هنگامی که مصمصم به عمل شدید، باید در های تردید را کاملا” مسدود سازید..
@zendagibazendagishohada
مادر خانواده ۵ شهید( شهیدانسجادیان):
جز سلامتی آقا نمیخواهم
همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای اینکه انقلاب مردم ایران باقی بماند....
@zendagibazendagishohada
مادر شهیدان سجادیان در کنار صبر از دست دادن فرزند، طعم سالها انتظار را در کنار دیگر مادران مفقود الاثر چشیده است. و حالا بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از شهادت فرزندانش هیچ توقعی از هیچ کسی نداشته و ندارد و میگوید: "بچههای ما راه خدا را رفتهاند من برای چه باید در مقابلش از مردم بخواهم که عزت بگذارند یا توقعی داشته باشم. هرچه بخواهم از خدا است." و جزو شیرینترین خاطراتش روزهای دیدار با امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را مرور میکند و تنها سلامتی او را میخواهد. گفتگوی تسنیم با این مادر در ادامه میآید:
خانم سجادیان! بچهها در چندسالگی به شهادت رسیدند؟ شغلشان چه بود؟
سیدکریم ۱۸ ساله، سید کاظم۱۹، سید داوود ۲۷ ساله و سیدقاسم ۳۵ ساله. دوتایشان داماد شده بودند یعنی سید داود و سید قاسم. یکیشان یک دختر داشت و یکی دیگر سه دختر داشت. دو پسر دیگرم مجرد بودند. محصل بودند و کار میکردند. یکی از پسران امتحانش را که داد و مدرسهاش تمام شد بسیج اسم نوشت. یکسال بسیجی بود و بعد از یک سال به جبهه رفت. هر کدام چند بار رفتند و آمدند و دفعه سوم دیگر نیامدند. سید داوود سپاهی بود. سید قاسم مکانیک بود. سیدکاظم باتریسازی داشت. حاج آقا هم کارش کشاورزی بود.
سیدداوود و سیدکاظم در یک روز و یک عملیات شهید شدند/سید کریم و سید قاسم تا ۱۰ سال مفقودالاثر بودند
اول کدام فرزندتان شهید شد؟
اول سیدداوود و سیدکاظم در یک روز و یک عملیات شهید شدند. سال ۶۱ در آزادی خرمشهر بود. سید ابوالقاسم سال۶۲ در منطقه فکه به شهادت رسید. سید کریم در سال ۶۱ در منطقه فکه به شهادت رسید و سید کاظم و سید داود هر دو در روز ۱۰ اردیبهشت سال ۶۱ در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسیدند. همسرم سید حمزه هم سال ۶۵ و در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
مجروح هم شدند؟
نه هیچکدام؛ سیدابوالقاسم و سید کریم ۱۰ سال مفقود الاثر بودند. سید کریم را سر ۱۰ سال و سیدابوالقاسم را بعد از ۱۱ سال آوردند. اینها در فکه شهید شدند.
همسرم میگفت وقتی امام فرمان داده است باید برویم
وقتی خبر شهادت دو تن از بچههایتان را در یک روز آوردند، نگفتید: دیگر ما دِینمان را ادا کردیم و نیازی نیست بقیه بچهها به جبهه بروند؟
اصلا من اجازه نداشتم که بگویم دیگر نروید. میآمدند خداحافظی میکردند و تمام. من هم قبول میکردم. فقط به سید قاسم گفتم تو سه فرزند داری چرا میخواهی بروی جبهه؟ میگفت شما چرا این را میگویی؟ پشت امام را خالی کنیم؟ باید جلوی دشمن را بگیریم. صدام گفته سه روزه پایتخت را میگیرد، باید جلویش را بگیریم.
همسرتان چطور؟
به حاج آقا هم که بعد از بچهها شهید شد، گفتم بچهها همه رفتهاند و شهید شدهاند تو هم میخواهی بروی؟ گفت چهار فرزندم برای خودشان رفتند من هم برای خودم میروم. نمیتوانم بنشینم در خانه. حاج آقا بچهها را تشویق میکرد، میگفت وقتی امام فرمان داده است باید برویم.
@zendagibazendagishohada
آدم شایسته، مهربانی دیگران را با مهربانی پاسخ می دهد.
@zendagibazendagishohada
دل هایتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن هایتان را بیرون کنند...
*خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه
@zendagibazendagishohada
اگه روی نفس خودت کار کرده باشی و نفس قوی داشته باشی، حرفت کم و تبدیل به حکمت میشه...
اون وقته که حرفت به دل می شینه...
دقت کردی که حرف بعضی آدم ها به راحتی روی دل تاثیر می زاره و ما را از کار بدی نهی می کنه...
#نفس
#حق
#شخصیت
#اخلاق
@zendagibazendagishohada
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
از طرف من به جوانان بگویید: چشم شهیدان به شما دوخته شده است. بپاخیزید و اسلام و خود را دریابید
#شهدا
#نصایح
#دست_نوشته
#وصیت_نامه
@zendagibazendagishohada
چنان باش که بتوانی به هر کس بگوئی مثل من رفتار کن...
@zendagibazendagishohada
برای پیشرفت و پیروزی سه چیز لازم است:
اول پشتکار
دوم پشتکار
سوم پشتکار
@zendagibazendagishohada
آدم خودساخته، بازیچه بادهایی که به هر سو می روند نمی گردد...
پس تا می توانی روی خودت کار کن...
#نفس
#اخلاق
#انسانیت
#خدا
@zendagibazendagishohada
آدم بزرگ، زورگو نمی گردد، آدم کوچک است که پلید و دیو کردار می شود.
@zendagibazendagishohada
هر چه بیشتر تصمیم بگیرید،قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود...
@zendagibazendagishohada
آنگاه که دریا شدی، با چنگ کشیدن دیگران، رُخ و گونه ات، زخمی نخواهد شد...
@zendagibazendagishohada
گریه تجلی آن اشتیاق بی انتهایی است که روح را به دیار جاودانگی و لقای خداوند پیوند می دهد و اشک آب رحمتی است که همه تیرگی ها را از سینه می شوید و دل را به عین صفا که فطرت توحیدی عالم باشد اتصال می بخشد .
#آوینی
@zendagibazendagishohada
اینقدر به خودت اعتماد داشته باش
که از کسانی که آزارت میدن
به راحتی بتونی دل بکنی
گاهی بعضیها کارشون
فقط چیدن بال آرزوهای شماست...!
#پروفسور_مجید_سمیعی
#جملات_ناب
#انرژی_مثبت
@zendagibazendagishohada
#شهید_حاج_محمود_اخلاقی
اعزام شدیم به منطقه. وقتی رسیدیم به لشکر 17 علی ابن ابیطالب نزدیک ظهر بود. من اون دوره را به شهید حاج احمد کریمی (فرمانده گردان سید الشهداء) قول داده بودم که در رکابش باشم. تو نماز جمعه قم همدیگر را دیده بودیم و قرار شده بود که این بار رو با هم باشیم. حتی رسته من را همکار گردان و یا پیک گردان تعیین کرده بود.
آقای علی حاجی زاده با یک وانت تویوتا اومد در میان بچه ها و من رو صدا کرد و گفت با وسائلت بیا بالا تو ماشین. هر چی صحبت کردم که با حاج احمد قرار بستم ، فایده ای نکرد. به ناچار دنبالش رفتم.
به اتاق فرمانده محور رفتیم. خیلی انسان ساده و با وقاری بود. معارفه خیلی ساده بود. حاج محمود آقا این همان حسین هستش که صحبت کرده بودیم. ساخته شده برای پیک محور. حاج محمود خیلی زیبا نگاهی کرد و لبخندی زد و گفت خدا قبول کند ، و هنوز خنده ی زیبایش را فراموش نمیکنم.
(البته شهید حاج احمد کریمی خیلی گله گذاری کرد که با او نرفتم ، ولی مدتی بعد او هم به همان محل کار ما اومد به همراه شهید حاج سید ابراهیم جنابان و اون دوره را با هم بودیم. یادش به خیر).
حاج محمود اخلاقی فرمانده محوری بود که مدتی را در جزیره مجنون و مناطق شیارهای بجلیه و پیچ انگیزه ( اگر درست یادم مونده باشه) قبل از عملیات کربلای یک در رکابش بودم و هنوز خنده های زیبایش را فراموش نمیکنم. بسیار با اخلاق بود.
متولد 1335 در سمنان
تاريخ شهادت : 1367/05/07
#تحصيلات : فوق ديپلم
محل شهادت :تنگه مرصاد
نحوه شهادت : اصابت ترکش به بدن
#متاهل و #دارای سه فرزند
#عمليات : مرصاد
محل دفن :گلزار شهدا سمنان
@zendagibazendagishohada