eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
25.9هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.5هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
#حدیث_عشق . پيامبر عزيز خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند: . لا يحل للمراة ان تتكلف زوجها فوق طاقته . برای زن جايز نيست كه شوهرش را به بيش از توانايي اش #مجبور كند. . (مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۲ ) . 💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
رمان معجزاتی از امام زمان (عج) نویسنده : زهرا قزلباشی 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 رمان #دل_آرام این داستان : رفیق #قسمت3 امروز یه گل تازه تو باغچه پیدا کردم، یه گل قرمز.
رمان این داستان: رفیق من بزرگ ترین گل قرمز رو چیدم و بهش دادم. با همون دستِ گلی و بهش گفتم: برای تو نشونش کرده بودم. داش حسین به طرفم برگشت و نشست. دستم رو گرفت و محکم فشرد. دست خودش همِ گلی شد. عکس گل قرمزه افتاده بود وسط سیاهی چشماش. زل زده بود به گل. گفت: دیگه تنها نیا اینجا. یکدفعه دیدی دست و بالت زخمی شد. خنده‌ام گرفت: دستو بالم! مگه من گنجشکم؟ گفت: آره تو مثّ یه گنجشک می‌مونی. نباید خودت رو تو خطر بیندازی. اگه حواست نباشه، اونوقت یه خاری بره تو دست و پات... یه دفعه یاد گنجشکه دیروزی افتادم. دلم هرّی ریخت پایین. پرسیدم: داداش امام زمان منو خوب می‌کنه؟ - آره، حتماً. آخه من پسر بدی ام. - خدا نکنه. - دیروز می‌خواستم با تیرکمون یه گنجشک بزنم ولی یکهو پام درد گرفت و یاد خودم که افتادم پشیمون شدم. داش حسین دستش رو کشید روی سرم. گفتم: من پسر بدی ام، امام زمان منو خوب نمی کنه. می ترسیدم اما باید یه رازی رو بهش می‌گفتم: اگه یه رازی بهت بگم که صد ساله تو دلمه، باهام دعوا نمی کنی؟ خندید: نه! - قول می‌دی که به هیچ کس نگی؟ - باشه قول می‌دم. اون خروس بزرگه رو من انداختم تو چاه و خفه شد. نیگاش کردم. داشت برگای درختارو نیگاه می‌کرد. چشماش سبز شده بود. گفتم: اوّل پاهاشو بستم، بعد گذاشتمش تو سطل و از چاه پایین کشیدم. امّا وسط راه، سطل از دستم ول شد... داش حسین بلند بلند خندید. اون قدر خندید که منم به خنده افتادم. دستش رو دور گردنم حلقه کرد و گفت: خودم می‌دونستم. باد سردی شروع شد. شونه هام لرزید. داداش بغلم کرد و برد توی اتاق. تشکم رو هم از ایوان برداشت و آورد تو اتاق. تیرکمون رو ندید چون زیر تشک بود. بهش گفتم: داش حسین اونو بیارش، دستمو به سمت تیرکمون سیاه دراز کردم. خندید و گفت: همین رو بیارم؟ گفتم: آره. 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 ✨🍃 🍃 هرگاه مایل به گنـ🔥ـاه بودے این سه نڪته رافراموش مڪن ⇦الله می بینــ👀ـد ⇦ملائــڪ می نویسد📝 ⇦درهــرحال مرگ می آید🚶 ؟؟؟؟🤔 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 💞 @zendegiasheghane_ma
داغ بنشسته به پیشانیِ صبح، وَ غَم انگیزیِ دل، وقتِ غروب همه، معنی شده در، جمله ی زیر: "باز این جمعه گذشت وخبر از یار نشد" 🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج شبتون مهدوی یا علی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 سلام به خالق هستی💓 سلام به صبح یکشنبه دوستان عزیزم صبحتان بخیر عاشقانه هاتون مداوم تنهایی‌تون کوتاه جاده زندگی‌تون هموار توام باسلامتی وبرکت پایدار🌹 ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌💞 @zendegiasheghane_ma
#خانمها_بخوانند #برای_یک_بانو احترام به غرور شوهر اگر شوهرتون میگه: "فلان چیز رو بخریم" باهاش مخالفت نکنید. درسته شما قصدتون دلسوزیه و دوست ندارید شوهرتون توی زحمت بیفته اما این باعث میشه حس تأمین مرد که یکی از مهمترین حس‌های یک آقاست از بین بره. زیاد نگران شوهرتون نباشید. او از اینکه واستون خرج کنه خوشحال میشه. 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#خانمها_بخوانند #بانو_جان بانو جان هميشه موقر باش هرچقدر هم که با شوهرتون صمیمی و راحت باشید، ولی سعی کنید یه سری احترام ها را همیشه حفظ کنید. _ صمیمیت جای خود _ احترام هم جای خود 👈🏻 مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به شوهرتون بود یه عذرخواهی بکنید. 👈🏻 یا چیزی را که به دستش میخواید بدید از کلمه ی "بفرمایید" استفاده کنید. 👈🏻 یا وقتی صداتون کرد از کلمه ی جانم و... استفاده کنید. 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا