راحت بخواب کوفه!
که از بین نخلها
دیگر صدایِ
ناله یِ حیدر نمی رسد..؛
@zeinabiha2
دل را ز شرار عشق سوزاند علی
یک عمر غریب شهر خود ماند علی
وقتی که شکافت فرق او در محراب
گفتند مگر نماز می خواند علی
@zeinabiha2
بر روح تمام شیعیان تیغ زدند
بر مردترین مرد جهان تیغ زدند
خورشید به سینه، ماه بر سر می زد
انگار به فرق آسمان تیغ زدند
شهادت امام علی (ع) تسلیت باد
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهادت امام علی (ع)😔
#ارسالی اعضا
@zeinabiha2
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
تازه موتور خریده بودم. بعد از #افطار گفتم میآیم دنبالت باهم برویم مسجد ارگ.
از میدان شهدا که رد شدیم یک ماشین پیکان سفید #خلاف آمد و پیچید جلوی ما. بدجور خوردیم بهش. #پرت شدم. از بالای سرم رد شد خیلی متبحرانه خودش را جمع کرد. استخوان ترقوهام شکست.
محمدحسین زخم های سطحی برداشت. میخواستم زنگ بزنم به پلیس، نگذاشت. میگفت #طوری_نیست..
گفتم: بابا من داغون شدم، چیزی از موتورم نمونده
گفت: این بنده خدا گناه داره،#گرفتاره
بالاخره به راننده ماشین گفت برو! من رو برد بیمارستان امام حسین (ع). دکتر آورد بالای سرم.اذان گفتند؛ #بدون سحری نیت روزه کرد؛ هرچه اصرار کردم نرفت خانه
بچه اولش که به دنیا آمداز همان بدو تولد مشکل #تنفسی داشت.
هرچی زنگ میزدم جواب نمیداد.
بعد از چند روز پیام داد: دارم پسرم را #دفن میکنم
از یزد که آمدنمیخواستم راجع به آن قضیه صحبت کنم.
معلوم بود در دلش#غصه دارد. با خانمش میآمد مسجد ارگ
یکدفعه گفت: اگر این مناجات حاج منصور نبود نمیدانم میتوانستم این درد راتحمل کنم یانه...اینجا که میام آرام میشوم
شهید محمد حسین محمدخانی
شادی روح همه شهدا صلوات
@zeinabiha2
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
mehdiakbari-@yaa_hossein.mp3
4.05M
شب22 #ماه_رمضان 98
🎵شب بی علی تاره حال یتیما زار
🎙مهدی #اکبری
#زمینه
@zeinabiha2🏴
#امامحسنجانم 💚
ای یتیمان نخورید غصه ی نان شبتان...
نان و خرما را از امشب مجتبی دارد به دوش
🌸 @zeinabiha2
شب قدر از خم توحید شرابم دادند
تشنه لب بودم آب از می نابم دادند
العطش گفتم و نوشیدم از آن باده ناب
تا نجات از عطش روز حسابم دادند
شب عفو است و محتاج دعایم
زعمق دل دعایی کن برایم
اگر امشب به معشوقت رسیدی
خدا را در میان اشک هایت دیدی
کمی هم نزد او یادی زما کن
کمی هم جای ما او را صدا کن
بگو یارب فلانی روسیاهست
دو دستش خالی و غرق گناه است
بگو یارب تویی دریای جوشان
در این شب رحمتت بر وی بنوشان
بهش گفتم: امام زمان (عج)رو دوست داری؟
گفت:آره خیلی دوسش دارم..
گفتم امام زمان(عج)حجاب رو دوست داره یانه؟
گفت:آره!
گفتم:پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت:
خب چیزه!دوست داشتن امام زمان(عج)به ظاهر نیست،به دله...
گفتم: از این حرف که به ظاهر نیست به دله بدم میاد
گفت:چرا؟...
براش یه مثال زدم؛
گفتم:فرض کن یه نفر بهت خبر بده شوهرت با یکی دوست شده و الآن هم تو رستوران داره باهاش شام می خوره.تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد بهم خیانت کردی؟
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه عزیزم من فقط تو رو دوست دارم.
بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری،پس این دختره کیه؟چرا باهاش دوست شدی؟اونم بهت میگه:عزیزم ظاهرو نبین؛مهم دله؛دوست داشتن به دله...
دیدم حالتش عوض شده...
تو این لحظه به شوهرت نمیگی:مرده شور دلت رو ببرن؟تو نشستی با یه دختره تو رستوران بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت:معلومه که نه،دارم می بینم که خیانت می کنه،چطور باور کنم؟معلومه که دروغ میگه...
گفتم:پس حجابتـــــ!
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسریشو کشید جلو و رفت...
فردا دیدم با چادر اومده..گفتم:با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد..خندید و گفت:امام زمان (عج)چادر رو بیشتر دوست داره....
می گفت:احساس می کنم آقا داره بهم لبخند می زنه...
🌺اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّـــکَ الفَـــرَج🌺
بهش گفتم: امام زمان (عج)رو دوست داری؟
گفت:آره خیلی دوسش دارم..
گفتم امام زمان(عج)حجاب رو دوست داره یانه؟
گفت:آره!
گفتم:پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت:
خب چیزه!دوست داشتن امام زمان(عج)به ظاهر نیست،به دله...
گفتم: از این حرف که به ظاهر نیست به دله بدم میاد
گفت:چرا؟...
براش یه مثال زدم؛
گفتم:فرض کن یه نفر بهت خبر بده شوهرت با یکی دوست شده و الآن هم تو رستوران داره باهاش شام می خوره.تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد بهم خیانت کردی؟
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه عزیزم من فقط تو رو دوست دارم.
بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری،پس این دختره کیه؟چرا باهاش دوست شدی؟اونم بهت میگه:عزیزم ظاهرو نبین؛مهم دله؛دوست داشتن به دله...
دیدم حالتش عوض شده...
تو این لحظه به شوهرت نمیگی:مرده شور دلت رو ببرن؟تو نشستی با یه دختره تو رستوران بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت:معلومه که نه،دارم می بینم که خیانت می کنه،چطور باور کنم؟معلومه که دروغ میگه...
گفتم:پس حجابتـــــ!
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسریشو کشید جلو و رفت...
فردا دیدم با چادر اومده..گفتم:با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد..خندید و گفت:امام زمان (عج)چادر رو بیشتر دوست داره....
می گفت:احساس می کنم آقا داره بهم لبخند می زنه...
🌺اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّـــکَ الفَـــرَج🌺 ?
@zeinabiha2