#ختمدعایعهد
#ختمزیارتعاشورا
هدیه به
#شهیدسردارحسنحسنپور
#شهیدصادقعدالتاکبری
به نیت سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان عج
سلامتی حضرت آقا
عاقبت بخیری
شفای مریضا حاجت روایی همگی
#روزبیستویکم
Doaye-Ahd.mp3
24.08M
🎧 دعای عهد
العجل، العجل،
یامولای یا صاحب الزمان...
🤲 ۴۰ روز قرائت دعای عهد به نیت تعجیل در فرج مولا وامام زمانمان، حجةابنالحسنالمهدی عج.
🌱✨
💐 از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده: هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حقتعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد.
@zeinabiha2
- ناشناس.mp3
4.04M
🕊•جزءخوانے قرآن
﴿ قرائت ترتیل جزء۱۲﴾
بہنیابتازجمیعشھداۍ اسلام هدیهبهروحمطهࢪ مولاامیرالمومنینعلی علیهالسلام
شهید حبیب الله مظاهری🌹🙏
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاعلی
غریب ترین امام دنیا علی...
@zeinabiha2
ـ
ـ
جوابِ سلام، واجب است!
پس بیایید
هر روز صبح ،
به او سلام کنیم!
•اَلسَّلامُعَلَیکَ یاخَلیفَةَاللهِ وَناصِرَحَقّه♥️•
#السلامعلیکیاصاحبالزمان🌱
اجرک الله یا ابا صالح المهدی
#التماس_دعای_فرج
@zeinabiha2
❅✺✻بِسْمِ رَبِّ اُمِّیَ الزَّهْراَ❅✺✻:
خدا حافظ ای نخل ها
ای چاه ها!
دگر نشنوید از علی
آه ها....😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🥀
🎥 تشییع شهید آبسالان در زاهدان
@zeinabiha2
بنظرتون هیئت متنی داشته باشیم یا صوتی برای فرداشب🤔؟
نقدی، نظری، پیشنهادی، صحبتی، نکته ای که لازم میدونید به گوش ما برسه....
https://harfeto.timefriend.net/16497965825030
#ختمدعایعهد
#ختمزیارتعاشورا
هدیه به
#شهیدناهیدفاتحیکرجو
#شهیدسپهبدسیدمحمدولیقرنی
#شهیدعلیاصغررنجبران
به نیت سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان عج
سلامتی حضرت آقا
عاقبت بخیری
شفای مریضا حاجت روایی همگی
#روزبیستودوم
Doaye-Ahd.mp3
24.08M
🎧 دعای عهد
العجل، العجل،
یامولای یا صاحب الزمان...
🤲 ۴۰ روز قرائت دعای عهد به نیت تعجیل در فرج مولا وامام زمانمان، حجةابنالحسنالمهدی عج.
🌱✨
💐 از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده: هرکه چهل صبحگاه این عهد را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حقتعالی بر هر کلمه هزار حسنه به او کرامت فرماید و هزار گناه از او محو سازد.
@zeinabiha2
- ناشناس.mp3
4.06M
🕊•جزءخوانے قرآن
﴿ قرائت ترتیل جزء۲۲﴾
بہنیابتازجمیعشھداۍ اسلام هدیهبهروحمطهࢪ مولاامیرالمومنینعلی علیهالسلام
شهید حسن صوفی 🙏🏻🌹
◼️◼️◼️
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌷|
💔 گریه #آقا_امیرالمؤمنین،
برای رسیدن به مقام شهادت، از زبان #سردار_سلیمانی
#عطش_شهادت
#اللهمارزقناالشهادةفیسبیلک
@zeinabiha2
اینشباشباخرتهبابا - @Hasani_am|حسنعطایی.mp3
4.77M
دخترت بیتابه بابا بابا
نرو خواهش میکنم😭
#تهدمتواللهارکانالهدی
#اللهمالعنقتلهامیرالمؤمنین🖤❤️
@zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🥀|
#شهید_مدافع_حࢪم_صادق_عدالت_اڪبࢪۍ
#تاریخ و محل ولادت:۱۳۶۷/۲/۲ تبریز
#تاریخ و محل شهادت:۱۳۹۵/۲/۴ دلامه سوریه -
ࢪوز وفاٺحضࢪٺ زینب🥀
@zeinabiha2
mehdi-rasouli-kofe-ey-diyar-ali(128).mp3
21.58M
کوفه ای دیار علی محرم اسرار علی
🎙حاج مهدی رسولی
@zeinabiha2
📌 غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد.
🔹️ سردار مدافع حرم حاج #مهدی_نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر *شهیدحججی* به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت
یادش گرامی وراهش پررهرو🌱
@zeinabiha2
زینبی ها
📌 غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد. 🔹️ سردار مدافع حرم حاج #مهدی_نیساری درش
🔹️ ماموریت ویژه سردار #نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید #محسن_حججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجهُمْ
@zeinabiha2