💠آیت الله العظمی شبیری زنجانی در دیدار نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت با ایشان:
🔺مناسک حج، آیینی بی نظیر در میان احکام اسلامی است. #وحدت_امت_اسلام در مناسک حج حفظ شود.
🔺آنطور که از روش ائمه علیهم السلام برداشت می شود در #ثبوت_اول_ماه و زمان رفتن به #عرفات، همراهی با عامه در انجام مناسک حج، مورد رضایت خداوند و مجزی است. این موضوع نشان می دهد که اصحاب ائمه هم مطابق قوم عمل می کردند و جداگانه عمل نمی کردند و در شرایط کنونی مسلمانان نیز همین امر مرضی خداوند و اولیای اوست.
🔺خود #حج منسک مهمی است و در ادیان دیگر مانند آن وجود ندارد. در ماه مبارک رمضان از #دعاهای_موکد ، دعا برای حج است و این نشان دهنده عظمت آن است.
🔺 إن شاء الله مشکلات با #توجهات_حضرات معصومین علیهم السلام کاسته می شود.
@zanjani_net
🔗تفصیل خبر را اینجا ببینید:
http://zanjani.net/index.aspx?pid=99&articleid=256959
#حدیث_روز
● پاکدامنی...
حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
🔹«ما المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّهِ بِأعظَمَ أجراً مِمَّن قَدَرَ فعَفَّ، لَكادَ العَفيفُ أن يَكونَ مَلَكا مِنَ المَلائكَةِ»
🔸 پاداش كسى كه در راه خدا جهاد میكند و شهيد میشود، بیشتر از كسى نيست كه بتواند گناه كند و عفّت ورزد.
انسان پاكدامن نزديك است كه فرشتهاى از فرشتگان خدا شود.
📚 نهج البلاغة؛ حكمت۴۷۴
👉@zanjani_net
💠 ذوق ادبی مرحوم آیتالله حاج سید احمد زنجانی (ره)
❖آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی درباره ذوق ادبی مرحوم والدشان گفتند: 🔻
📝 حاج آقای ما پراکنده شعر میسرود؛ مثلاً یک نصاب الصبیان فارسی و عربی و ترکی دارند که صد خط است در ده وزن عروضی و وزنهای مختلف: فعول فعول فعول، فاعلات فاعلات... . در صد صفحه هر کدامش ده شعر ترکی فارسی عربی، خیلی هم دقیق ترجمه کردند، مثلاً میگوید: «قمر: ماه، آی/ شمس: خورشید، گون/ جبل: کوه، داق/ صیحه: آواز، اون» صد لغت را دقیق ترجمه کردهاند.
ایشان به نصاب الصبیان ایراد داشتند؛ مثلاً در آن جا آمده: «غنی مالدار است و مسکین گدا». ایشان میگفتند: غنی بینیاز است، نه مالدار، و میگفتند: رضاخان با آن حرصی که داشت، غنی و بینیاز نبود و با اینکه مالدار بود، حرصِ او را تأمین نمیکرد. مسکین هم گدا نیست. آن که دریوزگی کند، گداست. سائل به کف، گداست، و الّا کسی که هیچ چیز ندارد ولی خیلی عفیف است، این مسکین است، نه گدا.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص596
👉@zanjani_net
#حدیث_روز
● معیارهای #گزینش_مسئولان
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در نامهای که برای مالک اشتر نگاشتهاند، درباره مراقبت و #نظارت بر #کارگزاران_حکومت و شیوه #انتخاب آنان برای مسئولیت امور، مینویسند:
🔹 «ثمَّ انْظُرْ فى اُمُورِ عُمّالِكَ، فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِباراً، وَ لاتُوَلِّهِمْ مُحاباةً وَ اَثَرَةً، فَاِنَّهُما جِماعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ و الْخِيانَةِ. وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ اَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَياءِ، مِنْ اَهْلِ الْبُيُوتاتِ الصّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِى الاسْلامِ الْمُتَقَدِّمَةِ، فَاِنَّهُمْ اَكْرَمُ اَخْلاقاً، وَ اَصَحُّ اَعْراضاً، وَ اَقَلُّ فِى الْمَطامِعِ اِشْرافاً، وَ اَبْلَغُ فى عَواقِبِ الاُمُورِ نَظَراً»
🔸 در امور کارگزاران حکومتت دقت و اندیشه کن و آنان را پس از آزمودن به کار گیر، نه از راه هوا و هوس (تمایلات شخصی) و خودرأیى و استبداد، زیرا این دو کانونی از شعبه هاى ستم و خیانت است.
از کارگزاران حکومت کسانى را انتخاب کن که دارای #تجربه و #حیاء، و از خانوادههاى شایسته و پیشگام در اسلام باشند، چرا که اخلاق آنان بزرگوارانه، و خانواده ایشان سالمتر (و آبرومندتر) است، و از طمعورزی رویگردان هستند، و در ارزيابى عواقب و نتیجه کارها دقيقترند.
📚 نهجالبلاغه؛ نامه 53
👉@zanJani_net
#استفتائات
🔸 بیاستفاده ماندن #نذورات_مسجد
❓ گاهی مردم وسایلی همانند سماور و یا ظروف آشپزخانه برای مسجد #نذر میکنند که مسجد نیازی به آنها ندارد. آیا میتوان آنها را فروخت و صرف مسجد کرد؟
❖ پاسخ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
✍️ اگر این وسائل وقف مسجد نشدهاند و صرفاً جزو اموال مسجدند، #متولی شرعی مسجد، میتواند طبق صلاح مسجد، اقدام به فروش نماید.
در فرض #وقف بودن، اگر امیدی به استفاده از آنها در جهت وقف در آینده نباشد، باید به نزدیکترین چیزی که در نظر واقف بوده، تبدیل شود.
🔰 کانال رسمی دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی
👉@zanJani_net
#حدیث_روز
🔸 سیره امام صادق علیه السلام در تقدیر معیشت در شرایط گرانی
مُعتّب- خدمتکار امام صادق علیه السلام- میگوید: در مدینه گرانی شده بود. حضرت به من فرمود: چقدر خوراکی داریم؟
گفتم: چندين ماه ما را کفاف میدهد.
حضرت فرمود: به بازار ببر و بفروش.
گفتم: در مدینه غذایی نیست!(چطور آنها را بفروشم؟)
حضرت فرمود: آن ها را بفروش.
وقتی آنها را فروختم فرمود: حالا مانند مردم، روز به روز خريد كن.
سپس حضرت فرمودند:
«یَا مُعَتِّبُ اجْعَلْ قُوتَ عِیَالِی نِصْفاً شَعِیراً وَ نِصْفاً حِنْطَهً فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَهَ عَلَی وَجْهِهَا وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَهِ»
ای معتّب! غذای خانواده مرا نصف گندم و نصف جو قرار بده، خدا میداند که من میتوانم تمام خوراک آنها را از گندم قرار بدهم، ولی میخواهم خداوند مرا در حالی ببیند که اندازهداری در معیشت را به نحو احسن انجام دادهام.
📚 كافی، ج5، ص166، ح2
@zanJani_net
💠 شفقت و مهربانی آخوند خراسانی (ره)
❖ از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی: 🔻
📝 در شرح حال مرحوم آخوند، حکایت طلبهای نقل شده که سابقاً شنیدم مرحوم آقای میرزا علی اکبر نوقانی بوده است.
ایشان میگوید: با همسرم به نجف رفتیم. تازه وارد شده بودیم و دو روز از ورودمان به نجف گذشته بود. هیچ جا و هیچ کسی را نمیشناختیم. همسرم حامله بود. من خدا خدا میکردم که وضع حملش تأخیر بیفتد. دردش گرفت و من هیچ راهی بلد نبودم. نه منزل قابله را بلد بودم و نه کسی را میشناختم که بروم و از او بپرسم که کجا بروم. فقط منزل مرحوم آخوند خراسانی را بلد بودم.
از باب ناچاری با خود گفتم که آنجا بروم تا یکی از گماشتههای مرحوم آخوند راهنمای ما شود تا منزل قابله را پیدا کنیم. به حکم ضرورت، بعد از نصف شب با کمال خجالت – که الآن وقت رفتن به خانه مرجع تقلید نیست– رفتم و در زدم. صدا آمد که: کیستی؟ فهمیدم کسی بیدار است. گفتم: عرضی دارم. قدری زمان گذشت. یکی با چراغ از پلّهها بالا آمد. دیدم خود مرحوم آخوند است. میگفت: من خشکم زد. حالا به مرحوم آخوند چه بگویم؟ مرحوم آخوند وقتی دید که من اینطور ماندهام، دست مرا گرفت و گفت: فرزندم! بیا ببینم چه گرفتاری و مشکلی داری؟ خیلی با محبّت و عطوفت با ما مشی کرد و من زبانم باز شد. گفتم: من تازه وارد شدهام و جایی را بلد نیستم. میخواستم یکی از گماشتگان شما با من بیاید و منزل قابله را به من نشان بدهد.
مرحوم آخوند اسم ما و خصوصیات جای ما را هم پرسید و گفت برویم. درست یادم نیست که رفت و لباس پوشید یا نه. خودش آمد و چراغ را خودش دست گرفت. خواستم چراغ را از ایشان بگیرم، گفت: نه چراغ را خودم میآورم. خودش جلو افتاد و من پشت سرش بودم. درِ منزل ماما رفتیم. ایشان در زد و مرد جوانی آمد. وقتی دید که مرحوم آخوند است، فوری گفت که آقا بفرمایید تو. آخوند فرمود: نه، برو به ننه بگو بیاید. عجله دارم. زود بگو بیاید.
قدری گذشت، پیرزن چابکی آمد. ایشان فرمود که: ننه! الآن عیال این آقا میخواهد وضع حمل بکند. تو خدمت این آقا به منزل برو و تا وقتی که خوب نشده و به کارهای خودش نرسیده، پیشش باش. وقتی که توانست به کارهای خودش برسد، آن موقع بیا. گفت: با هم آمدیم. رسیدیم به جایی که مرحوم آخوند باید به منزل خودش برود و ما هم به منزل برویم. آخوند به ماما گفت که شما ایشان را تا فلان محل میبری و چراغ را هم به ما داد و گفت: من راه را بلدم، احتیاج به چراغ ندارم. آن وقتها (بیش از صد سال پیش) چراغ نبود. همه جا تاریک بود، و فرمود: من تا صبح بیدارم. نتیجهی وضع حمل هر چه شد، به من خبر بدهید. یک وقت خیال نکنید که من خوابم. پولی را هم به من داد. من گفتم که من احتیاج ندارم. ایشان فرمود: نه این را بگیر، داشته باش. به ماما گفته بود که این مریض ماست و تا آخر هم به حساب ما.
گفت: سحر بچه به دنیا آمد و پسر بود. ایشان میگفت: من خجالت کشیدم به مرحوم آخوند خبر بدهم. فردا طرف غروب آسید ابوالقاسم که پیش ایشان بود، آمد و گفت که آقا نگران وضع شما بود که فلانی جریانش چطور شد؟ خدمت مرحوم آخوند رفتم. پرسید که از آن وقت نگران شما بودم. چرا خبر نیاوردی؟ او هم عذرخواهی کرده بود. آخوند گفت: نو قدم چی بود؟ گفتم: پسر. گفت: خُب. پس اسمش را «محمد کاظم» بگذارید، یادگاری از ما باشد.
📚 جرعهای از دریا، ج1، ص521
@zanJani_net
#تازه_های_نشر
📙 کتاب ارزشمند «إیضاح الأحوال» اثر ابتکاری مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی برای نخستین بار پس از گذشت 70سال از تألیف آن، توسط انتشارات #مرکز_فقهی امام محمد باقر (ع) (m-feqhi.ir) چاپ و منتشر شد.
❖ مرکز پخش: کتابفروشی طه؛
قم، خ معلم، مجتمع ناشران، واحد 314
(02537848326)
▫️فروش اینترنتی: http://dinook.ir
@zanjani_net
#حدیث_روز
● آخرین سفارش امام
شيخ صدوق (رحمه الله) از ابوبصير نقل كرده است كه گفت : بعد از شهادت حضرت صادق عليه السلام، خدمت امّ حميده (همسر آن حضرت) رفتم تا به ایشان تسليت بگويم، پس از آنكه مدّتى گريه كرد و من بخاطر گريه او گريستم فرمود :
اى ابومحمّد ! اگر امام صادق عليه السلام را در هنگام وفات مى ديدى امر عجيبى از آن حضرت مشاهده مى كردى، ایشان چشمان مبارك خود را گشود و فرمود : همه خويشاوندان مرا نزد من جمع كنيد.
پس از آنكه تمام آنها نزد آن حضرت گرد آمدند، به ايشان نگاهى كرد و فرمود :
🔹 «إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ»
🔸 كسى كه نماز را سبك شمارد به شفاعت ما نمىرسد و از آن بهرهمند نمىگردد .
📚 أمالی؛ ص484، ح10
@zanjani_net