eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
713 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
131 ویدیو
1.5هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان صفحه‌ی ما در اینستاگرام: https://www.instagram.com/zane_rooz_mag/ ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته‌نامه زن روز
دستاورد کمتر از هیچ در دوران زندیه و افشار ارتباط و مذاکره ای با غرب صورت نگرفت در عوض قاجارها سنگ بنای اعتماد نادرست به غرب را بنیان گذاشتند. در دوران قاجاریه تحولات مهمی در روابط ایران و اروپا به ثبت رسید. در بین شاهان قجر ناصرالدین شاه علاقه وافری به نوسازی ایران با دانش غربی داشت و بسیار مایل بود تا با ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی با آلمان، از آن کشور به عنوان حائلی بین دو رقیب بزرگ، یعنی انگلستان و روسیه در ایران استفاده کند. دیدار او از آلمان، باعث انعقاد یک قرارداد بازرگانی و کشتیرانی بین دو کشور شد. این قرارداد که در ژوئن ۱۸۷۳ به امضای دوطرفه رسید، اولین پیمان رسمی میان ایران و آلمان محسوب می شود و مبنای مناسبات و روابط اقتصادی دو کشور در سال های بعد بود. تهران و پاریس، در زمان قاجار بیشتر دارای روابط فرهنگی بودند و معلمان فرانسوی، در دارالفنون به تدریس می پرداختند. دانشجویانی نیز به فرانسه اعزام شدند. همچنین، فرانسویان در ایران موفق به گرفتن امتیازهایی شدند که از آن میان، امتیاز انحصاری حفاری های باستان شناختی در سراسر ایران معروف به قرارداد مورگان در سال ۱۹۰۰ میلادی بود که به اکتشاف های مهم و بزرگی مانند لوح حمورابی منتهی شد. در نهایت هم در اثر اعتماد به غرب آخرین دولت قاجار سرش بی کلاه ماند و سردار سپه در کودتای دست ساخته دولت های غربی جای شاه جوان قاجار را گرفت و منجر به انقراض سلطنت احمدشاه و پایان عمر حکومت قاجار شد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
رفاقت با آلمانی ها، دشمنی با خودی ها هنگامی که قدرت های بزرگ جهانی درگیر جنگ بین الملل دوم شدند، رضاشاه به آلمان ها روی آورد و هرچند به نوعی اعلام سیاست بی طرفی کرد؛ اما در عمل جانب آلمان ها را گرفت. این عمل رضاشاه را برخی به عنوان چرخش به طرف آلمان تعبیر می کنند؛ اما این تمام ماجرا نبود. سرانجام پس از کش وقوس های فراوان و با وساطت جامعه ملل بود که دو طرف برای انعقاد قرارداد جدید پای میز مذاکره نشستند. وزرای ایرانی که از نحوه ی برخورد رضاشاه می ترسیدند تلاش کردند به مذاکرات وارد نشوند. کدمن از رضاشاه خواست خود ریاست مذاکرات را بپذیرد؛ مذاکراتی که در نهایت با کمی بالا و پایین شدن امتیازات میان دو طرف، منعقد شد. مدت امتیاز جدید شصت سال بود، مناطق مورد امتیاز از پانصد هزار مایل به صدهزار مایل کاهش پیدا کرد و عواید ایران به تلفیقی از مجموع تولید و شرکت در درصدی از منافع خالص تعیین می شد. ایران هیچ کنترلی بر محاسبه میزان سود شرکت نداشت و این به انصاف شرکت نفت ایران و انگلستان باز می گشت. نکته ی جالب این است که اگر ایران قرارداد دارسی را لغو نمی کرد امتیاز دارسی در سال ۱۹۶۱ میلادی به پایان می رسید و تمام اموال کمپانی به ایران تعلق می گرفت، اما با قرارداد جدید ایران خود را تا سال ۱۹۹۳ میلادی متعهد کرد. به گفته مصطفی علم نیاز شدید رضاشاه به پول و نگرانی عمیق او از حضور ناوگان جنگی انگلستان در خلیج فارس و به علاوه ماهیت انگلیسی او سبب شد که در نهایت با انعقاد این قرارداد موافقت کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
یکی برای دیگری در آلمان سالروز اتحاد آلمان شرقی و غربی است و به همین مناسبت سراسر آلمان تعطیله. معمولا هر کدوم از ایالات آلمان، تعطیلی های رسمی مخصوص خودش رو داره که با بقیه ایالات متفاوت هست. حتی شروع مدارس و همینطور تعطیلات تابستانی هم در همه ایالات یک زمان نیست. اما بعضی مناسبت ها مثل تولد حضرت مسیح یا سال نو یا همین روز اتحاد دو بخش آلمان در همه ی ایالت ها تعطیله. قبل از اتحاد ، پایتخت آلمان شرقی، «برلین» و پایتخت آلمان غربی شهر «بن» بوده است که پس از اتحاد، شهر «برلین» به عنوان پایتخت کل آلمان انتخاب شد. البته هنوز هم بعضی از ادارات مهم در شهر بن قرار دارد. قبل از اتحاد، آلمان غربی بسیار پیشرفته تر از بخش شرقی بوده و البته هنوز هم همین طوره. نکته ی جالب اینجاست که پس از اتحاد، مردم بخش غربی موظف شدند مالیات بیشتری از بخش شرقی بپردازند تا صرف توسعه و جبران عقب ماندگی صنعتی بخش شرقی شود. همیشه برام سؤال بود چرا مردم آلمان غربی رأی به اتحاد دادند تا با ایالات و شهرهایی متحد بشوند، که نه تنها توسعه یافته نیستن بلکه هزینه ی توسعه و پیشرفت شون رو هم مردم آلمان غربی باید بدن و وقتی از بعضی دوستان آلمانیم این سؤال رو پرسیدم جواب دادن چون با اتحاد کشور ما قوی تر می شه. و تا همین امروز همچنان آلمان غربی داره از آلمان شرقی حمایت مالی می کنه. در حال حاضر دیوار برلین رو در بخش هایی نگه داشتن و روی اون هنرمندهای مختلفی نقاشی کردن و شده یکی از جاذبه های توریستی برلین. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
❓دین و مذهب رسمی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ و آیا امکان تغییر آن در آینده وجود دارد؟ ❕طبق اصل ۱۲ قانون اساسی دین رسمی ایران، اسلام و مذهب شیعه جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
الهه‌ی مادر صدیقه شاهسون آفتاب بر پهنه دشت گسترده شده است و در حال نزدیک شدن به میانه ی آسمان است. دامنه تمام کوه های اطراف را باغات منظم بادام در خود کشیده است. درختانی با چترهای سبز گسترده که کم کم سردی هوای پاییز رخسارشان را به زردی می کشاند. تاچمن از روی مبل جلوی خانه باغ بلند می شود. به چشم خریدار باغ را می بیند. همه جای این آبادی برایش تازگی دارد. مناظر بکر و هوای دل انگیزی که در این سال ها نظیری اش را در هوای شرجی و پر رطوبت هند ندیده بود. درختان بلند سپیدار در حاشیه ی رود خانه زاینده رود چون سربازانی پا به کار صف کشیده اند و خانه هایی که بر دامنه کوه بلند پلکانی پشت سر هم سوار شدند... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم.‌‌.. 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 دوستان و هم‌وطنان عزیز، سلام! صبح زیبای چهارشنبه‌ی پاییزی‌تون به‌خیر و شادی.🌹🍂 «وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا ۖ لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ. و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت‌کننده‌ای! و (چنین کسی) هر گونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد؛ آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌اند که خود انجام داده‌اند؛ نوشابه‌ای از آب سوزان برای آنهاست؛ و عذاب دردناکی بخاطر اینکه کفر می‌ورزیدند (و آیات الهی را انکار) می‌کردند.» (سوره مبارکه انعام، آیه ۷۰) @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
گفتگویی صمیمانه با مادر شهید «سید مهدی جلادتی» سیده یاسمن رودباری 🔸در شروع کلام هر چه دل تنگتان می خواهد از آقا مهدی برایمان بگویید. 🔹مهدی ۲۴ ساله بود. در روز دوم ماه یازدهم به سوریه رفتند و قرار بود هشتم فروردین برگردند. مأموریت ایشان کمی عقب افتاد تا این که در روز شهادت مولی امیرالمؤمنین کنسولگری مورد حمله قرار گرفت و ایشان هم به شهادت رسیدند. 🔸شما چند فرزند دارید و آقا مهدی فرزند چندم شما هستند؟ 🔹من دو فرزند دارم. سیدمهدی و زهراسادات. بعد از ۱۲ سال خداوند مهدی را به من داد. همسرم قبل از این که خادم مسجد شود چله جمکران را برای فرزند دارشدن مان برداشته بود. یک بنده خدایی هم به ایشان (همسرم) پیشنهاد خادمی مسجد را داد. اولش من بسیار ناراحت شدم و گفتم نمی آیم. ولی بعد از مدتی گفتم: «من به این نیت می آیم که خداوند به ما بچه ای بدهد. همسرم هم قبول کردند. و ما رفتیم خادم مسجد شدیم. همسرم هم جمکرانش را هر هفته می رفت، تا این که بعد از یک سال خدا آقا مهدی را به ما داد. شب تولد آقا امام زمان به دنیا آمد و اسمش را هم گذاشتیم مهدی.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
🔸آیا راضی بودید سیدمهدی به سوریه برود؟ 🔹خودش خیلی اصرار می کرد که مأموریت سوریه را برود. البته مدیرانش تمایل داشتند که همین جا بماند، ولی خودش به من مدام می گفت: «مامان من قراره برم سوریه.» می گفتم: «مهدی اذیتم نکن.» بعد از مدتی می گفت: «مامان درست نشد.» راستش در دلم می گفتم الهی شکر که نشد. تا این که آخرین بار آمد و گفت: «مادر من پنج روز دیگر می روم.» گفتم: «مهدی چرا زودتر به من نگفتی؟» گفت: «هر بار که می گفتم رفتنم به مشکل می خورد؛ گذاشتم قطعی شود بعد به شما بگویم. می گفت: مامان جای من بسیار امن است و اصلاً نگران نباشید.» من واقعا نمی دانستم که مهدی در کنسول گری مانده است. فقط به من می گفت: «نگران نباش من خودم با شما تماس می گیرم، و شما نمی توانید با من در تماس باشید.» همان روزی که از تهران رفت در راه به پدرش گفت: «شاید تا دو روز نتوانم تماس بگیرم این را که شنیدم خیلی نگران شدم.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
تربیت، شبیه درختکاری است آیت الله حائری شیرازی تربیت مثل درختکاری است و کار پدر و مادر مثل باغبان است که به موقع آبش بدهند، به موقع کودَش را بدهند، به موقع شیارش را بزنند، نور را برایش تأمین کنند. نور و آب و هوا و اینها که تأمین شد، گل کردن با خود درخت است؛ دیگر باغبان گل را به درخت نمی‌چسباند. درخت خودش باید گل کند. بسیاری خیال می‌کنند بچه‌ها را باید گُلاند! هیچ انسانی نمی‌تواند کاری کند که دیگری گل کند؛ تو آبش را بده، نورش را بده، هوایش را بده، گل کردنش با خودش است. بعضی‌ها وقتی می‌بینند درخت‌شان گل کرد، حوصله ندارند و هی می‌خواهند گل باز شود. آقا! تو دستش نزن، خوب نمی‌شود. هر گلی که مردم دستش زدند، برگش پاره شد. دستکاری‌اش نکن؛ خودش باید باز شود. عقل بچه هم مثل گل است؛ به بچه نان حلال بده و احترام بگذار، عقلش گل می‌کند. به درخت آب می‌دهند، به انسان احترام؛ به درخت کود می‌دهند، به انسان نصیحت می‌کنند؛ به درخت نور می‌دهند، به انسان آزادی و احترام و محبت. محیط ترس و وحشت برای بچه، مثل محیط تاریک برای درخت است. درخت در محیط تاریک خفه می‌شود و بچه هم در محیط ترس و ارعاب و وحشت، روحش پژمرده می‌شود. به هر جهت به بچه محبت کنید، احترام کنید، مقداری آزادی بدهید، مقداری مسئولیت بدهید، مقداری آگاهی بدهید؛ اگر انسان این کارها را در مورد اولاد بکند، دیگر اولاد ان‌شاءالله خودش خوب می‌شود، مخصوصاً اگر نانش حلال باشد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چی فکر می‌کرد... چی شد... بسیاری از برانداران و حتی مردم عادی با تصورات فانتزی راهی اروپا و غرب شدند و دیر فهمیدند که مقابلشان سرابی بیش نیست... @zane_ruz
خواص چغندر چغندر برای سلامت کلی مفید است؛ چه آن را بنوشید و چه بخورید زیرا هر دو سرشار از نیترات و مواد مغذی هستند، با این حال با خوردن خود چغندر فیبر بیشتری به دست می آورید. نصف فنجان چغندر فقط ۰/۱۵ گرم چربی دارد، در حالی که میزان فیبر آن ۱/۷ گرم است. چغندر غنی از ویتامین کا، آ، سی و چندین ویتامین ب از جمله فولات (ب۹) است. مواد مغذی موجود در چغندر به سلامت استخوان ها، تشکیل گلبول های قرمز خون، رشد سلول های سالم و بهبود جریان خون به مغز کمک می کند. خواص ضدالتهابی آن هم در کاهش خطر ابتلا به برخی از بیماری های مزمن نقش دارد. متخصصان می گویند که رژیم غذایی سرشار از سبزیجات و میوه ها می تواند فشار خون را کنترل کند و خطر بیماری قلبی و سکته را کاهش دهد. یک رژیم غذایی حاوی انواع سبزیجات و میوه ها در رنگ های متنوع بهترین راه دریافت مواد مغذی مورد نیاز بدن است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
🔸لحظه ی خداحافظی سیدمهدی را به یاد دارید؟ 🔹شبی که عازم بود، بانی یک هیئتی شد. ارادت عجیبی به حضرت زینب سلام الله علیها داشت و آن شب هم شب شهادت خانم بود. من گفتم: «مهدی جان شما این همه کار داری چه وقت هیئت رفتن است؟» گفت: «مامان شما کارهای من را انجام بدید ساک من را آماده کنید.» گفتم: «آخر من نمی دانم چه چیزهایی برایت کنار بگذارم.» گفت: «شما لباس های من را کنار بگذارید، خودم جمع آوری می کنم، ولی من هر طور است باید در هیئت حضور داشته باشم. من هم همین کار را کردم. صبح با مهدی تماس گرفتند که آماده باشید. می‌آیند دنبال تان. بدوبدو کارهایش را کرد. مدام گوشی مهدی زنگ می خورد. متوجه شدم که به ایشان گفته بودند نمی توانیم به دنبال شما بیاییم. تا اینکه خودش با پدرش تماس گرفت و گفت: «لطفا شما من را به فرودگاه ببرید.» خیلی ذوق و شوق داشت و می گفت: «من در این رفتنم برگشت نمی بینم. انگار بهش الهام شده بود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
🔸برای آرام شدن درد فراق چه می کنید؟ 🔹این روزها برای طاقت آوردن درد دوری اش فقط از خودش کمک می خواهم می گویم: «مهدی، من نمی توانم نبودنت را تحمل کنم خودت به دلم آرامش بده.» در یک مصاحبه ای که همان سوریه انجام داده بود گفته بود: «من برنمی گردم، فقط نگران مادرم هستم که چطور این فراق را می خواهد تحمل کند؟» 🔸می گویند که خدا بعد از مقام صبر مقام رضا به انسان می دهد؛ آیا شما به این حد رسیده اید که بگویید خدایا راضی ام به رضای تو؟ 🔹بله من درسته که یک وقت هایی خیلی گریه می کنم ولی بعدش می گویم: «خدایا من راضی ام. من مادرم، اگر گریه می کنم از احساسات مادر بودنم است. حتی یک زمانی موتور خریده بود اما من راضی به سوار شدنش نبودم که نکند اتفاقی برایش بیفتد. انقدر من در مورد آقا مهدی حساس بودم که از زهر گزندی دور باشد. مطمئنم الان خدا صبرش را بهم داده است.» 🔸وقتی پیکر شهیدتان را دیدید چه کردید؟ 🔹وقتی بالای سرش رفتم خیلی باهاش صحبت کردم. اصلاً متوجه حضور جمعیت و فیلم بردارها نشده بودم. فقط به فکر این بودم که مهدی ام را ببینم. دست به صورت سردش کشیدم و دردودل کردم. الان مدام به خودم می گویم: «چطور دلم راضی شد که بفرستمش؟» بهش می گفتم یک روز دیر کنی میایم دنبالت و او می خندید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
وظایف خواجگان حرمسرا حرمسرا یکی از بخش های مهم کاخ های پادشاهان ایرانی بود که به زنان درباری اختصاص داشت. حرمسرا به وسیله ی افراد مختلفی اداره می شد. در «سفرنامه ی سانسون» درباره ی وظایف خواجگان حرمسرا آمده است: «خزانه سلطنتی به يك خواجه حرم سرا سپرده می شود، صندوق خانه شاه و تمام اشیاء قیمتی و نادری که به شاه تقدیم می شود نیز در دست يك خواجه حرم سراست، دلیل اینکه محافظت اشیاء قیمتی را به خواجگان حرمسرا می سپارند اینست که این خواجگان از همه جهت مورد اعتمادند. آن ها را در وقتی که کودکی خردسال می باشند از هند خریداری می کنند بنابراین آن ها نه پدران و نه مادران خود را می شناسند و نه می دانند که کشورشان کجاست نه خانواده ای دارند که به فکر آن باشند و نه فرزندانی که به تربیت آنان همت گمارند و نه در مورد زنان حرم می توانند مورد سوءظن قرار گیرند و نه نفعی دارند که از خزانه برای خود چیزی بردارند. به همین مناسبت پرمنفعت ترین مقامات دولتی را به آن ها می سپارند. علاوه بر این شاه وارث آن هاست یعنی اگر تصادفا ًیکی از خواجگان حرم در دوره ی زندگی به جمع مال بپردازد بالاخره اموال او به خزانه شاه داخل می شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
معرفی کتاب «جنون خدایان» نوشته‌ی امیر خداوردی زهرا افخمی نیا بیماری روانی همه گیری در آذربایجان شایع می شود، که فرد بیمار، ادراکات فرد واقعی دیگری را در ذهنش تجربه می کند. چون اولین بیمار، سلین نام دارد، بیماری را مرض سلین می نامند. در این میان دکتر خالد بیات موسسه ای تأسیس می کند که بر اساس آن بیماری های ذهنی و روانی اشخاص را بهبود می‌دهد. او برای رسیدن به خوشبختی، یک سبک زندگی ارائه می دهد، اما بیشتر به ترویج خرافات می پردازد. سلین تصمیم می‌گیرد که از دکتر خالد و موسسه‌اش شکایت کند... امیر خداوردی، زمانه ی اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان را دستمایه ی داستان قرار داده و جهان داستانی خود را خلق کرده است. نویسنده به شکلی غیر مستقیم و نامحسوس به چگونگی نفوذ باورهای خرافه در عقاید مذهبی مردم اشاره می کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
ایده ی اولیه ی کتاب، جذاب و بدیع است اما داستان کند و آهسته پیش می رود و بیشتر به کشمکش های ذهنی و درونی شخصیت ها می پردازد. نیمه ی دوم داستان که راوی عوض شده و ما از ذهن سلین وارد ذهن افراد دیگر مانند الچین می شویم، بر جذابیت کار افزوده می شود. دیالوگ ها و فضاسازی های اثر، نشان دهنده ی توانمندی نویسنده در استفاده درست از کلمات‌اند. فلسفه‌بافی‌های شخصیت ها، جالب و چالش برانگیز هستند اما گاهی زیاد تکرار می شوند یا طولانی می شوند و خستگی ایجاد می کنند. از نکات قوت داستان، ویژگی های کوچک و ظریفی هستند که شخصیت ها را منحصربه فرد می کنند. مانند مگسی که همیشه اطراف آقای «بو» می چرخد. همچنین نام کتاب و نام گذاری شخصیت ها هوشمندانه و مؤثر بوده است. این رمان تألیفی نسبتا حجیم، برای دوست داران ادبیات داستانی و خوانندگان رمان، گونه جدیدی از داستان را ارائه می‌دهد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
یگانه مرد شاهنامه معصومه تاوان مقابل ابرمردی نشسته ام با یال و کوپال، مردی اسطور ای که قهرمان جنگ و رزم های کودکی هایمان بود و داستان رشادت هایش باورنکردنی بود مردی با گرز و کمان و کلاه خود رستم افسانه ای قصه های شاهنامه پهلوان دلیر فردوسی و صاحب بی مثال رخش. با بر و بازویی باورنکردنی و درفش کاویانی. چهره ای سخت و محکم داشت و هیکلی تنومند. آب دهانم را قورت می دهم و شروع می کنم. ـ خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید. صدایش را صاف می کند و دستی به ریش هایش می کشد. ـ به نام یزدان پاک که خرد را رهنمود بشریت آفرید بنده رستم تهمتن یل سیستان. ـ بیشتر از خودتان برایمان بگویید از تبارتان از شجره ی پر و پیمان و پر افتخارتان. ـ پسر زال دستان و نوه ی سام نریمان هستم مادرم رودابه و پدربزرگ مادری ام مهراب کابلی است... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خداوند توبه‌پذیر... 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 سلام و صبح‌به‌خیر عرض می‌کنیم خدمت همه اعضای محترم کانال زن روز! یکی‌مانده به آخرین روز هفته‌‌تون پرخیروبرکت ان شاالله🌻🌱 «قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا وَنُرَدُّ عَلَىٰ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَى الْهُدَى ائْتِنَا ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۖ وَأُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ. بگو: «آیا غیر از خدا، چیزی را بخوانیم (و عبادت کنیم) که نه سودی به حال ما دارد، نه زیانی؛ و (به این ترتیب،) به عقب برگردیم بعد از آنکه خداوند ما را هدایت کرده است؟! همانند کسی که بر اثر وسوسه‌های شیطان، در روی زمین راه را گم کرده، و سرگردان مانده است؛ در حالی که یارانی هم دارد که او را به هدایت دعوت می‌کنند (و می‌گویند:) به سوی ما بیا!» بگو: «تنها هدایت خداوند، هدایت است؛ و ما دستور داریم که تسلیم پروردگار عالمیان باشیم.» (سوره مبارکه انعام، آیه ۷۱) @zane_ruz