eitaa logo
ذره‌بین درشهر
18.7هزار دنبال‌کننده
62هزار عکس
9.7هزار ویدیو
222 فایل
ارتباط با ادمین @Zarrhbin_Admin جهت هماهنگی و درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ قابل توجه تیم عمران آقای شهردار @zarrhbin🕊
‍ 🏴 شب دوازدهم : کاروان اسرا و مصيبت امام سجاد (علیه السلام) فردای روز عاشورا «عمر بن سعد» جنازه‌های لشکر خويش را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد، اما پیکر امام حسين(علیه السلام) و اصحاب او را همچنان در بيابان باقي گذاشت و فرمان حرکت به سوی کوفه را صادر کرد. هر يک از قبايل کوفه و عرب، برای آنکه خود را نزد «عبیدالله ابن زياد» عزيز کنند، سرهای مطهر شهداء را بين خود تقسيم کردند و آنها را بر نيزه زدند و آماده حرکت شدند. آنگاه زنان و کودکان اهل بيت(علیهم السلام) را بدون حجاب مناسب بر شتران و چارپايان بدون زين نشاندند و همچون اسرای کفار به سوی کوفه بردند. چون ابن سعد با اسيران نزديک کوفه رسيد مردم شهر برای تماشا جمع شده بودند. زنی از اهل کوفه که از بلندی بر اسيران مشرف بود پرسيد: "شما اسيران کدام طايفه‌ايد؟" گفتند: "اسيران آل محمد!" آن زن متأثر شد، فرود آمد و چادر و مقنعه و جامه‌هايی آورد تا بانوان اهل بیت خود را بپوشانند... پيش از ورود اسرا به دارالحکومه، رأس مطهر امام حسين(علیه السلام) را در مقابل ابن زياد گذاشتند. وی عصايی از چوب خيزران به دست گرفته بود و با آن بر لب و دندان امام(علیه السلام) می زد. اين جسارت عجیب وی، اعتراض بسياری از حاضران را برانگيخت. «زيد بن ارقم» که صحابي پيامبر(صل الله علیه و آله) و از ياران اميرالمؤمنين(علیه السلام) در جنگ صفين بود و در آن هنگام کهنسال شده بود به عبيدالله نهيب زد: "چوب خود را بردار! به خدا سوگند پيغمبر را ديدم که همين جای چوب تو را مي‌بوسيد" و سپس شروع به گريستن کرد. ابن زياد پلید پاسخ داد: "اگر نه اين بود که پيرمردي خرف و ديوانه شده‌ای گردن تو را مي‌زدم!". زيد برخاست و در حالي که بيرون می رفت گفت: "ای مردم عرب! از امروز بنده شديد. پسر فاطمه(سلام الله علیها) را کشتيد و پسر مرجانه را امارت داديد! به خدا قسم نيکان شما را خواهد کشت و اشرار شما را به کار خواهد گرفت". سپس اسرا را بر ابن زياد وارد کردند... وی هنگامي که امام سجاد(علیه السلام) را ديد پرسيد: "کيستی؟" فرمود: "علي بن الحسين" آن ملعون گفت: "مگر علي بن الحسين را خدا نکشت؟!" امام فرمود: "برادری داشتم که علی نام داشت. مردم او را کشتند" ابن زياد گفت: "خدا کشت!" امام فرمود: "الله يتوفي الانفس حين موتها" ابن زياد خشمگين شد و گفت: "در پاسخ من دليری مي‌کني؟ او را ببريد و گردن بزنيد". در این هنگام حضرت زينب(علیها سلام) فریاد برآورد "ای پسر زياد! هر چه خون از ما ريختی بس است" و امام را در آغوش گرفت و فرمود: "والله از او جدا نمي‌شوم. اگر مي‌خواهی او را بکشی مرا نيز بکش". ابن زياد کمي به آن دو نگريست و گفت: عجبا که اين زن دوست دارد با برادرزاده‌اش کشته شود! او را رها کنيد که با اين بيماری که دارد خواهد مرد»… امام سجاد (علیه السلام) سپس رنج سفر به شام و غم اسيری و عذاب در دربار يزيد را تحمل کرد… و تا پايان عمر شريفش، همواره در اندوه مصيبت کربلا بود… حضرت رین العابدین (علیه السلام) در محرم سال 94 هجری، هنگامی که 57 سال داشت، با زهر يکی از فرزندان «عبدالملک مروان» مسموم شد و در بستر احتضار افتاد. حضرت در اين ايام، تمامی فرزندان خود را جمع کرد و فرزند بزرگوارش «محمد بن علی عليه السلام» (که او نيز در مصيبت کربلا حضور داشت و در آن زمان کودکي 4 ساله بود) را وصی خود قرار داد و وی را «باقر» ناميد. ایشان امر ساير فرزندان خود را به آن جناب واگذار کرد و به آنان موعظه و وصيت نمود. سپس امام باقر را به سينه چسباند و فرمود: "تو را وصيت مي‌کنم به آنچه وصيت کرد مرا پدرم در هنگام شهادت خود و گفت که پدرش او را وصيت کرده بود به اين وصيت در هنگام وفات خود که: زنهار ستم مکن بر کسی که ياوری بر تو غير از خداوند ندارد" ا▪️▪️🔲▪️▪️ا ناله‌یِ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب میدید به یادِ قمرش می‌افتاد شیرخواره بغل تازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون شده میگفت که: الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه‌ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می‌افتاد می‌شکست آینه‌یِ صبر و غرورش را زجر تا به جانِ اُسرا با کمرش می‌افتاد روضه‌ی گم شدن و دفنِ رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ خنجر کُند و گلویِ پدرش می‌افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه هایِ پدرش دور و برش می‌افتاد . . . الا لعنة الله علي القوم الظالمين؛ و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون @zarrhbin🕊
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد او ماند که در کنار زینب باشد 🏴 شهادت وارث نهضت عاشورا حضرت سجاد(ع) را تسلیت می‌گوییم. 🌒 @zarrhbin🕊
4_5940253711002502821.mp3
5.26M
◾️روضه‌ جانسوز‌ امام‌ سجاد‌ (ع) @zarrhbin🕊
📣 هزینه شما برای سرمایه‌گذاری برای است ! جهت هماهنگی و ارسال تبلیغات @Tablighat_zarrhbin
قیمت فروش معمولی  فقط روز      1402/05/08 با تخفیف ویژه  در فروشگاه آریا شعبه بلوار كوثر 👇👇تلگرام👇👇 https://t.me/AriaHyper1 👇👇اینستاگرام👇👇 https://instagram.com/hyper_aria?utm_medium=copy_link 👇👇ايتا👇👇 https://eitaa.com/AriaHyper
قیمت مصرف کننده   ❎ فقط روز       1402/05/08 با تخفیف ویژه ✅ در فروشگاه آریا شعبه بلوار كوثر 👇👇ایتا👇👇 https://eitaa.com/AriaHyper 👇👇تلگرام👇👇 https://t.me/AriaHyper1 👇👇اینستاگرام👇👇 https://instagram.com/hyper_aria?utm_medium=copy_link
🔊🔊🔊🔊🔊 جذب نیرو👇👇 ✅یک فرصت شغلی مناسب👌 👈 جهت تکمیل کادر و پرسنل فروش و چیدمان خود به تعدای نیروی خانم با شرایط زیر نیازمند است؛ ✅نیرو جهت چیدمان ✅هماهنگ با شیفت کاری لطفا حضوری جهت پر کردن فرم استخدامی به یکی از فروشگاها مراجعه نماید 👇👇تلگرام👇👇 https://t.me/AriaHyper1 👇👇اینستاگرام👇👇 https://instagram.com/hyper_aria?utm_medium=copy_link 👇👇ايتا👇👇 https://eitaa.com/AriaHyper
💫بیمه شرط عقل است دوست خوب من 💥به خصوص در جامعه ی پر از حادثه ی امروز ما 🔮 با کلمه "کاش" را از آینده خودمان حذف کنیم👌 @pasargadihay97
هدایت شده از ذره‌بین درشهر
📣📣📣📣 🔺 مجهزترین قالیشویی در اردکان ومیبد👇👇👇 ( شستشوی انواع فرش ، موکت، مبل ، پشتی؛ پتو، تشک، لحاف و غیره )  ✅ 👌 ☎️ 03532244050 ☎️ 03532245040 📲 09131582007 👨‍💻بامدیریت اردکان_بلوار آیت‌الله خاتمی _انتهای کوچه 102
هدایت شده از ذره‌بین درشهر
📣📣 📌فروش قطعات صندلی و لوازم اداری برند به قیمت عمده👌 ➖پایه کارمندی پنج‌ پر _۴۲۰/۰۰۰ تومان ➖پایه مدیریتی پنج‌ پر _۵۹۰/۰۰۰ تومان ➖جک صندلی _ ۳۹۰/۰۰۰ تومان ➖مکانیزم دو قفل _ ۶۹۰/۰۰۰ تومان ➖مکانیزم تک قفل _ ۴۸۰/۰۰۰ تومان ➖چرخ صندلی _ ۴۲/۰۰۰ تومان ➖چرخ پایه استپ گوجه‌ای _ ۳۵/۰۰۰ تومان ➖‌دسته‌تی ۲۰ جفتی _ ۴۸۰/۰۰۰ تومان ✔️ تشک رویال یک‌نفره _ ۷ سال ضمانت _ ۳/۵۰۰/۰۰۰ تومان ✔️تشک رویال دونفره _ ۷ سال ضمانت _ ۴/۹۰۰/۰۰۰ تومان 🛋 📲 09131517901 ✍پذیرای قرارداد با ادارات دولتی و شرکت‌های خاص و عام🤝
امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السو برای همه حوائج برای همه کسانی که التماس دعا دارند برای همه خواسته هایی که عاقبتشو نمی دانیم. 👋