eitaa logo
زندگی با زندگی شهدا
4.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
606 ویدیو
5 فایل
جهت ارتباط و تبادل(با کانال هم سطح) : @H_modir_online سفارشات:(طراحی) @sefareshkadeh تعرفه تبلیغات: @tarefeyetablighat *آشنایی با رفتار عملی #شهدا در زندگی فردی *جملات بزرگان،انرژی بخش و ... *شرعا و قانونا #کپی_محتوای_کانال فقط با لینک کانال مجاز است*
مشاهده در ایتا
دانلود
13.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سعادت را آنها کردند که با اختیار خودشان و با خودشان و با خودشان در مقابل ایستادند و..... @zendagibazendagishohada
*آنچه از سر گذشت‌.... @zendagibazendagishohada
*توصیه قرآنی ، مقدّم بر رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ/ مردانی که نه تجارت و نه معامله ای آنان را از یاد خدا غافل نمی کند. قرآن از كسانى كه هنگام ، كار و كسب را رها مى كنند ستايش كرده است. به خصوص در روز سفارش شده كه معامله را رها كنيد: «و ذروا البيع و پس از پايان نماز جمعه به سراغ كار و درآمد برويد: «فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه». به نگویید كار دارم، به بگویيد نماز دارم *يكصد و چهارده نكته درباره نماز از قرائتی @zendagibazendagishohada
* در کلام امام(ره) این حقیقتی است که گرچه مردان الهی در همین دنیا با تمام توان مشغول بندگی خدا و خدمت به خلق او می‌شوند، ولی در عین حال در آرزوی شهادت هم می‌سوزند و به حال شهدا غبطه می خورند. @zendagibazendagishohada
20.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*نامه عرفانی به غاده جابر علامه طهرانی شمع وشمس وطائر قدس @zendagibazendagishohada
* خواهران من! حجاب را به شما توصیه می‌کنم مانند عروسک نباشید؛ این حجاب شما بزرگترین سلاح شماست حتی از بمب‌های اتمی و نوترونی هم [برای دشمن] خطرناک‌تر است؛ پس حجاب‌تان را حفظ کنید. @zendagibazendagishohada
*سردار شما خواهران مهربانم، زینب‌گونه باشید و مانند زینب پیام شهدا و برادر کوچک خود را به همه جا برسانید و مبادا گریه کنید که دشمن از این گریه کردن‌ها خوشحال خواهد شد و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد نمایید. @zendagibazendagishohada
*شبی که یک سیر خوردیم وضعیت غذایی خوبی نداشتیم. اکثراً غذای‌مان سیب زمینی پخته بود. به نوعی دچار سوءِ تغذیه شده بودیم. غذا هم که می‌آوردند، دل‌چسب و دندان‌گیر نبود. دنبال فرصتی بودیم تا به نحوی خودمان از خودمان پذیرایی کنیم. یک شب «آیت ا...لواسانی»، به اتفاق چند نفر از روحانیون به پادگان ابوذر آمدند. از تلاش خلبان‌ها و پرسنل فنی تشکر کردند و موقع رفتن یک فقره چک بانکی که مبلغ آن هم زیاد بود به دست «علی اکبر شیرودی» دادند. شیرودی چک را نگاه کـرد و آن را به آقای لواسانی بـرگرداند. حاج آقا هر چه اصرار کرد، شـیرودی قبول نکرد. وقتی آنها رفـتند، دوستان اعتراض کردند که چرا چک را نگرفـته‌ است. او هم گفت: این‌جا نیامده‌ایم که برای مال دنیا بجنگیم. بعد از ما پـرسید؛ با مـبلغ آن چک، می‌خواستید چکار کنید؟ یکی از بچه‌ها جواب داد: «حداقل یک گوسفند می‌خریدیم و کباب می‌خوردیم.« شیرودی همان لحظه یکی از خلبانان بالگرد ترابری را صدا کرد و مقداری پول به او داد و گفت: برو پیش عشایر منطقه و دو تا گوسفند بخر. بعد هم سفارش اکید کرد، حتماً پول گوسفند را بدهند، حتی اگر شده بیشتر هم بدهند. موقعی که خلبان‌ها از در اتاق بیرون می‌رفتند رو کرد به یکی از‌ آنها و دوباره گفت: مردم اینجا ارتش را دوست دارند. نکند از شما پول نگیرند. هر طوری هست پول گوسفندها را بدهید. بچه‌ها که از پرواز باز گشتند، دو تا گوسفند را تحویل آشپز دادند. پولی را هم که شیرودی به آنها داده بود، تماماً برگرداندند. شیرودی با ناراحتی پرسید: مگر نگفـتم پولش را بدهید؟ اینها در فقر به سر می‌برند و سرمایه‌ی زندگی‌شان این گوسفندان است. چرا پولش را ندادید؟‌ یکی از خلبان‌ها جواب داد: هر چه اصرار کـردیم نگرفتند. گفـتند؛ این گوسفـندها نذر امام حسین (علیه‌السلام) است و شما باید آن را قربانی کنید. و آن شب تنها شبی بود که همراه شهید شـیرودی و دیگر رزمندگان حاضر در منطقه، غذای سیری خوردیم. *عقیق @zendagibazendagishohada