eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامى پيام به ملت ايران به مناسبت بيستمين سالگرد انقلاب اسلامي ملت سرافراز ايران! هر ملتي و كشوري در طول زندگاني ممتد خويش، دورانهايي و حوادثي را مي‌گذراند كه تاثير آن در سرنوشت تاريخي او، بسي تعيين كننده و ماندگار است و مي‌تواند او را به نيكبختي و عزت و اقتدار، يا سيهروزي و ذلت و حقارت بكشاند. اين حوادث هر چند سالها بطول انجامد در مقايسه با عمر ملتها، در حكم لحظه يي زودگذر است، و اگر ملتي كه در تندبادِ چنين حوادثي قرار مي‌گيرد از خود اراده و هوشمندي و ايمان و استقامت نشان دهد قله‌هاي شرف و بهروزي را فتح مي‌كند و قدم در جاده ي پيشرفت و تعالي مي‌گذارد و با هر گردنه ي دشوار و سنگلاخي مواجه شود از آن عبور مي‌كند و خود رابه هدف مي‌رساند. ولي اگر ضعف و تن پروري و دل سپردن به لذت و راحتِ موقت و ناهوشمندي و بي ارادگي و بي ايماني گريبانگير او شود آينده ي خود را تباه مي‌كند و دستخوش ذلت و اسارت و وابستگي مي‌شود، و همه ي سختي‌ها و گرفتاريهاي ملل عالَم كه ناشي از وابستگي و اسارت است پي درپي و بتدريج بر او مي‌تَنَد و او را دچار بدبختي دنيا و آخرت مي‌كند. ملتهاي پيشرو و موفق جهان در همه ي دورانها، ملتهايي هستند كه در يكي از چنين لحظه‌هاي تاريخي تصميمي شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختيهاي مجاهدت و پايداري را با شوق و شور، تحمل كرده اند و خود را با تلاش و هوشمندي به نقطه ي اَمن و عزت و استقلال رسانده اند. ملت بزرگ ايران در انقلاب اسلامي كبير خود كه در چنين روزهايي در سال ۱۳۵۷ به اولين پيروزي تاريخي خود رسيد يكي از زيباترين و شگفت انگيزترين نمايشها را از اينگونه در صحنه ي تاريخ اجراء كرد. رژيم پهلوي كه در بيكفايتي و فساد و سرسپردگي به بيگانگان در ميان حكومتهاي فاسد اين منطقه از همه روسياهتر بود در طول دهها سال حكومت خود بزرگترين ضربه‌ها را برملت و كشور ايران وارد آورده بود: ملت را با ديكتاتوري خشن و سركوب بيرحمانه از صحنه ي سياسي كشور بيرون رانده، منافع كشور را قرباني بند و بست با قدرتهاي مداخله گر و كمپانيهاي غارتگر كرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوتراني از انديشيدن به سرنوشت كشور باز داشته و صداي هر معترض و آزاديخواهي را در گلو شكسته بود. با نابود كردن كشاورزي ملي و وابسته كردن صنعت ناقص و معيوب، و بازگذاشتن دست بيگانگان حريص و نوكران دربار و غارت منابع نفتي و بذل و بخشش ثروت ملي به اربابان امريكايي و اروپايي و ويران كردن روستاها و تبديل ايران به بازار كالاهاي بي ارزش خارجي و پس مانده ي محصولات كشاورزي امريكا و برنامه‌هاي خائنانه ي ديگري از اين قبيل، اقتصاد كشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده ي قدرتهاي خارجي كرده و رگ حيات ملت را به دست دشمنان سپرده بود. ايمان و فرهنگ و اعتقادات ملت ايران را به تمسخر گرفته و با تحقير آن و ترويج تحميلي فرهنگ غرب، به مبارزه يي جدي با خود باوري و اعتماد بنفس اين ملت بزرگ كمر بسته بود. دين و روحانيت را كه درطول چندقرن هميشه منشأ حق طلبي و عدالت خواهي وآزادگي و سنگر اصلي مقاومت دربرابر تهاجم بيگانگان وستمگران ومستبدان بودند، مورد سخت ترين انتقامها قرار داده و با همه ي وسائل زور و تهديد و تهمت و تبليغ با آنها رفتار مي‌كرد. در حاليكه فقر و تنگدستي و گرسنگي و سطح پائين زندگي گلوي اكثريت ملت ايران را مي‌فشرد، اسراف و ولخرجي و تجمل و زندگيهاي افسانه وار و كاخهاي شاه و خانواده و رجال درباري و فرماندهان نظامي اش از يكطرف و غارت منابع ملي بوسيله كمپانيهاي بيگانه و دلالان داخليشان از طرف ديگر روزبروز عرصه را بر مردم تنگتر مي‌كرد. احكام نجاتبخش اسلام بدست گنهكار سران رژيم بكلي از صحنه ي زندگي اجتماعي خارج شده و حتي رعايت تقواي ديني و نماز و عبادت در محيطهاي زير نفوذ مستقيم رژيم مانند محيطهاي نظامي و آموزشي، مورد تمسخر و در مواردي جرم بود. كمترين انتقادي از رژيم ظالم و سفاك با برخوردهاي خشن و خونين روبرو مي‌شد و ساواك جهنمي شاه كه بوسيله سياي امريكا و صهيونيستهاي ضد بشر سازماندهي و تجهيز شده بود سخت ترين شكنجه‌ها و مخوفترين زندانها را براي سركوب كسانيكه جرئت مقابله با آن رژيم را به خود مي‌دادند، آماده داشت. حوزه‌هاي علميه وطلاب وعلماي مبارز و جوانان و دانشجويان و دانشگاهها بخصوص آنهائيكه از دين و مبارزات ديني دم مي‌زدند، مورد خشن ترين وحشيگريها قرار مي‌گرفتند. كشور رو به ويراني، ايمان ديني رو به اضمحلال، استقلال و عزت و شرف ملي مورد غارت بيگانگان و آينده ي ايران و ايراني بشدت تيره و سياه بود. نهضت اسلامي برهبري امام خميني عظيم در ميانه ي سالهاي ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ در چنين شرائطي آغاز شد و رشد و تكامل يافت. امام بزرگوار ما با تكيه به تعاليم اسلام ناب محمدي (صلّي اللَّه عليه واله وسلّم)، و با اعتماد به ايمان ديني مردم، و با شجاعت و اخلاص و توكل كم نظ
ير خود، راه مبارزه را در ميان سختي‌ها و مصائب طاقت فرسا گشود و پيش رفت و صبورانه و پيامبرگونه ذهن و دل مردم رابا واقعيتهاي تلخ و راه علاج آن آشنا كرد. ملت ايران كه از اولين قدمها به نداي اين مرد الهي و روحاني گوش فرا داده و به منطق حق و درس روشنگر او دل بسته بودند، با انگيزه ي نيرومند ايمان و عشق به اسلام، فداكاري‌ها و جانفشانيهاي فراموش ناشدني كردند....... مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۵-۲-۳-۳- سازش، تفاهم و درک متقابل زن و مرد در زندگی و اجتناب از عوامل تشنّج در محیط خانواده بنای کار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ باید با هم بسازند. این «با هم بسازند»، معنای خیلی عمیقی دارد. عرض می‌کنیم که شما دختران و پسران، بروید با هم بسازید. سازش، اصل است. [۳] در قدیم بیش تر می‌گفتند دختر باید سازگار باشد. برای پسر کأنّه وظیفه ی سازگاری را قائل نبودند. نه! اسلام این را نمی گوید. اسلام می‌گوید که دختر و پسر هر دو باید سازگار باشند، هر دو باید بسازند. [۴] سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی، به خصوص سال‌های اوّل، این چهار پنج سال اوّل، با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد، آن دیگری هم حتماً در مقابل او ناسازگاری نشان بدهد. نه! هر دو با هم سازگاری نشان بدهید و اگر دیدید همسرتان ناسازگاری کرد، شما سازگاری نشان دهید. این جا از آن جاهایی است که سازش و کوتاه آمدن خوب است. [۱] سازش کاری در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هر چه گفتند، همان شود. آن چه خودشان می‌پسندند و آن چه راحتی آن‌ها را تأمین می‌کند، همان بشود. نه، این طور نباید باشد. باید بنا داشته باشند که با هم سازگاری کنند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمی شود مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید. [۲] معنای سازگاری چیست؟ آیا معنایش این است که زن ببیند این مرد، درست ایده آل اوست تا با او سازگار باشد؟ یا مرد ببیند که این زن، کاملاً ایده آل اوست و همان فرد مطلوب عالی است، تا با او سازگاری داشته باشد؟ اگر یک ذرّه این گوشه یا آن گوشه اش کج بود، قبول نیست؟ معنای سازگاری این است؟ نه! اگر سازگاری این باشد که این خودش به طور طبیعی انجام می‌گیرد و اراده ی شما را نمی خواهد. این که می‌گویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازید. معنای سازگاری این است. یعنی چیزهایی در زندگی پیش می‌آید. خب دو نفرند، با هم تا حالا آشنایی نداشته اند، زندگی نکرده اند، ممکن است فرهنگشان دو تا باشد. ممکن است عاداتشان دو تا باشد. اوّل ممکن است یک ناسازگاری‌هایی ---------- [۳]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۲۰-۴-۱۳۷۰. [۴]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۱-۵-۱۳۷۴. [۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۳۱-۴-۱۳۷۶. [۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۹-۴-۱۳۷۸. ببینند، حالا اوّل ازدواج که نه، آدم هیچ متوجّه نیست؛ بعد از یک خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاری‌هایی حس کند. آیا باید این جا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمی خورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسئله تطبیق دهید. اگر چنان چه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری نمی شود کرد، خب با او بسازید. [۱] زن و شوهر باید یکدیگر را درک کنند و بفهمند. این یک تعبیر اروپایی است ولی تعبیر خوبی است... یعنی هر کسی درد و خواست‌های طرف مقابل را بفهمد و با او راه بیاید، به این می‌گویند درک کردن. یعنی به قول معروف در زندگی تفاهم و درک متقابل باشد. این‌ها محبّت را زیاد می‌کند. [۲] از هر چیزی که محیط خانواده را متشنّج و دچار افسردگی و هیجان‌های بی مورد نماید، اجتناب کنید. هم زن و هم مرد بنا را برسازش و هم زیستی و همراهی بگذارند. آن چه در خانواده خیرات وجود دارد، مال زن و شوهر است و در نهایت مال فرزندان است، مال یک طرف نیست. اگر خدای ناکرده در محیط خانواده بی محبّتی و عدم اطمینان و صمیمیت باشد، رنجش مال هر دو طرف است. [۳] اگر دیدید که همسرتان یک نقطه ی عیبی دارد هیچ انسانی بی عیب نیست و مجبورید او را تحمّل کنید؛ تحمّل کنید، که او هم همزمان، دارد یک عیبی را از شما تحمّل می‌کند. آدم عیب خودش را که نمی فهمد، عیب دیگری را می‌فهمد. پس بنا را بگذارید بر تحمّل. اگر چنان چه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. اگر دیدید کاری نمی شود کرد، با او بسازید. [۴] ---------- [۱]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۱۶-۱-۱۳۷۹. [۲]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۳۱-۶-۱۳۷۱. [۳]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۶-۹-۱۳۷۶. [۴]: . خطبه ی عقد مورخه ی ۹-۴-۱۳۷۸. و باز یابی هویت حقیقی ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
الطلاق وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻓﻜﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﺪ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﻭﺯی ﻣﻲ‌ﺩﻫﺪ. ﻫﺮﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﺪ، ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖِ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺮﺳﻲ ﻣﻲ‌ﻧﺸﺎﻧﺪ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍی ﻫﺮ ﭼﻴﺰی ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ‌ﺍی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ.(٣) https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تلاوت تصویری جدید استاد عبدالباسط 💠 سوره بقره، آیه 252 الی 254
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: غيبت و كبر متن حديث الغيبة و التكبّر الصدوق قال: حدّثنا أحمد بن زياد بن جعفر الهمدانى رضى الله عنه قال: حدّثنا علىّ بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن علىّ بن معبد عن الحسين بن خالد عن علىّ بن موسي الرضا عن أبيه موسي بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمّد عليهم السلام، أنّه قال: إنّ الله تبارك و تعالي لَيُبغض [ البيتَ ] اللّحِم و اللّحم السمين، فقال له بعض أصحابه: يا بن رسول الله إنّا لَنحبّ اللّحم و ما تخلو بيوتنا منه، فكيف ذلك؟ فقال عليه السلام: ليس حيث تذهب، إنّما البيت اللّحِم الّذى تُؤكل فيه لُحوم الناس بالغِيبة، و أما اللّحِم السمين فهو المتجبّر المتكبّر المختال فى مشيه. غيبت و كبر صدوق گويد: احمد بن زياد بن جعفر همداني (رض) ما را چنين حديث گفت كه علي بن ابراهيم بن هاشم از پدرش، از علي بن معبد، از حسين بن خالد، از علي بن موسي الرضا، از پدرش موسي بن جعفر، از پدرش جعفر بن محمد (ع) نقل كند كه حضرتش فرمود: خداوند تبارك و تعالي خانه پرگوشت و شخص گوشتي فربه را مورد بغض دارد، يكي از اصحاب آن حضرت گفت: اي رسول خدا ما گوشت را دوست داريم و خانه‌هاي مان از آن خالي نيست، اين سخن چگونه است؟ حضرتش (ص) فرمود: آن گونه كه تو پنداري، نيست، خانه پرگوشت سرايي است كه در آن با غيبت گوشت مردم خورده شود، و شخصِ گوشتيِ فربه آن است كه كبر ورزد و بزرگي فروشد و در راه رفتن غرور نمايد۱. منبع حديث ۱- عيون اخبار الرضا ۱/ ۳۱۴. فروتني متن حديث التواضع الكلينى عن عدّة من أصحابنا عن علىّ بن أسباط عن الحسن بن الجهم عن أبى الحسن الرضا عليه السلام قال: التواضع أن تعطى الناس ما تحبّ أن تعطاه. و فى حديث آخر قال: قلت: ما حدّ التواضع الّذى إذا فعله العبد كان متواضعاً؟ فقال عليه السلام: التواضع درجات: منها أن يعرف المرء قدر نفسه فينزلها منزلتها بقلب سليم، لايحبّ أن يأتى إلي أحد إلّا مثل ما يؤتي إليه، إن رأي سيّئة درأها بالحسنة، كاظم الغيظ، عافٍ عن الناس، و الله يحبّ المحسنين. فروتني كليني گويد: گروهي از اصحاب ما، از علي بن اسباط، از حسن بن جهم، از ابوالحسن الرضا (ع) نقل كنند كه حضرتش فرمود: فروتني آن است كه به مردم چيزي را عطا كني كه دوست داري به تو عطا شود. و در حديثي ديگر گويد: به ايشان گفتم: مرز تواضع كه چون بنده آن را انجام دهد، فروتن است، چيست؟ فرمود: فروتني درجاتي دارد از جمله آن كه شخص جايگاه خويش شناخته، با قلبي سليم خود را در آن جاي دهد، دوست ندارد نزد كسي رود مگر آن گونه كه نزد او آيند، اگر بدي بيند با نيكي پاسخ دهد، فرو برنده خشم و درگذرنده از مردم است، و خدا نيكوكاران را دوست دارد۱. منبع حديث ۱- اصول كافى ۲/ ۱۲۴. قناعت متن حديث القناعة الكلينى عن علىّ بن إبراهيم عن محمّد بن عيسي عن محمّد بن عرفة عن أبى الحسن الرضا عليه السلام قال: من لم يقنعه من الرزق إلّا الكثير، لم يكفه من العمل إلّا الكثير، و من كفاه من الرزق القليل فإنّه يكفيه من العمل القليل. قناعت كليني از علي بن ابراهيم، از محمد بن عيسي، از محمد بن عرفه، از ابوالحسن الرضا (ع) كه فرمود: هر كه جز به روزي زياد قانع نباشد، جز عمل بسيار او را كافي نباشد و هر كه روزي اندك او را بس باشد عمل اندك نيز او را كفايت نمايد ۱. منبع حديث ۱- اصول كافى ۲/ ۱۳۸. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۲. مبارزات حضرت رضا (علیه السلام) با فرقه صوفیه یکی از فرقه‌هایی که در جامعه اسلامی، در قرن اوّل هجری، توسط فردی به نام ابوهاشم کوفی پدید آمد، فرقه صوفیه بود که در پوشش زهد و دوری از دنیا، بدعت‌هایی را در دین ایجاد کردند و دارای افکار و اعمال ویژه ای بودند. اینان از همان نخست از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) منحرف بودند و ائمه (علیهم السلام) نیز به شدت به مبارزه با آن‌ها پرداخته و پیروان خود را از نزدیک شدن به ایشان برحذر داشته اند. از جمله حضرت رضا (علیه السلام) نیز شیعیان را از خطر این گروه آگاه کرد و فرمود: هیچ کس معتقد به صوفی گری نمی شود مگر برای فریب یا گمراهی یا حماقت و چه بسا برخی همه این امور را داشته باشند. [۱] و فرمود: هرکه صوفیه نزد او یاد شوند و با زبان و دلش آن‌ها را انکار نکند، از ما نیست و هرکه آن‌ها را انکار کند، گویا با کفار در مقابل رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) جهاد کرده است. [۲] روایات در مذمت این گروه منحرف از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) فراوان است و شیعه امامیه از زمان ائمه اطهار (علیهم السلام) پیوسته بر بطلان مذهب تصوّف اجماع داشته [۳] و بر ردّ ایشان کتاب‌ها نوشته است. و حضرت صادق (علیه السلام) صوفیه را دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) خواند و کسانی را که به آنان متمایل شوند محشور با ایشان شمرد و فرموده اند: به زودی گروهی که مدعی محبت ما هستند به صوفیه متمایل می‌شوند، خود را شبیه آن‌ها می‌کنند، به القاب آن‌ها نام می‌نهند و سخنان آن‌ها را توجیه می‌کنند، هرکه به آن‌ها متمایل شود از ما نیست و من از او بیزارم. [۱] و متأسفانه این فرقه ضالّه با سوء استفاده از شرایط معنوی جامعه و تسامح برخی مسئولان فرهنگی و سکوت برخی علما، بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، فعالیت خود را وسعت بخشیده است. وظیفه آحاد مردم به ویژه رهبران جامعه و علمای اعلام است که از این انحراف و بدعت بزرگ جلوگیری و به مسئولیت خویش در مورد حفظ امنیت مرزهای دین و عقیده مردم، عمل کنند و از تبلیغ رهبران آن‌ها و کتاب‌ها و سخنان آن‌ها بپرهیزند. چرا که در کشور امام زمان ---------- [۱]: الشیخ المفید به سند صحیح، در کتاب الرد علی اصحاب الحلاج ر. ک: الرساله الاثنا عشریه فی الردعلی الصوفیه، ص ۳۱. [۲]: -الرساله الاثنا عشریه فی الدر علی الصوفیه، ص ۳۲. [۳]: الرساله الاثنا عشریه فی الدر علی الصوفیه، ص ۴۴. [۱]: الرساله الاثنا عشریه فی الدر علی الصوفیه، ص ۳۲. عجل الله تعالی فرجه الشریف و با استفاده از انفال و اموال آن حضرت، به تبلیغ مخالفان ایشان پرداختن، سبب محرومیت از الطاف الهی و عنایات آن حضرت می‌شود. ۳. حضرت رضا (علیه السلام) و اهمیت امام از دیدگاه اهل بیت (علیهم السلام) از جمله اقدامات فرهنگی مهم حضرت رضا (علیه السلام) نشر عقیده شیعه در مورد امام و امامت می‌باشد، زیرا بسیاری از مخالفان در مورد امام، چنان عقاید سطحی دارند که مقام و جایگاه امام را، حتّی از انسان‌های معمولی پایین تر می‌آورند، و هیچ گناهی را مانع امامت یا اطاعت از او نمی دانند، لذا حضرت رضا (علیه السلام) به ترویج عقیده اهل بیت (علیهم السلام) در این باره همت گماشت. از امام رضا (علیهم السلام) مکرر در مورد لزوم امام در روی زمین پرسیده شد که حضرت فرمود: زمین خالی از امام نمی شود وگرنه اهل خود را فرو می‌برد و همچنین می‌فرمود: اگر یک چشم بر هم زدن زمین از حجت خالی باشد، اهل خود را فرو می‌برد. [۱] حضرت در مورد نشانه‌های امام فرمود: امام دارای علامت‌هایی است؛ این که داناترینِ مردم و بهترین داور و باتقواترین و بردبارترین و شجاع ترین و سخاوتمندترین و عابدترین مردم است، ختنه کرده متولد می‌شود و پاکیزه است، او از پشت سر می‌بیند آن گونه که از جلو می‌بیند... از مردم به مردم سزاوارتر و از پدران و مادرانشان به آن‌ها دلسوزتر است، تواضعش در مقابل خداوند عزّوجل از همه بیشتر و از همه نسبت به امر و نهی الهی کوشاتر است، دعایش مستجاب است به گونه ای که اگر بر صخره ای دعا کند، دو نیم شود.... [۲] ---------- [۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۱، ص ۲۱۲. [۲]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۱، ص ۱۶۹. در حدیث دیگری فرمود: امام به وسیله روح القدس تأیید می‌شود، میان او و خداوند ستونی است از نور که اعمال مردم را در آن می‌بیند و هر آن چه لازم دارد بر آن آگاه می‌شود، گاهی بازمی شود و می‌داند و گاهی بسته می‌شود و نمی داند... [۱] حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: ماییم حجت‌های خداوند در زمین او، و جانشینان او در میان بندگان او و امینان سرّ او؛ ماییم کلمه تقوا و دستگیره محکم، و ماییم گواهان خداوند و پرچم‌های او در میان مخلوقاتتش، به جهت ما خداوند آسمان‌ها و زمین را از نابودی نگه می‌دارد و به (جهت یا وسیله) ما باران می‌فرستد و رحمتش را منتشر می‌ک
ند، زمین هرگز از یک نفر از ما خالی نیست یا علنی و یا مخفی، اگر یک روز از حجت خدا خالی باشد ساکنان خود را به لرزه و اضطراب می‌اندازد، آن گونه که دریا اهل خود را می‌لرزاند. [۲] مهم تر از همه، سخنان مفصّلی است که حضرت رضا (علیه السلام) در مسجد جامع مرو، در اوایل ورود به آن جا وقتی خبر اختلاف مردم در مورد امامت به حضرت رسید بیان کرد. حضرت در ابتدا تبسمی نمود و فرمود: ای عبدالعزیز، این گروه نفهمیدند و با آرای خود فریب خوردند... سپس با بیان این که دین کامل است و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علی را پرچم هدایت قرار داد و دین کامل شد، فرمود: آیا این‌ها ارزش و جایگاه امامت را در امت می‌دانند تا حق انتخاب داشته باشند؟ جایگاه امامت برتر و شأنش بزرگ تر و جایگاهش رفیع تر و دسترسی به آن مشکل تر و عمقش بیشتر از آن است که مردم آن را با عقل خود بیابند یا به آرای خود به آن دسترسی یابند یا امامی را انتخاب کنند.... همانا امامت، جایگاه انبیا وَ اِرث اوصیاست، امامت، خلافت خدا و خلافت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ومقام امیرالمؤمنین و میراث حسن و حسین (علیه السلام) است، امامت، نظام دهنده امور مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است، امامت، پایه اسلام بالنده است... امام، چون خورشید فروزان است که با نور او عالم روشن می‌شود ولی او در افق است به گونه ای که دست و چشم به او نمی رسد... امام، آن همدم مهربان و برادر دلسوز و پدر مهربان و پناه مردم در سختی هاست، امام، امین خدا در میان مردم و حجت او بر بندگان و جانشین او در زمین است که مردم را به سوی خدا دعوت می‌کند و از حریم الهی دفاع می‌کند. امام از گناهان پاک و از عیوب به دور است، او به علم مخصوص شده است و از حلم علامت دارد، نظام دین و عزّت مسلمانان و خشم منافقان و نابودی کافران است. امام یکتای روزگار خویش است و هیچ کس و هیچ عالمی همتای او نیست، او بَدَل و مانند و نظیر ندارد... کیست که بتواند امام را بشناسد و انتخاب کند؟ هرگز، هرگز؛ عقل‌ها گمراه و فکرها سرگردان و درون‌ها حیران و چشم‌ها مانده و بزرگان، کوچک و حکما، متحیر و حلیمان، قاصر و خطیبان، درمانده و اندیشمندان، نادان و شاعران، وامانده و ادیبان، عاجز و سخنوران، ناتوان هستند از وصف یکی از شئون امام یا فضیلتی از فضایل او.... [۱] ---------- [۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۱، ص ۱۶۹. این حدیث و امثال آنمی فهماند که بر خلاف توهم برخی، علوم امام (علیه السلام) نه ذاتی است و نه نامحدود بلکه تابع مشیت الهی است. [۲]: بحار، ج ۲۳، ص ۳۵ از کمالالدین. آن چه در این حدیث شریف و احادیث گوناگون دیگر به این مضمون آمده است نشاناز تأثیر عمیق امام در تکوین عالم دارد و این که ثمره وجود امام (علیه السلام) منحصر در هدایت تشریعی نیست و از همین جا می‌توانبه فایده عظیم وجود حضرت حجت f در عصر غیبت پی برد. [۱]: عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج ۱، ص ۱۷۱. 📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
36.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کارگاه 4 💠 جلسه 4⃣ 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت کشور 👌 انتشار فایل آزاد و حلال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دوره مهم 2 🔰 شناسایی آسیب ها و نکات مورد غفلت در موضوع 🎬 جلسه 2️⃣ 🌀 پرداختن افراطی به موضوع و غفلت از معرفت به امام ( قسمت دوم ) 👈 مشاهده کلیپ با کیفیتهای بالاتر در آپارات 👈 اینجا 🎤 استاد احسان عبادی / از اساتید مهدویت و مدرس علوم حدیث و تاریخ 👌 نشر دوره با هر لینک و آدرسی جایز و حلال می باشد. 🔰سیاست همراه دیانت🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
.......: نبرد پل طلاييه ابوالفضل هادي ظهر جمعه بود، دومين روز عمليات خيبر. حوالي پل طلاييه صحنه‌هايي سرخ از ايثار و رشادت مردان عاشورايي را در ذهن خود ثبت مي‌كرد. شب قبل به دستور آقا مهدي باكري وارد منطقه شده بوديم؛ دو گردان از لشكر عاشورا و دو گردان هم از لشكر نجف اشرف. تا رسيدن نيروهاي لشكر ۲۷ حضرت رسول بايد با دشمن مي‌جنگيديم. مأموريت ما موفقيت آميز بود و توانسته بوديم به عمق مواضع دشمن نفوذ كنيم و در اطراف پل طلاييه موضع بگيريم. ساعت حوالي چهار بامداد روز شنبه، به فكر افتاديم كه با روشن شدن هوا، دشمن دست به پاتك خواهد زد، بايد چاره اي انديشيد. نتيجه صحبت‌هاي فرماندهان اين شد؛ نيروهاي لشكر نجف و گردان امام حسين (ع) لشكر عاشورا با عمليات غافلگيرانه پل طلاييه را نصرف كنند. يك گروهان از گردان علي اكبر هم با آنها برود و دو گروهان هم جاده منتهي به پل طلاييه را حفظ كنند. من جزو نيروهايي بودم كه در كنار ورمزياري [۳۴] مانديم تا جاده را حفظ كنيم و مانع محاصره بقيه نيروها شويم. زمين مسطح بود. شروع كرديم به كندن جان پناه براي خودمان تحركات زرهي دشمن را مي‌ديديم و سنگرهاي ما هم آسيب پذير بود. با اين حال درگيري‌هاي پراكنده اي با دشمن داشتيم. وقت نماز صبح شده بود. نماز را خوانديم و پس از نماز بود كه صداي مشهدي عبادي فرمانده گردان امام حسين (ع) از ميان خش خش گوشي بي سيم پيچيد: برادر ورمزياري! ما پل را تصرف كرديم. جاي مناسبي است براي پدافند. بهتره با نيروهات بيايي اينجا. تا هوا روشن نشده و دشمن پاتك نزده بيايين... ورمزياري نيروها را حركت داد. در حين حركت متوجه شديم كه جلوتر از ما دو گروه زرهي در دو طرف جاده با همديگر درگير هستند. يكديگر را محكم مي‌كوبيدند. مات و مبهوت نگاه مي‌كرديم به صحنه درگيري. دو تن از بچه‌ها را فرستادند براي كسب اطلاعات. بچه‌ها سريع برگشتند. گفتند هر دو طرف، نيروي دشمن هستند. به خيال اين كه طرف مقابل دشمن است بر سر همديگر آتش مي‌ريزند. اين وضعيت براي ما خوشحال كننده بود كه سرشان به خودشان گرم است؛ ولي گذشتن از ميان اين حجم آتش ممكن نبود، عبور از جاده يعني بردن دو گروهان به كام مرگ! مجبور بوديم از راه ميان بر برويم. راه ميانبر يعني عبور از كنار سنگرها، تانك‌ها و دوشكاهاي دشمن. يعني عبور از جلوي چشم [ صفحه ۸۳] عراقي‌ها كه هر لحظه منتظر ما بودند. ولي هيچ راهي غير از اين نبود. آرام آرام خزيديم توي دشت، مواظب صداي نفس كشيدن مان بوديم كه عراقي‌ها متوجه نشوند. اما با روشن شدن هوا، عراقي‌ها متوجه ما شدند. تيراندازي‌ها به طرف ما شروع شد و فشارها رفته رفته شدت گرفت و عراقي‌ها عرصه را بر ما تنگ كردند. ما هم مقاومت مي‌كرديم. عقربه‌هاي ساعت ده صبح را نشان مي‌داد كه با آقا مهدي باكري تماس بي سيمي برقرار شد. ورمزياري صحبت كرد وضعيت را برايش شرح داد. در آخر پرسيد: «آقا مهدي! حال تكليف چيه؟ چيكار كنيم؟ » آقا مهدي گفت: هنوز از نيروهاي حضرت رسول خبري نيست. از شما انتظار دارم حسين وار در مقابل يزيديان استقامت كنيد... حرف‌هاي آقا مهدي حجت را بر ما تمام كرده و تكليف معلوم شده بود. با اين پيام جان تازه اي گرفتيم. همه مي‌دانستيم كه اگر نيروهاي لشكر حضرت رسول نيايند، اميدي به بازگشت نيست. ولي هيچ كس به فكر بازگشت نبود. نه گلايه اي و نه خمي به ابروئي... تكليف اين بود حسين وار جنگيدن و حسين وار شهيد شدن. حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگ تر مي‌شد. نيروهاي عراقي انگار بو برده بودند كه ديگر براي ما نيروي كمكي نمي رسد جسارت شان بيشتر شده و به شكل سازمان يافته به ما هجوم مي‌آوردند. بچه‌ها هر چند دقيقه يكي مي‌افتاد؛ مجروح يا شهيد. زخمي‌ها تا حد امكان مداوا مي‌شدند. ورمزياري يك جا بند نمي شد و هر لحظه به نيروها سر و سامان مي‌داد. ايازي معاون ورمزياري رفت ايستاد پشت دوشكاي غنيمتي. وقتي آتش كرد نفسي تازه كرديم. ورمزياري نگران تلف شدن نيروهايش بود. ده- دوازده نفر با خودش برداشت رفتيم به شكار تانك‌ها و شكستن حلقه محاصره. بقيه را هم داخل كانال فرستاد. حاج مهدي روحاني گردان، ظفركش، مهري، كريم ظاهري، بنده و... گروه ده- دوازده نفري ورمزياري را تشكيل مي‌داديم. تانك‌هاي دشمن با تير مستقيم جاده را مي‌كوبيدند. سطح جاده بالاتر از سطح زمين بود. براي در امان ماندن از تيرهاي مستقيم تانك‌ها از كناره جاده نيم خيز مي‌دويديم. ظاهر شدن هلي كوپترهاي عراقي در آسمان منطقه اوضاع را خراب تر كرد و باران گلوله و تركش بود كه بر سرمان باريدن گرفت. https://eitaa.com/zandahlm1357