هدایت شده از انگیزشی و ثروتزا 💰💸💰
❣﷽❣
لطفا کمی توجه 👇👇👇
یک فرصت عاااالی برای تحول در زندگی
آیا وقت اون نرسیده تا از شرایط بد فعلیتون خارج بشین و به اهدافتون برسین ⁉️😏
اگه شغل مناسبی ندارین
اگه از درآمدتون راضی نیستین
اگه هدف و انگیزه کافی ندارین
اگه تو روابطتون به مشکل خوردین
اگه اعتماد به نفس کافی ندارین
اگه همیشه افسرده و غمگینی
اگه.........
میخوام بگم تو هر شرایطی که هستین
اصلا ناامید نباشین بدون شک میتونین شرایط رو تغییر بدین💯👌
تو بدنیا نیومدی که فقیر باشی
تو بدنیا نیومدی که از بی پولی غمگین و افسرده و نا امید باشی،
تو بدنیا نیومدی که از ناداری احساس خوشبختی نکنین
تو بدنیا نیومدی که زیر خط فقر باشی، اعتمادبه نفستو از دست بدی،
تو بدنیا نیومدی که از بیکاری، رابطهات با خانواده بهم بخوره،
تو بدنیا نیومدی که درآمدد کفاف زندگیتو نده،
👈تو میتونی شرایط رو تغییر بدی
👌قطعا بدون شک میتونی
#فققققققط کافیه که بخوای
خبر خوب اینه که مشاورین پروژه میتونن کمکت کنن تا از شرایط ناخواسته خارج بشین و به شرایط دلخواه برسین
چرا که نتایج اینو ثابت کرده بیش از #20000هزار نفر شرکت کردن دراین پروژه و #نتایج_عاااااالی گرفتن
وقتی این دوستان تونستند #قطعا تو هم میتونی 💪💪💪
✨اگه واقعا از شرایط فعلیتون خسته شدین و طالب تغییر هستین وارد بشین👇👇👇
این فرصت استثنایی رو از دست ندید✅
#تلاش_کن ، #طلاش_کن
مسیرسبز راه پولدار شدن
🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا
🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام
اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
هدایت شده از انگیزشی و ثروتزا 💰💸💰
❣﷽❣
فقط باید شروع کرد
فردا و پس فردا نداره
باید شروع کنی حرکت کنی
قدم اول رو برداری، بعدش قدم دوم
الی اخر
قدم که برمیداری باید بخنـــــــــدی😁
باید باور داشته که میتونی 💯💪🏻
#تو_میتونی
این فرصت استثنایی رو از دست ندید✅
#تلاش_کن ، #طلاش_کن
مسیرسبز راه پولدار شدن
🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا
🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام
اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
هدایت شده از انگیزشی و ثروتزا 💰💸💰
❣﷽❣
آمار جالبیه!
بذارین براتون معنیش کنم:
🎯۳۷ درصد از مردم ایران هیچ پس اندازی ندارند!
🎯 ۲۵ درصد از مردم (سپرده گذاران بانکی) فکر می کنند سود کردند ولی در واقع رشد پولشان کمتر از تورم بوده!
🎯 ۱۵ درصد از مردم (دارندگان املاک) در یکسال گذشته ۷۰ درصد به داراییشان اضافه شده.
🎯 ۱۱ درصد از مردم وارد بازارهای پرریسک شده اند (دارندگان طلا، سکه و ارز)
🎯 ۱/۵ درصد از مردم در بورس حضور دارند.
🎯تنها ۱۰/۵ درصد از مردم با پولشان کارآفرینی کرده اند.
مطالب جذاب پروژه در👇
#تلاش_کن ، #طلاش_کن
مسیرسبز راه پولدار شدن
🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا
🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام
اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی
هدایت شده از انگیزشی و ثروتزا 💰💸💰
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
. 💚🔵⚪️🔴💚🔵⚪️🔴💚🔵⚪️🔴💚 ♣️♣️ رمانهای متنی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفا
.
♦️ رمانهای متنی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده #کلیک_کنید👆
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
♣️♣️ رمانهای صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده👇 #کلیک_کنید👇 https://eitaa
.
♦️ رمانهای صوتی که تا الانه در کانال قرار گرفته و آماده برای استفاده #کلیک_کنید👆
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
☑️ لینکها برای راحتی شما 👇👇👇 ♦️♦️بیش از 600 #کتابهایpdf و #نرمافزارهای = شامل #رمانها #اعتقادی #اخل
..
♦️بیش از 600 #کتابهایpdf و #نرمافزارهای = شامل #رمانها #اعتقادی #اخلاقی #کاربردی و مهم و ارزشمند 🌻و امکانات زیاد دیگر... را در این کانال #دانلود کنید. 👆👆👆
هدایت شده از 📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
📣 #رمان شماره #بیستودوم
❤️ بنام : #بی_پر_پروانه_شو
📝 نوشتهی : پریناز بشیری
📓 تعداد صفحات 196
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
#بی_پر_پروانه_شو #قسمت140 پناه روزها تند تر از اونی که انتظارشو داشتم داشت میگذشت .... دیگه به
#بی_پر_پروانه_شو
#قسمت141
سرمو چرخوندم و نگاه سابینی کردم که کنارم نشست ... لبامو کش دادم ...
-سلام ...
سر خم کردو نگاهی به حسنا و برایان کرد . ..
-دارن راجب چی بحث میکنن ؟
شونه ای بالا انداختم ..
-گرایش دکتراشون ...
-تصمیم تو چیه
باز شونه بالا انداختم ...
-احتمال 90 درصد همین سازه های فضایی رو ادامه بدم .
سری تکون داد
-هوم خوبه ...
نگاش به رو به رو بود که کنکاشش کردم ... صورتش چیز جالبی داشت که باعث میشد اسم خاص بودن و روش بزاری ...
موهایی روشن ولی نه بور در حد قهوه ای روشن و چشمایی دقیقا همرنگ موهاش ....
قهوه ای روشنی که دورشو یه حاله از قهوه ای سوخته پوشونده ....
توی نگاه اول میتونستی بفهمی که یه پسر غربیه ....
ته ریش روشنش و فک تیز و استخون های آرواره ایش دقیقا مثل یه مرد تمام اروپایی بود ...
لبایی برجسته وخوش فرم داشت ..
زیبایش افسانه ای نبود ولی جذابیت خاصی داشت .... توی این دانشگاه بارها و بارها افرادی و دیدم که هزار برابر خوشگلتر از این پسرن ولی کم پیش میومد کسی مثل این رو
بورس باشه ...
بالا و پایین شدن سیب گلوش نگامو از صورتش چرخوند روی گلوشو نگاه اون رفت سمت کلاه قرمز رنگ سرم که ماله میثم بود ...
-اون پسر ایرانی که باهم اومدین .... دوست پسرته ؟!
خندیدم ... از ته دل ... حتی تصور اینکه یه روز با میثم دوست باشمم خنده دار بود ....
تند دستمو رو هوا تکون دادم
-نه نه اصلا ... آدم باید دیونه باشه تا با میثم دوست بشه ....
چشماشو ریز کرد
-چرا؟
تا خواستم شونه بالا بندازم سریع دستشو گذاشت رو شونم و متوقفم کرد ...
چشماش خندیدن ...
-هی دارم حس میکنم تیک عصبی داری که هی شونه بالا میندازی انقدر این کارو تکرار
نکن ...
خندیدم و با اومدن استاد نتونستم جوابشو بدم ...
با شروع شدن درس همه حواسم و داده بودم پی استاد و حرفاش که یه تیکه کاغذ گذاشته شد روی کاغذای زیر دستم ...
نگاهی به نوشته روی کاغذ کردم
-جواب منو ندادی ...
نوشتم
-میثم فقط یه هم گروهی قدیمی و یه دوست خوبه و مهمتراز همه هموطنمه ...
بلافاصله برگه رو از زیر دستم کشیدو نوشت
-بعد از تموم شدن درستون اینجا میمونید ؟
-از تصمیم میثم خبر ندارم ولی من میمونم ....
-برای همیشه ؟!
-آره احتمالا ...
دیگه حرفی نزدیم و هر دو حواسمون و دادیم به کلاس ....
استاد چرخید سمتون ونگاهی به گوش تا گوش کلاس کرد ... عینکشو در آوردو گذاشت ر
وی میز
-میخوام اولین کار تحقیقاتیتونو شروع کنین .... یه مقاله میخوام در سطح عالی ... بهترین
مقاله به عنوان مقاله برتر از طرف دانشگاه سوربن نشر پیدا میکنه ...
علاوه بر اون عمده فعالیت تحقیقاتی این مقاله هم از پایان نامتون محسوب میشه ...
صدای پچ پچ از هر طرف بلند شد ... حسنا چرخیدو نگام کرد ....
-تو آمادگیشو داری ؟
اومدم باز شونه بالا بندازم و باز دستای سابین خندمو قورت دادم شونه خالی تا دستش
بی افته ...
-زیاد سخت نیست ... فک کنم از پسش بر بیام ...
صدای یکی از بچه ها از اوایل کلاس بلند شد ...
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️
¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸
@zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی )
@charkhfalak500 قرانومفاتیح )صلواتی )
@charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی )
@zekrabab نهجالبلاغه برادرقران )صلواتی )
🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴
🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞
✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانالها شوید
🔴🔴 در اینجا هم 👇 همراه با راهنماییهای مشاورین مجرب ، پولدار شوید👇
🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا
🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام
❣ با مدیریت #ذکراباد
📚رُمّانْهایبلــندوداستانکوتا📚صلواتیوآموزنده🌷🌷🌷
#بی_پر_پروانه_شو #قسمت141 سرمو چرخوندم و نگاه سابینی کردم که کنارم نشست ... لبامو کش دادم ... -س
#بی_پر_پروانه_شو
#قسمت142
استاد نمیشه که هم برای دکترا بخونیم هم رو مقاله کار کنیم ... پایان نامه های خیلیامو ن آمادس ... دیگه چه نیازی به مقاله داریم
نگاه عاقل اندر سفیهی بهش انداخت رو به هممون گفت
-اصل هوا فضا یعنی تحقیق ... یعنی مقاله یعنی تئوری ...
این رشته رشته ی ذهنی باید تو ذهنت بسازی و با دستت به عمل برسونیش ... بهتره به
جای کلنجار رفتن برای قانع کردن من برید دنبال مقاله ...
دستمو بالا بردم و همزمان با نگاه منتظرش که زوم شد روم گفتم
-کار گروهیه؟!
سری به نشانه نفی تکون داد ...
-ابدا ... انفرادیه ...
اینبار اعتراضا از گوشه کنار بلند شد و صدای سابینم دم گوش من غر غر کرد ...
-گمون کرده همه بیکاریم ...
اعتراضای همه بی نتیجه موند و کلاس تموم شد ... برایان رو کرد سمت من
-پناه برنامه تو چیه؟!
کلاه و رو سرم گذاشتمو کیفمو برداشتم
-راجب مقاله
-نه بابا الان و میگم
-هیچی
حسنا-میای با ما بریم کافه فلور ...اصلا رفتی
چینی بین ابروهام انداختم
-کافه فلور ؟... نه نرفتم ...
پشت سر هم از کلاس زدیم بیرون سابین رو به من گفت
-تا حالا به بلوار سن ژرمن نرفتی ؟!
حقیقتش این بود که نمیدونستم ... از وقتی اومده بودم با وجود اصرارای میثم فقط یکی
دوبار باهم به رستوران رفته بودیم و برای دیدن ایفل و جای دیگه ای نرفته بودیم ...
اصلا نمیدونستم کجاست ... پزشکیم که به تازگی پیدا کرده بودم وفقط با مطبش یه خیا
بون با خیابون اصلی که ما توش بودیم فاصله داشت ....
سری به نشونه نه تکون دادم نمیدونم ... فک نکنم ..
برایان
-اوف تو دیگه کی هستی دختر ... اومدی پاریس و هنوز نگشتی ....
سابین با لبخند مهربونی گفت
-بیایدباهم بریم .. بعدشم یه جایی میبرمت که فک کنم ازش خوشت بیاد ...
با اشتیاق قبول کردم همراهیشون کنم...... دیدن پاریس بعد از مدتها برام آخر انگیزه و
شور بود ....
با موافقت حسنا و برایان هر چهارتا راه افتادیم سمت کافه فلوری که اینا ازش حرف میز
دن ....
توی کل مسیر برایان و سابین داشتن از پاریس و جاهای دیدنیش صحبت میکردن و من
هر لحظه مشتاق تر میشدم برای دیدن این این شهرو گشت و گذار توش ...
رسیدنمون زیاد طول نکشید ... حسنا اشاره ای به اون سر خیابون کرد ...
-اونا ها اونجاس ... کافه فلور اونه ...
نگاهی به ساختمون دو طبقه و شیک کافه انداختم و صندلی هایی که بیرون کافه کنار
خیابون چیده شده بودن هر چهار نفر پیاده شدیم و راه افتادیم سمت کافه ...
سابین کنار من ایستاد
-میدونی کافه های پاریس تو کل دنیا معروفن تعجب میکنم که یبارم نخواستی تو این مدت بیای به یکیشون سر بزنی ...
-خب توام میدونی که من جایی رو تو پاریس بلد نیستم وتو این مدتم درگیر جاگیر شد نم بودنم ...
برایان عین دوستای چندین و چند ساله با مشت زد به بازوم
-هی چرند نگو ... جاگیر شدن تو دوماه طول کشیده ؟!
چپ چپ نگاش کردم ...
-خب کشیده دیگه میگی چیکار کنم ...
حسنا با خنده گفت
-اذیتش نکینید ... انقد وقت برای گشت و گذار تو پاریس داره که حتی نمیتونید فکرشو
بکنید ...
سابین رفت سمت یکی از میزای خالی کنار خیابون ...
-من ترجیح میدم بیرون بشینیم ...موافقین؟!
اخمی کردم .. از جاهای باز زیاد خوشم نمی اومد و دست خودمم نبود ..
-نه بریم تو ...
#تلاش_کن ، #طلاش_کن
مسیرسبز راه پولدار شدن
🌲 @Be_win مسیرسبز ☞☜ ایــتا
🌲 @Be_win_3 مسیرسبز ☞☜ تلگرام
اینجا زندگیتو متحول کن 👆 نگی نکفتی