⭕️امام على عليه السلام:
📩تندىِ زبانت را در برابر كسى كه به تو سخن آموخته است قرار مده و سخنورى ات را عليه كسى كه به تو راه نیکو سخن گفتن آموخت،به کار مگیر
📚حکمت 411 نهج البلاغه
💠__________🌷_________💠
شرط شهید شدن شهید بودن است
https://eitaa.com/joinchat/1448346089C1dcf6c3837
3.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تماس شهید #رئیسی از بهشت بعد از چهل روز به تک تک مردم ایران ....
💠__________🌷_________💠
شرط شهید شدن شهید بودن است
https://eitaa.com/joinchat/1448346089C1dcf6c3837
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 روز پنج شنبه هست و امواتمون چشم به راه دعا و صدقه و خیرات ما
با قرائت فاتحه و صلوات و هدیه به شهدا ، اموات مؤمنین و مؤمنات، شیعیان و محبین مولا علی و فرزندانش و اموات منتسب به خودتون و علی الخصوص شهدای خدمت که امروز چهلمین روز درگذشتشون هست همشون رو شاد کنید .
🌹بخوانیم تا برایمان بخوانند 🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#نشر_دهید
💠__________🌷_________💠
شرط شهید شدن شهید بودن است
https://eitaa.com/joinchat/1448346089C1dcf6c3837
دوست عزیز
در انتخابات شرکت کنی یا نکنی
این مملکت بدون رییس جمهور نمیمونه،فقط تفاوتش اینه یکی دیگه میره پای صندوق و برای تو رییس جمهور انتخاب میکنه...
#انتخابات
🌴السَّلاَمُعَلَىالْقَائِمِالْمُنْتَظَرِوَالْعَدْلِالْمُشْتَهَرِ...
🌳سلام بر قیام کننده ای که جهان چشم به راه اوست و عدالتی که زبانزد همگان است
💛حضرت خورشید مهدی جان❣
🍀هرچند عرصه،
💧تنگ است ...
🍀هرچند جان به لب شدهایم ...
💧هرچند بغضی همواره،
🍀راه نفس را بسته است ...
💧هرچند غم،
🍀پنجه در جانهای
💧خستهمان انداخته ...
🌻... اما آمدنتان نزدیک است ...
💦شما میآیید و
🌻صورت آفتابتان
💦 تا ابد ما را
🌻بینیاز میکند ...
🌤... میآیید ...
💎سعی ما بوده کمی لایق دیدار شویم
🍃صاحبا، تشنه وصل تو زمان است بیا
💎حسرت دیدن روی تو به دلها مانده
🍃ای که دیریست رخت سرِّ نهان است بیا
💎کاش این جمعه بود جمعه آخر مولا
🍃این امید همه ی منتظران است بیا
برای سلامتی وتعجیل درفرج حضرت مهدی (عج) صلوات بفرستید
📚داستان زیبا
رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربدهکشهای تهران بود،اما عاشق امام حسین علیهالسلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرقخوری و آبروی ما را میبری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترکها جوابم کرد، شما چه میگویی، شما هم میگویی نیا؟!
اول صبح در خانهاش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترکهاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمیآیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمهها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیهالسلام بروم، دیدم یک سگ از خیمهها پاسداری میکند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم میشود امام حسین علیهالسلام تو را به قبول کرده است.
ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمیکنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عدهای از اهل دل جلسهای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در میزنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بیبی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونهای!گفت: عزرائیل آمده، او را میبینم، ولی منتظرم اربابم بیاید.
──── · ⋆ 𖦹 ⋆ · ────
𝐉𝐨𝐢𝐧 ˗ˏˋ @abohloolaghil 𓏲 ࣪ 🪄