eitaa logo
زندگی شهیدانه
874 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
39 فایل
ا﷽ا 🌷شهادت یک لباس تک‌سایز است. هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا که باشی با شهادت از دنیا می‌روی... 🌱 🌷اینجا زندگی بوی عطر شهداء رو داره ادمین 👈 @Life_until_martyrdom
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت آقا امام حسین علیه السلام از راه دور ⚫️این زیارت کوتاه و بسیار پر محتوا را هر روز بعد از خواندن نمازهایمان بخوانیم این زیارت در مفاتیح نوین آیت الله مکارم آمده است . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ سه بار بگوییم:صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ یک بار بگوییم:السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ بعد هم بگوییم: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ وَابْنَ مَوْلاىَ، وَ سَیِّدى وَابْنَ سَیِّدى اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ اَلشَّهیدُ بْنُ الشَّهیدِ، والقَتیلُ بْنُ الْقَتیلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَةُ الله وَبَرَکاتُه أَنَا زائِرُکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِقَلْبى وَ لِسانى وَجَوارِحى، وَ إِنْ لَمْ اَزُرْکَ بِنَفْسى مُشاهَدَةً لِقُبَّتِکَ فَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، وَ وارِثَ نُوح نَبِیِّ اللهِ، وَ وارِثَ إِبْراهیمَ خَلیلِ اللهِ وَ وارِثَ موسى کَلیمِ اللهِ، وَ وارِثَ عیسى رُوحِ اللهِ، وَ وارِثَ مُحَمَّدِ حَبیبِ اللهِ وَنَبِیِّهِ وَرَسُولِهِ، وَ وارِثَ عَلِیٍِّ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَصِىِّ رَسُولِ اللهِ وَ خَلیفَتِهِ، وَ وارِثَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَصِىِّ أَمیرِ الْمُؤْمِنین لَعَنَ اللهُ قاتِلیکَ، وَجَدَّدَ عَلَیْهِمُ الْعَذابُ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَة، أَنَا یا سَیِّدى مُتَقَرِّبٌ إلَى اللهِ جَلَّ وَ عَزَّ، وَ إِلى جَدِّکِ رَسُولِ اللهِ، وَ إلى أَبیکَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَإلى أَخیکَ الْحَسَنِ، وَإلَیْکَ یا مَوْلاىَ، فَعَلَیْکَ السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ بِزِیارَتى لَکَ بِقَلْبى وَ لِسانی وَ جَمیعِ جَوارِحی فَکُنْ یا سَیِّدی شَفیعى لِقَبُولِ ذلِکَ مِنِّی، وَ أَنَا بِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکَ وَاللَّعْنَةِ لَهُمْ وَعَلَیْهِم أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ وَإِلَیْکُمْ أَجْمَعینَ، فَعَلَیْکَ صَلَواتُ اللهِ وَ رِضْوانُهُ وَ رَحْمَتُهُ سلام بر تو اى مولاى من و اى فرزند مولاى من و اى آقاى من و اى فرزند آقاى من، سلام بر تو اى مولاى من شهید فرزند شهید و اى کشته فرزند کشته، سلام بر تو، و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد، من زائر تو هستم اى فرزند رسول خدا با قلب و زبان و تمام اعضا، هر چند تو را از نزدیک زیارت نکردم و بارگاه تو را ندیدم،پس سلام بر تو اى وارث آدم برگزیده خدا، و وارث نوح پیامبر خدا، و وارث ابراهیم خلیل الله و وارث موسى کلیم الله و وارث عیسى روح الله و وارث محمد حبیب خدا و نبى او و رسول او و وارثy على امیرمؤمنان وصىّ رسول خدا و جانشین او و وارث حسن بن على وصىّ امیرمؤمنان، خدا لعنت کند کسانى که تو را شهید کردند و در این ساعت و در هر ساعت عذاب تازه اى بر آنها بفرست، اى آقاى من! به سوى خداوند متعال و جدّت رسول خدا وپدرت امیرمؤمنان و برادرت حسن و به سوى تو اى آقاى من تقرّب مى‌جویم، پس سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو باد با زیارتى که تو را با قلبم و زبانم و جمیع اعضایم نمودم، پس اى آقاى من! شفیع من براى قبول این زیارتم باش. من با بیزارى جستن از دشمنان تو و لعنت بر آنها به خدا و به همه‌ی شما تقرّب مى جویم پس درود و رضوان و رحمت خدا بر تو باد 📚(منبع:مفاتیح نوین آیت الله مکارم) 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 @zendegi_ta_shahadat
سردارشهید در شهریور ماه سال 1342 در خیابان دروازه ری قم - که اکنون خیابان سردار شهید جواد دل آذر خوانده می‌شود–دیده به جهان گشود و در شانزده اسفند سال 1364، در جریان عملیات والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) آرمید. علی اکبر در ایام تحصیل، تابستان‌ها را کار می‌کرد تا خرج تحصیل خود را کسب کند. پدرش در این باره می‌گوید: بارها به او گفتم: پسرم!تابستان قم گرم است؛ به اندازه کیف و کفش مدرسه‌ات می‌توانم پس انداز کنم. نمی‌خواهد سر کار بروی. با همان کودکی‌اش جواب می‌داد: بابا جان!خدا را خوش نمی‌آید.شما گرفتاری و عائله ‌مند.حالا خرج کیف و کفش من را هم بدهی؟ او از همان ایام نوجوانی به مبارزات انقلابی مردم پیوست و علاوه بر تکثیر وتوزیع اعلامیه‌هاونوارهای امام،در خیابان‌ها و راهپیمایی‌هاحضور می‌یافت و بر دیوارها شعار می‌نوشت. علی اکبرپس ازپیروزی انقلاب اسلامی،برای نگهبانی از مراکز اداری شهر،به جمع مردم خودجوش انقلابی پیوست. یکی از دوستانش در این باره چنین گفته است: به حفظ بیت المال حساس بود؛خیلی زیاد. بارها شدکه می‌گفت این اداره‌ها واماکن دولتی و عمومی،بیت المال مسلمین است و در این شرایط،حفظ و نگهداری از آن‌ها با خود جوان‌های انقلابی شهر است. علی اکبربا شروع جنگ به جبهه رفت و پس از چندی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و پس از آن، به کار در واحد اطلاعات عملیات لشکر17مشغول شد. زیرکی و برنامه‌ریزی‌های وی سبب شد تادر مدت کوتاهی،نظرسردار مهدی زین الدین رابه خودجلب کند ودر19سالگی به عنوان جانشین واحد اطلاعات–عملیات لشکر17منصوب شود
او در ایام دفاع مقدس، در عملیات‌های فراوانی حضور یافت و در برخی عملیات‌ها هم مانند عملیات فتح المبین، خیبر، والفجر مقدماتی و بدر، مجروح شد که در برخی از آن‌ها، تا پای شهادت هم پیش رفت. وی در آخرین سفر خود به قم و پیش از شهادت، جایگاه مزار خود را در گلزار شهدای شهر به همسر و مادر خود نشان داده بود. و این هم گفتاری است از محمد بهمنی به عنوان یکی از همرزمان شهید نظری ثابت: "یک نیروی مطمئن برای واحد اطلاعات بود. در همه عملیات‌ها بازوی راست واحد محسوب می‌شد. اگر از یک نفر خیال همه راحت بود که بتواند در هر عملیاتی هر کار سختی را انجام دهد و یک گردان را در دل دشمن ببرد یا یک گروه مهندسی را در مسیرهای خطرناک هدایت کند، آن یک نفر، کسی جز علی اکبر نبود. همه این اعتمادها و اطمینان خاطر برای این بود که از نظر روحی و معنوی در سطح بسیار بالایی قرار داشت. وقتی برای شناسایی می‌رفت، تا با اطلاعات کامل از منطقه نمی‌آمد، راضی نمی‌شد گزارش خود را ارائه دهد؛ اگر هم گزارشش نقصی داشت آنقدر می‌رفت و می‌آمد تا آن را کامل می‌کرد. گزارش‌هایش از کامل‌ترین گزارش‌ها بود و به همین دلیل، سردار شهید مهدی زین الدین به عنوان فرمانده لشکر 17 هم به کار او اعتماد داشت." 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
فرازی از وصیت نامه سردار شهید علی اکبرنظری ثابت شما که صدای من را می‌شنوید؛ از هر جایی که هستید؛ دوستید، فامیلید، رزمنده‌اید، نیروی واحدید، بسیجی هستید؛ خلاصه از هر کجا و در هر کجا که هستید، وصیتی که دارم این است: به وصیت شهدا عمل شود ... نخستین وصیت من این است که وصیت آن‌ها عملی بشود. چیزهایی که آن‌ها می‌خواستند بر در و دیوارها در کتاب‌ها و نوارهاست؛ از آن‌ها نگذرید." او سپس در ادامه وصیت نامه‌اش، به بیانات ماندگار حضرت امام درباره وصایای شهدا هم اشاره می‌کند و می‌آورد: "امام عزیزمان راجع به این وصیت نامه‌ها می گویند؛ شما 50 سال عبادت کردید؛ إن ‌شاء الله خدا قبول کند، اما یک سری هم به وصیت بچه‌های ده پانزده ساله بزنید. واقعاً سر بزنیم؛ ببینیم چه کار می‌کنیم. سرمان در لاک خودمان نباشد. ببینیم توی چه دنیایی زندگی می‌کنیم؛ جایی داریم زندگی می‌کنیم که یک گوشه آن بسیجیان ما، ارتشی‌های ما، پاسداران ما دارند جان می‌دهند، ایثار می‌کنند. آیا درست است که گوشه دیگرش مسائل مادی به حد وفور باشد و به مادیات بیشتر برسیم؟ اما وصیتی که همه ما داریم، یعنی بر هر مسلمانی امروز واجب است، اطاعت از حضرت امام و مسؤولان نظام و پشتیبانی از آن‌ها. برادران عزیز، خواهران عزیز! اسلام امروز در ایران است. خدا به ما لطف کرده اسلام را سر بلند کرده به دست مردم ایران، به دست شما عزیزان، به دست شهدای ما. ما مسؤولیم پیش خون شهدا. ما مسؤولیم پیش خانواده‌های شهدا، ما مسؤولیم پیش جانبازان، ما مسؤولیم پیش آن بچه‌هایی که دارند شکنجه می‌شوند در زندان‌های بغداد. ما مسؤولیم پیش این‌ها، اگر کارهای‌مان موجب کندی این راه بشود. او در ادامه وصیت نامه‌اش، به کاستی‌ها هم اذعان می‌کند؛ اما از همگان می‌خواهد که در مقایسه شرایط قبل و بعد از انقلاب مُنصف باشند: باید با اعمال و رفتار خود، با کار خود، باعث پیشبرد اهداف این انقلاب بشویم؛ اما خوب، یک سری مسائل هست و مسؤولان مملکت هم می‌فهمند. ما نمی‌گوییم حکومت اسلامی صد در صد در ایران پیاده شده، اما خیلی واقعاً چشمگیر بوده است ... . بیایید مقایسه کنیم حالا را با زمان طاغوت؛ نه اینکه حالا هر چی می‌بینید که به نظرتان بد می‌آید، بگویید این چه است. به قول معروف آدم نباید مثل مگس باشد که فقط روی زخم بنشیند، چرا مثل آیینه نباشیم؟ ... در مقایسه‌هایمان، اول خوبی‌ها را بگوییم ... و بعد، پشتیبان امام و رزمندگان باشیم تا اینکه خداوند نصرتی را که می‌خواهد بدهد؛ زودتر بدهد. وی در بخش دیگری از وصیت نامه‌اش، مرگ را حق می‌خواند و چند سوگند می‌خورد: به خدا قیامت نزدیک است؛ به خدا همه ما می‌رویم ... چرا با حرف‌هایتان و با کارهایتان ضربه می‌زنید؟ لااقل اگر نمی‌توانیم کمک کنیم؛ با حرفمان ضربه نزنیم. چرا بی دلیل کاه را کوه می‌کنید و کوه را کاه؟ به خدا قیامت نزدیک است؛ مرگ نزدیک است ... من از خداوند می‌خواهم که ما را مدیون خون شهدا نکند ... امیدوارم که خداوند با فضلش با ما رفتار کند؛ نه با عدلش. از خدا می‌خواهم که این هدیه ناقابل را که جان ماست، از ما قبول کند و به همه خانواده‌های شهدا و خانواده‌های ما صبر عطا کند . 🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
مشکل‌گشای حاجتمندان مادر شهید نظری می‌گوید: سر مزارش نشسته و توی حال خودم بودم. جوانی با ظاهری خیلی شیک و امروزی آمد نشست کنار سنگ مزار فرزندم و شروع کرد به فاتحه خواندن! پرسید شما که هستید؟ گفتم مادر شهید هستم؛ کاری داشتید؟ گفت: من مشکلی داشتم که این شهید برایم حل کرد. گفتم: چطور مادر؟ گفت: هفته پیش به گلزار آمدم دیدم آقایی با عکس شهید اینجا نشسته است. من اصلاً علاقه و اعتقادی به شهدا، گلزار و این مسائل نداشتم. با خودم گفتم اگر این شهید مشکل مرا حل کند پس معلوم است شهیدان حساب و کتابی دارند. همان شب شهید شما با همان لباس رزم و پوتین به خوابم آمد و رو به من کرد و گفت: «چون به شهداء توسل کردی آمدم تا مشکل تو را حل کنم. برو خیالت راحت باشد که مشکل تو کاملاً حل شده و دیگر هیچ غصه‌ای نخور.»‌فردای آن روز مشکلم حل شد. از آن روز تا به حال هر بار که به گلزار بیایم بر سر مزار پسر شما می آیم . ☘🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻 @zendegi_ta_shahadat
حاجت روایی با شهیدنظری پدر شهید نظری ثابت می‌گوید : سر مزار فرزندم شهیدم دیدم دختر خانم جوانی نشسته است و فاتحه می‌خواند و گریه می کند. مثل خواهری بود که برای برادرش‌گریه می‌کند.‌  گریه‌اش که تمام شد گفتم: دخترم شما با این شهید آشنا هستید؟ گفت: نه من بچه سبزوار هستم و در قم درس می‌خوانم چندین شب پیش خواب دیدم که این شهید بزرگوار به نزدم آمد و گفت: آمده‌ام اینجا تا به شما بگویم این اموال و امکاناتی که برای شما خرج و هزینه می‌شود از اموال بیت‌المال است. شما در دو کار سستی و کاهلی می‌کنید اول نماز و دوم درس!  همان‌جا از ایشان سؤال کردم مزارتان کجاست؟ که دقیقاً اسم و نشانی مزار خودش را داد. پس از آن حدود سه سال هر عصر پنجشنبه زودتر از من آن دختر خانم می‌آمد و شروع می‌کرد به قرآن خواندن بر سر مزار شهید نظری… 🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا