13.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سعادت را آنها #تحصیل کردند که با اختیار خودشان و با #جهاد خودشان و با #رزمندگی خودشان در مقابل #کفر ایستادند و.....
@zendagibazendagishohada
*توصیه قرآنی #شهید_علی_رجایی
#نماز، مقدّم بر #كسب_و_كار
رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ/ مردانی که نه تجارت و نه معامله ای آنان را از یاد خدا غافل نمی کند.
قرآن از كسانى كه هنگام #اذان، كار و كسب را رها مى كنند ستايش كرده است.
به خصوص در روز #جمعه سفارش شده كه معامله را رها كنيد: «و ذروا البيع و پس از پايان نماز جمعه به سراغ كار و درآمد برويد: «فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللّه».
به #نماز نگویید كار دارم، به #كار بگویيد نماز دارم
*يكصد و چهارده نكته درباره نماز از قرائتی
@zendagibazendagishohada
* #شهدا در کلام امام(ره)
این حقیقتی است که گرچه مردان الهی در همین دنیا با تمام توان مشغول بندگی خدا و خدمت به خلق او میشوند، ولی در عین حال در آرزوی شهادت هم میسوزند و به حال شهدا غبطه می خورند.
@zendagibazendagishohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*معنای زنده بودن #شهدا چیست ؟
@zendagibazendagishohada
20.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*نامه عرفانی #شهید_مصطفی_چمران به #همسرش غاده جابر علامه طهرانی شمع وشمس وطائر قدس
@zendagibazendagishohada
* #شهید_یعقوب_شرافت
خواهران من! حجاب را به شما توصیه میکنم مانند عروسک نباشید؛ این حجاب شما بزرگترین سلاح شماست حتی از بمبهای اتمی و نوترونی هم [برای دشمن] خطرناکتر است؛ پس حجابتان را حفظ کنید.
@zendagibazendagishohada
*سردار #شهید_یدالله_کلهر
شما خواهران مهربانم، زینبگونه باشید و مانند زینب پیام شهدا و برادر کوچک خود را به همه جا برسانید و مبادا گریه کنید که دشمن از این گریه کردنها خوشحال خواهد شد و حجاب اسلامی داشته باشید و آن را به همه گوشزد نمایید.
@zendagibazendagishohada
*شبی که یک #غذای سیر خوردیم
وضعیت غذایی خوبی نداشتیم. اکثراً غذایمان سیب زمینی پخته بود. به نوعی دچار سوءِ تغذیه شده بودیم. غذا هم که میآوردند، دلچسب و دندانگیر نبود. دنبال فرصتی بودیم تا به نحوی خودمان از خودمان پذیرایی کنیم.
یک شب «آیت ا...لواسانی»، به اتفاق چند نفر از روحانیون به پادگان ابوذر آمدند. از تلاش خلبانها و پرسنل فنی تشکر کردند و موقع رفتن یک فقره چک بانکی که مبلغ آن هم زیاد بود به دست «علی اکبر شیرودی» دادند. شیرودی چک را نگاه کـرد و آن را به آقای لواسانی بـرگرداند. حاج آقا هر چه اصرار کرد، شـیرودی قبول نکرد. وقتی آنها رفـتند، دوستان اعتراض کردند که چرا چک را نگرفـته است. او هم گفت: اینجا نیامدهایم که برای مال دنیا بجنگیم. بعد از ما پـرسید؛ با مـبلغ آن چک، میخواستید چکار کنید؟ یکی از بچهها جواب داد: «حداقل یک گوسفند میخریدیم و کباب میخوردیم.«
شیرودی همان لحظه یکی از خلبانان بالگرد ترابری را صدا کرد و مقداری پول به او داد و گفت: برو پیش عشایر منطقه و دو تا گوسفند بخر. بعد هم سفارش اکید کرد، حتماً پول گوسفند را بدهند، حتی اگر شده بیشتر هم بدهند. موقعی که خلبانها از در اتاق بیرون میرفتند رو کرد به یکی از آنها و دوباره گفت: مردم اینجا ارتش را دوست دارند. نکند از شما پول نگیرند. هر طوری هست پول گوسفندها را بدهید.
بچهها که از پرواز باز گشتند، دو تا گوسفند را تحویل آشپز دادند. پولی را هم که شیرودی به آنها داده بود، تماماً برگرداندند.
شیرودی با ناراحتی پرسید: مگر نگفـتم پولش را بدهید؟ اینها در فقر به سر میبرند و سرمایهی زندگیشان این گوسفندان است. چرا پولش را ندادید؟ یکی از خلبانها جواب داد: هر چه اصرار کـردیم نگرفتند. گفـتند؛ این گوسفـندها نذر امام حسین (علیهالسلام) است و شما باید آن را قربانی کنید. و آن شب تنها شبی بود که همراه شهید شـیرودی و دیگر رزمندگان حاضر در منطقه، غذای سیری خوردیم.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
*عقیق
@zendagibazendagishohada