دل ربودن از تمام خلق عالم کار توست
ای طیب درد مندان! عالمی بیمار توست
از همان اول که پا در عرصه دنیا زدی
حامل وحی خدا همراه و خدمتکار توست...
عید مبعث بر همه شما اعضای محترم کانال زندگی با زندگی شهدا مبارک باد...
#عید_مبعث❣️🌼
#آغـاز_رسـالـٺ❣️🌼
#رسول_مهربانے_مبارڪ❣️🌼
@zendagibazendagishohada
اگر بر ناتوان خشمگین شدی، دلیلش این است كه قوی نیستی...
@zendagibazendagishohada
بگذر تا ازت بگذرم
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
از طرف دوست فراموش شده ات، خدا
@zendagibazendagishohada
#سردار_شهيد_مهدی_زين_الدين
در زمان غيبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولي فقيه باشد تا ببينيد از آن كانون فرماندهي چه دستوري صادر می شود.
#رهبری
#شهدا
#غیبت
@zendagibazendagishohada
آن كه امید دارد هر چهار فصل سال بهار باشد، نه خود را می شناسد، نه طبیعت را و نه زندگی را...
پس باید اتفاقات را پذیرفت چرا که حکمت خدا در کار است...
@zendagibazendagishohada
مأیوس مباش زیرا ممکن است آخرین کلیدی که در جیب داری، قفل را بگشاید
@zendagibazendagishohada
آدمهای هوشمند، تندرستی را در زندگی و رفتاری خردمندانه و آگاهانه می یابند.
@zendagibazendagishohada
رمضان در جبههها در اوج گرمای تابستان آن هم در منطقه خوزستان حال و هوای ویژهای داشت. سال 60 ماه رمضان در اوایل مرداد ماه و گرمای بالای 50 درجه خوزستان بسیار طاقت فرسا بود. رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور به جبهه میآمدند حکم مسافر را داشتند و کمتر میتوانستند یکجا ثابت باشند بعضی از آنها در یک منطقه میماندند و از مسئول یا فرمانده مربوطه مجوز میگرفتند و قصد ده روز کرده و روزه دار میشدند.
روزهای طولانی بالای 16 ساعت، گرمای شدید و سوزان کار فعالیت نبرد با دشمن حتی در منطقه پدافندی شدت یافتن تشنگی و ضعف و بی حالی از جمله مواردی بود که وجود داشت اما به لطف خدا در ایمان و اراده رزمندگان کمترین خللی ایجاد نمیشد. سال 61 ماه مبارک رمضان در تیر ماه واقع شد. عملیات رمضان در همین ماه انجام گرفت.
شب 19 رمضان در حال و هوای خاصی رزمندگان آماده عملیات میشدند. گرمای شدید باد و توفان شنهای روان و از همه مهمتر نبرد با دشمن آن هم برای کسانی که روزه دار بودند بسیار سخت بود. انسان تا در شرایط موجود قرار نگیرد درک مطلب برایش سنگین است.
در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالی که روزه دار بودند و لبهایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین (ع) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند.
@zendagibazendagishohada
تمام افکار خودرا روی کاری کـه دارید انجام میدهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند...
@zendagibazendagishohada
مردي كه داراي عزمي نيرومند و اخلاقي متين اسـت، هرگز فضيلت اخلاقي خودرا فداي هوس های زندگي نمي كند. آري مرداني دراين جهان زندگي كرده اند كه براي تكميل و حفظ فضايل اخلاقي، جسم و جان خودرا فدا ساخته اند.
#عشق
#حیا
#اخلاق
@zendagibazendagishohada
هنگامی که مصمصم به عمل شدید، باید در های تردید را کاملا” مسدود سازید..
@zendagibazendagishohada
مادر خانواده ۵ شهید( شهیدانسجادیان):
جز سلامتی آقا نمیخواهم
همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای اینکه انقلاب مردم ایران باقی بماند....
@zendagibazendagishohada
مادر شهیدان سجادیان در کنار صبر از دست دادن فرزند، طعم سالها انتظار را در کنار دیگر مادران مفقود الاثر چشیده است. و حالا بعد از گذشت بیش از ۳۰ سال از شهادت فرزندانش هیچ توقعی از هیچ کسی نداشته و ندارد و میگوید: "بچههای ما راه خدا را رفتهاند من برای چه باید در مقابلش از مردم بخواهم که عزت بگذارند یا توقعی داشته باشم. هرچه بخواهم از خدا است." و جزو شیرینترین خاطراتش روزهای دیدار با امام(ره) و رهبر معظم انقلاب را مرور میکند و تنها سلامتی او را میخواهد. گفتگوی تسنیم با این مادر در ادامه میآید:
خانم سجادیان! بچهها در چندسالگی به شهادت رسیدند؟ شغلشان چه بود؟
سیدکریم ۱۸ ساله، سید کاظم۱۹، سید داوود ۲۷ ساله و سیدقاسم ۳۵ ساله. دوتایشان داماد شده بودند یعنی سید داود و سید قاسم. یکیشان یک دختر داشت و یکی دیگر سه دختر داشت. دو پسر دیگرم مجرد بودند. محصل بودند و کار میکردند. یکی از پسران امتحانش را که داد و مدرسهاش تمام شد بسیج اسم نوشت. یکسال بسیجی بود و بعد از یک سال به جبهه رفت. هر کدام چند بار رفتند و آمدند و دفعه سوم دیگر نیامدند. سید داوود سپاهی بود. سید قاسم مکانیک بود. سیدکاظم باتریسازی داشت. حاج آقا هم کارش کشاورزی بود.
سیدداوود و سیدکاظم در یک روز و یک عملیات شهید شدند/سید کریم و سید قاسم تا ۱۰ سال مفقودالاثر بودند
اول کدام فرزندتان شهید شد؟
اول سیدداوود و سیدکاظم در یک روز و یک عملیات شهید شدند. سال ۶۱ در آزادی خرمشهر بود. سید ابوالقاسم سال۶۲ در منطقه فکه به شهادت رسید. سید کریم در سال ۶۱ در منطقه فکه به شهادت رسید و سید کاظم و سید داود هر دو در روز ۱۰ اردیبهشت سال ۶۱ در عملیات فتح خرمشهر به شهادت رسیدند. همسرم سید حمزه هم سال ۶۵ و در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
مجروح هم شدند؟
نه هیچکدام؛ سیدابوالقاسم و سید کریم ۱۰ سال مفقود الاثر بودند. سید کریم را سر ۱۰ سال و سیدابوالقاسم را بعد از ۱۱ سال آوردند. اینها در فکه شهید شدند.
همسرم میگفت وقتی امام فرمان داده است باید برویم
وقتی خبر شهادت دو تن از بچههایتان را در یک روز آوردند، نگفتید: دیگر ما دِینمان را ادا کردیم و نیازی نیست بقیه بچهها به جبهه بروند؟
اصلا من اجازه نداشتم که بگویم دیگر نروید. میآمدند خداحافظی میکردند و تمام. من هم قبول میکردم. فقط به سید قاسم گفتم تو سه فرزند داری چرا میخواهی بروی جبهه؟ میگفت شما چرا این را میگویی؟ پشت امام را خالی کنیم؟ باید جلوی دشمن را بگیریم. صدام گفته سه روزه پایتخت را میگیرد، باید جلویش را بگیریم.
همسرتان چطور؟
به حاج آقا هم که بعد از بچهها شهید شد، گفتم بچهها همه رفتهاند و شهید شدهاند تو هم میخواهی بروی؟ گفت چهار فرزندم برای خودشان رفتند من هم برای خودم میروم. نمیتوانم بنشینم در خانه. حاج آقا بچهها را تشویق میکرد، میگفت وقتی امام فرمان داده است باید برویم.
@zendagibazendagishohada
آدم شایسته، مهربانی دیگران را با مهربانی پاسخ می دهد.
@zendagibazendagishohada
دل هایتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن هایتان را بیرون کنند...
*خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه
@zendagibazendagishohada
اگه روی نفس خودت کار کرده باشی و نفس قوی داشته باشی، حرفت کم و تبدیل به حکمت میشه...
اون وقته که حرفت به دل می شینه...
دقت کردی که حرف بعضی آدم ها به راحتی روی دل تاثیر می زاره و ما را از کار بدی نهی می کنه...
#نفس
#حق
#شخصیت
#اخلاق
@zendagibazendagishohada