eitaa logo
زندگی با زندگی شهدا
4.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
602 ویدیو
5 فایل
جهت ارتباط و تبادل(با کانال هم سطح) : @H_modir_online سفارشات:(طراحی) @sefareshkadeh تعرفه تبلیغات: @tarefeyetablighat *آشنایی با رفتار عملی #شهدا در زندگی فردی *جملات بزرگان،انرژی بخش و ... *شرعا و قانونا #کپی_محتوای_کانال فقط با لینک کانال مجاز است*
مشاهده در ایتا
دانلود
*چرا چیزی نگفتی؟! خانه‌ یکی از اقوام که ازقضا ماهواره هم داشتند، دعوت بودیم. رضا توضیحاتی در مورد نحوه تشکیل این شبکه‌ها، منابع مالی، اهداف و حامیان‌شان داد. چند نفری شروع کردند به مسخره کردن رضا! -مغزت رو شستشو دادن، تو کله شما کردن که ماهواره بد است و… بعد از مهمانی، من با رضا تند برخورد کردم که چرا از این حرف‌ها می‌زنی که مسخره‌ات کنند؟ رضا گفت: من وظیفه‌ام را انجام دادم؛ در قبال این خانواده توضیحات رو دادم، دیگه اون دنیا از من نمی‌پرسند تو که دیدی و می‌دونستی چرا چیزی نگفتی؟! @zendagibazendagishohada
*برای‌ كاركن‌ ولو باشی‌..... @zendagibazendagishohada
*جلب رضایت یا جلب رضایت ؟ @zendagibazendagishohada
*من می‌خواهمت، بعد از ... شب رفتن به حج، توی خانه کوچکمان، آدم‌های زیادی برای خداحافظی و بدرقه جمع شده بودند. عباس صدایم کرد که برویم آن‌طرف حرف‌های آخر را بزنیم. چیزهایی می‌خواست که در سفر انجام بدهم. اشک همه پهنای صورتش را گرفته بود. نمی‌خواستم لحظه رفتنم، لحظه جدا شدنمان تلخ شود. گفت: «مواظب سلامتی خودت باش، اگر هم برگشتی دیدی من نیستم...» این را قبلاً هم شنیده بودم. طاقت نیاوردم. گفتم: «عباس چه طوری می‌توانم دوریت را تحمل‌کنم؟ تو چه‌طور می‌توانی؟» هنوز اشک‌های درشتش پای صورتش بودند. گفت: «تو عشق دوم منی، من می‌خواهمت، بعد از خدا. نمی‌خواهم آن‌قدر بخواهمت که برایم مثل بت شوی.» راوی: *تبیان‌ @zendagibazendagishohada