از زمین خوردن کسی‌... @zendagibazendagishohada

*🌸 داستانی‌ زیبا از علامه جعفری در دانمارک* علامه محمدتقی جعفری(رحمه الله علیه ) می‌گفتند: عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند. @zendagibazendagishohada

زیباست👌 @zendagibazendagishohada

*ساخت پل طبیعی در چند ثانیه توسط رزمندگان فداکار😳 @zendagibazendagishohada

*گوشه ای از یک کتاب* یک وقت می‌گوییم علی(ع) را "که" کُشت و یک وقت می‌گوییم "چه" کُشت؟ اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!! البته عبد الرحمن ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" و "خشکه مقدسی"؛ همینهایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت می‏کردند، واقعاً خیلی تأثرآور است.... علی به جهالت و نادانی اینها ترحم می‌کرد، تا آخر هم حقوق اینها را از بیت المال می‌داد و به اینها آزادی فکری می‌داد.... ابن ابی الحدید می‌گوید، اگر می‌خواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که اینها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب‏ نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: ما می‌خواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون می‌خواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شبهای عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم... *از کتاب اسلام و نیازهای زمان، جلد یک نوشته‌ی شهیدمرتضی مطهری* @zendagibazendagishohada

آدم سعادتمند از رشد دیگران لذت می برد و .... @enrzhimosbatvatvallodino

(وصیت نامه شهید رمضان امیری) 👇👇👇👇👇👇👇👇 @zendagibazendagishohada

بسم الله الرحمن الرحيم گمان نکنيد آن هايي که در راه خدا کشته شده اند مرده اند . با درود فراوان به رهبر کبير انقلاب اسلامي و با درود بر شهيدان راه حق و عدالت و با درود به رزمندگان اسلام که در ( جبهه هاي ) حق عليه باطل مي جنگند . سلام بر امام امت اين پير جماران اين کوبنده کاخ دشمنان اسلام که توانست راه حق و عدالت و اين مردم ظلم ديده را از دست استکبار جهاني نجات دهد و ستم را از سر مردم جهان بردارد . خدايا به جبهه آمده ام تا بتوانم براي خدا و اسلام کاري کرده باشم و به اين مزدوران و منافقين داخلي و خارجي نشان دهم که اسلام هميشه پيروز است و همان طوري که امام عزيزمان گفت : هر که براي خدا انجام وظيفه کند پيروز مي باشد . آن قدر به جبهه مي روم و مي جنگم تا شهيد شوم . و اي جوانان نکند در رختخواب ذلت بميريد که حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد ، اي جوانان مبادا در غفلت بميريد که علي (ع) در محراب عبادت شهيد شد . پيام من به مادران اين است که مبادا از رفتن فرزندانشان به جبهه ها جلوگيري کنند و که فردا در محضر خدا نمي توانند جواب زينب (س) را بدهند . خدايا به جبهه مي روم تا تکبر و غرورم خورد شود و بيشتر به تو نزديک شوم و بهتر تو را بشناسم تا شايد لياقت شهادت نصيب من حقير شود و باز پيام ديگر که دارم از پدر و مادرم که براي من گريه و زاري نکنند و خدا را عبادت کنند و رو به خدا کنند و شکر خدا کنند که همچون فرزندي داشته ايد و در راه خدا داده ايد . *تاريخ وصيت : ۶۴/۴/۲۰ محل : محور دشت عباس *نوید شاهد @zendagibazendagishohada

کلیپ بسیار زیبای‌ احترام به پدر *ما چقدر به پدران خود احترام می زاریم؟ @zendagibazendagishohada

اهمیت احترام پدر و مادر ، و بی احترامی به پدر و مادر @zendagibazendagishohada

*روش جالب شهید میثم نظری برای فرار از گناه خواهرش برایمان از روزی می گوید که میثم در تاکسی با زن بدحجابی مواجه می شود که با بی مبالاتی فاصله خود را با میثم رعایت نمی کرده و میثم با نقشه ای جالب خود را از ورطه گناه می رهاند. او گفت میثم ساعت 9 شب با او تماس گرفت و پس از سلام و احوال‌پرسی مختصر گفت که بیماری واگیرداری گرفته که حتی از فاصله ای کوتاه قابل سرایت است. زیرکی میثم جواب داد، بدون درگیری و ناراحتی، زن بدحجاب از او فاصله گرفت. خواهرش گفت که قبل از شهادت میثم خواب دیده بود که رهبری با جمعی از سادات به خانه ما آمده و به پدرم بابت تربیت میثم تبریک گفته بودند. *مشرق نیوز @zendagibazendagishohada

*کاری از هیئت رزمندگان اسلام @zendagibazendagishohada