eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 رمان این داستان: دل آرام من راه آمده را باید باز می‌گشتم. عبور از دوزخ بیابان گریز ناپذیر بود. بازگشت من نباید به تعویق می‌افتاد. خمس مالم را داده و تنها مقدار کمی مانده بود که وعده آن را به بعد از فروش برخی از اجناس محوّل کرده بودم. تنها دغدغه باقی مانده، مزد هفتگی کارگران کارخانه ریسندگی بود و سپس، گرفتن دست نوشته ای که هیچ کس از آن چیزی نمی دانست. به رسم همیشگی غروب پنجشنبه مزد هفتگی کارگران را دادم و حالا صبح بود. تا چشم کار می‌کرد خاکستر بیابان بود که کم کم زیر سیطره آفتاب به سرخی می‌گرایید و آبی آسمان که داشت در برابر حکومت آفتاب رنگ می‌باخت. به تاخت می‌رفتم. سیاهی سواری از دور پیدا بود. رو به من و پشت به مقصد. وقتی نزدیک شد، تو را دیدم سلام کردی. دست هایت را از هم گشودی و مرا در آغوش فشرده و بوسیدی. عطر پیراهنت در من پیچید. نشناختمت. سلامت را جواب دادم و خوب نگاهت کردم تا شاید به یاد بیاورمت. خال سیاهی روی گونه راستت بود و عمّامه سبزی بر سر داشتی. نگاهت روایت گر حدیثی بود که نمی توانستم بخوانمش. در اعماق چشم هایت زمین و زمان چرخ می‌زد. 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 رمان این داستان دل آرام من چقدر آشنا بودی! انگار هزار سال پیش تو را در جایی دیده بودم. من هم تو را در آغوش گرفته و بوسیدم. گفتی: خوش آمدی. منظورت را نفهمیدم. با خود گفتم: به کجا خوش آمدم؟ به این برهوت نفرت انگیز؟ ایستادی. اسبت شیهه کشید. گفتی: خیر باشد حاج علی کجا می‌روی؟ - بغداد. حدسم به یقین تبدیل شد. با خود گفتم: پس او مرا می‌شناسد. خواستم نامت را بپرسم که گفتی: برگرد، امشب شب جمعه است. تحکّمی دلسوزانه در صدایت موج می‌زد، انگار چیز با ارزشی را وعده می‌دادی و از گفتن آن خودداری می‌کردی؛ اما نمی توانستم بمانم، تا آنجا را هم با عجله آمده بودم. گفتم: نمی توانم، باید بروم. - مگر نمی خواهی من و شیخ شهادت دهیم که تو از پیروان جدّم و خودم هستی؟ از خیالم گذشت که هنوز هیچ کس حتی شیخ محمّد حسن هم نمی داند که من تصمیم دارم چنین دست نوشته ای بگیرم و در کفنم بگذارم. 💞 @zendegiasheghane_ma
✋ هرروز به خود گویم از فردا میرسم به تو لعنت به این قول و قرارهای کاذبم مهدی جانم. پدر مهربان من... نه اشتباه شد! من نه؛ پدر مهربان همه. من از خودم خسته ام تو چطور؟ منکه هرروز به خودم میگویم امروز نشد...فردا. از فردا دیگر قول میدهم که دلت را نشکنم و اشکهایت را جاری نکنم اما.... فردا میآید و من همان آدم دیروزم😔 چندبار صدایت کنم و جوابم را بدهی و من پشت سرش آرام آرام در خودفرو بروم و خجل شوم؟ انقدر عهدبستم و شکستم... آنقدر اشک نمایشی ریختم که حال وروزم به اینجاکشید. حال تو بگو مولای من... چه کنم که برگردم؟ چه کنم که محبوبت شوم؟ آنگونه که وقتی نگاهم میکنی دلت خوش شود ولبت خندان. آنطور که روی من هم حساب کنی... میدانم!!! میدانم که جواب تمام سوالهایم را داده ای. آنجا که فرمودی:هیچ چیز مانند گناهانتان بین من و شما فاصله نمیاندازد. میدانم که بهترین چیزیکه توراخوشحال میکند اطاعت از امرشماست. انجام واجبات وترک محرمات... میدانم!! اما راستش رابخواهی آقا من کم آورده ام. هنوزظرفیتش راندارم. اگر میشود خودت نگاهی بینداز به این بیچاره ی بینوا😔 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج شبتون نورانی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پر مے ڪشد دلم بہ هواے حرمِ حسین دارم بہ اشتیاقِ شما مےپرم حسین خورشیدازحوالےِ گنبدطلوع ڪرد صبح اسٺ و بازنام تو را مےبرم حسین 💞 @zendegiasheghane_ma
غنچه ی 🌸صبحی دوباره باز شد آفتاب ☀️دیگری آغاز شد تا تو پلڪ مخملت را وا ڪنی تا سری بالا ڪنی تا سلامی باز با دنیا ڪنی تا دوباره عشق💞 را با گوشه ی لبخند خود معنا ڪنی ✨صبح بخیر همراهان✨ 💞 @zendegiasheghane_ma
انعكاس چيزى باش كه مى خواهى در ديگران ببينى... اگر عشق مى خواهى، عشق بورز اگر صداقت مى خواهى، راستگو باش و اگر احترام مى خواهى، احترام بگذار... حتی اگر دیگران آنگونه نباشند که تو میخواهی تو برای رضای خدا صادق و مهربان و عاشق باش... 💞 @zendegiasheghane_ma
#آقایان_بخوانند آقـ💪ـای خونه؛ اگه بدونید؛ همکاری شما در امورمنزل وتوجه به کاهش خستگیهایِ همسرتون؛ چقدردر ازدیادمحـ💕ـبت ودلبستگیِ ایشون به شمامؤثره؛ هرگز رهاش نمیکنید! 💞 @zendegiasheghane_ma
#هردوبخوانیم #روزی_چندباربخون 🔹🔸 شریک هم باشید ازدواج یعنی شریک شدن یک زندگی با هم. یعنی به دوش کشیدن دشواری‌های زندگی همدیگر. یعنی گریه کردن با هم، خندیدن با هم. یعنی حمایت کردن از همدیگر در مواقع سختی. ازدواج یعنی دوست، پشتیبان و عاشق هم بودن. شما فقط دو انسان که با هم زندگی می‌کنند نیستید، شما یک اتحاد زیبا از دو انسانی هستید که می‌خواهند تا آخر عمر همدیگر را دوست داشته باشند. 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#خانمها_بخوانند کلفتی یا رحمت خدا؟؟؟👇👇 يك روز أمّ سلمه از پيامبر سؤال كرد كه آيا خدمت كردن زنان در خانه شوهرشان، ثوابى هم دارد؟ پيامبر در جواب او فرمود: «هر گاه زنى براى مرتب كردن خانه شوهرش، چيزى را از جايى به جاى ديگر ببرد، خداوند به او نظر مرحمت مى كند». ۴۹ خواهرم! همين الآن نگاه كن ببين چه چيزى در خانه، نا مرتب است، برخيز و آن را مرتب كن، و يقين بدان كه خدا به تو نظر مرحمت مى كند! خداوند عادل است و اگر زن در خانه شوهر به خدمت مشغول شود براى او چنين ثوابى را قرار مى دهد! آيا اين خدمت كردن، كلفتى است يا بهترين راه براى اين است كه رحمت خدا را به سوى خود جلب كنى؟ 💞 @zendegiasheghane_ma