اگر زینب نمی آمد چه میشد بهار کربلا کامل نمی شد اگر بلبل هوای گل نمی کرد گل از بی حرمتی پژمرده می شد محبت در کجا ابراز می گشت پرستاری پرستاری نمی شد سالروز ولادت باسعادت مظهر عفت و تقوا و الگوی پرستاران حضرت زینب کبری و روز پرستار مبارک باد 💐 ✍ کانال #ذره‌بین این میلاد خجسته را به #پرستاران عضو کانال صمیمانه تبریک می‌گوید 💚 @zarrhbin🕊

الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی💚 @zarrhbin🕊

#آنچه_شما_فرستاده‌اید با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما و همراهان گرامی کانال مردمی ذره بین در شهر چند سالی است که در شهر و دیارمان بحث آلودگی هوا مطرح است و هرچه بگذریم و اعتراض کنیم بهتر نشده و اینطور که معلومه قدرت صنعت از مردم بیشتره و یک جورایی این صنعتی شدن شهر شده برادر عزرائیل که باعث وجود انواع سرطان ها در شهر ما شده که خانواده بنده نیز به این بیماری مبتلا شده اند.حال یک آلودگی دیگر در سطح شهر چند ماهی است که در حال گسترش است و آن هم آلودگی زمینی و ایجاد سرعت گیرهای متفاوت و ناموزون در خیابان های شهر می باشد که نمی دانم با کدام اصول شهری در حال احداث می باشند نمونه آن در بلوار خاتمی و یک نمونه جالب تر بلوار شهید بهشتی از میدان شهید دهستانی تا شفق است که هم ابتدای مسیر و هم انتهای مسیر سرعت گیر به کار رفته است که در نوع خود بی نظیر است که به اصطلاح مسیر پیاده روی هم هست و امروز نیز مشاهده شده که در میان این دو سرعت گیر سرعت گیر دیگری در حال احداث می باشد آیا با اصول شهری سازگار است یا نه بنده به شهرهای جنوب شرقی زیاد رفته ام با اینکه ماشین های شوتی در آن شهرها زیاد هستند ولی این همه دست انداز و سرعت گیر ندارند. اگر به فکر زیبایی شهر و کم شدن خودروهای عبوری در شهر نیستید لااقل تو این گرونی بازار به فکر خرابی ماشین مردم باشید قطعات یدکی گران، دست مزدهای گران چه‌می شود نمی دانم شاید هم شهرداری با صنعت دست به یکی کرده اند یکی با آلودگی هوا مردم را عاصی کرده و دیگری با این وضع سرعت گیرها و.... ما شهر خودمان را می خواهیم تعداد مهاجرت ها زیاد شده است. باز اردکانم آرزوست. در آخر بگویم که: شاد می‌گردد دلم اندر هوای اردکان حال من را کس نداند جز خدای اردکان @zarrhbin🕊

#آنچه_شما_فرستاده‌اید سلام وقتتون بخیر باشه ممنون میشم اگه این خواسته منو بزارید تو کانالتون از شانس بد ما یا از بی‌تدبیری اداره برق این تیربرق درست وسط خونه ما خورده شده و درست جلو درب منزل ما چند باری رفتیم اداره برق اوایل میگفتن باید پول جابجایی بدید ما هم ک زورمون میومد و نداشتیم چند باری هم پرسنل محترمشون ک داشتن تیرها رو جابه جا میکردن آوردم دیدن گفتن حتما جابه جا میشه ک نشد چند وقت پیشتر هم یک ماشین سیماشو دزدیده بود ک باعث این شده ک سیمانای تیر از جا کنده بشه و هروز مقداری از این سیمانها بر روی زمین میریزه خاستم بگم حداقل الان بیان درست کنن تا اتفاقی نیفتاده ما ده سال این تیر تحمل کردم بخدا ک هر بار از در بیرون میام میگم اگه حق بوده اینکار ک هیچ اگرم از روی کارنابلدی بوده خدا جوابشون بده آخه دختر بچم چند باری ک میخاسه دوچرخشو بیاره بیرون خورده ب تیر و زخمی شده و بارها بهم گفته بابا این تیر چرا جلو در خونه ما هست😔 الانم ازشون خواهش دارم بیان جابه‌جا کنن ممنون آدرس هم خیابون شهید مروتی انتهای کوچه ۱۰۲ @zarrhbin🕊

#آنچه_شما_فرستاده‌اید سوالی داشتم ببینم کسی پاسخگوست؟؟؟ ملاک و معیار آسفالت کوچه های شهر چیست؟ ا_ساکن بودن مسئول شهر در آن کوچه ۲_ساکن بودن اعضای شورای شهر در کوچه ۳_ساکن بودن کارمند شهرداری در کوچه ۴_خودیاری اهالی کوچه ۵_انتخاب تصادفی ۶_ هیچکدام از موارد @zarrhbin🕊

#آنچه_شما_فرستاده‌اید با سلام تشکر از شهرداری که زحمت آسفالت رو آسفالت بعضی از کوچه‌ها و محلات نورچشمی می‌کشند شاید هنوز دو سال نشده که کوچه.های شهید مروتی و شریعتی آسفالت شد ما هم خیابان شهیدان فاضلپور هستیم اعضای شورا اومدن مسجد محله و قول پیگیری برای آسفالت خراب آن دادند که متاسفانه فقط اومدن هی زشتکاری کردن و به خیال خودشون لکه‌گیری کردن افتضاح که با توجه به شلوغ بودن این مسیر و مسجد و مدرسه و ادارات باید جزو‌ اولویت‌ها باشه که ظاهرا مردم این محل نه پارتی دارن نه کوپن پ و نه تاس و قرعه‌ای به نامشون میفته.. تشکر از ذره‌بین @zarrhbin🕊

❌❌ ❌ شاهکار اداره ورزش اردکان رو ببینید🤔 در تکریم و احترام به شهدا سوراخ کردن تابلوی سالن سردار شهید زفاک و نصب لوله ناودان😳 یعنی هیچ راه دیگه‌ای برای گذر لوله ناودان نبود ؟! یعنی اینقدر کارشناسی و اصولی ؟!؟! @zarrhbin🕊

#آنچه_شما_فرستاده‌اید با سلام ‌و خدا قوت امروز رفتم دکتر اطفال کنار درمانگاه بوعلی نسخه برای پسر ما نوشته رفتیم داروخانه ... این اسپری دهانی رو دکتر گفت بگو ۱۴۰ تومانی بهت بده گرون نخر و همین کافیه. بعد این اسپری رو که داد به ما و گفتم قیمت گفت ۲۷۰ . گفتم ۱۴۰ تومانی میخوام منشی نسخه پیچ گفت این همون ۱۴۰ تومانی هست شده ۲۷۰ ولی قیمت روی اسپری خورده ۱۴۰ هزار تومان 😳 یعنی دو برابر پول از بنده گرفتن میخواستم بیینم تو این اوضاع اقتصادی که وضعیت همه خراب است و همین امروز که من بچه ام رو بردم ام‌ دکتر بالای ۷۰۰ هزار تومان هزینه اش شده چرا اینا دیگه ایقد گرون فروشی میکنن مگه وجدان ندارن درد مریضی بچه یه طرف گرونی دارو و بی انصافی داروخانه ها طرف دیگر😞 یعنی خدایی هست که اینا دارن اینجور ظلم میکنن. فردا میخوام برم شبکه بهداشت و بعدش برم تعزیرات و اگرلازم باشه تا خود یزد جهت گرونی فروشی میرم. اگر مسئولی بابت گرونی فروشی کاری نکرد اه و ناله ام رو به عنوان دعا بدرقه راهش میکنم. با تشکر از شما @zarrhbin🕊

❌❌ 🔺قابل توجه واحد عمران شهرداری عکسها متعلق به کوچه ۱۳۷ خیابان الهی فرد که انتهای ان به کوچه شهید غلام نیا ختم میشود نه مسئولی ساکن این کوچه هست نه اهالیش پارتی و فریادرسی دارند فقط ببینید و اولویت شناسی کنید ممنون از شما @zarrhbin🕊

💌 #‌پیام_تبریک با سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی و همشهریان عزیز ، خواستم از طریق کانال خوب و مردمی شما ، تولد حضرت زینب(س) و روز پرستار را خدمت تمامی پرستاران خدوم و زحمتکش بیمارستان ضیائی و درمانگاه های سطح شهر تبریک گفته و از زحمات بی بدیل آنها قدردانی و تشکر کنم. خداوند حافظ و نگهدار آنها باشد🙏 @zarrhbin🕊

سطح بالای ویتامین ب۱۲ با افزایش خطر سرطان ریه همراه است نوروبیون (ب‌کمپلکس، ب۱۲) را سرِخود و بدون تجویز پزشک مصرف نکنید. @zarrhbin🕊

🔰 روایت واقعی و روزمره وسط های لیست تقریبا بلند و بالایم نوشته بودم: یک و نیم کیلو سبزی خوردن. همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد. وسایل را که باز میکردم سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود. از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد. حسابی جا خوردم! چرا اینطوری گرفته خب؟! بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر میگذارم سر سفره. سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد. بعله. تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود. در بهت و عصبانیت ماندم. از دست همسری که همه خریدهایش اینطوری است. به جای یک و نیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمی فهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود!! یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسرم که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم؟!ویک دعوای بزرگ راه بیاندازم. . بعد بی خیال شدم. توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم ، فکر کردم: شب که آمد یک تذکر درست وحسابی میدهم. بعد به خودم گفتم: خوب شد زنگ نزدی! شب که آمد هم نرم تر صحبت ميکنم. رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده. ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم. ارزش ندارد غرغر کنم. ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم حالا! مگر چه شده؟! یک خرید اشتباهی. همین. دم غروب، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی؟؟؟ آرام گفتم : راستی سبزی هاش هم پلاسیده بود. یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ همون روز باشه. تمام. همسرم هم در ادامه گفت: آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم، بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته ﻣﻴﺸﻲ، دیگه نخواي سبزی هم پاک کنی. آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد. ""مکث"" را تمرین کردم....وﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه کردم.وفهمیدم اگراونموقع زنگ میزدم واعتراض ميكردم ، امکان داشت روزقشنگم تبدیل بشه به یک هفته قهر.. "مكث" رو امتحان كنيم.👌👌 در حال عصبانیت تصمیم نگیریم @zarrhbin🕊