#یار_مهربان
معرفی کتاب «حمله به ناو آمریکایی»
«حمله به ناو آمریکایی»؛ روایتی داستانی از خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین جلالی نماینده فعلی مردم شریف رفسنجان و انار در مجلس شورای اسلامی به قلم «رضا کشمیری» منتشر شد. این اثر گوشه ای از حوادث ابتدایی جنگ هشت ساله را در بندر چابهار روایت می کند؛ روایتی گاه طنزآمیز، گاه جدی و شگفت انگیز! روایتی کوتاه، از نقش بسیار مهم و راهبردی سردار شهید حمید قلنبر در کنترل و مدیریت طوايف مختلف اشرار و راهزن ها. این کتاب روایتی داستانی از خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین جلالی نماینده فعلی مردم شریف رفسنجان و انار در مجلس شورای اسلامی است که با شروع جنگ به همراه تعدادی از بسیجیان رفسنجان داوطلبانه به بندر چابهار اعزام می شوند. تعدادی از سرفصل های کتاب عبارتند از: درخت عجیب، حلبی های طلایی، اولین ناکامی، حمله به ناو کیتی هاوس، طعم خر مرده!، اسارت و اعجاز اشک.
✨شناسنامه کتاب:
«حمله به ناو آمریکایی»؛ روایتی داستانی از خاطرات حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسین جلالی در قطع رقعی و ۱۰۴ صفحه و به قلم «رضا کشمیری» توسط انتشارات ملک اعظم منتشر شد. علاقمندان جهت تهیه کتاب «حمله به ناو آمریکایی» می توانند از طریق سایت ir.manvaketab یا ارسال نام کتاب به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه کنند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ینگه_دنیا
رسم کارت پستال
یکی از تجارب جالب در هلند مواجهه با کارت پستال های فراوان در عموم فروشگاه هاست. باوجود تمام امکانات تکنولوژی، هلندی ها هنوز خیلی از کارت پستال استفاده می کنند. حتی مغازه هایی هست که فقط کارت پستال می فروشند... برای تبریک تولد، برای تبریک سال نو، تولد نوزاد، برای دعوت به تولد و...
سنت جالبی که دارند این است که اگر به شهری سفر کنند از همان شهر یا کشور معرفی نمادهای آن شهر را می خرند و از همانجا برای دوست یا خانواده کارت پستال خود ارسال می کنند که این به معنای این است که من اینجا به یادت بودم. یعنی اینطور نیست که کارت پستال را بخرند و وقتی برگشتند به دوست یا خانواده خود هدیه دهند و نکته مهم این است که از همانجا باید پست کنند. الان هم به خاطر وضعیت سختگیرانه کرونایی، اجازه ورود به مغازه ها نیست... فقط میشه سفارش داد و جلو در کارت بانکی کشید و کارت را تحویل گرفت!
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#مجازیست
معرفی بازی «گاراج»
در گاراج بزرگ شهر حراج شروع شده؛ اینجا هر وسیله نقلیه ای رو می توانید بخرید و بفروشید؛ پس بهترین ها رو با کم ترین قیمت در حراج بخرید، اما بازیکنان رقیب رو مجبور کنید پول بیشتری برای خرید خرج کنند. بازی رومیزی گاراج در مورد خریدوفروش وسایل نقلیه است. بر پایـــه بازی محبوب و معـروف Sale For با حفـــظ و رعایـــت قانون کپی رایت توسط گروه بازی سازی بابـُــرکا بازطراحی و ساخته شده است. گاراج یك بازی کارتی، فكری و دورهمی ۳ تا ۶ نفره است كه برای سن بالای ۹ سال طراحی شده است و انجام آن حدود ۳۰ دقیقه زمان می برد. بازی در دوفاز خریدوفروش انجام می شود. در فاز خرید یا مزایده، به تعداد بازیکنان کارت ماشین رو می شود که هرکدام دارای ارزش مشخصی هستند که با عدد روی آن ها ثبت شده است. هر بازیکن می تواند یا پیشنهاد قیمت بالاتری نسبت به اولین پیشنهاد مطرح کند یا از مزایده بیرون برود. این فاز تا جایی ادامه پیدا می کند که دیگر کارتی برای خریدن وجود نداشته باشد و بلافاصله مرحله بعد بازی شروع می شود. در فاز دوم باید خودروهایی که دراختیار داریم را بفروشیم. باز هم در این مرحله به تعداد بازیکنان کارت رو می شود، ولی این بار کارت های چک که ارزش های متفاوتی دارند. هرکس یک خودرو را به صورت مخفیانه برای فروش قرار می دهد و سپس به صورت هم زمان این کارت ها رو می شوند. کارتی که بالاترین عدد را داشته باشد، ارزشمندترین چک را برای خودش می کند و باقی کارت ها هم طبق همین فرمول عمل می کنند. در آخر کسی که بیشترین میزان پول و چک را در اختیار داشته باشد برنده بازی است. سرعت روند بازی بسیار سریع است. ضرب آهنگ بالای بازی، تصمیم گیری های سریع و حس دودلی مدام از عواملی هستند که گاراج را به یک عنوان لذت بخش تبدیل می کنند. گاراج از آن دست بازی هایی است که وقتی به پایان می رسد تقریبا همه بازیکنان از وقتی که برای آن گذاشتند خرسندند و همه از این تجربه نه چندان طولانی راضی هستند. این بازی در کنار آموزش معامله صحیح، به تقویت تصمیم گیری و ریسک پذیری کمک می کند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#بر_سر_دوراهی
نا بی نا
مریم ابراهیمی شهرآباد
اوایل ازدواج گفته بود من چهار تا بچه می خواهم دو پسر و دو دختر. اسم هایشان را هم انتخاب کرده بود اما نمی دانست سرنوشت چیز دیگری برایمان رقم می زند. نه سال طول کشید تا هانی به دنیا بیاید. بعد از کلی نذر و نیاز و دوا و درمان کردن. آن قدر مرکز ناباروری رفته بودیم که از نگهبان جلوی در تا کادر درمان همه ما را می شناختند. اولین بارداری دو سال قبل از تولد هانی بود که به سه ماه نرسیده سقط شد. چقدر گریه کردیم، هم من هم محسن، برای بچه ای که ندیده بودیم و نه در آغوشش گرفته بودیم. بارها می خواستم ناامید شوم و برچسب نازا بودن به خودم بزنم اما کور سوی امیدی دلم را قرص می کرد «در ناامیدی بسی امید است» تا اینکه در کمال ناباوری و با نذر و نیازها، هانی را باردار شدم...
در از شما دعوت میکنیم قسمتی دیگر از مجموعه «بر سر دوراهی» را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خداوند پذیرنده توبهها...
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃
💐سلام! صبح پنجشنبهتون بهخیر و شادی. روزتون معطر به نام و یاد خداوند مهربان💐
حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «مهدى امت من کسى است که هنگام پر شدن زمین از بیداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل خواهد کرد.» (کتاب سلیم بن قیس هلالی ج ۲، ص ۹۱۰)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نمای_نزدیک
دشمنتراشانِ دیندار!
فائقه بزاز
ویدئویی در یکی از شبکههای اجتماعی نظرم را جلب کرد. زیرش نوشته شده بود:«آره! تو خیلی مردی!» تو این ویدئو که توسط دوربینهای مداربسته یک مغازه گرفته شده بود ، نشان می داد خانمی که روسریاش افتاده، درحال عبور از کنار آقایی است. مرد بهش تذکر میدهد حجابت رو بگذار! خانم لجاجت میکند و اقا او را هل میدهد. خانم بهسمت مرد یورش میآورد و همینطور بهزدن یکدیگر ادامه میدهند! اینکه دفاع غلط از احکام دین خودش سبب دشمنتراشی میشود همینجاست. اینکه امر به معروف ظرافتهای خودش را دارد و درصورت نداشتن مهارت و کنترل خشم بیشتر سبب دامنزدن به بیپروایی عناد و لجاجت میشود. در یکی از آثار شهید مطهری در مصادیق این قشر از مردم آمده است: «عدهای بیدین هستند وگروهی از دینداران بیدین شده هستند، و گروه سوم دیندارانی ظاهری هستند که خیلی بیدین و درندهاند! افرادى كه به دين مىگروند و سپس بيرون مىروند از افرادى كه از اول گرايش پيدا نكردهاند خشنتر و ضدانسان ترند! اما خطرناكتر از اين طبقه، متدينان منحرف شده و كجسليقه خشكهمقدساند. اين طبقه علاوه بر اينكه عواطف انسانىشان تحتالشعاع عاطفه دينى قرار گرفته و از تأثير مستقل افتاده، نيروى دين به حكم اينكه منحرف شده اثر خود را نمىبخشد و ازآنطرف چون زايل نشده و بهصورت انحرافى كار مىكند به همان قدرت كه مقتضاى نيروى دين است فعال است. اينها ديگر از هر سَبُع خطرناکتر و وحشتناکترند. تاريخ نشان مىدهد كه بىرحمانهترين جنگها، كشتارها، زجر و شكنجهها بهوسيله خشكهمقدسان صورت گرفته است. بزرگترين نمكنشناسىها را اينها انجام مىدهند زيرا؛ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً. جنگهاى صليبى، جنگهاى خوارج، حتى فاجعه كربلا ساخته دست اين طبقه است.» البته خطاب دیگری هم دارم. اینکه میگویند حجاب مصونیتی امن برای خانمهاست مصداقش همینجاست. حجاب علاوه بر اینکه دستدرازی افراد بیماردل و سوءاستفادهکنندگان را ناکام میگذارد در این سر ماجرا هم برای زنان امنیت و آرامش میآورد و حساسیتها را کم میکند. بارها دیدهام دخترکان شلحجابی که با اضطراب و نگاه زیرچشمی از کنار خانمهای محجبه یا آقایان سنوسالدار با ظاهرمذهبی میگذرند و انگار نگرانند مبادا موردسوال این تیپ افراد قرار بگیرند.
واقعا رعایت قانون و تحمل چندگرم شال یا روسری راحتتر است یا تحمل مژهمصنوعی و ناخنهای کاشتهشده و سنگینی نگاه افراد؟
*استاد مرتضی مطهری، مجموعه آثار
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
چکار کنیم که شیرینی و لذت نماز برای ما به وجود بیاید و بماند؟ (۲)
حالا اگر کسي قبل از نماز مراقبتهاي خودش را داشته باشد، در مسير بندگي خدا قدم بگذارد، سعي بکند انس خود را با خدا حفظ بکند يعني در واقع احتياج به زيرسازي دارد. در دعاي ابوحمزه امامسجاد (ع) دارد که اگر قبل از نماز خوبي داشته باشم نماز خوبي دارم و اگر قبل از نمازم را خراب کردم، نماز را هم خراب ميکنم. حساب تفضلات الهي چيز ديگري است. اگر ميخواهيم نماز خوبي داشته باشيم قبل از نماز حواسمان باشد. حفظکردن آداب ظاهري نماز خيلي کمک ميکند در اينکه انسان لذت ببرد. يکي از همان چيزها، اولوقتبودن است. امامرضا (ع) در جلسهي مأمون مناظرهاي داشتند. عمران صابي که صابئي مذهب بود با امام بحث ميکرد و هنگام اذان، امام بلند شد. او گفت: ممکن است من مسلمان بشوم ولي ايشان گفتند: وقت نماز است و نماز خواندند. در آخر او هم مسلمان شد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#کدبانوگری
سس پنیر
👩🍳مواد لازم:
کره: ۶۰ گرم
آرد: ۳۰ گرم
شیر کامل: ۴۸۰ میلی لیتر (۲ پیمانه)
پنیر چدار رنده شده: ۲ پیمانه
سس تند: ۲ قاشق غذاخوری
فلفل تند: ۱ قاشق چای خوری
نمک و فلفل: به میزان لازم
👩🍳طرز تهیه:
کره را داخل قابلمه ای کوچک بریزید و روی حرارت متوسط شعله گاز قرار دهید تا آرام آرام ذوب شود. آرد را الک کنید. سپس آن را کم کم به کره اضافه کنید و مرتب و به سرعت هم بزنید تا خمیر غلیظی به دستآید.۲ دقیقه بعد از اضافه کردن آرد، شیر را کم کم به خمیر اضافه کنید و مرتب هم بزنید تا همه مواد با هم به خوبی ترکیب شوند. مخلوط را به مدت ۵ دقیقه خوب هم بزنید تا مایع غلیظ و یکدستی به دست آید. حالا پنیر رنده شده را به مخلوط اضافه کنید و مرتب هم بزنید تا کاملا ذوب شود. سس و فلفل تند را به مواد اضافه کنید. داخل سس نمک و فلفل بریزید تا مزه دار شود. سس پنیری آماده است. آن را گرم و میل کنید.
✨نکته:
🧀در صورت تمایل می توانید کمی از سبزیجات معطر داخل این سس استفاده کنید.
🧀آویشن و رزماری می تواند طعم سس پنیر را فوق العاده کند.
🧀پس از خنک شدن سس غلیظ و سفت خواهد شد. می توانید باقی مانده آن را داخل ظرف دربسته بریزید و در یخچال نگهداری کنید.
🧀قبل از مصرف مجدد سس پنیر، آن را روی شعله ملایم گاز یا داخل مایکروفر گرم کنید.
🧀حتما پنیر چدار را قبل از اضافه کردن به سس رنده کنید تا راحت تر و سریع تر داخل قابلمه آب شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#عطارباشی
فواید گلاب برای پوست
گلاب یک اسپری عالی و طبیعی برای پوست محسوب می شود. از گلاب به عنوان یک تونر طبیعی پوست استفاده کنید. با این اقدام می توان از ایجاد هرگونه چین و چروک پیشگیری کرد زیرا گلاب از پیری پوست جلوگیری کرده، باعث سفت شدن منافذ پوست و در نتیجه افزایش درخشش فوق العاده آن می شود. تحقیقات نشان داده که آروماتراپی می تواند اثرات فوق العاده مثبتی در کمک به کاهش استرس، اضطراب داشته، حتی تأثیر زیادی در حس مثبت نگری ما نیز داشته باشد همچنین استشمام بوی گلاب موقع خواب اثرات بسیار خوبی در بهبود خواب افراد می تواند داشته باشد اما باید توجه داشت که گلاب به ابروها و مژه ها مالیده نشود چرا که موجب سفیدی ابروها و مژه ها می شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#زیرگذرتاریخ
راه آهن را رضا خان به ارمغان آورد!
آیا می دانستید که انگلیسی ها قبل از رضاپالان پیشنهاد راه آهن سراسری را به احمدشاه قاجار داده اند و او قبول نکرده است؟ به نقل از فارس پلاس، پس از آن که راه آهن عراق از بغداد تا مرز ایران به پایان رسید، انگلیسی ها خیلی سعی کردند که این رشته راه آهن را تا تهران ادامه و از آنجا به بندرگز دریای خزر برسانند. انگلیسی هابرای مفتوح ساختن باب مذاکره در اطراف ساختمان و کشیدن این راه آهن به وسائل مختلفه متشبث و از هر طرف مشغول اقدام شدند. از جمله به وسیله شاهزاده نصرت السلطنه (عموی سلطان احمدشاه و همدرس و همبازی او) با احمدشاه وارد مذاکره شدند که شاه هم درجه اول با این پیشنهاد موافقت کامل نمود که با کمک های مؤثر خود در راه نیل به این مقصود اقدام نماید تا با وامی که انگلیسی ها به ایران خواهند داد این راه آهن ساخته شود. پس از آن که این پیشنهاد به سمع سلطان احمدشاه قاجار رسید و از وی چگونگی تقاضای انگلیسی ها مستحضر گردید در پاسخ گفت: راه آهنی که به صلاح و صرفه ایران است، راه آهنی است که از دزداب (زاهدان) شروع بشود و مسیر آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاهان متصل بشود. یعنی از شرق به غرب ایران چنان که از زمان داریوش هم راه تجارت هندوستان با آسیا و سواحل مدیترانه همین راه بوده است و این راه برای ملت ایران نهایت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت. به عقیده من اگر دولت ایران بخواهد روزی برای ایجاد راه آهن اصلی قدم بردارد، همین خط است. و من با کمال میل حاضرم با کشیدن این راه آهن موافقت نمایم زیرا از لحاظ ترانزیت به ایران کمک می کند. ولی راه آهن عراق و «قری تو» به بحر خزر فقط جنبه نظامی و سوق الجیشی دارد و من نمی توانم پول ملت را گرفته و یا از کشور های خارج وام گرفته صرف راه آهنی که فقط جنبه نظامی دارد بنمایم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ینگه_دنیا
حباب سرمایه گذاری
قوانین ترکیه در قبال مهاجران تبعیض آمیزه. خیلی از مردم ترکیه بیکارند و اخذ اقامت، هیچ تضمین شغلی برای ایرانی ها ندارد. درچندسال اخیر تبلیغات زیادی برای سرمایه گذاری تو ترکیه انجام شده و برخی ایرانی ها اونجا ملک خریده اند. از طرفی ترکیه شاهد کاهش تاریخی ارزش لیر است. هم زمانی افزایش تبلیغات و بحران ارزی، این شائبه را تقویت کرده که ترکیه برای جذب سرمایه همسایگان نقشه ها دارد. درحالی که ترکیه بیش از گذشته برای سرمایه گذاری نامطمئن است. شنیده ها حاکی از آن است که مهاجران در ترکیه حق فروش ملک خود را تا ۳سال ندارند، وگرنه مجوز اقامتشان باطل می شود. خانه های مهاجران نصف قیمت خریداری می شود. ترکیه ۴۵۰میلیارد دلار بدهی دارد و سررسید بازپرداخت ۲۲۰میلیارد دلار آن فرارسیده و این کشور را با چالش های جدی روبر و کرده.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان_هفته
آمیز قلمدون (خانم!)
کاه منیر داستانپور
به دهان سکینه خانم که یک بند می جنبد و می خواهد حال تمام ایل و تبارم را یکجا بپرسد، نگاه می کنم. انقدر خسته ام که نصف حرف هایش را نمی شنوم و فقط سرم را مثل بز اخفش برایش تکان می دهم. یکی در میان هم خیلی ممنون، زنده باشید و یا ان شاء اللهی نثارش می کنم که دستم را نخواند و متوجه نشود چیزی از حرف هایش سر در نیاورده ام. دست آخر انگار شستش خبردار می شود که دهانی برایم کج می کند و در جوابم یک خدا به دور می گوید.
ـ وااااا، دخترم دخترای قدیم! چه بی چشم و رو!
هاج و واج با دهان باز به رفتنش نگاه می کنم و به این می اندیشم که چه پرسیده و چه جوابی تحویلش دادم که این طور برخورد کرد و رفت. بعد سعی می کنم فیلم حرف هایش را به صورت حرکت آهسته در مغزم به عقب برگردانم تا شاید ماجرا دستگیرم شود...
دوباره پنجشنبه شد و ما با قسمتی تازه از مجموعه شیرین و جذاب آمیز قلمدون در خدمت شما هستیم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد...
🌼اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌼
اعضای محترم کانال زن روز، سلام!✋🌹
🍃صبح زیبای زمستانیتون بهخیر و شادی. آرزو میکنیم هفتهای پر تلاش و با برکت در پیش داشته باشید🍃
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم میفرمایند: «اگر مى توانید هر روز را نوروز کنید؛ یعنى در راه خدا به یکدیگر هدیه بدهید و با هم پیوند داشته باشید.» (دعائم الإسلام ج ۲، ص ۳۲۶، ح ۱۲۳۱)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#نگاه_نو
دو کودک، دو سرنوشت
نیلوفر حاج قاضی
اواسط مرداد ۱۴۰۰ بود که دولت افغانستان سقوط کرد و با هجوم مردم از ترس طالبان به فرودگاه کابل اتفاقات تلخی رقم خورد. اگرچه که هواپیماهای آمریکایی آماده بودند تا مردم هجوم آورده به فرودگاه کابل را با هر خفتی به آمریکا انتقال دهند اما انتقال مردم افغانستان توسط نیروهای آمریکایی به خارج از مرزهای این کشور ژست های به ظاهر بشر دوستانه برای سرپوش گذاشتن روی سا ل ها قتل و غارت و جنایت در این کشور بود. تنها مدت کوتاهی لازم بود تا پرده ها کنار روند و تصاویر مردمی که بلاتکلیف و در شرایط بسیار سخت در کمپ های مهاجرین افغانستانی روز را شب می کردند دست به دست شوند. در «نگاه نو» این هفته میخواهیم به موشکافی ماجرای برخورد متفاوت آمریکاییها با دو کودک افغانستانی «لیا» و «سهیل» بپردازیم. در بخشی از این یادداشت میخوانیم:
یکی از همین شعارهای تبلیغاتی عکس و ویدئویی بود که برخی رسانه ها به منظور نشان دادن وجهه ای بشردوستانه از سربازان آمریکایی روی آن مانور می دادند. این ویدئو نشان می داد چطور یک پدر افغانستانی برای در امان ماندن نوزادش از فشار جمعیت، او را به سرباز آمریکایی که بالای دیوار است می سپارد. تصاویر بعدی نشان داد که نوزاد ساعتی بعد در نهایت احترام و حتی با پوششی مناسب تر از قبل، به والدین افغانستانی اش تحویل داده شده. شبکه های آمریکایی به تبلیغ درباره نجات جان «لیا» توسط سربازان آمریکایی پرداختند و مرتب تصاویری از خوشحالی این خانواده در فرودگاه، داخل هواپیمای آمریکایی و حتی پس از آن در آمریکا هم منتشر می شد. در همان روزهای پرالتهاب کابل، پدر دیگری در موقعیتی مشابه و با ذهنیتی که از ماجرای «لیا» داشت، نوزادش را به سربازان آمریکایی می سپارد تا برای مدت کوتاهی از جان او محافظت کنند؛ اما این بار کودک گم می شود! سربازان آمریکایی که کمی قبل، رسانه ها به عنوان ناجی کودکان افغانستانی معرفی شان کرده بودند، کودک دو ماهه را بی توجه به شرایطش گوشه فرودگاه رها کرده بودند. اگر کمی بعد یک راننده تاکسی افغانستانی کودک رها شده را پیدا نمی کرد، احتمالا کودک بر اثر گرما یا فشار جمعیت مرده بود.
از شما همراهان گرامی دعوت میکنیم متن کامل این یادداشت را در مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#در_محضر_خورشید
معدن حکمت
حسنی احمدی
چهره مرد خسته به نظر می رسید کنار حسن نشست، خوشحال بود که می خواهد مشکلش را با فرزند حبیبم محمد در میان بگذارد مطمئن بود که حسن مشکل او را حل خواهد کرد. حسن مثل همیشه با چهره ای گشاده، حال مرد را پرسید، سر دردودل مرد باز شد و برای حسن از مشکلاتش گفت از عائله ای که دارد و این که پولی برای رفع مایحتاج آن ها در بساط ندارد. حسن سکوت کرد نه پول و نه شی ارزشمندی به همراه داشت تا به مرد فقیر بدهد. اندکی فکر کرد و بعد رو به مرد کرد و گفت: چیزی به همراه ندارم تا به تو بدهم اما تو را به کاری راهنمایی می کنم که چیزی به تو برسد. مرد فقیر چشم به لبان حسن بن علی دوخته بود؛ حسن ادامه داد: دختر حاکم شهر مرده است و او بر سر گورش گریه می کند و کسی نتوانسته او را دلداری بدهد و آرام کند اینک تو نزد او برو و او را با این کلماتی که به تو می گویم تسلیت بده و بگو «حمد خدا را که دخترت را در حالی به خاک پوشیده که هنوز سایه پدر بر سرش بود و او بر سر قبر تو ننشست در حالی که بی پدر و بی پناه باشد.» مرد فقیر کلمات را زیر لب تکرار کرد و راهی گورستان شهر شد و حاکم را همانطور یافت که حسن بن علی به او گفته بود. پس نزدیک رفت و کلامی را که آموخته بود گفت، حاکم که حرف های مرد را شنید اشک هایش را پاک کرد و دستور داد جایزهای به بدهند بعد برخاست و کنار مرد ایستاد و از او پرسید: این کلام زیبا را خودت ساختی؟! مرد فقیر بی درنگ گفت: نه حسن بن علی به من آموخت.
حاکم تأملی کرد و گفت: بارک الله که راست گفتی، او معدن حکمت و فصاحت است. سپس دستور داد تا جایزه دیگری به او بدهند.
مرد فقیر خوشحال بود که توانسته بود با کلمات حکمت آمیز حسن بن علی نیازمندی خود را رفع کند.
منبع: قصص و روایات، ص ۱۵۰
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97