آخه ..وجودِمارو ڪسی جزشما نمیتونه سروسامون بده ..
مادر ..
دستِرد به ما نزنےهـا ..(:💔
اولاش گفتم ..بدوییم ڪه یکوقت جانمونیم ..
ازچی جانمونیم ..!؟
از خیلیچیزهـا ..
خیلیهـا تو اینشبایمبارک
"امضایبرگهیرفتنبهکربلا" رو ازدستِآقا میگیـرن (:
خداکنه هیچوقت جانمونی ..
آخه "جاموندن" خیلے درد داره ..
خیلےسوزداره ..
آره ..حالاڪههیئتمون با نامِمادر شروعشد ..
بریم کربلا رو ازخودِ دستای مادر بگیریم ..💔
ماـدر ..
مارو ڪربلا ببریهـا ..
این دلِتنگ رو به دست بگیرید ..
حالِ دلتنگهارو بخرید ..
ماـدر ..مادرانه مارو سروسامون بده (:
مادر ..
یک نیمنگاهے به دلِما بندازین ..
داره پرپر میزنه
برای چندلحظه نفسکشیدن تو صحنِحسـین 💔
آقایما ..ما رفتیم پیشِمادر ..
رفتیم تا مادر رضایت بده برسیم برای نوڪریشما ..🙃
حالِدلتنگهـا ..فقط با بودن تو این صحنوسرا خوب میشه ..
بھم ریختگے ما ..از دلتنگیِ
از دوریِ
آخه ..این دل چقدر میتونه تحمل کنه دوری از شما رو ..!؟