روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»
زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.»
زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»@zendegi18
شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید.
@zendegi18
4_448967053303350182.mp3
14.66M
مــيلادپيامبراكـرم(ص)وامـامصادق(ع)
هيـــأت رايـــة العـباس عـــليه الـسلام
@zendegi18
🍃🌸🍃
خرج کردن
اگر خانواده شوهرتون روی نحوه خرج کردن شما حساسن و فکر میکنن که شما دائما پول های پسرشون رو خرج میکنین یه راهش اینه که از نحوه خرج کردنتون ، چی رو از کجا خریدین و ... نگین
اگر یه موقعی ازتون پرسیدن با عبارت هایی مثل : "خوب خریدم، نگران نباشین و..." طفره برین.😉
🌷سعی کنید خیلی محترمانه و از نوع گفتار و رفتار شما طرف مقابل متوجه بشه که نباید بپرسه 😉
🔴در این بین به حفظ احترام بزرگترها خیلی توجه کنید.
@zendegi18
🍃🌸🍃
#آیین_همسرداری_در_کلام_ائمه
🌸 امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند:
کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانوادهاش تلاش میکند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد میکند.»
📖 بحار الانوار، ج۱۰۴، ص۷۲.
@zendegi18
✨﷽✨
#پندانه
عاقبت تملّق
کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد و از چنان محبوبیتی برخوردار شد که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
@zendegi18
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
@zendegi18
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
سـ🍁ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 🍁
🗓 امروز دوشنبه
☀️ ١٨ مهر ١۴٠١ ه. ش
🌙 ١٣ ربیع الاول ١۴۴۴ ه.ق
🌲 ١٠ اکتبر ٢٠٢٢ ميلادی
@zendegi18
🍁پروردگار من!!
✨خدای زیبایی ها!!
🍁خالق تمام ذرات هستی!!
✨ای خودت همه عشق!!
🍁با من باش..
✨با من بمان..
🍁که نیاز بی نهایتی!!
✨به توکل زیباترین نامها
🍁به رسم ادب به نام خدا
@zendegi18