eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- لاله ای بود که با داغ جگر سوخته بود ...🥀🔥
علامۀ مجلسی می نویسه : امیرالمؤمنین نمازش رو توی مسجد خوند ، از مسجد آمد بیرون ، تا خَمِ کوچه رو رد کرد دید یه عده از این کنیزا در حال گریه دارن نگاش میکنن، امیرالمؤمنین صدا زد: “مَا الْخَبَر؟” چی شده؟
یهو یکی روش بشه ، نشه ، صدا زد: آقا! اگه میخوای فاطمه ات رو ببینی عجله کن...” فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا” امیرالمؤمنین دوان دوان خودش رو رسوند ، وارد حجره شد ،” وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا … وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالا” دید فاطمه داره از درد به خودش رو زمین می پیچه…💔 الهی‌بمیرم‌من‌مادرجانم 😭😭
“فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِه” عمامه رو برداشت ، زانو زد زمین ، سَرِ فاطمه رو از زمین بلند کرد گذاشت تو بغلش “وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ” صدا زد: یا زهرا ! با من حرف بزن…💔 اما جوابی نشنید… یه بار دیگه صدا زد: فاطمه! عزیزم!”😭
” فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى فَلَمْ تُكَلِّمْهُ “ آی مردم ! باورتون میشه این علی است؟ باورتون میشه این همون علی است که دَرِ خیبر ازجا بلند کرده؟ 😭 همه ی قدرتش رو آقا جمع کرد ، برای بار آخر صدا زد:” فَنَادَاهَا يَا فَاطِمَةُ كَلِّمِينِي” زهرا جان ! من به کسی التماس نمی کنم ، اما الان دارم تو رو التماس می کنم “كَلِّمِينِي”😭😭😭 اخ‌بمیرم
کار به التماس کشید 💔 زهراجانم بلند شو 😭 خانمِ خونم بلند شو🍂 ای تمام آرزوهای علی بلند شو 🥀 نور چشم علی بلند شو ✨
كَلِّمِينِی، یه کمی حرف بزن علی نمیره كَلِّمِينِي، حرفِ رفتن نزن علی میمیره كَلِّمِينِی، بگو تو کوچه چی اومد سرت كَلِّمِينِی، چیزی که به من نمیگه پسرت
سر تویِ بغلِ امیرالمؤمنینِ آقا خم شده رو صورتِ بی بی جان ، تا صدا زد : “كَلِّمِينِي” زهرا ! امیدم تو بودی ، میخوای جواب ندی؟ … 💔😭 صدا زد:” فَأَنَا ابْنُ عَمِّكَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب” تا گفت من علی هستم… “فَفَتَحَتْ عَيْنَيْهَا فِي وَجْهِهِ وَ نَظَرَتْ إِلَيْه” چشماش رو فاطمه باز کرد و یه نگاه به امیرالمؤمنین کرد…روایت میگه: تا نگاه کرد: “وَ بَكَتْ وَ بَكَى” هم زهرا و هم علی هر دو زدن زیرِ گریه….😭😭😭😭
ببین یه چی میگم تا روز قیامت زجه بزن : زدن مادرمون رو بی گناه زدن زن بادار رو زدن یکی یه دونه ی پیامبر نور چشم مرتضی علی جلوی چشم شوهرش زدن 🔥🍂 (خاک به دهان )🖤
الهی‌بمیرم کاش‌ مرا زده‌ بودن به جای شما 💔
😭😭😭😭😭😭