فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜͜͡🧕🏻
بسته ام عهد که در
راه شهیدان باشم...
چادر مشکی من (:
رنگ شهـادت دارد
#حجاب 💛
#چــادرانــه 🦋
#دخترونه_مذهبی 🌸
.🌱..»
🩷برای اومدن امام زمان باید مضطر بشیم😔
❤️برای مضطر شدن باید حالمون واقعا بد بشه و از ته دل از خدا فرج رو بخوایم🥲
🧡برای اینکه به این درجه برسیم که از دیدن گناه آتیش بگیریم،باید امر به معروف و نهی از منکر بکنیم☝🏻
💚هیچی مثل امر به معروف و نهی از منکر باعث نمیشه آدم از گناه نفرت داشته باشیم‼️👀
"برای یاری امام زمان امر به معروف و نهی از منکر میکنیم"
#امربه_معروف
تمرین کن یه جوری زندگی کنی که
وجودت بشه منبع آرامشِ دیگران!
از خدا محبت جذب کن و برای
بندگانش خرج کن!
این زیباترین تجارتِ دنیاست...
#استادشجاعی🎙
همهرفتند؛گدابازگداماندههنوز...
عیداست،وامامحسینجانعیدیما؛ماندههنوز!
کربلامیدهیآیابهمنِخستههنوز:)؟
دلشدهحرملازمدلبرعراقی🌱"
#عید_فطر
#امام_زمان
#جشن_بندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯دستورالعمل آیت الله کشمیری برای نزدیک شدن به امام زمان(عج)
آیتالله سید عبدالکریم کشمیری :
تا انسان ها آماده پذیرش حضرت نشده باشند،
تا حضرت در دل آنها ظهور نکرده باشد و قرین دل آنها نشده باشد،
ظهور خارجی برای انسان چیزی را عوض نخواهد کرد،
و پیدا کردن این آمادگی همان انتظار فرجی است که افضل شمرده
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ حرمتم به کی بگم؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#شب_جمعه
#حسین_طاهری
❤️احترام به پدر و مادر
شیخ باقر نجفی، از شیخ صادق که دلاک بود، نقل می کند: ایشان پدر پیری داشت و در خدمتگزاری او کوتاهی نمی کرد حتی کنار دستشویی برای او آب حاضر می کرد ومنتظر می ایستاد تا او را به مکان استراحتش ببرد و کوچک ترین کوتاهی در خدمت به پدر نمی کرد. مگر در شب های چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت.
پس از مدتی رفتن به مسجد را هم ترک نمود. از او پرسيدم:چرا رفتن به مسجد را ترک کرده ای؟
گفت: چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم، هفته ی چهلم وقت گذشته بود که حرکت کردم. اتفاقاً آن شب مهتاب نمایان بود.مقداری از راه را رفته بودم که مرد عربی سوار بر اسب بود دیدم او به سمتت من آمد وقتی به من رسید سلام کرد وپرسید: به کجا میری؟
گفتم: به مسجد سهله می روم.
فرمود: خوراکی همراه داری؟
گفتم: نه
فرمود: دست در حسب خود ببر.
گفتم: چیزی ندارم.
باز همان سخن را تکرار کرد، من هم دست خودم را در جیبم کردم، مقداری کشمش یافتم که برای فرزندم خریده بودم ولی فراموش کرده بودم بهت او بدهم.
آنگاه آن مرد اسب سوار به من فرمود: «اوصیک بالعود»یعنی تو را نسبت به پدر پیرت، سفارش می کنم. و این عبارت را سه بار تکرار کرد و از نظرم غایب کردید. متوجه شدم ایشان حضرت مهدی(عج) بوده است و همچنین فهمیدم که آن حضرت راضی به جدایی من از پدرم، حتی در شب های چهارشنبه نیست. به همین خاطر دیگر به مسجد سهله نرفتم.
منبع: بحار الأنوار، جلد ۵۳، صفحه ۲۴۵
#امام_زمان
#عید_فطر
#جشن_بندگی