💠 صفای تبریز
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: 🔻
📝 مرحوم [آیتالله] آمیرزا عبدالله مجتهدی(م ۱۳۹۶ق) هم طبقه مرحوم حاج آقای ما بود. ایشان خیلی استثنایی و مجسّمه عطوفت بود. غیر از آن جهاتِ کمالات علمی، از نظرعاطفی فوقالعاده بود.
همچنین خیلی آدم معنوی سطح بالایی بود. از تظاهر و ریا کاملاً به دور، و نادرهای بود! پس از وفات او دیگر رغبت هم نداریم که تبریز برویم.
برادرش دکتر مهدی، کتاب «رجال آذربایجان در عصر مشروطیت» و از جمله شرح حال ایشان را نوشته که خیلی خوب است. تعبیرش این است که: «ایشان صفای تبریز است» و همینجور هم بود.
● مطلب دیگری هم دیدم درباره ایشان نوشته شده است. میگوید: عدّهای از ارباب اطّلاعاتِ ادبی در اتاق جلسهای داشتند. میبینند در حیاط یک آخوندی پیدا شد! قدری ناراحت میشوند که ما جلسه ادبی داریم و الآن این آخوند آن را مجلس روضه خواهد کرد. او را نمیشناختند.
در آن جلسه یکی از حضار راجع به روزنامه و تاریخچه روزنامه اظهار اطّلاعات میکند که مثلا روزنامه کی تأسیس شد و... . بعد یا از ایشان سؤال میکنند یا از صاحب خانه، و ایشان با اینکه معمولاً تظاهر نمیکرد، شروع میکند تاریخچه و اقسام مختلف روزنامه را میگوید که در دنیا چه جور بود، اولش به چه شکل بود، بعد ماهیانه شد، بعد سالیانه شد، اولین شخص چه کسی بود بعد چه کسی... . یک تاریخچه مفصّلی میگوید و اینها بُهتشان میزند که این چیزها را از کجا میداند. حافظه ایشان هم خیلی قوی بود و بسیار مطالعه کرده بود.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص612
@zanjani_net
#حدیث_روز
● شروط سخت!
پیامبر اکرم "صلیاللهعلیه و آله" به جابر بن عبدالله فرمودند:
«ای جابر! این ماه رمضان است. کسی که روزش را روزه بگیرد و پارهای از شبش را به عبادت بایستد، و شکم و عورت خود را از حرام بازدارد و زبان خود را نگهدارد، از گناهان خود بیرون رود همانگونه که از این ماه خارج میشود.»
جابر عرض کرد: این چه حدیث خوبی است!
حضرت فرمودند:
🔹 « يَا جَابِرُ وَ مَا أَشَدَّ هَذِهِ الشُّرُوطَ»
🔸 ای جابر! و این شرطها هم چه شرطهای سختی است!؟
📚 کافی، ج4، ص87، ح2
👉@zanJani_net
💠 نظر دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی درباره مبلغ زکات فطره و کفاره روزه:
فطریه نفری 10 هزار تومان برای هر نفر/ کفاره عذری برای هر روز دو هزار و پانصد تومان
🔻توضیحات:
1️⃣ شخصی که پرداخت زکات فطره بر او واجب است باید برای خودش و کسانی که نانخور او هستند، هر نفری یک صاع (تقریبا ۳کیلو و ۶۰۰گرم) از خوراکیهای رایج در منطقه خود (مانند گندم، برنج و ...) یا مبلغ آن را به عنوان فطریه بپردازد.
دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی، مبلغ ۱۰ هزارتومان را بابت فطریه هر نفر بهحساب قیمت گندم تعیین کرده است.
2️⃣با توجه به اینکه قیمت گندم و برنج در شهرهای مختلف، ممکن است اندکی متفاوت باشد، لذا مؤمنین میتوانند معادل مقادیر مذکور را بر طبق قیمت محل زندگی خود، محاسبه و پرداخت نمایند.
3️⃣کفاره افطار غیر عمدی برای هر روز، یک مد طعام (حدود ۹۰۰گرم بهحساب گندم) است که در صورت اطمینان میتوان قیمت آن را به مسکین داد تا به وکالت از مکلف، برای خودش این مقدار طعام بخرد. بر این اساس، دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی، مبلغ ۲۵۰۰تومان را برای کفاره افطار غیر عمدی و مبلغ ۱۵۰ هزار تومان را برای افطار عمدی هر روز تعیین کرده است.
4️⃣موارد مصرف زکات فطره با موارد مصرف زکات مال تفاوتی ندارد؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که فقط به فقرای شیعه بلکه فقط به مساکین (یعنی فقرای به شدت نیازمند) پرداخت شود.
5️⃣کسی که نماز عید فطر می خواند باید فطریه را پیش از نماز عید پرداخت کند و یا به این نیت کنار بگذارد ولی اگر نماز عید نمیخواند باید تا غروب روز عید فطر، زکات فطره را پرداخت کند یا کنار بگذارد.
@Zanjani_net
💠علامه مجلسی و دورى از أنانيّت و خودخواهی
[به مناسبت ۲۷رمضان المبارک، سالروز وفات علامه مجلسی (رضوان الله علیه) م۱۱۱۰ق]
❖ از بیانات آیت الله العظمی شبیری زنجانی دام ظله:🔻
📝 يكى از جهاتى كه درباره مرحوم مجلسى مورد توجه قرار نگرفته است، اين است که:
سيد على خان مدنى از نظر طبقه و سن در رديف شاگردان مرحوم مجلسى است و با سيد نعمت الله جزائرى همسن و همطبقه است و مرحوم مجلسى نيز در موقعيت رياست قرار دارد. با اين اوصاف مرحوم مجلسى در بحارالأنوار از "سلافة العصر سيد على خان" با احترام ياد و از او مطلب نقل مى كند و در اين باره هيچ أنانيّتى ندارد.
اگر سيد على خان شاگرد مجلسى بود، ممكن بود نقل كردن از او به خودش بازگردد، ولى سيد على خان، نه شاگرد وى است، نه قوم و خويش وى و نه جزء حزب وى، مع ذلك چون آدم ملايى است و كتابش خوب و قابل استفاده، دليلى نمىبيند كه از وى نقل نكند.
اينها نشاندهنده اين است كه ايشان از اين اوهام و افكار و أنانيت، به دور بود.
📚جرعه ای از دریا، ج2، ص317
@zanjani_net
#اطلاعیه
💠احراز هلال ماه شوال برای آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی
🔸ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات مؤمنین گرامی در ماه ضیافت الهی، به اطلاع می رساند بر اساس جمع بندی اطلاعات رسیده، رؤیت هلال ماه شوالالمکرّم در غروب روز سه شنبه 98/3/14 برای آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی احراز گردید و لذا فردا چهارشنبه، عید سعید فطر است.
ضمن شکرگزاری بر نعمت ماه مبارک رمضان، این عید سعید را به همه مسلمانان تبریک گفته، اعتلای روزافزون مکتب اهلبیت علیهمالسلام و رفع مشکلات مادی و معنوی جامعه اسلامی را از خداوند تبارک و تعالی مسألت داریم.
🔰کانال دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی
@zanjani_net
#حدیث_روز
شکایت به پروردگار...
• جابر از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روزگارى مى آيد كه مردم از پروردگار خود شكايت مى كنند.
به حضرت عرض کردم: چگونه از پروردگارشان شكايت مى كنند؟
فرمود:
🔹« يقولُ الرجُلُ : وَ اللّهِ ، ما رَبِحتُ شَيئا مُنذُ كذا و كذا، و لا آكُلُ و لا أشرَبُ إلاّ مِن رَأسِ مالي، وَيحَكَ! و هَل أصلُ مالِكَ و ذِروَتُهُ إلاّ مِن رَبِّكَ؟!»
🔸[به اين صورت كه] شخص مى گويد: به خدا سوگند كه مدتهاست كمترين سودى نبرده ام و فقط از سرمايه ام مى خورم.
واى بر تو! آيا سر و ته مال تو، جز از پروردگار توست؟!
📚 كافي: ج 2، ص 466، ح 3
@zanjani_net
💠 «بکوب» و «بخور»
آیتاللهالعظمی آخوند ملاقربانعلی زنجانی (متوفای1328ق) از علمای بزرگ زنجان و در زمره فقهای درجه اول شیعه است که در قضایای مشروطه نقش تأثیرگذاری داشت. وی دارای حافظه عجیبی بود و نزدیک به پنجاه سال در زنجان و اطراف آن مرجع تقلید، و زاهد و بیاعتنا به مال دنیا و در این جهات از نوادر دوران بود.
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی درباره ایشان: 🔻
📝 مرحوم حاج آقا رضا زنجانی، درباره ایشان میگفت:
آخوند ملاقربانعلی هم «بکوب» بود و هم «بخور»، یعنی هم اهل مبارزه و قیام و اقدام بود و هم از اینکه آماج حملات سهمگین واقع شود، بیمی نداشت و هیچگاه عجز و ضعف از خود نشان نمیداد. آخوند اصولاً اهل اینکه در مشکلات و سختیها دست التجا به سوی این و آن دراز کند یا واسطهای برانگیزد، نبود. وی با قدرت و صلابت اقدام میکرد و با پایداری و استقامت نیز کار را به انجام میرساند.
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
سه ویژگی مهم در آخوند ملاقربانعلی بود:
یکی زهد (ویژگی مهمی که برای مردم قابل فهم است)، دیگری علمیت فوقالعاده، و سوم شجاعت کمنظیر (به گونهای که ترس برای وی مفهوم نداشت).
کسروی که حامی سرسخت مشروطه بود و پیوسته در کتابهایش مخالفین مشروطه بهویژه علما را میکوبید، درباره آخوند ملّاقربانعلی گفته است که وقتی مشروطهچیها غلبه کردند، آخوند ملّاقربانعلی که مخالف آنها بود به آنها گفت که شما چه کسی را تهدید میکنید؟ من که عمرم رو به تمام است. تمام مایَملک من هم همین عصا و لباس است و چیز دیگری هم ندارم که برای حفظ آن خائف باشم. من از چه چیزتان ترس دارم که شما مرا تهدید میکنید؟
📚 جرعهای از دریا، ج۳، ص۳۶۳
@zanjani_net
💠آیت الله العظمی شبیری زنجانی در دیدار نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با ایشان:
🔺مناسک حج، آیینی بی نظیر در میان احکام اسلامی است. #وحدت_امت_اسلام در مناسک حج حفظ شود.
🔺آنطور که از روش ائمه علیهم السلام برداشت می شود در #ثبوت_اول_ماه و زمان رفتن به #عرفات، همراهی با عامه در انجام مناسک حج، مورد رضایت خداوند و مجزی است. این موضوع نشان می دهد که اصحاب ائمه هم مطابق قوم عمل می کردند و جداگانه عمل نمی کردند و در شرایط کنونی مسلمانان نیز همین امر مرضی خداوند و اولیای اوست.
🔺خود #حج منسک مهمی است و در ادیان دیگر مانند آن وجود ندارد. در ماه مبارک رمضان از #دعاهای_موکد ، دعا برای حج است و این نشان دهنده عظمت آن است.
🔺 إن شاء الله مشکلات با #توجهات_حضرات معصومین علیهم السلام کاسته می شود.
@zanjani_net
🔗تفصیل خبر را اینجا ببینید:
http://zanjani.net/index.aspx?pid=99&articleid=256959
#حدیث_روز
● پاکدامنی...
حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
🔹«ما المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّهِ بِأعظَمَ أجراً مِمَّن قَدَرَ فعَفَّ، لَكادَ العَفيفُ أن يَكونَ مَلَكا مِنَ المَلائكَةِ»
🔸 پاداش كسى كه در راه خدا جهاد میكند و شهيد میشود، بیشتر از كسى نيست كه بتواند گناه كند و عفّت ورزد.
انسان پاكدامن نزديك است كه فرشتهاى از فرشتگان خدا شود.
📚 نهج البلاغة؛ حكمت۴۷۴
👉@zanjani_net
💠 ذوق ادبی مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی (ره)
❖آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی درباره ذوق ادبی مرحوم والدشان گفتند: 🔻
📝 حاج آقای ما پراکنده شعر میسرود؛ مثلاً یک نصاب الصبیان فارسی و عربی و ترکی دارند که صد خط است در ده وزن عروضی و وزنهای مختلف: فعول فعول فعول، فاعلات فاعلات... . در صد صفحه هر کدامش ده شعر ترکی فارسی عربی، خیلی هم دقیق ترجمه کردند، مثلاً میگوید: «قمر: ماه، آی/ شمس: خورشید، گون/ جبل: کوه، داق/ صیحه: آواز، اون» صد لغت را دقیق ترجمه کردهاند.
ایشان به نصاب الصبیان ایراد داشتند؛ مثلاً در آن جا آمده: «غنی مالدار است و مسکین گدا». ایشان میگفتند: غنی بینیاز است، نه مالدار، و میگفتند: رضاخان با آن حرصی که داشت، غنی و بینیاز نبود و با اینکه مالدار بود، حرصِ او را تأمین نمیکرد. مسکین هم گدا نیست. آن که دریوزگی کند، گداست. سائل به کف، گداست، و الّا کسی که هیچ چیز ندارد ولی خیلی عفیف است، این مسکین است، نه گدا.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص596
👉@zanjani_net
#حدیث_روز
● معیارهای #گزینش_مسئولان
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در نامهای که برای مالک اشتر نگاشتهاند، درباره مراقبت و #نظارت بر #کارگزاران_حکومت و شیوه #انتخاب آنان برای مسئولیت امور، مینویسند:
🔹 «ثمَّ انْظُرْ فى اُمُورِ عُمّالِكَ، فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِباراً، وَ لاتُوَلِّهِمْ مُحاباةً وَ اَثَرَةً، فَاِنَّهُما جِماعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ و الْخِيانَةِ. وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ اَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَياءِ، مِنْ اَهْلِ الْبُيُوتاتِ الصّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِى الاسْلامِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَاِنَّهُمْ اَكْرَمُ اَخْلاقاً، وَ اَصَحُّ اَعْراضاً، وَ اَقَلُّ فِى الْمَطامِعِ اِشْرافاً، وَ اَبْلَغُ فى عَواقِبِ الاُمُورِ نَظَراً»
🔸 در امور کارگزاران حکومتت دقت و اندیشه کن و آنان را پس از آزمودن به کار گیر، نه از راه هوا و هوس (تمایلات شخصی) و خودرأیى و استبداد، زیرا این دو کانونی از شعبه هاى ستم و خیانت است.
از کارگزاران حکومت کسانى را انتخاب کن که دارای #تجربه و #حیاء، و از خانوادههاى شایسته و پیشگام در اسلام باشند، چرا که اخلاق آنان بزرگوارانه، و خانواده ایشان سالمتر (و آبرومندتر) است، و از طمعورزی رویگردان هستند، و در ارزيابى عواقب و نتیجه کارها دقيقترند.
📚 نهجالبلاغه؛ نامه 53
👉@zanJani_net
#استفتائات
🔸 بیاستفاده ماندن #نذورات_مسجد
❓ گاهی مردم وسایلی همانند سماور و یا ظروف آشپزخانه برای مسجد #نذر میکنند که مسجد نیازی به آنها ندارد. آیا میتوان آنها را فروخت و صرف مسجد کرد؟
❖ پاسخ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
✍️ اگر این وسائل وقف مسجد نشدهاند و صرفاً جزو اموال مسجدند، #متولی شرعی مسجد، میتواند طبق صلاح مسجد، اقدام به فروش نماید.
در فرض #وقف بودن، اگر امیدی به استفاده از آنها در جهت وقف در آینده نباشد، باید به نزدیکترین چیزی که در نظر واقف بوده، تبدیل شود.
🔰 کانال رسمی دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی
👉@zanJani_net
#حدیث_روز
🔸 سیره امام صادق علیه السلام در تقدیر معیشت در شرایط گرانی
مُعتّب- خدمتکار امام صادق علیه السلام- میگوید: در مدینه گرانی شده بود. حضرت به من فرمود: چقدر خوراکی داریم؟
گفتم: چندين ماه ما را کفاف میدهد.
حضرت فرمود: به بازار ببر و بفروش.
گفتم: در مدینه غذایی نیست!(چطور آنها را بفروشم؟)
حضرت فرمود: آن ها را بفروش.
وقتی آنها را فروختم فرمود: حالا مانند مردم، روز به روز خريد كن.
سپس حضرت فرمودند:
«یَا مُعَتِّبُ اجْعَلْ قُوتَ عِیَالِی نِصْفاً شَعِیراً وَ نِصْفاً حِنْطَهً فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَهَ عَلَی وَجْهِهَا وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَهِ»
ای معتّب! غذای خانواده مرا نصف گندم و نصف جو قرار بده، خدا میداند که من میتوانم تمام خوراک آنها را از گندم قرار بدهم، ولی میخواهم خداوند مرا در حالی ببیند که اندازهداری در معیشت را به نحو احسن انجام دادهام.
📚 كافی، ج5، ص166، ح2
@zanJani_net
💠 شفقت و مهربانی آخوند خراسانی (ره)
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: 🔻
📝 در شرح حال مرحوم آخوند، حکایت طلبهای نقل شده که سابقاً شنیدم مرحوم آقای میرزا علی اکبر نوقانی بوده است.
ایشان میگوید: با همسرم به نجف رفتیم. تازه وارد شده بودیم و دو روز از ورودمان به نجف گذشته بود. هیچ جا و هیچ کسی را نمیشناختیم. همسرم حامله بود. من خدا خدا میکردم که وضع حملش تأخیر بیفتد. دردش گرفت و من هیچ راهی بلد نبودم. نه منزل قابله را بلد بودم و نه کسی را میشناختم که بروم و از او بپرسم که کجا بروم. فقط منزل مرحوم آخوند خراسانی را بلد بودم.
از باب ناچاری با خود گفتم که آنجا بروم تا یکی از گماشتههای مرحوم آخوند راهنمای ما شود تا منزل قابله را پیدا کنیم. به حکم ضرورت، بعد از نصف شب با کمال خجالت – که الآن وقت رفتن به خانه مرجع تقلید نیست– رفتم و در زدم. صدا آمد که: کیستی؟ فهمیدم کسی بیدار است. گفتم: عرضی دارم. قدری زمان گذشت. یکی با چراغ از پلّهها بالا آمد. دیدم خود مرحوم آخوند است. میگفت: من خشکم زد. حالا به مرحوم آخوند چه بگویم؟ مرحوم آخوند وقتی دید که من اینطور ماندهام، دست مرا گرفت و گفت: فرزندم! بیا ببینم چه گرفتاری و مشکلی داری؟ خیلی با محبّت و عطوفت با ما مشی کرد و من زبانم باز شد. گفتم: من تازه وارد شدهام و جایی را بلد نیستم. میخواستم یکی از گماشتگان شما با من بیاید و منزل قابله را به من نشان بدهد.
مرحوم آخوند اسم ما و خصوصیات جای ما را هم پرسید و گفت برویم. درست یادم نیست که رفت و لباس پوشید یا نه. خودش آمد و چراغ را خودش دست گرفت. خواستم چراغ را از ایشان بگیرم، گفت: نه چراغ را خودم میآورم. خودش جلو افتاد و من پشت سرش بودم. درِ منزل ماما رفتیم. ایشان در زد و مرد جوانی آمد. وقتی دید که مرحوم آخوند است، فوری گفت که آقا بفرمایید تو. آخوند فرمود: نه، برو به ننه بگو بیاید. عجله دارم. زود بگو بیاید.
قدری گذشت، پیرزن چابکی آمد. ایشان فرمود که: ننه! الآن عیال این آقا میخواهد وضع حمل بکند. تو خدمت این آقا به منزل برو و تا وقتی که خوب نشده و به کارهای خودش نرسیده، پیشش باش. وقتی که توانست به کارهای خودش برسد، آن موقع بیا. گفت: با هم آمدیم. رسیدیم به جایی که مرحوم آخوند باید به منزل خودش برود و ما هم به منزل برویم. آخوند به ماما گفت که شما ایشان را تا فلان محل میبری و چراغ را هم به ما داد و گفت: من راه را بلدم، احتیاج به چراغ ندارم. آن وقتها (بیش از صد سال پیش) چراغ نبود. همه جا تاریک بود، و فرمود: من تا صبح بیدارم. نتیجهی وضع حمل هر چه شد، به من خبر بدهید. یک وقت خیال نکنید که من خوابم. پولی را هم به من داد. من گفتم که من احتیاج ندارم. ایشان فرمود: نه این را بگیر، داشته باش. به ماما گفته بود که این مریض ماست و تا آخر هم به حساب ما.
گفت: سحر بچه به دنیا آمد و پسر بود. ایشان میگفت: من خجالت کشیدم به مرحوم آخوند خبر بدهم. فردا طرف غروب آسید ابوالقاسم که پیش ایشان بود، آمد و گفت که آقا نگران وضع شما بود که فلانی جریانش چطور شد؟ خدمت مرحوم آخوند رفتم. پرسید که از آن وقت نگران شما بودم. چرا خبر نیاوردی؟ او هم عذرخواهی کرده بود. آخوند گفت: نو قدم چی بود؟ گفتم: پسر. گفت: خُب. پس اسمش را «محمد کاظم» بگذارید، یادگاری از ما باشد.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص521
@zanJani_net
#تازه_های_نشر
📙 کتاب ارزشمند «إیضاح الأحوال» اثر ابتکاری مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی برای نخستین بار پس از گذشت 70سال از تألیف آن، توسط انتشارات #مرکز_فقهی امام محمد باقر (ع) (m-feqhi.ir) چاپ و منتشر شد.
❖ مرکز پخش: کتابفروشی طه؛
قم، خ معلم، مجتمع ناشران، واحد 314
(02537848326)
▫️فروش اینترنتی: http://dinook.ir
@zanjani_net
#حدیث_روز
● آخرین سفارش امام
شيخ صدوق (رحمه الله) از ابوبصير نقل كرده است كه گفت : بعد از شهادت حضرت صادق عليه السلام، خدمت امّ حميده (همسر آن حضرت) رفتم تا به ایشان تسليت بگويم، پس از آنكه مدّتى گريه كرد و من بخاطر گريه او گريستم فرمود :
اى ابومحمّد ! اگر امام صادق عليه السلام را در هنگام وفات مى ديدى امر عجيبى از آن حضرت مشاهده مى كردى، ایشان چشمان مبارك خود را گشود و فرمود : همه خويشاوندان مرا نزد من جمع كنيد.
پس از آنكه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند، به ايشان نگاهى كرد و فرمود :
🔹 «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ»
🔸 كسى كه نماز را سبك شمارد به شفاعت ما نمىرسد و از آن بهرهمند نمىگردد .
📚 أمالی؛ ص484، ح10
@zanjani_net
✨کرامت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام
❖ از بیانات آیت الله العظمی شبیری زنجانی:
📝... مرحوم آقای مروارید نقل میکرد: شیخ حسنعلی تهرانی[جد أمی ایشان که اهل تقوی و کرامت بود] برادری داشت که برای أعیان و اشراف و سلاطین خیاطی میکرد و چون پولهای آنها مشتبه بود، قهراً مال شبههناک در اموال وی وارد میشد.
وی در زمان حیات شیخ حسنعلی از دنیا رفت و در قم دفن شد. شیخ حسنعلی متوسل میشود و از خدا میخواهد او را نجات دهد.
وی در رؤیا میبیند که حضرت معصومه علیها السلام وساطت کرد و فرشتگان عذاب که مأمور تعذیب برادر بودند، منصرف شدند.
📚جرعه ای از دریا، ج۳، ص۳۴۸
@zanjani_net
بسم الله الرحمن الرحیم
"اذا مات المؤمن الفقیه ثلمت فی الاسلام ثلمة لایسدّها شئ"
▪️ارتحال حضرت آیتاللهالعظمی حاج سید محمد حسینی شاهرودی (رضوان الله علیه) خسارتی عظیم برای حوزههای علمیه شیعه و مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است.
آن فقیه عالیقدر قریب به یک قرن عمر پر برکت خود را وقف ترویج و تدریس معارف اهل بیت (علیهم السلام) کرد و یادگار و بقیةالسلف صالح فقیه نامدار شیعه، مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید محمود شاهرودی (رضوان الله تعالی علیه) بود.
دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی این مصیبت را به بیت فقاهت و سیادت آن عالم ربانی تسلیت عرض میکند و غفران و سکینه ابدی را در جوار حضرات معصومین (علیهمالسلام) برای ایشان مسألت دارد.
@zanjani_net
💠 رؤیای صادقه
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: 🔻
📝 وقتی که آسید جمال گلپایگانی به ایران آمده بود، حاج آقای والد ما و آقای صدوقی این جریان را از ایشان شنیدند:
آقا سید جمال گلپایگانی از آقای نایینی نقل میکرد که وی، استادش آقا سید محمد فشارکی را بعد از وفاتش، خواب دیده است. میگفت: انگشتش را گرفتم و پرسیدم: در آن عالم چه خبر است؟ سید محمد فشارکی گفت: از این سؤال منصرف شوید، من اگر جواب بدهم، در بین ساکنان آن عالم به دهنلقّی معروف میشوم! آقای نایینی گفت: به مقداری که این وصله به شما نچسبد، بفرمایید.
ایشان در پاسخ گفت: من قبل از اینکه از این عالم بروم، هیچ نگرانی نداشتم، الّا دو نگرانی، که هر دو برطرف شد: یکی در حال احتضار و یکی هم بعد از وفات به فاصلهی یکی دو روز.
نگرانی اوّل، از ناحیه زن و بچهام بود؛ زیرا سختی زندگی برای من با لذّت علمی همراه بود. لذا قابل تحمّل بود، امّا آنان که از لذّت علم محروم بودند، صرفاً اذیت میشدند. در حال احتضار به من تعلیم داده شد که شما نگران نباشید، بعد از شما تأمین میشوند!
نگرانی دوم من این بود که ۲۵ روپیه به قصاب روبهروی مسجد هندی بدهکار بودم. من دَیْن او را نداده، از دنیا رفتم. در تشییع جنازهام، وقتی از مقابل دکان قصّاب میگذشتم. قصاب دست به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، من ۲۵ روپیه از سید محمد فشارکی طلب داشتم، او را حلال کردم! این جور بود که این نگرانی هم رفع گردید.
آقای نایینی میگفت: امام جمعه تبریز هزار تومان برای سید محمد فشارکی میفرستد، ولی وقتی میرسد که جنازهی او را تشییع میکردند و بدین ترتیب، این پول به ورثهی ایشان رسید و مطلب اوّلی که در خواب دیده بودم، واقعیت پیدا کرد.
امّا برای تحقیق مطلب دوم، پیش قصّاب رفتم. گفتم: استاد ما بدهکار بود؟ گفت: بله، گفتم: چند؟ گفت: ۲۵ روپیه. من دست کردم از جیبم ۲۵ روپیه درآوردم. قصاب گفت: من طلبکار بودم ولی آن را ابراء کردم. گفتم: چه موقع؟ گفت: وقتی که جنازهی سید محمد فشارکی را از مقابل دکّان ما عبور میدادند!
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص538
@zanjani_net