eitaa logo
زینبی ها
3.8هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/16847855722639 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبی ها
.......... به نام خدا............ خوشا به حال انان که زیبا اما مظلومانه در این دنیا زیستند وخیلی ز
یوزارسیف اخه حاجی سبحانی ,محل اقامتش یه سوییت کوچلو که طبقه ی دوم خانه ی حاج محمد هست زندگی میکنه,هنوز من وسمیه موفق به سر دراوردن از زندگی حاجی نشدیم ,اخه تازه به محله ی ما امده ,اما هیچ وقت نشانی از اینکه کنارش کسی باشه نیست, تنها راهی که به نظرمان رسید برای حلول به این خواسته ,بعداز,کلی,فکر ومکر این بود که من وسمیه با دختر حاج محمد که همون صاحبخونه ی حاجی سبحانی,هست طرح دوستی بریزیم. حاجی محمد توراسته ی,بازار یه دهنه ی برنج فروشی داره ودوتا فرزند هم داره که پسرش علیرضا مهندس برق خونده ودخترش مرضیه هم یک سال از ماکوچکتره یعنی کلاس یازدهم هست... دوباره ذهنم کشیده شد سمت تعزیه,من همیشه از دیدن اجرای تعزیه لذت میبردم اما امسال با اجرای یوزارسیف ودیدن اون چهره ی زیبا در قالبی زیباتر ومعصوم تر,قلبم به تپش افتاد,اینقد طبیعی بازی میکرد که انگار درصحرای کربلاست,وقتی که مثلا با امام حسین ع گفتگو میکرد ازشدت اخلاصش ,اشک از چهار گوشه ی چشماش سرازیر میشد وتمام تماشا چیها چه کودک وچه بزرگ همراه گریه ی ابوالفضل گریه سرمیدادند,حال وهوای مجلس باوجود یوزارسیف خیلی خیلی معنوی شده بود,من هم از شدت گریه,چشمام به سوزش افتاده بود اما یک لحظه هم پلک نمیزدم تا هیچ حرکتی را از دست ندهم...لبخندی روی لبم نشسته بود,توعمق تعزیه بودم که با صدای مادرم که میگفت:زررری,زری جان کجایی بیا مادر.... از,عالم تفکر وخیالات به درامدم وبا یه جست از روی تختم پاشدم ,اشکهای چشمام را که ناخوداگاه جاری شده بود پاک کرده,یه نگاه توایینه ی روی در کمدلباسم به خودم انداختم...توعمق چشمام تصویر کسی را دیدم که....هیچ بگذریم.... در اتاق راباز کردم به,سمت مادرم تواشپزخانه رفتم.. ادامه دارد... 📝به قلم...ط,حسینی ⚠️کپی حرام است✖️ و‌پیگرد قانونی و‌الهی دارد.✖️ 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
CQACAgQAAx0CVBp6RAACClVf9h2YagKxgZZg30uCKQai8WSp4AAClgkAAtDWsVPns9dPwq4EWR4E.mp3
7.73M
🥀سلام ای مه آرمیده به بستر 🥀سلام ای طلوع نگاه پیمبر 🎤وحید_شکری ◼️ایام_فاطمیه 🏴 @ZEINABIHA2
زیارت عاشورا - علی فانی.mp3
28.44M
. هَرگاھ‌دنیا‌براٺ‌تَنگ‌شد، زیارٺ‌عاشورابخون . کھ‌سلام‌بر حسین‌ع‌حیاٺ‌اسٺ🌿 🌱| @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸•° در ره عشق غم سود و زیان بی‌دردی‌ست هرچه افزود به سرمایه‌ی غم، سود من است 🌤 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
[•°وَ حُنَیني إلیڪ یَقتُلني°•]: ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: تبسّم و شادمانى در برابر مؤمن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.✨ 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: تبسّم و شادمانى در برابر مؤمن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود.✨ 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای فرجت آرزوی شیعیان العجل ای مهدیِ صاحب‌زمان 🍃 🏴 @ZEINABIHA2
زینبی ها
یوزارسیف #قسمت2 اخه حاجی سبحانی ,محل اقامتش یه سوییت کوچلو که طبقه ی دوم خانه ی حاج محمد هست زندگ
یوزارسیف کمک مامان مریم میز شام را چیدم اما چون طبق معمول هر ساله نذر داشتم چیزی نخورم میخواستم برم طرف اتاقم,که جلو در اشپزخانه سینه به سینه بابا سعید شدم,بابا طبق معمول همیشه دست انداخت دور کمرم ودرحالیکه برم میگرداند داخل اشپزخانه گفت:کجا زر زری بابا,اول شام,خودت که میدونی من غذا بدون ته تغاری ام ,از گلوم پایین نمیره... دلم غنج رفت از اینهمه محبت,برا خاطر بابا برگشتم ,نشستم سرمیز ویه لیوان چای با چند تا دانه خرما خوردم,تشکری کردم اومدم پابشم که بابا دوباره گیر داد,عه کجا؟؟نخوردی که... مامان که از نذر همیشگی من مطلع بود ,چشمکی نامحسوس به بابا زد وگفت:چکارش داری,اقا سعید,همون که میلش بود خورد دیگه و وقتی از رفتن من مطمین شد ارام تر گفت:هنوز بعداز چندین سال متوجه نشدی ,زری شب شام غریبان هیچی نمیخوره؟!همیشه میگه ,شبی که بچه های امام حسین ع درد یتیمی میچشن واز,ظلم وستم یزیدیا به خار بیابان وتاریکی صحرا پناه میبرند,لقمه از گلوم پایین نمیره دیگه ادامه ی حرفای بابا ومامان را نشنیدم,اومدم روتختم دراز,کشیدم وغرق افکارم شدم,چیزی تا بازشدن مدرسه ها نمونده بود,امسال سال سرنوشتم بود ,بابا خیلی امید داشت که یه پزشک از,خانواده اش بلند بشه,دوتا داداشام که یکیشون عشق ماشین بود بنگاه معاملاتی ماشین زده بود واون یکی هم یه معلم ساده شده بود,تمام امید بابا برای ارزوهای دلش من بودم,به قول خودش شبانه روز تواون زرگری بازار جون میکند تا ما درارامش باشیم ودرس بخونیم وکم وکسری نداشته باشیم... توهمین افکار بودم که کم کم چشام سنگین شد وبه خواب رفتم... ادامه دارد 📝به قلم...ط,حسینی ⚠️کپی حرام است✖️ و‌پیگرد قانونی و‌الهی دارد.✖️ 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
[•°🍃🌸°•] پروردگارا بدبخت كسى است كه دستش را نگيرى و از فردايش ايمنى ندهى! و خوشبخت كسى است كه در پناه نعمتت جايش دهى و با ستايش، او را به جايگاه‌هاى رحمتت منتقل كنى... 🌱✨ 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
زینبی ها
✨خطبه فدکیه قسمت هفتم ✨آنگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو به مردم كرده و فرمودند: 🌹اَنْتُمْ
✨خطبه فدکیه قسمت هشتم 📖...كِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِعُ وَ الضِّیاءُ اللاَّمِعُ، بَینَةً بَصائِرُهُ، مُنْكَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِیةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْیاعُهُ، قائِداً اِلَی الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَی النَّجاةِ اسْتِماعُهُ، بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّـهِ الْمُنَوَّرَةُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَیناتُهُ الْجالِیةُ، وَ بَراهینُهُ الْكافِیةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ. 📖آن کتاب گویای الهی و قرآن راستگو و نور فروزان و شعاع درخشان است، که بیان و حجّته‌ای آن روشن، ✨ اسرار باطنی آن آشکار، ظواهر آن جلوه گر میباشد، ✅پیروان آن مورد غبطه جهانیان بوده، 😊و تبعیت از او خشنودی الهی را باعث می‌گردد، و شنیدن آن راه نجات است. بوسیله آن میتوان به حجّته‌ای نورانی الهی، و واجباتی که تفسیر شده، ⛔ و محرّماتی که از ارتکاب آن منع گردیده، و نیز به گواهی‌های جلوه‌گرش و برهان‌های کافی‌اش و فضائل پسندیده‌اش، و رخصت‌های بخشیده شده‌اش و قوانین واجبش دست یافت. 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
فیسبوک : آخرین بازدید ؛ 10 دقیقه قبل تلگرام : آخرین بازدید ؛ 8 دقیقه قبل اینستاگرام : آخرین بازدید ؛ 12 دقیقه قبل قرآن : آخرین بازدید ؛ رمضان سال گذشته! اَلَم یَانِ لِلَذینَ اَمَنُوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکرِ اللَه آیا هنوز وقت آن نرسیده است که دل های مومنان برای خدا خشوع کند...؟! 💞 🏴 @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃همیشه بخندید، خنده بد نه‌ها، لبخند... من لبخند ندارم خودمم، من خودمم انقدر دنبال لبخندم، همه بخندند؛ ولی متاسفانه خودم ندارم. هرکی از من تعریف میکنه، میگن این آدم خشونت طلبیه، این رقمی از من می‌گند؛ ولی دلم اینجوری نیست. همیشه لبخند، لبخند برگرفته از صفا... 🕊شهید حاج احمد کاظمی 🗓سالروز شهـادت 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
زینبی ها
یوزارسیف #قسمت3 کمک مامان مریم میز شام را چیدم اما چون طبق معمول هر ساله نذر داشتم چیزی نخورم میخ
یوزارسیف داخل صحرایی خشک وسوزان بودم,از دور صدای شرشر اب وقامت نخلهایی سربه فلک کشیده پدیدار بود...ناگاه باران نیزه وشمشیر به باریدن گرفت,خدای من انگار اینجا کربلاست ومن هم ظهر عاشورا وسط معرکه ی نینوا هستم,یک دفعه اقایی نورانی با دو دست قطع شده وتیر درچشم جلویم به خاک وخون غلتید...خدای من حضرت ابوالفضل ع است,این ساقی دشت کربلاست,بربالای نعش علمدارنینوا نشستم,روی میخراشیدم,خاک بر سر میریختم,ناله میزدم,مویه میکردم,اصلا حال خودم را نمیفهمیدم,ناگاه,بانوی مکرمه ای نزدیکم شد,سرم را به اغوش کشید ودست نوازش برسرم میکشید وبا صدایی اسمانی میگفت:آرام باش,این مظلومیت سند شیعه بودنمان است ارام باش که منتقم کرار در راه است...گویی این کلام بانو جرعه ابی بود که بر اتش درونم ریخت ومن ارام شدم,ارامه ارام فقط احساس عطش داشتم...که با صدای ملکوتی اذان از عالم رویا بیرون امدم... کل صورتم مملواز,اشک وعرق بود چه خواب عجیبی بود,انگار رویایی صادقه بود ومن واقعا گوشه ای از کربلا رابه چشم خود دیدم وبا تمام وجود احساس کردم,یعنی تعبیرش چه بود؟ وضو گرفتم,نمازم را درحالی خواندم که هنوز درکربلا سیر میکردم... سجاده را جمع کردم ومشغول تا کردن چادر نمازم بودم که.. ادامه دارد... 📝نویسنده....ط,حسینی ⚠️کپی حرام است✖️ و‌پیگرد قانونی و‌الهی دارد.✖️ 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
هدایت شده از {دُختَرانِ فاطِمے،پِسَرانِ عَلَو؁}
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋•° ازهمه آنچه که داشتیم؛ فقط زمینی یخ زده،باقی مانده! نه مِهری هست که گرممان کند، و نه ماهــی که روشنمان. خودمانیم؛ بی تو سرماعضوی ازما شده است! ماجرای نداشتــنت تا کِی طول میکشد؟ 🌤 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
🍃پیامبر اکرم ص ؛ هر کس بعد از هر نماز سوره توحید را بخواند در قبرش عذاب نمی شود و از فشار قبر در امان است ✍ مستدرک الوسائل ۲۸۰/۴ 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز شنبه روز زیارتی 🌸 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دعا 🤲 🏴 @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱✨ جوانِ امروز جوانِ دهه‌ۍ هشتادۍ نہ جنگ رو نہ امام رو نہ انقلـاب رو اینا رو ندیده اما همون مفاهیم رو با همون روشن بینۍ با همون اقتدار کہ اون روز یہ جوانۍ دنبال میکرد امروز داره دنبال میکنہ ツ 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
زینبی ها
یوزارسیف #قسمت_4 داخل صحرایی خشک وسوزان بودم,از دور صدای شرشر اب وقامت نخلهایی سربه فلک کشیده پدی
یوزارسیف همونطور که غرق افکارم بودم به طرف کمد رفتم وچادرنمازم را گذاشتم داخلش که با صدای مادرم به طرف در برگشتم. مادرم با لیوان ابی در دستش جلوی در ایستاده بود ,تا وضع من را دید که قرمزی چشمام نشان از گریه ام داشت به طرفم امد,لیوان اب را داد دستم وگفت:بخور مامان,الان دیگه بچه های امام حسین ع هم اب دارند,خودت را اینقدر اذیت نکن مادر,والله اهل بیت ع راضی به این کارا نیستند.. لیوان اب را از,دستش گرفتم ,روی عسلی کنار تخت گذاشتم وخودم را انداختم تواغوش مادر وزار زار گریه کردم...مادر مبهوت از کارهام سرم را محکم تر به سینه اش چسپاند ودرحالیکه موهام را ناز ونوازش میکرد گفت:چی شده زر زری مامان؟اتفاقی افتاده؟ ومن که همیشه پناهگاه امن تنهاییم همین اغوش مهربان بود ,از خواب عجیبی که دیده بودم گفتم ودرحالیکه اشک میریختم سرم را از,سینه ی مامان جداکردم توچشماش خیره شدم وگفتم:مامان چرا من این خواب را دیدم؟یعنی تعبیرش چی میشه مامان؟ مادر با دوتا دستش صورتم را قاب گرفت وگفت:عزیز دلم بس که قلبت پاکه این خواب را دیدی ومطمین باش عزاداری دیروزت مورد توجه خانوم حضرت زینب س قرار گرفته همین وسپس لیوان اب را از روی عسلی برداشت به لبم گذاشت,از شدت عطش لیوان اب را لاجرعه سرکشیدم.... به طرف اشپز خانه رفتیم ومادرم درحالیکه بساط صبحانه را اماده میکرد گفت:زری جان هفته ی دیگه مدارس باز میشن,دلم میخواد بریم یه پارچه چادری جدید بگیریم وبا چادر نو بری اخرین سال تحصیلی ات را...لبخندی زدم وگفتم:مامان همون چادرقبلی که نو نو هست,مادرم لیوان شیر را دستم داد وگفت:نه دیگه به دلم افتاده چادر,بگیریم...دوست داشتی باهم میریم,اگه هم دلت خواست عصر با دوستت سمیه برو... ناگزیر چشمی گفتم وذره ذره شیر داغ را مزه کردم خوبه با سمیه برم...اره عصرباسمیه میرم واز اونطرف هم میریم قرار هرشب جمعه مان...با یاداوری قرارجمعه ها لبخندی رولبم نشست.. ادامه دارد... 📝 نویسنده...ط_حسینی ⚠️کپی حرام است✖️ و‌پیگرد قانونی و‌الهی دارد.✖️ 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🦋✨ تنها کسے کہ هرگز قلبت را نخواهد شکست همان کسےست کہ آن را ساختہ است پس همیشہ بہ خدا تکیہ کنید 📿🍃 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱✨ بےتردید ازدواج مهم است! اما مسلماً همه زندگے نیست✋🏻 اجازه ندهید نگرانے از این مسئله تمام زندگےِ شما را مختل کند مراقب سلامتِ روح و جسمتان باشید...🎈 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
Mehdi Rasoli - Nemikham Be Nokarit (128).mp3
8.17M
🍃نمیخوام به نوکری فقط عادت بکنم 🍃دوست دارم هرجا میرم ازتوصحبت بکنم 🎤 مهدی_رسولی ❤️ 🏴 @ZEINABIHA2
زینبی ها
✨خطبه فدکیه قسمت هشتم 📖...كِتابُ اللَّـهِ النَّاطِقُ وَ الْقُرْانُ الصَّادِقُ، و النُّورُ السَّاطِ
✨خطبه فدکیه قسمت نهم فَجَعَلَ اللَّـهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ، ✅پس خدای بزرگ ایمان را برای پاک کردن شما از شرک، 📿 و نماز را برای پاک نمودن شما از تکبّر، وَ الزَّكاةَ تَزْكِیةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، 💰و زکات را برای تزکیه نفس و افزایش روزی، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، ✅و روزه را برای تثبیت اخلاص، 🕋و حج را برای استحکام دین، ❤و عدالت ورزی را برای التیام قلبها 🥀 🏴 @ZEINABIHA2
امیرکبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی با «جان‌جان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیرکبیر) بود. به نوشته دکتر پولاک، امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال ۱۲۴۸ در آذربایجان درگذشت.  دومین همسر امیر، یگانه خواهر تنی ناصرالدین‌شاه بود که «ملک‌زاده خانم» نام داشت و به عزت‌الدوله ملقب بود که در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ (۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵ ق) با وی ازدواج کرد.او دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد امیر درآمد. امیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده‌است. این ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته‌است. این معنا از نامه‌ای که امیر به پادشاه نوشته‌است بر می‌آید:  از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمی‌خواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم. امیر از نخستین همسر خود «جان جان خانم» سه فرزند داشت. میرزا احمد خان ساعد الملک مشهور به «امیرزاده» که با منورالسلطنه دخترفرمان فرمای بزرگ ازدواج نمود و دو دختر که نام یکی از آن‌ها سلطانه ثبت شده‌است. از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک خانم» نام داشتند. تاریخ شهادت شادی روحش پنج صلوات 🏴 @ZEINABIHA2