22.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* مصاحبه تلویزیونی #شهید_دکتر_مصطفی_چمران کمتر از دو ماه قبل از شهادت
@zendagibazendagishohada
*توجه ویژه #شهید_محمد_علی_رجایی به نقش جوانان در مدیریت کشور
یکی از مهمترین ویژگیهای #مدیریتی شهید رجایی بنابر اظهارات دوستان و اطرافیان وی جوانگرایی و توجه جدی به حضور جوانان در عرصه مدیرتی کشور بود که همواره آن را سرمشق خود برای گزینش افراد قرار داده بود. یکی از دوستان و همکاران او با اشاره به این روحیه میگوید:
«آقای رجایی فرد بسیار عاقل و مدیری بود. گاه حرفهایی را که خودش صلاح نمیدید بزند از زبان دیگران کمک میگرفت. از جمله وقتی در جلسهای بحث بر سر به کارگیری نیروهای مناسب بود، قبل از جلسه به من میگفت: چون در این جمع تو از همه جوانتر هستی، سعی کن در کارها از نیروی جوان بیشتر از دیگران استفاده کنی، چون کار را باید جوانان بکنند. نظر او این بود که هرچند افرادی که 20 سال خدمت کردهاند تجربه دارند و باید از آنان استفاده کرد، ولی اینان هرچه داشتهاند رو کردهاند. شهید رجایی فکر خودش را از طریق من به جلسه سرایت میداد و بعد هم در انتخاب وزراء و همکاران خود به این عامل مهم جوانگرایی در مدیریت کاملا وفادار ماند»
@zendagibazendagishohada
#اطلاعیه
ستاد اجرایی فرمان امام (ره) در سایت *"هست اینجا"*؛ اقدام به پیش فروش *تبلت* نموده است.
حدود قیمت ۳/۵ تا ۴ میلیون
که مبلغ ۵۰۰ هزار تومان بصورت پیش پرداخت ومابقی در ۶ قسط اخذ میگردد.
لطفا اطلاع دهید تا دانش آموزان نیازمند بتوانند از این طریق مشکل تهیه تبلت را حل نمایند.
hastinja.ir
@zendagibazendagishohada
*کمک #شهید_ابراهیم_هادی به #نیازمندان
یکی از دوستان شهید ابراهیم هادی نقل می کند: سردار محمد کوثری( فرمانده اسبق لشگر حضرت رسول (ص) ) ضمن بیان خاطراتی از ابراهیم تعریف میکرد که: در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم: برادر هادی ، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می دانی بیا وبگیر.
در جواب خیلی آهسته گفت: شما کی میری تهران؟
گفتم: آخر هفته. بعد گفت: سه تا آدرس رو مینویسم. تهران رفتی حقوقم رو دراین خونه ها بده! من هم این کار را انجام دادم. بعد ها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرودار بودند.
یکی دیگر از دوستان شهید ابراهیم هادی می گوید: از جبهه بر میگشتم. وقتی رسیدم میدان خراسان دیگر هیچ پولی همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فکر، الان برسم خانه همسرم و بچه هایم از من پول می خواهند. تازه اجاره خانه را چه کنم؟!
به چه کسی رو بیاندازم. خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبی نداشت. سر چهارراه عارف ایستاده بودم. با خودم گفتم: فقط باید خدا کمک کند. من اصلا نمی دانم چه کنم!
در همین فکر بودم یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم.
تا من را دید از موتور پیاده شد مرا در آغوش کشید. چند دقیقه ای صحبت کردیم. وقتی می خواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتی؟! گفتم: نه ، هنوز نگرفتم ولی مهم نیست.
دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نمیگیرم، خودت احتیاج داری.
گفت: این قرض الحسنه است. هروقت حقوق گرفتی پس می دی. بعد هم پول را داخل جیبم گذاشت و سوار شد ورفت.
آن پول خیلی برکت داشت. خیلی از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم. خیلی دعایش کردم. آن روز خدا ابراهیم را رساند. مثل همیشه حلال مشکلات شده بود.
* #کتاب_سلام_بر_ابراهیم – ص 92
*تسنیم
@zendagibazendagishohada
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر #شهید_جاویدالاثر_محمدرضا_پیری ، یکی از مادرانی است که بعد از ۳۷سال، هنوز چشم انتظار پیکر پاک فرزند #شهیدش است.
@zendagibazendagishohada