توصیه امام زمان برای رکوع به ایت الله مرعشی نجفی(ره)
در تشریفی که خدمت امام زمان ارواحنا فداه داشتند حضرت به ایشان تاکید کردند که در تمام رکوع ها این ذکر را بگویید و حداقل در رکعت اخر بگویید:
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم.»
📚برگرفته از وصیت نامه ایشان
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹
🌸خـدایا بہ تـو توڪل میکنـم
✨و حـس داشتنت
🌸پناهگاهی میشـود همیشگی
✨در اوج سختیهایم
🌸روزهایم را با رحمتت بخیر بگردان
🌸بنـام خـدایی ڪه
✨تسکین دهنـده دردها
🌸و آرامـش دهنده قلبهاست
🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
﷽❣ سلام امام زمانم ❣﷽
🍃🌸السَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
سلام بر تو ای مولایی که بر جن و انس امامت میکنی.
سلام بر تو و بر روزی که عالم هستی بر امامت تو گردن مینهد.
📚 صحیفه رضویه، زیارت امام زمان عجّل تعالی فرجه در حرم شریف امام رضا علیه السلام.
🍃🌸السلام علیک یا بقیة الله
🍃🌸الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج بحق زینب کبری سلام الله علیها
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
❀ #ذکر های آرامش دهنده ❀
🌸برای هر ترسی: لا اله الا الله
🌺برای هر نعمتی:الحمدالله
🌸برای هر آسایشی:الشّکرلله
🌺برای هرچیز شگفت آوری:سُبحانَ الله
🌸برای هر گناهی: اَستَغفَرُالله
🌺برای هر غم و اندوهی:ماشاءالله
🌸برای هر سختی:حسبی الله
🌺برای هر قضا و قدری: توکلتُ علی الله
🌸برای هر مصیبتی:انا لله و انّا اِلَیهِ رَاجعُون
🌺برای هر دشمنی: اِعتَصَمتُ بالله
🌸برای هر طاعت وگناهی: لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
بهترینها نصیبتون
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
🖌 در عجبم ازشخصے کہ مشکلے دارد ولی این ذکر را نمےگوید،کہ همانا این ذکرنجات دهنده از هر هم و غمیست
🤲 لا الٰہ الا انت سبحانك اني کنت من الظالمین
🍃
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✅چرا از مرگ بدمان میآید؟
✍آیت الله حق شناس: این حدیثی که میخوانم شنیدهاید اما باز یک بار دیگر بشنوید و توجهاتی تازه بکنید رفقا: جاء رجلٌ إلی أبی ذَرٍّ فَقالَ: یا أبا ذَرٍّ ما لَنا نَکرَهُ المَوت؟ چرا ما از #مرگ بدمان میآید؟ یا اباذر! چرا حالت نوع مردم این است که از مردن بدشان میآید؟ فقال: لِأنّکُم عَمَّرتُم الدُّنیا و أخرَبتُم الآخرة فَتَکرَهونَ أن تُنقَلوا مِن عُمرانٍ إلی خَرابٍ. فرمود: چون دنیا را آبادان و معمور کردید! هی ساختمان، هی ساختمان! دنیا را از هر جهت تعمیر کردید؛ اما آخرت خراب است، برای ساختمان آخرت کاری نکردید؛ بهخاطر همین کراهت دارید، بدتان میآید از اینکه از جای آباد به جای خراب بروید.
📚 برگرفته از کتاب مواعظ ص ۷۴
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 می خوای در آخرت بال و پر پیدا کنی؟!
🎙 #استاد_رنجبر
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✍ از اميرالمؤمنين سؤال شد:
برای فروبستن چشم [از گناه] از چه وسیلهای میتوان کمک گرفت؟ فرمود: با آرامگرفتن، به همراه در نظرداشتن قدرت خداوندی که بر نهانیهای تو آگاه است.
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✅عاقبت به خیری!
✍حجه الاسلام و المسلمین قرائتی :روزی در حرم امام رضا (ع) به صورت اتفاقی در سه جای مختلف حرم سه عالم بزرگ شهر مشهد مرحوم آیه الله میرزا جواد آقای تهرانی و مرحوم آیه الله مروارید و مرحوم آیه الله میرزا علی آقای فلسفی را دیدم از هر سه بدون اینکه از یکدیگر اطلاع داشته باشند یک سوال را پرسیدم.
اگر یک دعای مستجاب داشته باشید از خدا چه می خواهید؟
هر سه پاسخ دادند:
عاقبت به خیری!
قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لاَ يَزَالُ اَلْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ اَلْعَاقِبَةِ لاَ يَتَيَقَّنُ اَلْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اَللَّهِ حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ اَلْمَوْتِ لَهُ .
📚بحار الانوار ج ۶۸ ص ۳۶۶
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: مؤمن هميشه از سوء عاقبت خائف و بيمناك است و به رسيدن به رضوان الهى و خشنودى حق يقين و اطمينان ندارد تا آن هنگام كه قبض روح مىشود و ملك الموت در كنارش حاضر ميگردد.
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
🔴 کوچه بن بست!
👈هر چه می خواهی در این دنیا زندگی بکن! اما آخرش مرگ است. آقا از این کوچه نرو بن بست است. این خیره سر می رود. تاریک هم هست، پیشانی اش می خوره به دیوار! این دنیا هم کوچه ی بن بست است. آخرش پیشانی مان می خورد به سنگ لحد، آن وقت تازه پشیمان می شویم. می گوییم خدایا ما را به دنیا باز گردان، ما اشتباه می کردیم. دیگر عمل صالح انجام می دهیم.
👈 خطاب می رسد، «کلّا»"ساکت شو! " تو برگردی به دنیا همان آدم اولی هستی ! تو خوب بشو نیستی. می گویی من را برگردان به دنیا، آدم خوبی می شوم؟!
👈 (می گویند) این همه جنازه بُردی، دوستانت را بُردی دفن کردی، می خواستی خیال کنی که خودت مرده ای. بسم الله. جنازه کـه بردی دفن کنی فـکر کن خـودت هستی و دوباره زنـده شـدی، آمده ای به دنیا. آیا اعمالمان را خوب می کنیم.؟!
(فرازی از فرمایشات آیت #مجتهدی – ره)
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دعا آثار و برکات بسیاری دارد؛ حتی اگر مستجاب نشود
🎙حجت الاسلام #رفیعی
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
عباسقلی خان فرد ثروتمند و در عین حال
خیری بود که در مشهد بازار معروفی داشت
مسجد، مدرسه، آب انبار، پل، دارالایتام
و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست
داشته است
به او خبر داده بودند در حوزه علمیهای که
با پول او ساخته شده طلبهای شراب میخورد
ناگهان همهمهای در مدرسه پیچید
طلاب صدا میزدند حاج عباسقلی است
که به مدرسه وارد شده
در این وقت روز چه کار دارد؟
از بازار به مدرسه آمده است!
عباسقلی خان یکسره به حجره من آمد
و بقیه همراهان هم دنبالش داخل حجره
آمدند و همه نشستند ناگهان عباسقلی خان
به تنهائی از جایش بلند شد
و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت
رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمائید
نام این کتاب قطور چیست؟
گفتم: شاهنامه فردوسی
دلم در سینه بدجوری میزد
سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته
شده است بدنم میلرزید
اگر پشت آن کتاب را نگاه کند
چه خاکی باید بر سرم بریزم؟
عباسقلی خان دستش را آرام به سوی
کتابهای دیگر دراز کرد
ببخشید نام این کتاب چیست؟ بحارالانوار
این یکی چطور؟ گلستان سعدی
این یکی چیست؟ مکاسب و این یکی؟!
لحظاتی بعد آنچه نباید بشود به وقوع پیوست
عباسقلی خان آنچه را که نباید ببیند
با چشمان خودش دید
کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را
لمس کرد سپس با چشمانی از حدقه درآمده
به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:
این چه نوع کتابی است اسمش چیست؟
معلوم بود عباسقلی خان پی برده بود
و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت
همان کتاب را هدف قرار داده بود
برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید
چشمهایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد
آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود
چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟!
خدایا! کمکم کن نفهمیدم اشتباه کردم
خوشبختانه همراهان عباسقلی خان
هنوز روی زمین نشسته بودند و نمیدیدند
اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود
چه باید کرد؟
بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟
چرا آقا الآن میگم، داشتم آب میشدم
خدایا! دستم به دامنت در همین حال ناگهان
فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه
بر زبان راندم: یا ستارالعیوب و گفتم
نام این کتاب «ستارالعیوب» است آقا!
فاصله سؤال آمرانه عباسقلی خان و جواب
التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود
شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت
دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان
و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود
حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود
احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد
طوری که انگار برق گرفته باشدش
شاید انتظار این پاسخ را نداشت
چشمهایش را بر هم نهاد
چند قطره اشک از لابهلای پلکهایش چکید
ایستاد و سکوت کرد ساکت و صامت
و یکباره کتاب ستارالعیوب (!) را
سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت
همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند
حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند
و عباسقلی خان هم هیچگاه به روی خودش
هم نیاورد که چه دیده است
اما آن محصل آن مدرسه هماندم عادت را
به عبادت مبدل کرد سر بر خاک نهاد
و اشک ریخت
سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت
محصل آن روز بعدها معلم و مدرس شد
و روزی در زمره بزرگان علم قصه زندگیاش
را برای شاگردانش تعریف کرد
«زندگی من معجزه ستارالعیوب است»
ستارالعیوب یکی از نامهای احیاگر
و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده
و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی
و جوانمردی عباسقلی خان هستم
که باعث تغییر و تحول سازندهام شد
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e