي قرنها ميتواند هر انسان ضعيف و نوميد را به حركت و تلاش اميدوارانه سوق دهد. آن مجد و شكوه تاريخي، در آغاز با قيام للَّه و جهاد مخلصانه براي خدا و عمل به احكام آزاديبخش و زندگيساز اسلام و به بركت حركت مسلمين در صدر اسلام و در غربت روزهاي مكه و جهاد دوران مدينه، پايه گذاري شد. مولود مباركي كه «جامعه ي اسلامي» ناميده ميشود، به بركت جهاد و مبارزه ي حجاز توانست به جواني نيرومند و هوشمند بدل شود و سپس در طول قرنها توانست مشعل علم و معرفت و درفش قدرت و سياست را بر سر جهانيان بگسترداند. آن عظمت، از عظمت مبارزه ي مكه و مدينه سرچشمه گرفت. اكنون اين جا - مكه و مدينه - پايگاه وحي و محل نزول بركات الهي است بر جماعتي مؤمن و مقاوم، كه به بركت ايمان و عمل به آيات الهي، توانستند از خاك مذلتي كه بر آن آراميده بودند، برخاسته و قد علم كرده و آزادي شايسته ي انسان را براي خود تدارك ديده و پرچم آزادي بشريت و نجات انسان از سلطه ي امپراتوريهاي زر و زور آن دوران را
برافرازند و با نور معرفتي كه از قرآن سرچشمه ميگرفت، پايگاه عظيم دانش بشري را پديد آورند و خود قرنها بر منبر بلند علم و معرفت بشري قرارگيرند و سخاوتمندانه به همه ي بشريت بياموزند و گرانبهاترين آثار علمي را طي قرنهاي متمادي پديد آورند و سرنوشت جهان بشريت را با علم و سياست و فرهنگ خود رقم بزنند. اينها همه از بركات تعاليم خالص اسلام و حكومت الهي در عهد پيامبر (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و برهه يي از صدر اسلام بود كه علي رغم تسلط و رشد شجره ي خبيثه ي حكومتهاي سلطنتي و رجعت از دوران توحيدي، باز تا قرنها ثمرات خود را به مسلمين ميچشانيد و آنان و همه ي بشريت را كامياب ميكرد. هر وجب از اين خاك و اين سرزمين، يادآور خاطره يي از دوران پيامبر خدا (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم) و ياران فداكار و نوراني اوست. در اين سرزمين بود كه اسلام طلوع كرد و پرچم جهاد برافراشته شد و آزادي بشريت از همه ي غل و زنجيرهاي جاهليت رقم خورد. امروز كه ملتهاي مسلمان، پس از چند قرن انحطاط و ركود و ذلت، در چهارگوشه ي جهان اسلام، به بيداري و قيام للَّه گراييده اند و عطر آزادي و استقلال و بازگشت به اسلام و قرآن، در فضاي بسياري از كشورهاي اسلامي منتشر گشته است، بيش از هميشه مسلمانان نياز دارند كه پيوند خود را با آن گذشته ي نوراني و معجزنشان، با دوران قيام للَّه و مبارزه ي اسلامي دوران نخستين اسلام مستحكم كنند. خاطرات اسلامي در اين سرزمين، براي هر مسلمان متدبر، در حكم داروي شفابخشي است كه او را از ضعف و زبوني و يأس و بدبيني نجات ميدهد و راه دستيابي به هدفهاي
اسلام را - كه هميشه براي هر انسان برخوردار از عمق و حكمت، هدف زندگي و تلاش است - نشان ميدهد. در اين جا بود كه پيامبر عظيم الشأن با ياران مخلص خود، سيزده سال همه ي سختيها را به جان خريدند و مرارتها را تحمل كردند، تا نهال اسلام ريشه دوانيد. و در اين جا بود كه پس از سالهاي مصيبت بار زندگي در شعب ابي طالب، پس از شكنجه ي ياراني چون بلال و عمار و ياسر و سميه و عبداللَّه بن مسعود و ديگران، پس از راهپيمايي طولاني و پُرمشقت و بي حاصل رسول خدا (صلّي اللَّه عليه واله) در ميان قبايل مكه و طائف، بيعت عقبه با اهل يثرب واقع شد و هجرت پُربركت به مدينةالرسول (صلّي اللَّه عليه واله) پيش آمد و دولت اسلامي تشكيل شد. در اين جا بود كه پيروزي بدر و شكست اُحد و محنت خندق و آزمايش حديبيه اتفاق افتاد. اين جا بود كه اخلاص و جهاد پيروزي آفريد، و مالدوستي و غنيمت طلبي ناكامي آورد. اين جا آيه آيه ي قرآن نازل شد و خشت خشت بناي فرهنگ و تمدن و حيات طيبه ي اسلامي، كار گذاشته شد. مسلمان با تدبر در اين گذشته و زيستن در لحظه لحظه ي آن، با آينده نيز پيوندي سازنده مييابد، راه زندگي و هدف آن را ميشناسد، به خطرات راه پي ميبرد، فرداي اين حركت را بالمعاينه ميبيند و خود را براي پيمودن آن آماده ميسازد و بر ترديد ناشي از احساس ضعف و حقارت و ترس از دشمن فايق ميآيد؛ و اين همه، از بركات حج است. از آنچه گفتيم، ميشود فهميد كه چرا استعمارگران ديروز و سردمداران سلطه ي استكبار جهاني امروز، اين همه از پيوند فكري و عاطفي مسلمين با گذشته ي خود بيمناك و
با آن در ستيزند. آري، اين پيوند با گذشته است كه حال و آينده را رقم ميزند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران و اعلام اين كه ملت ايران درصدد است جامعه يي بر اساس ارزشهاي اسلامي بسازد و در آن مقررات ا