3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اون کسی که حقوق نجومی میگیرد، اون کسی که اختلاس میکند، چنبره زده بر بیتالمال و از سر سفره انقلاب ۳۰ سال هست نمیخواهد بلند شود؛ این شخص در روز قیامت در قعر جهنم همراه دشمنان اهل بیت است.
🔹نجومی بگیر، اختلاس کننده، خائن به بیتالمال، تو جوان ما را به انقلاب و جمهوری اسلامی که نه، به اصل اسلام بدبین کردی.
🗣مختاری - امام جمعه هشتگرد
@zarrhbin
❌ عراق ناآرام شد / تمامی مرزهای زمینی ایران و عراق بسته شد
معاون امنیتی استانداری خوزستان:
🔹عراق مرزهای چذابه و شلمچه را بست، زائران به مرزها مراجعه نکنند.
🔹با توجه به اتفاقات و ناآرامیهای کشور عراق، این کشور مرزهای خود را بست و خروج زوار ایرانی در تمام مرزها از جمله، شلمچه و چذابه از عصر دوشنبه هفتم شهریور متوقف شد.
🔹مسدود شدن مرزها تصمیم دولت عراق بوده و تا اطلاع ثانوی امکان خروج زوار از مرزها وجود ندارد.
🔸بنابراین زائران تا اطلاع ثانوی به مرزها مراجعه نکنند و منتظر اطلاعرسانیهای بعدی باشند.
@zarrhbin
▪️اعلامیه ترحیم و تشییع مرحومه " حاجیه خانم علوی " زوجه ایرج وزیری
روحش شاد و یادش گرامی🖤
@zarrhbin
📌بازدید هیات قضایی از زندان شهرستان اردکان / دیدار چهره به چهره با زندانیان و بازداشتیها/ صدور ۷۶دستور قضایی برای رفع مشکلات زندانیان
دادستان عمومی و انقلاب اردکان همراه با هیأت ۸ نفره قضات بهمنظور رسیدگی به درخواستها، مسائل و مشکلات حقوقی و قضایی مددجویان از زندان شهرستان اردکان بازدید کرد.
به گزارش روابط عمومی زندان شهرستان اردکان: علی محمد دشتکیان در ادامه بازدیدهای مستمر خود به همراه رئیس زندان و هیأتی متشکل از ۸ نفر از قضات دادسرا و دادگستری در زندان شهرستان اردکان حضور یافت و ضمن بازدید از بخشهای مختلف و گفتوگوی چهره به چهره با مددجویان، در خصوص مطالبات و مشکلات آنها دستورات لازم را صادر کرد.
دادستان عمومی و انقلاب اردکان در جریان این بازدید اظهار کرد: در راستای پالایش و بررسی پرونده متهمان و محکومان ، ارتقاء و بهبود نظام زندانبانی اسلامی و رفع مشکلات قضایی مددجویان با بهره گیری از ارفاقات قانونی بازدیدهای منظم و هدفمند هفتگی قضات از زندانها و بازداشتگاهها پیش بینی و عملیاتی شده است.
وی همچنین بعد از دیدار با مددجویان اندرزگاه های مختلف زندان گفت: در نتیجه این بازدید، ۷۶درخواست مددجویان مبنی بر حضور در بند نیمه باز، انتقال به موسسه اشتغال و حرفه آموزی، تسریع در ارسال پرونده از دادسرا به دادگاه، تبدیل قرار ، درخواست مرخصی اخذ شد.
در پایان اعضای هیأت قضایی پس از جمع بندی اقدامات انجام شده، گزارشی از نتایج دیدار خود با هر یک از مددجویان و رسیدگی به درخواستهایشان را ارائه کردند.
@zarrhbin
336.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آنچه_شما_فرستادهاید
با سلام و احترام
هم اکنون پارک آزادی اردکان جمع آوری قلیون و استعمال آن در فضای خانوادگی و عمومی، توسط نیروی خدوم و زحمت کش نیروی انتظامی
واقعا دست مریزاد و خداقوت🌹
@zarrhbin
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زائرین اربعین در حال بازگشت از شلمچه به خرمشهر
@zarrhbin
🍃خاطره ای عجیب از مداحی کردن شهید ابراهیم هادی🍃
پائیز سال۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود.
به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه.
من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز.
ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!!
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟!
گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند:
نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم.
هرکه گفت بخوان تو هم بخوان.💚
دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
📚کتاب سلام بر ابراهیم –ص ١٩٠
@zarrhbin
Masoud Sadeghloo4_5888474839412388942.mp3
زمان:
حجم:
9.4M
🎼 زندگی خودمه
🎧 مسعود صادقلو
@zarrhbin