4_5994625553133471766.mp3
1.49M
🎙زینب زینب...کنز حیا زینب کان وفا زینب
با نوای مرحوم سلیم موذن زاده
وفات سرسلسله آیه های صبر تسلیت.👆
@zendegiaram98
🏴 سالروز وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها تسلیت باد. 🏴
🔹 اینبار هم [حضرت آیتالله بهجت] مثل خیلی وقتهای دیگر پول(نذری) دادند و فرمودند: روضه حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان.
❓دل به دریا زدم و پرسیدم: شما هربار میگویید روضۀ حضرت زینب سلاماللهعلیها بخوان، چی هست در این روضه؟
✅ فرمودند: به برکت این توسل، خیلیها حوائجشان را گرفتهاند... (براساس خاطره مداح مجلس روضه)
📚 ردپای سپید، ص۴٧
(مجموعه داستان های کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره، جلد ۴)
کانال زندگی آرام
@zendegiaram98 🌺🌺🌺🌺🌺
#کلاس_زندگی
وقتی الگو زینب است
مقام معظم رهبری : «اگر الگوی زن، زینب و فاطمهی زهرا سلامالله علیها باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز.» ۷۰/۰۸/۲۲
کانال زندگی آرام
@zendegiaram98 🌺🌺🌺🌺🌺
✅ بیست و هشتمین شماره دوفصلنامه فرهنگی اجتماعی پایش سبک زندگی به همت مؤسسه سبک زندگی آل یاسین منتشر شد.
🔴 به گزارش اداره روابط عمومی مؤسسه سبک زندگی آل یاسین؛ نخستین فصل از مطالب این شماره پایش آموزه به قلم حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدتقی فعالی با عنوان «ساحل آرامش» به موضوع آرامش در متون دینی پرداخته است.
در بخش پایش اندیشه، گفتگویی با دکتر مهرانگیز شعاعکاظمی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «ازدواج سفید» انجام شده است. پرونده ویژه این شماره «ازدواج سفید» می باشد.
پایش آسیب ها در فصل سوم، به بررسی برخی موضوعات سبک زندگی و آسیب های آن پرداخته که با دو مطلب در عنوان های «تقلید از سبک زندگی غربی (حیوانات؛ همنشینهای جدیدی بهجای انسان)» و «نقش و جایگاه معماری مدرن در سبک زندگی با رویکرد تبیین معماری اسلامی» نگاشته شده است.
پایش فعالیتهای مؤسسه و پایش اخبار از دیگر بخشهای بیست و هشتمین شماره نشریه پایش سبک زندگی آل یاسین است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍️🌷@zendegiaram98🌷✍️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 انجام تکلیف الهی عظمتآفرین است
🏴 به مناسبت ۱۵ رجب سال ۶۲ هجری قمری، سالروز وفات حضرت زینب سلاماللهعلیها
🔆 رهبرانقلاب: «همهی ائمهی ما، دختران و مادران و خواهرانی داشتند؛ اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟
نسبتها هرگز نمیتوانند چنین عظمتی را خلق کنند.
ارزش زینب کبری، به خاطر حرکت عظیم او بر اساس تکلیف الهی است.» ۱۳۷۰/۰۸/۲۲
@zendegiaram98
کانال زندگی آرام
#زن_یعنی_زندگی
❌❌❌❌بجای سرزنش
کیفش را روی میز گذاشت. صدای مرد بلند شد: نمی شد زخم زبون نزنی؟
_ مگه دروغ گفتم؟ خب تنبلی دیگه ...
_ هر حرفی رو که نباید زد؛ اونم جلوی مامانت اینا ... زن چادرش را تا کرد و با تمسخر گفت: همه شون می دونن؛ چشم دارن می بینن که خونه ما مث مغازه سمساریه؛ هر چه داریم مال عهد بوقه. قالی تازه شونو دیدی؟
_ بله دیدم چه ربطی به ما داره؟
_ همینه دیگه نمی خوای بفهمی! برای به دست آوردن زندگی بهتر باید زحمت کشید و...
صدای بستن در آپارتمان که بلند شد زن ساکت شد.
سرزنش و ملامت و تحقیر، همانند لقب دادن و برچسب زدن است و همان عواقب و چه بسا عواقب شدیدتری در پیش دارد، که نه تنها باعث بهبود وضعیت و جبران اشتباهات نمی شود، بلکه مسائل را پیچیده تر می کند.
چه باید کرد؟
چند تکنیک ساده....
با ما همراه باشید
کانال زندگی آرام
@zendegiaram98 🌺🌺🌺🌺🌺
🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠🦠
چگونه میزبان خوبی برای ویروس کرونا نباشیم ؟!
مفصل بخوانید ...👇
http://manaviyat.ir/news/news/1011/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87+%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86+%D8%AE%D9%88%D8%A8%DB%8C+%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C+%D9%88%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B3+%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%A7+%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85+%D8%9F!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍️🌷@zendegiaram98🌷✍️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#معرفی_کارگاه
#انتخاب_به_سبک_خوش_سلیقه_ها
به گزارش اداره روابط عمومی مؤسسه سبک زندگی آل یاسین؛ جلسات کارگاه زندگی آرام با موضوع «انتخاب به سبک خوش سلیقه ها» توسط مؤسسه سبک زندگی آل یاسین برگزار شد.
این کارگاه در استان سیستان و بلوچستان ، شهرستان های چابهار ، ایرانشهر ، زابل و زاهدان
توسط حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا وظیفه مند ویژه دانشجویان برگزار شد.
از جمله سرفصلهای این کارگاه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
۱) آشنایی با عوامل موفقیت در ازدواج
۲) آشنایی با ویژگی های افراد نامناسب برای ازدواج
این کارگاه از تاریخ ۲۶ تا ۳۰ بهمن ماه برگزار گردید.
با ما همراه باشید
کانال زندگی آرام
@zendegiaram98 🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تصاویری از باز کردن درب حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) توسط حاج قاسم سلیمانی
🔻انتشار به مناسبت شهادت حضرت زینب کبری(س)
@zendegiaram98
✅ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی😂
#قسمت_اول
پرستار اول: آقا مگه با شما نیستم؟ چرا بدون ماسک اومدین داخل؟!
گفتم: ببخشید. نشنیدم. بخش پذیرش کجاست؟
پرستار اول: باید برید اورژانس. سرفتون شدیده؟
گفتم: من سرفه نمیکنم. برای کمک اومدم.
پرستار اول: آهان ... بازم باید ماسک میزدید! چرا ماسک ندارین؟
گفتم: راستش گرون بود... دو تا بیشتر نتونستم بخرم. اونم دادم به عیال و بچه ها.
پرستار اول: باشه حالا ... با من بیایید.
رفتیم تا وارد بخش داخلی شدیم که چشمتون روز بد نبینه! تا درش باز شد، بوی وایتکس خورد به صورتم و سرم گیج رفت! دستمو گرفتم به دیوار تا نیفتم و چشمام بسته بودم.
پرستار اول با حالتی از فریاد گفت: حاج آقا دست به دیوار نزنین! این چه وضعشه؟ نمیدونین اینجا باید کنترل دست داشته باشید؟ چند بار باید تذکر بدن؟
گفتم: ببخشید ... سرم گیج رفت!
پرستار اول: بایدم گیج بره. عادت ندارین به این چیزا . حاج آقا میخوای همین جا با خودم دو تا سلفی بگیری و مثلا بگی منم رفتم کمک بیماران کورونایی و جاتون خالی و همین حالا با یه خانم پرستار یهویی؟!
حتی خندمم نمیومد از بس بوی وایتکسش شدید بود. گفتم: من برای سلفی نیومدم. حتی تلفن همراهمم نیاوردم. چند تا هم لباس من دیدید که برای سلفی اومده باشه مرکز بحران که من یکیش باشم؟
یه پوزخند زد و یه ماسک مچاله شده از جیبش درآورد و گفت: بگیر حاجی! اینو بزن که حداقل خودت کورونا نگیری! اینجوری نگاش نکن. استفاده نشده ازش. تو جیبم بوده و مچاله شده.
اعتماد کردم و زدم. به نظر نمیومد دختر بدی باشه. سر و وضع و زبونش با تیر و طایفه آخوند جماعت و بلکه مذهبی هامون خیلی فرق داشت اما مشخص بود بدذات نیست.
رفتیم داخل. به یه اتاق رسیدیم و دیدم سه چهار تا دکتر و پرستار اونجا هستن. مثل اتاق جنگ دوران دفاع مقدس بود. از بس همه میدویدن و میومدن داخل و مشورت میگرفتن و میرفتن و تلفن مدام زنگ میخورد و حتی فرصت نداشتن نفس بکشن بندگان خدا!
گفتم: ببخشید من اومدم کمک!
پرستار دوم که خانم مذهبی بود اومد به طرفم و گفت: حاج آقا شما مشکل تنفسی و ریه و آسم و این چیزا ندارین؟
گفتم: نه خدا را شکر!
گفت: قرص خاصی مصرف نمیکنین؟
گفتم: نه خدا را شکر!
گفت: جسارتا اعتیاد ... منظورم عادته ... عادت به چیز خاصی ...
چه میدونستم منظورش چیه؟ خیلی جدی و صادقانه گفتم: چرا ... نوشابه خیلی میخورم. مخصوصا اگه سیاه باشه و غذامون هم خورشتی نباشه!
خودش و چند تا مرد و زن همکارش زدن زیر خنده. گفت: اصلا هیچی ... ولش کن ... بلدین غسل و کفن و دفن و این چیزا؟
گفتم: آره خب ... از مرحوم پدر خدا بیامرزم تا الان، سه چهار نفر غسل دادم و کفن کردم و اینا.
گفت: بنظرتون میتونین به بیماران روحیه بدین یا همون کارای مربوط به اموات و این چیزا ؟
یه دکتری گفت: اینا در گریوندن و ذکر مصیبت فوق دکترا دارن! تافل دارن!
همشون زدن زیر خنده. منم حساس نشدم و باهاشون زدم زیر خنده و گفتم: کلا هر جا نیاز باشه کار میکنم. اما بنظرم برای روحیه دادن به بیماران بد نباشم.
خلاصه قرار شد بین تخت ها و بیماران و بخش ها بچرخم و باهاشون خوش و بش بکنم و روحیه بدم و حتی المقدور بخندونم.
ادامه دارد...
محمدحدادپورجهرمی
@zendegiaram98