🟩شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد
🔸️گاه پیش میآید که از مقام بالاتر فرمانی صادر میشود، ولی آن که باید آن را اجرا نماید، فرمان را به مصلحت ندیده و یا از روی بغض و کینه از انجام آن خودداری میکند. در این حالت با طنز و کنایه این اصطلاح را برای او به کار میبرند که در مورد دوم بیشتر استفاده میشود.
🔹️این اصطلاح به صورت "شاه میبخشد، شاه قلی نمیبخشد" هم استفاده میشود.
🔸️پس از شاه عباس دوم پسر بزرگش "صفی میرزا" به نام "شاه سلیمان" در سال ۱۰۷۸ق بر تخت سلطنت نشست و مدت ۲۹ سال با قساوت و بیرحمی تمام سلطنت کرد. وی وزیر مقتدر و کاردانی داشت به نام شیخ علی خان زنگنه که از سال ۱۰۸۶ تا ۱۱۰۱ق فرمانروای حقیقی ایران به شمار میرفت و چون شاه صفی خوشگذران و ضعیفالنفس بود، همه امور مملکتی را او اداره میکرد.
شیخ علی خان شبها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر میرفت تا از اوضاع مملکت با خبر شود. بناها و کاروانسراهای متعددی به فرمان او در گوشه و کنار ایران ساخته شده است که امروزه به غلط "شاه عباسی" نامیده میشوند. شیخ علی خان با وجود قهر شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ میکرد و تسلیم هوسبازیهای او نمیشد.
یکی از عادتهای شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه، هنگامی که سرش از بادهی ناب گرم میشد، دیگ کرم و بخشش او به جوش میآمد و برای رقاصهها و مغنیان مجلس مبالغ هنگفتی حواله صادر میکرد که صبح بروند و از شیخ علی خان بگیرند.
چون شب به سر میرسید و بامداد حوالههای صادر شده را نزد شیخ علی خان میبردند، او همه را یکسره و بدون پروا به بهانهی آن که چنین اعتباری در خزانه موجود نیست، بیپاسخ میگذاشت و متقاضیان را دست از پا درازتر برمیگردانید. یعنی "شاه میبخشید، ولی شیخ علی خان نمیبخشید".
▪️از آن تاریخ است که عبارت بالا در میان مردم اصطلاح شده است.
#شاه #خان #بخشش
@zarboolmasall
🔹و رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَى
🔸و رزق پروردگارت بهتر و پايدارتر است
📗سوره طه، آیه 131
@zarboolmasall
💎مکالمه قاضی ودزد
گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود ؟
دزد گفت از مردم آزاری چـه سود ؟
گفت : بد کـردار را بد کیفر است
گفت : بدکـار از منافق بهتر است
گفت : هان برگوی شغل خویشتن
گفت : هستم چو قاضی راهزن
گفت : آن زرها كه بُردستی چه شد
گفت : ميدانم و میدانی چه شد
گفت : پيش كيست آن روشن نگين
گفت : بيرون آر دست از آستين
دزدی پنهان و پيدا كار توست
مال دزدی جمله در انبار توست
تو قلم بر حکم ِ داور میبری
من ز دیوار و تو از دَر میبری
ديگر ای گندم نمای جوفروش
بارداری ، عيب خود مپوش ...
✅دزد اگر شب گرم يغما كردنست
دزدی حكّـام روز روشن است ...
👤پروین اعتصامی
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
#دعاهای_قرآنی
وقتی ما قرآن میخونیم، خدا داره با ما حرف میزنه... چون قرآن سخنِ خدا با ماست..
امّا وقتی که دعا میخونیم، ما داریم با خدا حرف میزنیم. یعنی برعکسه..
به همین دلیل، به دعا میگن قرآنِ صاعِد.
یعنی قرآن صعود کننده و بالا رونده، در مقابلِ قرآنِ نازل.
خدا رحمت کنه حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) میفرمود:
وقتی موقعِ قرآن خوندن، به دعاهای قرآنی میرسید:
دعاهای قرآنی رو به قصدِ دعا بخونید،
نه به قصدِ تلاوتِ قرآن.
ایشون میفرمود:
نمیشه که همهش کلام الهی رو گوش کنی، خُب تو هم یه چیزی بگو. تو که سر تا پات احتیاجِ محضه. یه چیزی بخواه. اگر چه در قالب آیاتِ خودِ قرآن باشه.
كلام خودِ خدا رو به کار بگیر، و باهاش حرف بزن.
متنِ بعضی از این آیات به ما یاد میده كه چطور با خدا حرف بزنیم، و چه چیزی از او بخوایم. كما اینكه در قنوت این آیه رو میخونیم:
رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً، وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً، وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ (بقره/۲۰۱)
پروردگارا !! به ما در دنیا «نیکی» عطا کن. و در آخرت نیز «نیکی» مرحمت فرما. و ما را از عذابِ دوزخ نگاه دار.
مجموعه حقیقت بندگی، حاج آقا مجتبی تهرانی
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به امروز سلام بده
و خدا را بخاطر
دیدن روزی دیگر شڪرڪن
الهے همواره دلتون شاد باشد
و شادیتون ماندگار ...
صبحتون بخیر
@zarboolmasall
🟩سبیل کسی را چرب کردن
🔹️ از ابتدای حکومت صفویه ریش و سبیل بلند رواج زیادی پیدا کرد ولی بتدریج از ابهت ریش کم و به ابهت سبیل اضافه شد تا جایی که در دوران شاه عباس اول دیگر ریش تقریبا محو شد و در عوض سبیلهای کلفت و چخماقی و بلند باب شد. سبیلهای از بناگوش در رفته محبوب سلطان بود و همه سعی میکردند در بلند کردن سبیل با یکدیگر رقابت کنند تا محبوب سلطنت باشند و راحتتر به مرادشان برسند. اما برای رو به بالا نگهداشتن این سبیلها باید روزی چند بار آن را چرب میکردند و جلا میدادند و برای این کار مستخدمهایی داشتند و هر گاه این مستخدمان کار خود را خوب انجام میدادند و صاحب سبیل از زیبایی و ابهت سبیل خود شاد میشد، اطرافیان هر تقاضایی که داشتند میگفتند و صاحب سبیل نیز اجابت میکرد.
🔸️بنابراین عبارت " سبیل کسی را چرب کردن" در آن زمان بین مردم معنایی معادل اخاذی کردن و گرفتن چیزی از صاحب سبیل داشت.
🔻اما امروزه این اصطلاح به معنای رشوه دادن است. یعنی کسی به صاحب سبیل رشوه میدهد تا وی کارش را انجام دهد.
دقیقا معنایی برعکس معنای آغازین آن.
#سبیل #چرب #رشوه
@zarboolmasall
🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃
🍒🍃🍒🍃🍒🍃
🍒🍃🍒
🍒
♦️داستان ضرب المثل بلبل به شاخ گل نشست چیه ؟؟⁉️⁉️⁉️
✅وقتی یکی حرف نابجایی بزند می گویند حکایت این بابا هم همان حکایت بلبل است که به شاخ گل نشسته است
در روزگار قدیم یکی از خان ها تمام دوستان خود را که همه خان بودند به منزل خود دعوت کرد
روز میهمانی تمام خان ها سوار بر اسب بندی همراه نوکر مخصوص خود به خانه خان آمدند
وقتی جلو منزل رسیدند از اسب پیاده شدند و نوکر مخصوص هم اسب را در طویله یا جای دیگر بست
هر نوکری مسؤول پذیرایی ارباب خود بود تا وقت ناهار شد
و از طرف صاحبخانه شروع کردند به ناهار دادن میهمان ها و هرکدام از نوکرها دست به سینه برای پذیرایی ارباب خود آمده بود
به خوبی خان ها را پذیرایی کردند و ناهار دادند یکی از خان ها که مشغول غذا خوردن بود چند دانه پلوا که با رنگ خورشت هم زرد شده بود بر پشت سبیلش چسبیده بود اما خود خان متوجه نبود تا اینکه نوکرش متوجه این موضوع شد
یک دفعه از کنار در صدا زد : آقا ! آقا ! همه خان ها سر خود را برگرداندند و نوکر را نگاه کردند تا همان خانی که در پشت لبش باقیمانده غذا بود سرش را بلند کرد دید نوکر خودش هست و جوابش داد ، نوکر گفت :
آقا ، بلبل به شاخ گل نشست
خان متوجه شد ، پشت لبش را خوب پاک کرد ، بقیه خان ها که در آن مجلس بودند خیلی تعجب کردند که این نوکر عجب حرف قشنگی زد و چطوری ارباب خودش را متوجه این موضوع کرد.
بعد از چند دقیقه یکی از خان ها به مستراح رفت و رسم چنان بود که وقتی خان به مستراح می رفت نوکر او آفتابه را پر می کرد و برایش می برد
وقتی این نوکر آفتابه آب را برای خان برد خان رو کرد به او و گفت :
دیدی امروز توی مجلس نوکر فلانی چه حرف قشنگی زد چه نوکر خوبی واقعاً خیلی خوب بود و آقای خود را سرافراز کرد
خوب گوش کن ببین چه می گویم هفته دیگر من میهمانی دارم و همه این خان ها به منزلم می آیند بعد از خوردن ناهار من همین کار را می کنم
یعنی مقداری خوراکی به لب و سبیلم می مالم تو باید خوب متوجه باشی یک دفعه صدا بزن و همین حرفی را که امروز نوکر فلانی گفت تو هم بگو تا من در آن مجلس سربلند و سرافراز شوم
نوکر این حرف ارباب را به یاد سپرد تا اینکه روز میهمانی فرا رسید و تمام خان ها آمدند
وقت ناهار که شد و سفره غذا را چیدند و خان ها مشغول غذا خوردن شدند
درحین غذا خوردن همان خان یعنی صاحبخانه مطابق حرفی که به نوکرش در هفته قبل زده بود مقداری غذا بر پشت لب و سبیلش باقی گذاشت
خوردن غذا که تمام شد خان انتظار کشید که نوکرش همان حرف را بزند ولی نوکر آن عبارت را فراموش کرده بود
و هرچه خواست آن حرف را به یاد بیاورد نتوانست
خان هم چپ چپ به نوکرش نگاه می کرد و منتظر بود و اشاره می کرد
تا اینکه نوکر یک دفعه صدا زد :
آقا ! آقا ! خان متوجه شد و سر را بلند کرد و گفت : بله
نوکر گفت :
آقا آن چیزی که آن هفته تو مستراح به من گفتی پشت لب و روی سبیل شماست پاکش کن!
@zarboolmasall
🟩جیبش تارعنکبوت بسته است
🔹️این عبارت نشانه فقر و نداری شدید میباشد.
🔸️وجود تارعنکبوت در جایی، نشانه این است که مدتهاست کسی از آن مکان عبور نکرده و عنکبوت فرصت کرده است که در کمال آرامش تارهای خود را بتند.
جیبی هم که تارعنکبوت بسته است، جیبی است که دست صاحبش مدتهاست درون آن نرفته زیرا که پولی در آن نبوده تا لازم شود شخص دست در جیب خود کند.
#فقر #نداری #عنکبوت
@zarboolmasall
(كهف آیه7 )
اينجا محل جدائي من و تو است.
ما را به خير و شما را به سلامت.
#ضربالمثلقرآنی
@zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
#جاجت_گرفتن_از_حضرت_ام_البنین
توسل به حضرت ام البنین یکی از راه های حاجت روایی هست که وقتی راهی دیگه نداری و میخای تو زمان نزدیک حاجت روا بشی توسل میشی به حضرت ام البنین
http://eitaa.com/joinchat/1867382803C75dfd5079d
📚 خیلی زیباست
مردی بود قرآن میخواند و معنی قرآن را نمیفهمید .دخترکوچکش از او پرسید چه فایده ای دارد قرآن میخوانی بدون اینکه معنی آن رابفهمی؟
پدر گفت سبدی بگیر واز آب دریا پرکن وبرایم بیاور..
دختر گفت : غیر ممکن است که آب درسبد باقی بماند.
پدر گفت امتحان کن..دخترم.
دختر سبدی که درآن زغال میگذاشتند گرفت ورفت بطرف دریا وامتحان کرد سبد را زیرآب زد وبه سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت وهیچ آبی در سبد باقی نماند. پس به پدرش گفت که هیچ فایده ای ندارد .
پدرش گفت دوباره امتحان کن. دخترکم .
دختر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب رابرای پدر بیاورد .برای بار سوم وچهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد وبه پدرش گفت که غیر ممکن است...
پس پدر به. او گفت سبد قبلا چطور بود؟
اینجا بود که دخترک متوجه شد و به پدرش گفت بله پدر قبلا سبد از باقیمانده های زغال کثیف وسیاه بود ولی الان سبد پاک وتمیز شده است.
پدر گفت: این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد.
پس دنیاوکارهای آن قلبت را از کثافتها پرمیکند،
خواندن قرآن همچون دریا سینه ات راپاک میکند،
حتی اگر معنی آنرا ندانی...
خواندن قرآن یکی از شیوه های قوی پاکسازی احساس منفی ودرونیه با خواندن قران پاکی آن به زندگی ما برکت ، نعمت ، سلامتی و آرامش فراوان میدهد..
@zarboolmasall