eitaa logo
زینبی ها
3.6هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/16847855722639 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 عیدتون مبارک🌸 @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 🎼مولودی زیبای عید غدیر حاج محمود کریمی 🌸🌸🌸🌸 @zeinabiha2
🌺 رسول خدا صلی الله علیه و آله (در روز غدیر) فرمود: ✨اى مسلمانان! حاضران به غایبان برسانند: کسى را که به من ایمان آورده و مرا تصدیق کرده است، به ولایت على سفارش مى کنم، آگاه باشید ولایت على، ولایت من است و ولایت من، ولایت خداى من است. این عهد و پیمانى بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم. 📒بحارالانوار ۳۷: ۱۴۱، ح ۳۵ @zeinabiha2
بیا ای آنکه بـر عـالم امیری بشر را وارهان از این اسیری بیا تا عدلِ حیدر زنده گردد تو فرزندِ برومندِ غـدیری سلام بر مهدی عج وارث غدیر السلام علیک یا بقیه الله اللهم_عجل_لولیک_الفرج @zeinabiha2
احمد به روی دست علی را گرفت و گفت دست کسی نظیرش اگر هست رو کند... #غدیریم💚 #علی😍 @zeinabiha2
🔷🔹شده ام در پے تو در بہ درٺ مهـدے جان 🔷🔹ڪے رسد بر مـنּ مسڪین نظرٺ مهـدےجان 🔷🔹ڪے شود تا ڪہ عیانּ بر سر راهـم گذرے 🔷🔹بر نگاهم ڪہ بیفتـد نظـرٺ مهـدے جان ❣اللهم عجل لولیڪ الفرج❣ @zeinabiha2
1_92231835.mp3
24.75M
🎙 #حجت_الاسلام_دارستانی 💠بچه شیعه؛ برا روز غدیر چکار کردی؟ وهابیت داره رو حدیث غدیر کار می کنه شیعه حواست کجاست؟؟؟؟ 🌹💌💌💌💌💌💌💌💌🌹 @yavaranegomnam #فقط_به_عشق_علی
¦🎊♡ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ ... | @zeinabiha2
♡💫 غذا دادن‌ به‌ یک‌ نفر در روز مانند غذا دادن به همه پیامبران و صدیقان است |مفاتیح‌الجنان| | @zeinabiha2
به حق علی عیدی امشب برآورده شدن حاجت دلتون باشه..... 🎉🎊 @zeinabiha2
🍀نازد به خودش ❤️خدا که حيـدر دارد  🍀درياي فضائلي مطهر دارد  ❤️همتاي علي 🍀نخواهد آمد والله  ❤️صد بار اگر 🍀کعبه ترک بردارد  عيد غـدير خم مبارک ❤️ @zeinabiha2
#پروفایل #غدیر #غدیری_ام👌 🎈🎉الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🎈🎉 @zeinabiha2
سلام 🌹🌹🌹صبحتون بخیر 🌹🌹🌹🌹عید غدیر رو به همتون تبریک میگم و انشاءالله روز خوبی رو آغاز کنید🌹🌹🌹🌹
🌸هم ساقی کوثر تويی🌸 🌸هم هادی و رهبر تویی🌸 🌸هم شاه بحر آور تویی🌸 🌸هم شافع محشر تویی🌸 🌸هم نور پیغمبر تویی🌸 🌸هم عاشق داور تویی🌸 🌸هم حیدر صفدر تویی🌸 🌸شاهانه گویم یاعلی🌸 💐علی در عرش بالا بی نظير است💐 💐علی بر عالم و آدم امير است💐 💐به عشق نام مولايم نوشتم💐 💐چه عيدی بهتر از عيد غدير است؟💐 🎊‌عید غدیر پیشاپیش مبارک🎊 🎉🌺پيشاپيش 🎉🌺🌙عـــیــد 🎉🌺🌙سعيــد 🎉🌺🌙غدیرخم 🎉🌺🌙بر شــما 🎉🌺🌙دوستان 🎉🌺🌙عزيز و 🎉🌺🌙خانواده 🎉🌺🌙محترمتان 🎉🌺🌙مبــــــارک 🎉🌺🌙و فرخنده 🎉🌺🌙بــــــاد 🌺 @zeinabiha2🌺
خمّ غدیر صحنه ی هم عهدی است و بس  اصل غدیر بیعت با مهدی است و بس  @zeinabiha2
🍃🌼🌺🍃🌼🌺🍃 عیدی ام در روز بیعت با علی باشد همین.... با اجازه زائر شش گوشه باشم،اربعین... اسلام علیک یا ابا عبدالله... 🍃🌼🌺🍃🌼🌺🍃 @zeinabiha2
🌷عید غدیر، عید الله اکبر🌷 🌼مولایم مھدے جان با شما در این روز بزرگ عهد میبندم و بیعت میکنم که تنهایتان نمیگذارم با دعا برای ظهورتان. @zeinabiha2
۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗 ۩ 💚سلام‌_مهدے_جان💚 💗امروز بہ هرڪوچہ اذان باید گفٺ 🌿در وصف علے ز آسمان باید گفٺ چون عید امیر مومنین اسٺ تبریڪ بہ صاحب_الزمان باید گفٺ العجل_مولا ❣عید_غدیرخم_مبارڪباد❣ ۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗۩📗 @zeinabiha2
💠 ❁﷽❁ 💠 🌷🍃🌷🍃 .... حالا با حضور آقای عادلی، احساس شیرینی به دلم افتاده و به جانم آرامش می داد، آرامشی که می توانستم در خنکای لطیفش، تمام رویاهای دست نیافتنی ام را نه در خواب که در بیداری ببینم! صورتش روشن تر از همیشه، آنچنان از شادی و شعف می درخشید، که حتی در پشت پرده ی نجابت هم پنهان شدنی نبود! در حضور گرم و مهربانش احساس آنچنان امنیتی می کردم که در حضور کسی جز او لمسش نکرده بودم! امنیتی که انگیزه همراهی اش را بی هیچ ترس و تردیدی به من می بخشید و تمام این احساسات در مذاق جانم به شیرینی نقش بست وقتی عمه فاطمه انگشتر طلای پر از نگینی را به نشانه نامزدی در دستم کرد، رویم را بوسید و زیر گوشم زمزمه کرد:" ان شاء الله سفید بخت بشی دخترم!" و صدای صلوات فضای اتاق را پر کرد. احساس می کردم تمام ذرات بدنم شبیه گلبرگ های شقایق در دل باد، به لرزه افتاده و دلم بی تاب وصال شیرین، در قفسه سینه ام پر پر می زد. بی آن که بخواهم نگاهم به چشمانش افتاد که مثل سطح صیقل خورده خلیج فارس در برابر آفتاب، می درخشید و نجیبانه می خندید، مریم خانم بسته کادو را گشود و پارچه درونش را به دست عمه فاطمه داد. عمه کنارم نشست، پارچه را با هر دو دست مقابلم گرفت و با لحنی لبریز محبت توضیح داد:" الهه خانم! این پارچه ی چادری رو عزیز خدا بیامرز چند سال قبل از مکه به نیت عروس مجید اورد. قابلت رو نداره عزیزم! تبرکه!" و پیش از آن که فرصت قدردانی پیدا کنم، پارچه حریر شیری رنگ را گشود و روی چادرم، بر سرم انداخت و بار دیگر صت صلوات مثل ترنم به هم خوردن بال فرشتگان، آسمان اتاق را پر کرد. 🌷🍃 پایان فصل اول 🍃🌷 ✍🏻💞🍃🍃🌷🍃🍃💞 🍃ادامہ دارد.... ✍🏻 ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ
🌸 ﷽ 🌸 🌺🍃شروع فصل دوم🍃🌺 🌸🍃🌺🍃🌸 .... با لحن گرم مجید که به اسم صدایم می کرد، چشمانم را گشودم، اما شیرینی خواب سحرگاه دست بردار نبود که باز صدای مهربانش در گوشم نشست:" الهه جان! بیدار شو! وقت نمازه." نگاهم را به دنبالش دور اتاق گرداندم، ولی در اتاق نبود. پنجره اتاق باز بود و نسیم خنک و خوشبوی صبح 31 فروردین ماه سال 92، به چشمان خمار و خواب آلودم، دست می کشید. از اتاق خواب که بیرون آمدم، صدای تکبیرش را شنیدم و دیدم نمازش را شروع کرده که من هم برای گرفتن وضو به دستشویی رفتم. در این چند روزی که از زندگیمان می گذشت، هر روز من او را برای نماز صبح بیدار کرده بودم، اما امروز او راحت تر از من دل از خواب کنده بود. نمازم را خواندم و برای آماده کردن صبحانه به آشپزخانه رفتم. آشپزخانه ای که بعد از رفتن محمد و عطیه تا یکی دو هفته پیش، جز یک گار رومیزی رنگ و رو رفته و یخچالی دست دوم و البته چند تکه ظرف کهنه چیطی به خود ندیده بود و حالا با جهیزیه زیبا و پر زرق و برق من، جلوه ای دیگر پیدا کرده بود. از میان ظروف زیبا و رنگارنگی که در کابینت ها چیده بودم، چند پیش دستی انتخاب کرده و قطعات کره و پنیر را با سلیقه خرد کردم. کاسه مربا و عسل و شیره خرما را هم روی میز گذاشتم تا در کنار سبد حصیری نان، همه چیز مهیای یک صبحانه نو عروسانه باشد که مجید در چهارچوب در آشپزخانه ایستاد و با لبخندی تحسین آمیز گفت:" چی کار کردی الهه جان! من عادت به این صبحونه ها ندارم!" در برابر لحن شیرینش لبخندی زدم و گفتم:" حالا شیر می خوری یا چایی؟" صندلی فرفورژه قرمز رنگ را عقب کشید و همچنان که می نشست، پاسخ داد:" همون چایی خوبه! دستت درد نکنه!" فنجان چای را مقابلش گذاشتم و گفتم:" بفرمایید!" که لبخندی زد و با گفتن:" ممنونم الهه جان!" فنجان را نزدیک تر کشید و ن پرسیدم :" امشب دیر میای؟" ✍🌺🍃🌸🍃🌺🍃 🍃ادامہ دارد.... ✍🏻 ✍لطفا فقط با ذکر و کپی شود... ╭┅°•°•°•°═ঊঈ📚ঊঈ═°•°•°•°┅╮ ✒ @chaadorihhaaa ╰┅•°•°•°•°═ঊ