eitaa logo
اگر الگو زینب "س" است...💞💞
114 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤﷽🖤 🕯 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🕯السلام علیک یافاطمه المعصومه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @zeinabion98
📝 حضرت امام علی علیه السلام  عَوِّدْ اُذُنـَكَ حُسْنَ الاِسْتِماعِ وَ لا تُصغِ اِلى ما لا يَزيدُ فى صَلاحِكَ استِماعُهُ فَاِنَّ ذلِكَ يُصدِئُ الْقُلوبَ وَ يوجِبُ الْمَذامَّ؛ گوش خود را به شنيدن خوبى‏ ها عادت بده و به آنچه كه به صلاح و درستى تو نمى‏ افزايد گوش مسپار، زيرا اين كار، دل‏ها را زنگار مى‏ زند و موجب سرزنش مى‏ شود 📗 غررالحكم ص٢١٥ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ‎‎‌‌‎‎@zeinabion98
◾️ سعی کن گریه کنی!! اهمیت گریه برای حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام در سیره و بیان آیت‌الله بهجت قدس‌سره ✅ [حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره] شیر آب حیاط را به‌اندازۀ یک شیر سماور باز کرده بودند و داشتند وضو می‌گرفتند. 💠گفتم: آقا، دارد می‌آید و من یک ماه برای تبلیغ می‌روم. سفارشی کنید که آویزه گوشم کنم. همان‌جور که وضو می‌گرفت، تکیه داد به دیوار و آهسته گفت: 💠 «آسید محمد! سعی کن هر شبانه‌روزی یک‌مرتبه برای امام حسین علیه‌السلام گریه کنی...» . (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 برگرفته از کتاب ردپای سپید، ص۵٧ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ‎‎‌‌‎‎@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ ویژگی خاص اباعبدالله الحسین(علیه السلام) 💠 تمام خوبی‌ها در ائمه (ع) جمع است اما امام حسین (ع) یک ویژگی خاص دارد و آن مظلومیت و شهادت است که همین، عامل محبت است. ما با و این ارتباط را تقویت می‌کنیم. این ارتباط بر اثر غفلت و زندگی روزمره ساییده می‌شود. گناه و لهو و لعب هم این ارتباط را می‌سوزاند. خداوند اگر کسی را دوست داشته باشد، او را گرفتار بلایی می‌کند تا دوباره رو سوی خدا و ائمه کند. بلا برای کسانی است که خدا دوستشان دارد. 🏴 نیز مرحمت بزرگ خداست. می‌توان در این دهه از ماه رمضان نیز بیشتر بهره برد، به شرطی که حق این دهه را بکوشیم. خالصانه در روضه شرکت کنیم. استاد ما می‌فرمود بروید. جایی که شما را نشناسند. طوری که شرکت در روضه هیچ نفع دنیوی برای ما نداشته باشد. حتی «قبول باشد» هم به ما نگویند. البته گاهی ما به مجلس شلوغی می‌رویم تا از بیان آن گوینده دینمان را بیاموزیم. این، حسابش فرق دارد. ۶/۷/۹۶🗓 حضرت آیت‌الله استاد جاودان (حفظه الله) 🏴 🏴 🏴 (ع) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ‎‎‌‌‎‎@zeinabion98
حجت الاسلام مسعود عالی_۲۰۲۱_۰۸_۱۲_۰۷_۵۳_۵۸_۷۷۵.mp3
2.42M
[💔] 🏴عظمت دهه ی اول ♦️حجت الاسلام عالی علیه‌السلام 🏴زیر پرچمت امن ترین جای جهان است ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ‌ ‌ ‌ ‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استاد پناهیان 📌استقلال انسان، پایگاه اصلی عزتمندی 👈🏻 چگونه عبد خدا شدن، انسان را به اوج استقلال، عزت و قدرت می‌رساند؟ ➕روایت قدسی کمتر شنیده شده از جایگاه عجیبی که انسان می‌تواند به آن برسد. 👌👌بسیار شنیدنی، ازدست ندهید!! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ‎‎‌‌‎‎@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فی‌ماتم‌الحسین(ع)🖤 ▪️به اذن حضرت زهرا سلام الله علیها وارد حریم ملکوتی میشویم😭 هرشب 🌃 دهه اول محرم ساعت ۲۲ ⏰ کانال اگر الگو زینب س است ✅ 🏴مهمان حضرت زهرا(سلام الله علیها ) هستید.. 🏴 اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَين عليه‌السلام @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شروع هیئت مجازی با تلاوت سوره مبارکه فجر از ثواب تلاوت بی نصیب نمانیم.
بسم الله الرحمن الرحیم 🖤السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله یابن امیرالمومنین وابن فاطمه الزهرا🖤 ایام سوگواری سیدالشهدا امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش را خدمت امام زمان عج و نائب برحقش امام خامنه ای و شما بزرگواران تسلیت و تعزیت عرض میکنم. موضوع :عاشورا متاثر از تربیت خانوادگی✅ ✍نهاد اصلی ترین رکن جامعه است که زمینه ساز یا انسانها و امتها است. که اسلام عنایت ویژه برای سلامت و رشد و پویایی این نهاد سرنوشت ساز دارد. ✅ ابعاد مختلفی در تربیت اثرگذار هستند که ما در اینجا بخاطر اطاله کلام به بحث میپردازیم ان شاءالله ✅ یکی از مسائلی که ریشه آن در محیط خانواده است شدید به میباشد. 🚫همه شرکت کنندگان در فاجعه عاشورا از فرمانده و سرباز باوعده های در مقابل فرزند پیامبر و امام زمان خود ایستادند. 😔 همگی از شدّت دلباختگی و فریب دنیا،قبل از تصاحب وعده های داده شده به امید رسیدن به دنیای فانی امام شان را کشتند تا خود زنده مانده و به دنیا برسند. ❎شب عاشورا بعد از اعلام شهادت همه سپاه امام و برداشتن بیعت از آنها،برای حفظ جان و مال شان و... امام شان تنها گذاشتند. ⬅️امام حسین علیه‌السلام در بیانات خودشان دقیقاً این دنیاگرایی و این نحوه‌ی محاسبه را بیان فرموده است:‌ ✨«اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ» :↪️ مردم بنده‌ی دنیایند و دین، جز لیسه‌ای بر زبانشان نیست، اما زمانی که آزمون سخت پیش آید، دین‌داران اندک‌اند. (ابن‌شعبه حرانی، تحف‌العقول، ص۲۴۵) امام علیه السلام با جمله "الناس عبید الدنیا"علت این همه دگرگونی اوضاع و سستی و بی تفاوتی مردم در برابر خوبی‌ها و بدی‌ها را دنیا پرستی آنان دانسته است وقتی که دنیا درنگاه انسان مسلمان هدف ومعبودشد بایدمنتظر چنین فاجعه ای بود. ✅ سخنان امام هرچند بیانگر آن است که دنیا گرایی آفت عمومی و همگانی است لذا با واژه "الناس" از آن یاد کرده است ولی روشن است که بخشی از مردم که همان خواص باشند بیشتر در معرض این آسیب هستند چرا که جلوه‌های دنیا بسیار است بخشی از آن برای همه قابل دسترسی نیست. 🔹مقام، پولهای کلان را به همه کس نمی دهند خواص با ویژگی‌هایی که دارند دسترسی بیشتری به دنیا و جلوه‌های آن دارند. به همه کس ملک ری و کیسه زر نمی دهنداینها برای عمرسعد ها و شریح قاضی ها و... آماده است. مواردی که خواص طرفدار حق، به خاطر دنیا گرایی از پذیرش حق سرباز زده و یا با آن به مخالفت برخاستند فراوان است. ♦️بیشتر کسانی که از کوفه به امام حسین علیه السلام نامه نوشتند از خواص و نخبگان و برجستگان کوفه بودند اما وقتی که تهدیدها و تصمیم ها از سوی ابن زیاد شروع شد اکثریت قاطع آنها دینشان را قربانی دنیایشان کردند و اطراف مسلم بن عقیل نماینده امام حسین علیه السلام را خالی کردند تا به شهادت رسید. 📣نقش خواص دنیا گرا در اینجا بسیار روشن است ابن زیاد گروهی از این خواص را برای تهدید و ارعاب مردم به میان آنان فرستاد و برخی از آنان مانند شبث بن ربعی این مرد هزار چهره از کسانی است که به امام حسین علیه السلام نامه نوشته است اما وقتی که وضعیت را به گونه دیگر می‌بیند به همکاری با ابن زیاد می پردازد. 🍂 این نسل از خانواده هایی سربرآوردند که در دوران خلفای بعداز پیامبر صلی الله علیه و آله بخصوص در زمان خلیفه سوم غرق در دنیاطلبی بودند بطوری که در مقابل علیه السلام نیز تاب وتحمل نداشتندوجنگهای سه گانه را برایشان تحمیل کردند. 🍂 فرزندان تربیت یافته در این خانواده ها با همان روحیه سالها بعد در مقابل امام زمان خودایستادند وجسم و جان آن حضرت را قطعه قطعه کردند و واز این امر خوشحال شدند. ⁉️یکی از پرسش‌های عمیقی که مسلمانی از خودمی کند این است که اگر در روز عاشورا حضور داشت در کدام لشگر قرار می‌گرفت؟ به طور یقین پاسخ شیعیان،لشکر امام حسین علیه السلام است اما همین که فکرکنیم تمام کسانی که درمقابل امام ایستادند و به کارزار با وی پرداختندودر نهایت او ویارانش را به شهادت رساندند مسلمان بودندنماز می‌خواندند روزه می‌گرفتند و به رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان داشتنداین پاسخ را باچالش سختی مواجه می‌کندکه بسیاری از علمای دنیا طلبی که دنیا خواهی آنان منجر به آوردن هزاران دلیل و استدلال برای ایستادن درمقابل فرزندپیامبرشان شدوچه وعده هایی که باوجود انجام رسالت شان به خلف وعده تبدیل شد. واقعه عاشورا گوشه‌ای از تاریخ اسلام است که برای تمام مسلمانان جای تأمل دارد اینکه بدانند فاصله حق و حقیقت بسیار ناچیز است. اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 ✍خادم الحسین اصغرزاده @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️چله زیارت عاشورا 🗓روز چهارم 📖متن کامل زیارت عاشورا👆 @zeinabion98
AUD-20210730-WA0124.mp3
1.95M
📙زیارت عاشورا 🎤بانوای: استاد فرهمند @zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه جناب قاسم بن الحسن. وقتی امام حسین(علیه السلام) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟ قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!💔 در زیر سم اسب... چه می ماند از این جسم...؟ چیزی که به جا ماند ز قاسم اثرش بود در خیمه نشستند پریشان که بیاید چیزی که از او زودتر آمد خبرش بود...! 😭😭😭😭😭😭😭 شهادت طلبی جناب قاسم و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد. 🖤@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أحلَی مِن العَسَل💔 امشب باید حسن حسن بگوییم و به یاد به قد و قامتش به رگ غیرت و دلاوریش به لباس رزمی که برقامتش اندازه نبود به شهد شیرین شهادت در رکاب مولایش اشک غربت بریزیم و را گدایی کنیم... اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 @zeinabion98 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باهم برا فرج و سلامتی مولا وصاحبمان دعا کنیم که این دعا اثر دارد💔 ✨بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم✨ 📜️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸دعــای ســـلامتی محبوب 🔸 📜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" التماس دعای ظهور مولا و صاحبمون🤲 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کانال اگر الگو زینب "س"است🔰🔰 @zeinabion98
بَـعـد روضـه، عـجـيـب مي چَسبَـد دو سـه تـا حَبّـه قـنـد و چـاي حسـيـن💔 @zeinabion98
امشب پنجمین شب مراسممون بود... خدایا شـــــکرت🤲 نفس کشیدیم در محرمـت😭 💔💔💔💔 ثواب این عزاداریها رو تقدیم میکنیم به: امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش خصوصا حضرت قاسم ابن حسن سلام الله علیه و روح پرفتوح امام خمینی ره و شهدای اسلام خصوصا شهید ابراهیم همت و شهید بابایی التماس دعا داریم ازشما بزرگواران در این شب‌ها مارو هم مخاطب دعاهاتون قرار بدین.. @zeinabion98
قسمت بیست و هشتم با عجله دویدیم بیرون. چه می‌دیدم! توی روستا، همهمه بود. تمام دشت، پر از تانک و ماشین عراقی بود. داشتند جلو می‌آمدند. قلبم تند می‌زد. کمی جلوتر، سربازهاشان را دیدم که از جاده سرازیر شده بودند و داشتند وارد روستا می‌شدند. با زبان عربی و بعضی‌هاشان به زبان کُردی حرف می‌زدند. به سینه زدم و به آن‌ها نگاه کردم. ای دل غافل، غافلگیر شده بودیم. عزیزانمان کشته شده بودند، آن‌ها را با دست خودمان خاک کرده بودیم و حالا همان قاتل‌ها آمده بودند توی روستای ما. دلم می‌خواست همه‌شان را خفه کنم. مردها فریاد می‌زدند و به زن‌ها می‌گفتند فرار کنید. من جوان بودم. فقط نوزده سالم بود. دستمالم را دور صورتم بستم. هراسان وارد شدنشان را به روستا نگاه می‌کردم. بعضی از عراقی‌ها، به کُردی می‌گفتند با شما‌ها کاری نداریم، فقط بروید توی خانه‌هاتان. مردم را به طرف خانه‌هاشان هل می‌دادند و جلو می‌آمدند. تانک‌ها هم از جادۀ اصلی پیچیدند سمت گورسفید و وارد روستا شدند. صدای زنجیر تانک‌ها، لرزه توی دلمان می‌انداخت. پیاده و سواره می‌آمدند؛ سوار بر تانک و جیپ و ماشین‌های مختلف. روی جاده هم پر از ماشین بود. پرچم عراق روی ماشین‌ها و تانک‌هاشان بود. پرچمشان چند تا ستاره داشت. انگار با تانک‌هاشان داشتند از روی قلبمان عبور می‌کردند. از خودم پرسیدم: «پس نیروهای ما کجاست؟!» لباس‌هاشان شبیه لباس ارتشی‌های خودمان بود. فقط ‌رنگش کمی فرق داشت. قیافه‌های سیاهشان و لبخندهای بامعنی‌شان، دلم را به درد آورده بود. اگر اسلحه داشتم، همه‌شان را به رگبار می‌بستم. بچه‌ها خودشان را پشت دامن مادرهاشان قایم کرده بودند و یواشکی سربازها را تماشا می‌کردند. یکی از سربازها نزدیک آمد. خودم را جمع و جور کردم و آمادۀ فرار شدم. به کردی پرسید: «از اینجا تا کرمانشاه چقدر راه است؟» حرفی که زد، از مُردن برایم سخت‌تر بود. انگار مطمئن بود به زودی به کرمانشاه می‌رسد. اشک توی چشمم جمع شد. داشتم از غصه خفه می‌شدم. جوابی ندادم. نظامی ‌خندید و با زبان کردی گفت: «ان‌شا‌ءالله زود به کرمانشاه می‌رسیم!» فهمیدم دیگر جای ماندن نیست. باید فرار می‌کردم و خبر را به خانواده‌ام در آوه‌زین می‌رساندم. نایستادم. اول آرام رفتم و یک کم که دور شدم، بنا کردم به دویدن. تا می‌توانستم به‌سرعت دویدم سمت آوه‌زین. تمام راه را ‌دویدم. دامن بلندم دور پایم می‌پیچید و نمی‌گذاشت سریع بدوم. بعضی جاها سکندری می‌خوردم. اما نایستادم. دامنم را جمع کردم و توی علف‌ها میان‌بر زدم. صدای زنجیر تانک‌ها توی گوشم بود. باید زودتر به مادرم و خواهرها و برادرهایم می‌رسیدم. توپ پشت توپ و گلوله پشت گلوله باریدن گرفت. از جلو پیاده‌هاشان می‌آمدند و از پشت سر سواره‌ها. مراتع آتش گرفته بودند. آتش توی مزارع زبانه می‌کشید. به مزرعه‌ای که کنارم بود، نگاه کردم. قسمتی از محصول آتش گرفته بود و می‌سوخت. دود و آتش، دلم را سوزاند. صدای نفس‌نفس‌هایم، ترس به دلم ‌انداخته بود. همه‌اش فکر می‌کردم یک سرباز ‌عراقی پشت سرم است و دارد دنبالم می‌کند. قدم به قدم برمی‌گشتم و پشت سر را نگاه می‌کردم. راهی که همیشه در ده دقیقه می‌رفتم، انگار پایانی نداشت. جادۀ خاکی، طولانی و طولانی‌تر شده بود. توی راه، به سیما و لیلا فکر می‌کردم. وای اگر سربازهای دشمن به آن‌ها دست درازی می‌کردند. باید می‌رسیدم و نجاتشان می‌دادم. به خانۀ پدرم که رسیدم، دیدم مادرم مشغول نان پختن است. توی خانه، پر بود از بوی عدسی. فریاد کشیدم: «دالگه... باید فرار کنیم. عراقی‌ها توی ده هستند.» پدرم از توی اتاق بیرون آمد و با تعجب به من خیره شد. مادرم بلند شد و با ناباوری پرسید: «راست می‌گویی؟ کجا؟ کی؟» گفتم: «عجله کن، زود باشید. باید برویم سمت کوه. الآن به آوه‌زین می‌رسند. سربازهاشان توی گورسفید هستند. باید فرار کنیم.» مادرم ‌این دست و آن دست می‌کرد. گفت: «شما بروید. بچه‌ها را بردار و برو. من نمی‌آیم.» @zeinabion98