eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.1هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
اینم قالیچه من که برای اتاق پسرام بافتم☺️ -به-اقتصاد-خانواده ✍افرین بانوی هنرمند 💞 @zendegiasheghane_ma
🧕🏻 💠 اگر شوهرتان در کمک کردن به شما در امور خانه کم‌کاری می‌کند و شما خواهان و حمایت‌های بیشتر او هستید حتما بابت کارهایی که برای شما انجام می‌دهد از او و قدردانی ویژه کنید. 💠 تشکرِ مهربانانه و همراه با روی گشاده‌ی شما حتی در موارد جزئی، واقع‌بینی و درک و توجه شما نسبت به نقاط مثبت همسرتان است که انگیزه خوبی برای ادامه‌ی و کمکهای اوست. 💠 ترک و نداشتن زبان تشکر، شما را در نزد او انسانی ، راحت‌طلب و قدرنشناس جلوه می‌دهد و یقینا از شما می‌کاهد. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 💠 مردها بدانند به همسر در امور خانه و نگهداری از باعث می‌شود که زن و کافی برای روابط عاشقانه و محبت‌آمیز با شما را داشته باشد. 💠 کارهای و زیاد در خانه زن را از لحاظ روحی و جسمی می‌کند و ناخودآگاه و توان ایجاد رابطه قوی‌تر و مستمر با همسر‌ را از دست می‌دهد. 💠 برای زن خیلی است که گاهی شوهرش، متواضعانه در خانه خدمت کند. اینکار لذت رابطه‌ی شما در را نیز زیاد می‌کند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت38 -اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟😕 -نه. ☝️ازدواج یه رابطه #دو
گفت: خوبم.نگران نباشید. بدون اینکه سرشو بالا بیاره،گفت: _از اولی که اومدم،منتظر بودم شما یا خانواده تون در این مورد چیزی بگین. برام مهم بود مطلبی که در این مورد میگین چی هست و چجوری میگین. خودمو برای هرچیزی آماده کرده بودم جز سؤالی که پرسیدین.😊👌 -یعنی به این موضوع فکر نکرده بودید؟😟 -بهش فکر کرده بودم ولی انتظار پرسیدنش از جانب شما،اونم به عنوان اولین سؤال نداشتم.🙈 -انتظار داشتین چی بگم؟😟 -هرچیزی جز این....🙈 نفس عمیقی کشید و گفت: _اگه حرف دیگه ای نیست بریم پیش بقیه.😊 دو هفته گرفتم،... نه برای فکر کردن. مطمئن بودم امین خیلی خوبه ولی مطمئن نبودم میتونم تو کمکش کنم.🤔😟 من دو هفته وقت گرفتم تا فکر کنم.تا ببینم میتونم مانعش نباشم و باشم.😓😥 دو هفته گذشت.... خیلی با خودم فکر کردم و خیلی از خدا خواستم.✨🙏 دو ساعت قبل از اینکه خاله ی امین تماس بگیره،.. مامان اومد تو اتاقم.داشتم نمازمیخوندم. وقتی نمازم تموم شد،مامان کنارم نشست و گفت: _به نتیجه رسیدی؟😊 سرمو انداختم پایین و گفتم: _مامان،حلالم کنید،شما بخاطر من خیلی اذیت میشین...😊من...میخوام...با..آقای رضاپور.... ازدواج کنم.🙈😬 جونم دراومد تا تونستم بگم... مامان پیشونیمو بوسید و گفت: _ان شاءالله خوشبخت بشی.😊 بعد رفت بیرون.بلند شدم و دوباره نماز خوندم... ☺️💖✨ ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت106 شهرام عصبانی شد.تا خواست چیزی بگه بهار به من گفت: 👤_بشین رو صندلی.😡 نشستم.ش
قسمت دوم _پس مثل همیشه با من حرف بزن.😍 بهار و شهرام متوجه شدن من دارم غیرعادی صحبت میکنم.عصبانی شدن و شهرام اسلحه شو کنار سر فاطمه سادات گذاشت😡👶🏻 که منو تهدید کنه.ترسیدم.😰اون آدمی که من میدیدم آدم نبود، کشتن بقیه براش مثل آب خوردن بود.ولی سعی میکردم به ظاهر آروم باشم. گفتم: _وحیدم.منتظرتم.زودتر بیا. وحید هم خوشحال شد و خداحافظی کرد.بهار تلفن رو قطع کرد.محکم و قاطع به بهار نگاه کردم.با کنجکاوی به من نگاه میکرد. سرمو انداختم پایین و به وحید فکر میکردم.الان وحید بیاد خونه و من و بچه ها رو تو این وضع ببینه... تو دلم با خدا حرف میزدم... یاد حضرت فاطمه(س) افتادم،یاد امام علی(ع) که جلو چشمش زهراشو میزدن.گریه م گرفت.همیشه روضه ی✨ حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) جزو سخت ترین روضه ها بود برام.😣😭 شهرام با تمسخر گفت: _الان وحیدت میاد.نگران نباش. صورتم خیس اشک بود ولی با اخم و عصبانیت نگاهش کردم.جاخورد.😠فکر کرد گریه من از ضعف و درماندگیه وقتی قاطع و محکم نگاهش کردم،دچار تضاد شد.دیگه چیزی نگفت. دوباره تو حال و هوای خودم بودم.از حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) میخواستم. وحید مرد باغیرت و مهربان و مسئولی هست. میترسیدم بخاطر من کاری که اونا ازش میخوان انجام بده... انگار ثانیه ها به سرعت میگذشت.کلید🔑 توی قفل چرخید و در باز شد.🚪وحید اومد داخل... اول چشمش به شهرام افتاد که روی مبل لم داده بود و گوشیش تو دستش بود. من وحید رو میدیدم.خیلی جاخورد.دسته گل خوشگلی💐❤️ تو دستش بود.از اینکه برام گل خریده بود خوشحال شدم.🙂😥 شهرام خودشو جمع کرد.بهار کنارش نشسته بود.وحید به بهار نگاه کرد و بیشتر به فاطمه سادات که بغلش بود، بعد به زینب سادات و خانمی که زینب سادات بغلش بود. بالبخند گفتم: _سلام.😊 وحید به من نگاه کرد.نگاهش روی من موند. دسته گلش از دستش افتاد.😳😥میخواست بیاد سمت من،شهرام اسلحه شو سمت وحید گرفت و گفت: _تکان نخور. وحید به شهرام نگاه کرد،بعد دوباره به من نگاه کرد.گفتم: _وحید جان.ما حالمون خوبه.نگران ما نباش.هرکاری ازت خواستن انجام نده حتی اگه مارو بکشن هم..😊 شهرام عصبانی داد زد: _دهنتو ببند.😠 بهار،فاطمه سادات رو گذاشت روی مبل و باعصبانیت اومد سمت من و به دهان من چسب زد.ولی من قاطع به بهار نگاه میکردم.😠وحید یه کم فکر کرد بعد به شهرام نگاه کرد. با خونسردی گفت: _چه عجب!خودتو نشان دادی،ناپرهیزی کردی. با دست به بهار اشاره کرد بدون اینکه به بهار نگاه کنه گفت: _این مأموریت رو نوچه هات نمیتونستن انجام بدن که خودت دست به کار شدی.😏 من از اینکه وحید خونسرد بود خوشحال شدم.😍💪با خودم گفتم... بهترین نیروی حاجی بودن که الکی نیست.تو دلم تحسینش میکردم.😎👏 شهرام همونجوری که اسلحه ش سمت وحید بود گفت: _بهار ارادت خاصی به زنت داره.گفتم شاید نتونه کارشو درست انجام بده،خودم اومدم.راستش منم وقتی زنت رو دیدم به بهار حق دادم.زنت خیلی خاصه.😏😈 با شیطنت حرف میزد.میخواست وحید عصبی بشه.وحید فقط با اخم نگاهش میکرد.😠 شهرام به بهار گفت: _بیا ببین اسلحه داره. بهار رفت سمت وحید و تفتیشش کرد.وحید به بهار نگاه نمیکرد،چشمش به فرش بود.بهار وقتی مطمئن شد اسلحه نداره رفت عقب و به وحید گفت: _چرا به من نگاه نمیکنی،ما هنوز محرمیم. من میدونستم... چون وحید آدمی نیست که به نامحرم حتی نگاه کنه ولی تو فیلم داشت نگاهش میکرد و الان هم اجازه داد تفتیشش کنه. بهار و شهرام به من نگاه کردن.من با خونسردی و محبت به وحید نگاه میکردم.😊هر دو شون از این عکس العمل من تعجب کردن.😳😳وحید شرمنده شد.به شهرام نگاه کرد و گفت: _چی میخوای؟😐 شهرام گفت: _تو خوب میدونی من چی میخوام.😏 وحید گفت:.... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
💠انسان نیازمند به تعاون است... 🔹انسان ها میتوانند بسیاری از نیازها و مشکلات خود را با یکدیگر حل کنند و برای ترویج کارهای خیر در جامعه بکوشند. به همان اندازه که کمک به مردم دارای آثار نیکو و اجر و ثواب است، بی اعتنایی به وضع مردم و مشکلات آنها، عواقب سوء دارد. 📌در عصر غیبت، باید غمخوار و مدد کار هم باشند، تا در هجوم مشکلات و در میان انبوه دشمنان دچار ضعف و انزوا نشده و قدرت اجتماعی خود را حفظ کنند. 📚اخلاق مهدوی، اسماعیل حاجیان 🌾✨🌹🌹🍀🌾✨🌹🌹
💠انسان نیازمند به تعاون است... 🔹انسان ها میتوانند بسیاری از نیازها و مشکلات خود را با یکدیگر حل کنند و برای ترویج کارهای خیر در جامعه بکوشند. به همان اندازه که کمک به مردم دارای آثار نیکو و اجر و ثواب است، بی اعتنایی به وضع مردم و مشکلات آنها، عواقب سوء دارد. 📌در عصر غیبت، باید غمخوار و مدد کار هم باشند، تا در هجوم مشکلات و در میان انبوه دشمنان دچار ضعف و انزوا نشده و قدرت اجتماعی خود را حفظ کنند. 📚اخلاق مهدوی، اسماعیل حاجیان 🌾✨🌹🌹🍀🌾✨🌹🌹
🔴 💠 زوج‌هایی که در انجام کارهای منزل به یکدیگر می‌کنند، در زندگی مشترک خوشبخت هستند. 💠 و نسبت به بقیه‌ی زوج‌ها زندگی کرده و محبوبیتشان روز به روز بیشتر‌ می‌شود. 💠 گاه با ابراز این جمله که: "می‌خواهم کمکت کنم" و یا اینکه: "الان چه کاری از دستم برمی‌آید؟" محبت و عشق را به همسر خود هدیه دهید!
🔴 💠 مردها بدانید! قبل از روزهای برای آن کنید و نظر را هم جویا شوید. 💠 برنامه‌ریزی نکردن و نداشتن با همسر برای نحوه اجرای کارها، باعث ایجاد و تداخل برخی کارها می‌گردد. 💠 برنامه‌ریزی و مشورت، در رسیدگی به کارها و اولویت‌بندی آنها قبل از تعطیلات خواهد کرد.
🔴 💠 فردی که بخاطر بیماری باید چند روز در بیمارستان بستری شود نیاز به دارد و همراه مریض در مدّت بستری بودن بیمار تمام کارها و درخواست‌های بیمار را با و تحمّل سختی‌های آن انجام می‌دهد. حتّی ممکن است بیمار، تندی و بدرفتاری کند امّا همراه مریض با او می‌کند چرا که می‌داند او بیمار است و نیاز به همراهی و کمک دارد تا خود را به دست آورد. 💠 زن و مرد در زندگی مشترک باید یکدیگر باشند. هیچکدام از آنها معصوم نیستند و لذا ممکن است در زندگی، صفات و رفتارهای نامناسبی را در شرایط‌ مختلف از خود نشان دهند. 💠 هر صفت زشت و یا بد همسرتان را یک بیماری حساب کنید که برای اصلاح یا مدیریّت آن نیاز به همراهی با اوست. نگاهتان به او فرد بیماری باشد که نیاز به و همراهی شما دارد نه بیماری که به حال خود رهایش کنیم. 💠 مهربانی، صبوری، تحریک نکردن صفات زشت همسر، نیازهای بجای او در حین بیماری، نیّت خالص و نگاه اخروی از ملزومات و ویژگیهای یک همراه مریض است و البته مراجعه به متبحّر مذهبی، کمک فراوانی به شما و همسرتان می‌کند. 💠 از امروز نقش را برای همسرتان ایفا کنید تا نتایج زیبای آن را ببینید.
🔴 💠 زوج‌هایی که در انجام کارهای منزل به یکدیگر می‌کنند، در زندگی مشترک خوشبخت هستند. 💠 و نسبت به بقیه‌ی زوج‌ها زندگی کرده و محبوبیتشان روز به روز بیشتر‌ می‌شود. 💠 گاه با ابراز این جمله که: "می‌خواهم کمکت کنم" و یا اینکه: "الان چه کاری از دستم برمی‌آید؟" محبت و عشق را به همسر خود هدیه دهید!